آنطور که بانک اعلام کرده، دو کیلو طلای پیدا شده از متهمان را هیچ مالباختهای گردن نمیگیرد و صاحبی ندارد. آرمین و هاتف دو متهم اصلی این پرونده هستند که در تعطیلات۱۴و۱۵خردادسال۱۴۰۱به مخزن صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه تهران دستبرد زدند. یکی از متهمان این پرونده چند روز قبل در زندان اقدام به خودکشی کرد که زنده ماند.به گزارش خبرنگار جامجم، ساعت۹:۴۵ دیروزجلسه رسیدگی به این پرونده درشعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران و بهصورت علنی برگزار شد. ۱۱متهم پرونده در این جلسه حاضر شده بودند.متهمان ردیف اول تا چهارم که نقش اصلی در سرقت را داشتند، از زندان به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شده بودند. چهار مردجوان که دو نفر ازآنها دزدان اصلی اموال داخل صندوق امانات بودند و پس ازخارجشدن از بانک با دوکیسه پر ازطلا و ارز، تصورمیکردند زندگی روی خوش خودرابه آنها نمایش داده است؛این روی خوش زیاد دوام نیاورد و در حالی که آنها به ترکیه گریخته بودند با پیگیری پلیس اینترپل دستگیروبعد ازحدودهفتماه به پلیس ایران تحویل داده شدند.
رئیس دادگاه در ابتدای جلسه از نماینده بانک ملی و تجارت خواست شکایت خود را مطرح کنند. نماینده بانک تجارت در شکایت خود گفت: ۱۵اردیبهشت۱۴۰۱ افراد ناشناسی وارد سالن بانک شده و تجهیزات بانک راازکار انداخته و دستگاه دیویآر را با خود بردند. تخریبی هم در بانک انجام شد اما متهمان به صندوق امانات دسترسی پیدانکردند. البته شکایتی در رابطه با تخریب و سرقت دستگاه ضبط فیلمهای دوربین مداربسته مطرح کرده و پیگیر آن هستیم.
نماینده بانک ملی هم گفت:شکایت خود را در قالب لایحهای کامل به دادگاه ارائه دادیم. متهمان مدعی هستند همراه دوساک اموال سرقتی از بانک بیرون آمدهاند. با این اوصاف بعدازیک سال کارفشرده باهمکاری وزارت اطلاعات ودادگستری تهران، اموال تفکیک و تحویل شد. سپس در بانک مصوبهای داشتیم تا جبران خسارت افرادی که اموالشان کشف نشده، صورت گیرد. طی این پروسه وزارت اطلاعات تحقیقات جامعی انجام داد و براساس مستندات ۲۲۸ میلیارد تومان جبران خسارت کردیم. دو کیلو طلا هم بلاتکلیف مانده است. درادامه قاضی از یکی ازشاکیان ووکیل شاکی دیگرکه در دادگاه حضور داشتند،خواست شکایت خود را مطرح کنند. شاکی پرونده با شکایت از بانک ملی و متهمان گفت: من دوصندوق داشتم که ۹۰ درصد یکی ازصندوقها را پرداخت کردهاند اما اموال صندوق دوم پرداخت نشده و جواهراتم که سه سال قبل سه میلیارد تومان قیمت داشت، در صندوق دوم قرار داشته است. وکیل شاکی دیگر هم اظهار کرد: موکلم ۴۸۳گرم طلا در صندوق امانات بانک ملی داشت که ۲۷۱ گرم آن احراز نشده است. ۲۱گرم از طلاهای احرازشده هم هنوز به موکلم تحویل نشده است. موکلم از بانک ملی و متهمان شکایت دارد.
دربانک را با یک هل باز کردیم
آرمین اولین متهمی بودکه در جایگاه قرارگرفت؛ مغزمتفکر ومتهم ردیف اول پرونده که ازساختمانسازی به سرقت از بانکها رسید. رئیس دادگاه خطاب به او گفت: بر اساس کیفرخواست دادسرا، متهم به شرکت در سرقت حدی، شرکت در شروع به سرقت، شرکت در دو فقره تخریب، سرکردگی گروه مجرمانه، شروع به پولشویی، شرب خمر و شرکت در سرقت تعزیری هستید. در برابر اتهامات از خود دفاع کنید.
این مرد جوان در دفاعیاتش اظهار کرد: منکرسرقتی که کردم، نیستم. از بانک ملی سرقت کردم و قبول دارم اما بعضی از موارد اتهامی در کیفرخواست وجود خارجی ندارد.
رئیس دادگاه: جزئیات دستبرد به صندوق امانات بانک ملی را توضیح دهید؟
آرمین: یک ماه قبل از سرقت کاری پیش آمد و به بانک ملی شعبه دانشگاه رفتم. آن زمان فشار بدهیام زیاد بود. دیدم در یک بنر صندوق امانات را تبلیغ کردهاند. با یکی از معاونان شعبه صحبت کردم و او برایم همه چیز را درباره صندوق امانات توضیح داد. همان جا جرقه سرقت در ذهنم شکل گرفت. سراغ سرایدار رفتم و گفتم من ساکن ساختمان پشت بانک هستم. شبها صدای آهنگ میآید و فکر میکنم نگهبانان شیف شب هستند که او گفت اینجا شبها نگهبان ندارد. یکدستی که زدم، گرفت. آژیر و زنگ خطر را دیدم و متوجه شدم کسی متوجه صدای آن نمیشود. من سرباز کلانتری بودم و میدانستم به دلیل اختلال در سیستم هشدار بانک، آژیر آن جدی گرفته نمیشود. با دیدن صندوقها متوجه شدم ساخت یکی از شرکتهای داخلی است. این شرکت سری کار است و نمونه این صندوقها را در نمایندگیاش گذاشته است. آنها حتی صندوق را شکافته بودند تا استحکامش را نشان دهند و از آنجا اطلاعات لازم درباره صندوق امانات را به دست آوردم.
رئیس دادگاه: عکس گرفتی؟
آرمین: نه، نقشه هوایی آنجا در اینترنت بود و آن را بررسی کردم. متوجه شدم فقط یک در نفر رو و ماشین رو از خیابان دارد.
رئیس دادگاه: بعد چطور به بانک دستبرد زدید؟
آرمین: بعد از یک ماه فشار طلبکاران زیاد شد. روزی که هاتف خانهمان بود، به او گفتم امشب به بانک دستبرد بزنیم؟ که قبول کرد. وسایل را جمع کردیم و ازبرادرم و یک نفر دیگر خواستم ما را با موتور به محل سرقت برسانند.
رئیس دادگاه: چه وسایلی همراه داشتید؟
آرمین: دستگاه هوا برش، سیمچین، قیچی آهنبر، انبردست، پیچگوشتی، دیلم و چاقو.
رئیس دادگاه: چطور عمل کردید؟
آرمین: دو ساک خدمت سربازی برداشتیم و وسایل را داخل آن ریختیم و مقابل بانک رفتیم. جلوی در بانک رسیدیم آماده بریدن قفل شدیم اما در قفل نداشت و با هل دادن در وارد شدیم. در به آن سنگینی، جک کوچکی داشت که با فشار باز شد و وارد شدیم. وارد پارکینگ شدیم، همه جا با تابلو مشخص شده بود. ابتدا سیم تلفن را قطع کردم. بعد سراغ دوربینها رفتم و سیمهای آن را قطع کردم. هیچ قفلی را تخریب نکردیم اما بانکها قفلهایی را اضافه و برای ما فاکتور کردند. داخل رفتیم و بعد جعبه دزدگیرها را پیدا کردیم و سیم باتری و بعد سیم برق آن را کشیدم. اینکه میگویند ما هک کردیم درست نیست و ما ۵-۴ دقیقهای سرقت را انجام دادیم. بعد به پشت در پارکینگ رفتیم و منتظر ماندیم تا اگر ماجرا لو رفته، فرار کنیم. دو ساعت نشستیم. حدود ساعت ۴ صبح بود که به سمت صندوقها رفتیم. مخزن در بزرگی داشت که سمت آن نرفتم و پنجره نظارت را با دستگاه هوابرش باز کردم. سراغ صندوقها رفتم و فکر کردم کار سختی دارم اما قفلهایش چسبی بود و با یک چکش باز میشد. صندوقها را تخریب میکردم و هاتف محتویاتش را داخل ساکها میریخت. میگویند حدود ۱۷۰ صندوق را خالی کردیم. ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح میخواستیم از بانک بیرون بیاییم که به دلیل نماز جمعه خیابان شلوغ بود و تا ساعت ۳ صبر کردیم و بعد به برادرم زنگ زدم که دنبالم آمدند و همراه دو کیسه اموال سرقتی فرار کردیم.
رئیس دادگاه: در خصوص سرقت بانک تجارت توضیح بدهید؟
آرمین: آنجا بانک محلهمان بود و اطلاعاتش را داشتم. از گاراژی در ضلع غربی بانک وارد شدیم. سیم آژیرها را قطع کردم. از شیشه شکستهای دستم را داخل بردم و محافظ شب بند را باز کردم. داخل که رفتیم، حالمان بد بود. چند ساعتی خوابیدیم و بعد که بیدار شدیم هاتف گفت برگردیم که دستگاه ضبط فیلمها را برداشتیم و بیرون آمدیم.
رئیس دادگاه: با اموال چه کردی؟
آرمین: عین اموال را برگرداندیم. بعد از سرقت ۲۰ میلیارد تومان به هاتف دادم. ۱۲۰۰ سکه و ۴۰۰ هزار تومان از اموال را برداشتم و به یکی از دوستانم دادم تا پس از خروجم از کشور بدهیهایم را بدهد. حسابهایم مسدود بود و به همین دلیل به دوستم دادم تا اینکار را بکند. ۴۰ میلیون تومان هزینه بلیت سفر به ترکیه دادم. بقیه اموال را در یک ماشین مخفی کردم که پیدا شد.
رئیس دادگاه: اتهام شرب خمر را قبول داری؟
آرمین: ما مشروب نخوردیم. اینطور نمیتوانستیم سرقت کنیم.
فکر سرقت حالم را خوب میکرد
هاتف دومین متهمی بود که در جایگاه ایستاد و در برابر اتهاماتش گفت: بانک ملی و تجارت را قبول دارم اما چیزی تخریب نکردم. اتهام شرب خمر را هم قبول ندارم.
رئیس دادگاه: درباره سرقت بانک ملی توضیح بده.
هاتف: آرمین همه چیز را درست تعریف کرد. من آخر هفتهها به خانه آرمین میرفتم. او پیشنهاد سرقت داد. من مشکل روحی دارم و ۱۰ سال است زیر نظر روانشناس هستم. فکرکردن به سرقت حالم را خوب میکند. انرژی درونم با فکر به سرقت تخلیه میشود. به خاطر همین اختلال از سربازی معاف شدم. در این سرقت فقط وسایل و اموال سرقتی را جابهجا کردم.
رئیس دادگاه: درباره ورود به بانک تجارت بگو.
هاتف: ازدرپشتی واردشدیم اماحالمان خوب نبودوبدون سرقت بیرون آمدیم.دستگاه ضبط فیلم رابرداشتیم تا هویتمان مشخص نشود.
رئیس دادگاه: چرا ۲۰میلیاردتومان به تو داد؟
هاتف: کارخاصی نکردم. همه کارها راآرمین انجام داد.با بخشی ازپولها بدهیهایم را دادم. مقداری به پدرم دادم و بخشی رابه عمهام سپردم تا نگه دارد، البته عمهام همه را پس داده است.
پدر یکی از متهمان: به من گفت در سایت شرط بندی برنده شدم
سپس متهمان ردیف سوم و چهارم درجایگاه قرارگرفتند که منکرمعاونت در جرم شدند. آنها مدعی شدند میدانستند آرمین قصد سرقت دارد اما نمیدانستند قصد دستبرد به کجا را دارد تا اینکه اووهاتف رامقابل بانک پیاده کردند و روز بعد دنبالشان رفتند.
وکیل متهمان در دفاع از آنها گفت: وحدت قصدی بین متهمان ردیف اول و دوم با موکلان من نبود. آنها در ماجرا بانک تجارت حضور نداشتند.
درادامه دیگرمتهمان درجایگاه قرارگرفتند.شرکت درقبول مالمسروقه وپولشویی،اتهامات مشترک اغلب این متهمان بودکه با رد اتهامات خود گفتند؛ مااطلاعی ازسرقتی بودن پولها نداشتیم تااینکه دررسانههامتوجه شدیم سرقت بانک کارهاتف وآرمین بوده است.
یکی ازمتهمان گفت:هاتف وقتی به ترکیه گریخت دو بار با من تماس گرفت و حال و احوال کرد و به خاطر این دو تماس در میان متهمان هستم.
یکی دیگر ازمتهمان گفت:هاتف ۵۰میلیون تومان به حسابم ریخت و بخشی را به افرادی که خواسته بود، دادم. بقیه را هم گفت برای خودت بردار. الان حاضرم پولی که برداشتم را برگردانم.
عمه هاتف هم دردفاع ازخود اظهار کرد: هاتف از بچگی پیش من بزرگ شد وخواست ارزها رابرایش تبدیل کنم و ازسرقتی بودن آن خبر نداشتم.
پدر هاتف متهم دیگر پرونده بود که دردفاع از خود گفت: من سواد ندارم.هاتف دو بسته دلار و یورو ویک گردنبند به من داد که به صرافی دادم وسودش رامیگرفتم. مادرهاتف۱۰سال قبل فوت کرد وبرادرش هم خودکشی کرد. من به او گفتم پولها را از کجا آوردی که گفت در سایت شرطبندی فوتبال برنده شده است.
این مرد درباره اتهام کمک برای خلاصی دادن متهمان هم اظهار کرد: وقتی فهمیدم در ترکیه دستگیر شدند به آنجا رفتم تا کمکشان کنم. دیدم تو کمپی در ازمیر هستند. من آرنولد نیستم که اسلحه بردارم مثل فیلمها بروم آنها را از کمپ فراری دهم.
ماجرای پیامک هشدار بانک
رئیس دادگاه سپس آخرین دفاع متهمان را گرفت که آرمین گفت: بانک ملی میگوید ۲۲۸ میلیارد خسارت داده و از ما مطالبه کرده است. اگر میخواهند تا آخر عمر در زندان بمانیم، بگویند. من فقط۳۰۰۰ دلاررا با خودبه ترکیه بردم.یکی از شکات یک سال قبل از سرقت فوت کرده، چطور بعد از مرگش شکایت کرده است. ما بعد از سرقت برای اینکه در باز نماند و کسی وارد نشود به در بانک قفل زدیم تا کسی بعد از ما وارد نشود. حالا فاکتور ۳۸ میلیونی قفل به ما دادهاند!
هاتف هم اظهار کرد: سرقت تعزیری را قبول دارم اما حدی نبوده است.
در پایان دادگاه نماینده بانکملی گفت: متهم ردیف اول در دفاعیاتش گفته که با یکی از معاونان صحبت کرده و او برایش همهچیز را توضیح داده که این موضوع با عقل جور در نمیآید.
رئیس دادگاه: اما برای رئیس بانک پیامک رفته و فکرکرده گربه رفته و جدی نگرفته است.
نماینده بانکملی: این پیامکها هر شب میرود و باگ است. حتی اگر اسپیلت سرد یا گرم شود، این پیامک میرود.
رئیس دادگاه پس از ۱۶۰ دقیقه ختم دادگاه را اعلام کرد تا در فرصت قانونی رای پرونده صادر شود.