روایت عاشورایی از غزه مصداق کنشگری شیعه

خانواده‌ای نیکنام و نیک‌آوازه که چند نسل‌شان توفیق برگزیدگی دارند و در آستان آسمانی شهید راه توحید یعنی اسلام ناب محمدی به روشنگری و برپایی مجالس ستایش و سوگ می‌پردازد. حاج‌محسن طاهری با آن محضر دلنشین و حضور گرم و گیرا در تحریریه روزنامه به‌راستی روان‌افروزمان کرد.
کد خبر: ۱۴۶۸۶۵۷
نویسنده علی مظاهری - گروه فرهنگ وهنر
 
صفای محضر‌ این خاندان را به‌راستی از الطاف مهرانه اهل‌بیت باید شمرد. درودشان باد که سعادت خدمت به چنان خاندانی برازنده‌شان است.بااوازغزه آغازکرده وروندی پنهان رابررسی کردیم که می‌کوشدروح حرکت‌بخش اسلام سیاسی را از برگزاری‌های محرمی منها کند و گرایشی صرفا عاطفی راجایگزین همان رویکرد اصیل وسازنده (اجتماعی‌ ـ سیاسی) کند که مومنان کربلایی بر آن اساس برای اصلاح امت محمدی بپاخاستند.به‌راستی بی‌توجهی وسکوت درباره رخدادهای غزه وجنایت‌های سهمگین صهیونیست‌ها از شیعه و محب اهل‌بیت ‌به دور است و نمی‌توان دم از دستگاه سیدالشهدا زد اما از کنار خونریزان دشمن در غزه گذشت. ویژگی‌های تحول‌آفرین، دگرگون‌کننده و روشنگر این برگزاری‌های محرمی، وحدت‌آفرینی و مهرگستری‌شان و...راهمچنین دیگربایدها و نبایدهای برگزاری مجالس اهل‌بیت در گفت‌وگوی جام‌جم با این ذاکر سرشناس بررسی و ارزیابی شده است.

مهمان برای ما ایرانیان به‌ویژه ارجمند است و شهادت سردارغزه،خون‌ها را به جوش‌آورده؛ حاج‌آقا جان! بسم‌ا... در آغاز گفت‌وگو با شمیمی از یاد سیدالشهدا‌(ع)، ملکوتی‌مان می‌فرمایید؟
«ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة».امام صادق می‌فرمایند«نحن سفن النجاة جدی الحسین اوسع و فی لجج البحار اسرع» یعنی همه ما خاندان، کشتی نجات هستیم اما کشتی امام حسین(ع) هم سریع‌تر است هم وسیع‌تر و جادارتر؛ به‌عبارتی می‌تواند افراد مختلف را با نگرش‌ها و دیدگاه‌ها و عقاید دیگر یا حتی با اهداف مختلف بپذیرد؛ دستشان را بگیرد و کمک‌شان بکند و آنها را به ساحل نجات و امن برساند.  همچنین این کشتی نسبت به دیگر بزرگان خاندان وحی، زودتر به مقصد می‌رسد، زیرا مزیت خاص امام‌حسین(ع) در کنار آن‌ همه ویژگی‌های فراوانی که دارند، همانا ایثار و از‌خودگذشتگی و فداکاری ایشان است.ایشان در یک روز یا ظرف چند ساعت توانستند راهی را نهادینه کنند با عنوان راه قیام،راه شهادت،راه از‌خودگذشتگی وراه ستم‌ستیزی!  لذا در کلمات نورانی حضرت داریم که در روز عاشورا فرمودند: «ای پیروان آل ابوسفیان اگر دیندار نیستید در زندگی دنیایی‌تان دست‌کم آزاده و آزادمرد باشید!» این سخن، سفارش دارد که اگر درجهادی نابرابر هم شرکت کنید، مردان ماکه برای جنگ ومقابله باشما هستند؛ دیگر چرا به مخدرات و کودکان و خانواده غیرنظامی این‌گونه یورش می‌برید. ایشان افق جهاد و شهادت را که گشودند، واجد وصف «سفینة الحسین اوسع و...» گردیدند.همین موضوع نشان می‌دهد راه جهاد و شهادت طبعا انسان رازودتر به هدف و مقصد می‌رساند. پر بیراه نیست که همه آرزو داریم هرزمان خدا اراده بکند حداقل عاقبت ما ختم به شهادت شودزیرا بحث شهید با همه بحث‌ها تفاوت دارد. نخستین قطره خون شهید که بر زمین می‌ریزد تسویه‌حساب کلی است که خدا با او به انجام رسانده است. درروایات داریم شهید در مسیری روان خواهد شد که انبیا و علما حرکت کرده‌اند. از این روشهید نیزمانند این دودسته سرفراز می‌تواند دست‌کم ۷۰ نفر را یعنی یک مجموعه کامل از یاران و خویشان و دوستانش را طبق روایات شفاعت کند.

برخی کم‌بهره و متعصب به خط‌کشی می‌پردازند که هر کشته‌ای شهید نیست اگر پیرو فلان «مذهب یا آیین به‌خصوص» نباشد؟ 
لزوما چنین نیست که در جایگاه شهادت حتما التزام به دین یا آیین خاصی محور باشد. از آغاز نظام اسلامی دیدیم که از دیگر ادیان نیز جانفشانی کردند و به شهادت رسیدند و مقام معظم رهبری هم سالانه برای نوروز به خانه این شهدا چه ارامنه و دیگر ادیان تشریف می‌برند، دلجویی می‌کنند و بارها دیدیم که با آنها حشرونشر دارند و در خانه‌هاشان پذیرایی می‌شوند و این صمیمیت‌های ویژه را با پیروان دیگر ادیان دارند. اصولا شهادت، بحثی متفاوت است و همان‌گونه که خداوند متعال به شهید عنایتی ویژه دارد، دستور دینی است که همه ما نیز چنین رویکردی را باید به خانواده شهدا و شهید داشته باشیم. 

جریانی خزنده می‌کوشد در بسیاری هیات‌ها که مخاطبان‌شان عموما جوان‌ترها هستند، فضایی را بگسترد که دور از سیاست با نگاهی فارغ از مسأله عمده جهان اسلام (یعنی مسأله فلسطین و غزه) باشد و اساس منفعل و خنثی فقط به شور و اشک و عاطفه اکتفا شود در حالی که اسلام به‌ فرمایش امام‌راحل‌(ره) سیاسی است، کربلا سیاسی است.
ما همه مسئولیت داریم همان‌گونه که قرآن عزیز می‌فرماید. مهم نیست که من نوعی، حتما در لباس نوکری اهل‌بیت و در جرگه ستایشگران‌شان باشم یا نباشم، فرقی ندارد. وقتی نامم را مسلمان می‌گذارم باید نسبت به این واژه‌های مقدسی که بیان شد، نسبت به جایگاه و شأن این عنوان‌ها همچنین البته تبیین و روشنگری درباره‌شان (همانند علما) بایستی حساس باشم و با جدیت مسئولیتم را بپذیرم و به انجام برسانم؛ همین واژه‌های شهادت، جهاد، تبیین و روشنگری و حرکت. باید گفت که دین بدون حرکت فایده ندارد. هیأت بدون جنبش و جریان به تعبیر مقام‌ معظم رهبری هیأت سکولار فایده ندارد. اگر قرار باشد فقط اجتماع کنیم و گرد‌هم بیاییم و فقط ذکر اهل‌بیت؟عهما؟ را بگوییم اما کاری به مسائلی نداشته باشیم که اهل‌بیت؟عهما؟ روی آنها حساس بودند و امروز هم در جامعه جهانی ما خودش را نشان داده است. شکی نیست حساسیت‌های دشمن در این‌باره و تلاش‌هایش برای آسیب‌رسانیدن زیاد است. اصلا چگونه می‌شود که در دیگرکشورها دشمن حساسیت نشان بدهد(نه فقط درباره ایرانی‌ها بلکه برای همه مسلمانان ازملیت‌های مختلف محدودیت ایجادکند)اما در کشور خودمان نکوشد که نفوذ بکند یا نخواهد به ایجاد مشکلاتی در این فضا دامن بزند. با این وجود در کشور خودمان متاسفانه می‌بینیم در بسیاری از جلسه‌ها و آیین‌هایی که برگزار می‌شود، خیلی از دوستان ما هیچ‌گونه انعکاس و بازتابی از خودشان نشان نمی‌دهند. انگار نه انگار که اتفاقی در غزه و فلسطین یا دیگر کشورهای مسلمان افتاده است! روی سخنم با این دوستان است؛ مگر می‌شود این همه کودک‌کشی این رژیم کودک‌کش منحوس اسرائیل را دید و دم برنیاورد، به خشم نیامد و واکنش انسانی نشان نداد! این رژیم غاصب که از بچه نوزاد نگذشت و او را هم کُشته است! همچنین بچه‌های یک تا چندسال را با آن چهره‌های معصوم و روحیه‌های لطیف قلع ‌و‌قمع کرده، بچه‌هایی کم‌سال (اما باورمند) با آن واقعیت‌هایی که در جان آنها ریشه پیداکرده به‌طوری که زیر بمباران یا زیر تیغ جراحی(بدون داروی بی‌حسی حتی) قرآن می‌خوانند و در همان حال این رژیم، آنها را به شهادت رسانده!  چگونه می‌شود این گزارش‌ها راببینیم واین لحظات دلخراش از جلوی چشم ما بگذرد و یاد عاشورا نیفتیم!‌ مگر می‌شود اصلا!

راستی از تجربه سفرهای‌تان به دیگر قاره‌ها و کشورهابرای برپایی مجلس سیدالشهدادرهمین راستا یادی بکنیدواز«اسلام کنشگر» و نه منفعل در آن کشورها دورنمایی ارائه بدهید.
سال‌های پیش که مانع نمی‌شدند در ایام محرم به امریکا و بسیاری کشورهای اروپایی می‌رفتم و آنها در ایام محرم و صفر و ماه مبارک برنامه داشتند و مسلمانان آنجا بسیار فعال بودند. ناگفته نماند در جریان فتنه «زن زندگی آزادی» که متاسفانه در کشور ما حاشیه‌هایی پدید آورد، در آن سوی مرزها نیز خیلی از مراکز اسلامی را تعطیل کردند اما این جنبش شکوفا و بالنده اسلام کنشگر و اسلام‌گرایی جهانی از حرکت نایستاد؛ به‌گونه‌ای که مردم در بیرون از این مراکز اسلامی به اقامه عزاداری و توسل و نماز پرداختند و همچنان می‌پردازند.  مثلا همین کمتر از ۱۰روز پیش دوستان برایم تصاویری از برگزاری باشکوه مراسم در مسجد امام‌علی(ع) هامبورگ فرستادند، همچنین فعالیت دیگر مراکز اسلامی باوجود محدودیت‌ها محسوس وآشکار است وجمعیت از هر نسل، برنامه‌های پیشین‌شان را اجرا و برگزار می‌کنند. نمازجماعت‌، زیارت‌عاشورا، دعای‌کمیل و.. می‌خوانند. همین دعای‌کمیل را حدود دو هفته پیش (که دوستان کلیپش را فرستادند) سرپا در خیابان برگزار کردند همانند نماز جماعت.  همین که مسلمانان جهان در مقابل این جریان می‌ایستند به‌ویژه با حضورشان دراین مراسم وعبادت‌ها، مشتی محکم بردهان آمریکاو انگلیس و اسرائیل و اتباع‌شان (یعنی همان‌هایی که پیرو این جریان برانداز هستند) می‌زنند.

این‌همه خودمان را به‌ویژه درمجالس اهل‌بیت(عهما) به آن ذوات مقدس می‌چسبانیم چگونه می‌شود ازویژگی حداقلی آزادگی بی‌بهره باشیم و خون‌مان با گزارش‌های هولناک غزه نجوشد و آن محاصره‌ چند ماهه و پیامدهایش، رخدادهای کربلا را تداعی نکند؟
بیش از ۱۴۰۰سال است که داریم از عاشورا و رخدادهایش دم می‌زنیم؛ می‌گوییم حضرت ابی‌عبدا...(ع) (خواست با کودک شیرخوار شش‌ماهه وداع کند یا به روایت دیگر) شش‌ماهه‌ را روی دست گرفت و آن‌گونه او را مظلومانه به شهادت رساندند؛ امروز مطابق با همان کربلا را داریم با چشم خودمان می‌بینیم که آن همه شهید، آن همه کودک مظلوم آن گونه به خاک و خون افتاده‌اند و آن همه عزیز از گرسنگی یا به دلیل محاصره و دسترسی نداشتن به نیازهای اولیه حتی به شهادت رسیدند؛ آن‌وقت هیچ انعکاسی و بازتابی از خودمان نشان ندهیم و نام خودمان را شیعه هم بگذاریم، آیا اصلا چنین چیزی امکان دارد! اگر ما دنباله‌رو اباعبدا...(ع) هستیم که باید درک کنیم، حضرت فرموده: هرگز نباید اینگونه منفعلانه زیست، ما این‌گونه مرامی نداریم زیرا پیرو امام حسین(ع) هستیم؛ مرام امام حسین(ع) جهاد و شهادت است. مرام برخوردکردن با یزیدیان در طول تاریخ است؛ نه فقط یزیدی که زمانی در جبهه کربلا مقابل اسلام ناب محمدی ایستاد. هر کسی که سلک و مرام و مسلک و روش او همگرا با یزیدیان و دشمنان قرآن است. امروز به روشنی می‌بینیم چه کسانی در این جبهه‌ها هستند و چه کسانی دراین سنگرها متاسفانه حضور ندارند و نیستند. برای یک عده‌ای خیلی عادی به نظرمی‌آید وحتی اگرباآنهاصحبت کنیدممکن است بگویند غزه به ماچه ربطی دارد.چنین کسانی حتی درحدوشمار آن آزادواری نیستند(که توصیه حضرت به امویان و پیروان خاندان ابوسفیانی درکربلا بود) اینها هرگز نمی‌توانند حتی ادعای آزادگی داشته باشند یا مدعی شوند در جرگه «محبان اهل بیت؟عهما؟» هستند. مگر می‌شود!

برخی حتی برای توجیه بی‌توجهی‌شان به فجایع صهیونیست‌ها در فلسطین، تعصبات مذهبی را از روی خشک‌مغزی پیش می‌کشند و با این فرافکنی، وجدان بیمارشان را انگار ساکت می‌کنند‌؟
ما غزه را نباید با عینک تعصب مذهبی ببینیم؛چنین بینشی بی‌شک محدودترین دیدگاه است. حتی گیریم چنین شرایطی در جای دیگری از جهان حاکم شود که مسلمان نباشند؛ آیا مگر جز این است که ظلم، ظلم است و مظلوم، مظلوم! مگر فرقی هم دارد؟ باور به این دین یا آن آیین که در ستمگر بودن یا ستم‌دیدن توفیری ایجاد نمی‌کند. مگر مصداق واقعی آزادگی را درموارد مختلف با روشنی هرچه بیشتر دررخداد سال۶۱هجری نمی‌بینیم؟ کسانی که از لشکر دشمن جدا شدند و برای دفاع از مظلوم ایستادند.  به‌ویژه وقتی یورش آنها را به خیمه‌گاه‌ها و خانواده‌ها و بچه‌ها دیدند، تاب نیاوردند و آزادگی‌شان رانشان دادند. آنها از مظلوم دفاع کردند، در برابر ستم ایستادند و از سیدالشهدا و آرمان‌هایش پشتیبانی کردند تا به جمع یاران عاشورایی اباعبدا...(ع) پیوستند. یا لیتنی کنت معکم!

با توجه به برخی کژروی‌های اجتماعی ناشی از برخی سست‌باوری‌ها آیا ما کم‌کاری کرده‌ایم یا دامنه جنگ نرم فرهنگی و نفوذ خزنده و زیرپوستی دشمنان توانسته کاری صورت دهد؟
دشمن، کار خودش را انجام می‌دهد و ما نیز ممکن است جاهایی ضعف داشته باشیم که در این باره کسی شک ندارد. به هرجهت ما در خیلی جاها که باید اتفاقا تلاشی مضاعف داشته باشیم به‌ویژه برای جوانان جذابیت ایجادکنیم و اعتقادات‌شان را رشد و تعالی ببخشیم، متاسفانه سستی گریبانگیرمان شده! خیلی از مسیرهایی که رفتیم و کارهایی که کردیم ناتمام مانده. چه ما چه دوستان ما چه نسل جوانتر از ما تا اندازه‌ای سستی برای‌شان پیش آمد و گاهی ممکن است حتی به اعتقادات‌ نسل‌های جوان، ضربه‌هایی خورده باشد یا باورهاشان به نارسایی‌هایی دچار شده باشد. اما شما به عنوان یک بیننده بی‌طرف و منصف فقط به همین دهه محرم و تکرارش توجه بفرمایید، می‌بینید هر جا که باشد دهه محرم که می‌شود همه به این رویداد می‌پیوندند و وارد این گروه و دسته می‌شوند. همین مجالس و برگزاری‌ها ابعاد فراوانی از بافته‌های دشمن را برباد می‌دهد. همانگونه که اشاره کردید ممکن است یک عده از جوانان و عزیزان در فصل‌های دیگر تا اندازه‌ای سست شوند اما همین که ماه محرم رخ می‌نماید و این بیرق‌های عزاداری برپا می‌شود، دل‌ها منقلب می‌شود و این حماسه درونی ادامه‌دار است. این مجالس و برپایی‌ها، شورانگیزی و نفحاتی در روح و کالبد و قلب جامعه ما می‌دمد که شکرخدا جامعه را پویا و زنده و پرتوان نگه داشته است.

درهمین راستا ازتاثیرگذاری مجالس سیدالشهدا بردیگرمردمان(با دین و فرهنگ متفاوت) داده‌های مستند بسیار هست. شما اشاره‌ای از مشاهدات‌تان می‌فرمایید؟
سال ۲۰۰۵، دهه‌ محرم در نیویورک شاهد بودم خانمی بدون ظاهر اسلامی، محو خواندن اعلان‌ها و تابلوهایی بود که چکیده‌ای از تاریخ کربلا، شخصیت امام و یاران‌شان و چرایی قیام و نتایج نهضت‌شان را برای مخاطبان روشن می‌کرد. خدا گواه است از گوشه چشمانش اشک می‌ریخت. یا در خیلی از شهرآورها (دربی‌ها) برنامه داشتم. مثلا در مسابقه‌ای که بین استقلال و ژاپن بود، ۱۱محرم در همین ورزشگاه صدهزار نفری آزادی می‌خواندم و ژاپنی‌ها نیز اشک می‌ریختند؛ البته این واقعیت نهضت اباعبدا... است. این واکنش‌ها ناشی از اخلاص من مداح نیست. این واقعیتی است که کار خودش را خواهد کرد.

کوشش‌های مستمر و برنامه‌ریزی‌شده و خزنده و هماهنگ و گسترده دشمن همانند دهه‌های گذشته ادامه دارد، اما این دستگاه، کار موثر خودش را می‌کند. پس واقعا جای نگرانی نیست؟
واقعا این دگرگون‌سازی و ایجاد انقلاب و پالایش روحی و درونی، این جاذبه و کشش مجالس عاشورایی، نتیجه کاری است که خود اهل‌بیت(ع) انجام دادند و پیامد کاری است که در استمرار عاشورا، شهدای ما کردند، چه شهدای مقاومت مثل شهید سلیمانی نازنین و چه شهدایی که اخیرا هدف دشمن قرار گرفتند؛ اسماعیل هنیه که مهمان کشور ما بود و این لامذهب‌های خبیث کودک‌کش، ایشان را از ما گرفتند. اسرائیل غاصب غیر از این نیست. تروری که با هماهنگی و همدستی آمریکا واقعا انجام شد. این روزها در لبنان و جاهای دیگر هم چنین رخدادهایی را شاهدیم که سران مقاومت را به شهادت رساندند. البته این خط سرخ شهادت ادامه دارد و با این خون‌ها بیمه می‌شود و بیشتر می‌جوشد و می‌خروشد و می‌کوشد! «هرگز نشود شهید خاموش/ خون شهدا نیفتد از جوش/ خونی که مرام‌نامه دارد/ خونی که هنوز ادامه دارد».

حیف شد حیف!
در این مصاحبه بر خودم لازم می‌دانم در کنار یادکرد شهدای مقاومت از شهدای خدمت نیز یاد شود. عزیزانی که در آن غروب مه‌آلود غمبار آسمانی شدند و یاد و خاطرات‌ و خدمات‌شان فراموش‌اشدنی نیست.مقام معظم رهبری هم به این نکته بسیار اشاره داشتند. اخیرا از قول آقای مخبر شنیدم که پس از شهادت آیت‌ا... رئیسی هر بار که حضرت‌آقا را دیدم بی‌اختیار می‌فرمودند: آقای مخبر حیف شد! حیف شد! واقعا چنین کلمه‌ای رااززبان مقام معظم رهبری شنیدن که چه مشکلات وخطرات و چه شدائد ومصائبی راتاب آورده‌اند و بردبارانه تحمل داشته‌اند، تکان‌دهنده است. اینجا که می‌گویند «حیف شد آقای رئیسی»! به‌راستی در سیمای ایشان، در صداقت و صفای باطن‌شان، در روحیات و حرکات و سکناتی که مقام معظم رهبری از ایشان سراغ داشتند، چه دیدند که ما ندیدیم (و ما البته خودم را عرض می‌کنم) ناشکری کردیم که شهید رئیسی را خدای متعال راازما گرفت.امیدواریم که ان‌شاءا... دولت جدید بتواند خلأ‌ها را جبران کند و سنگینی باری را که بردوش مردم ماست سبک وسبک‌ترسازدونیازهای اساسی را تامین کند تا مردم ما به یک آرامش واقعی دست پیدا کنند. همچنین با آن خطابه دشمن‌شکن رئیس‌جمهور درجلسه تحلیف، دیدید که چه شعف خاصی به شهید هنیه دست داد که آقای پزشکیان راتشویق می‌کردند.امیدواریم آقای پزشکیان این راه را به گونه‌ای ادامه دهند که همانند گذشتگان با کابینه‌ای خدوم، مایه سرافرازی و عزت مردم و جمهوری اسلامی ایران باشند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها