تل‌آویو؛ تهی از درون، بازنده در بیرون

ترور دو عضو جبهه مقاومت، شهید هنیه و شهید فواد شکر، مانند شکستن یک لیوان در میان همهمه‌های شلوغ، تمام نگاه‌ها را به سمت تهران و بیروت متمرکز کرد. ترور شهید هنیه در تهران با واکنش تند ایران مواجه شد و رژیم‌صهیونیستی را به پاسخی سخت‌تر از عملیات «وعده صادق» و خونخواهی این شهید بزرگوار تهدید کرد. تمام بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی عزم و توان ایران را برای تنبیه و پاسخ به رژیم درک می‌کنند. از این رو رایزنی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای منصرف‌کردن ایران از تنبیه آن در جریان است؛ اما سوال این است که مبنای کنش رفتاری صهیونیست‌ها درحال حاضر چیست؟

رمزگشایی از اقدامات تروریستی رژیم‌صهیونیستی 
پاسخ این سؤال را ۲۵۰۰سال پیش سان تزو، استراتژیست چینی مطرح کرده است: «جنگجویان پیروز، ابتدا پیروزی حتمی را کسب و سپس جنگ را آغاز می‌کنند، اما جنگجویان شکست‌خورده، ابتدا جنگ را آغاز می‌کنند و سپس برای پیروزی‌می‌کوشند.»از این رو، این بازیگر شکست‌خورده پس از۷اکتبر جنگی را برای پیروزی آغازکرده که تا امروز هیچ دستاورد استراتژیکی برای آن نداشته است. باید گفت پس از ۷اکتبر دکترین نظامی صهیونیست‌ها یعنی بازدارندگی، هشداراستراتژیک و پیروزی قاطع وسریع به‌طور کامل فروریخته است و هر روز و هر ساعت وضعیت جنگ غزه برای آنها دردآورترشده ومتلاشی‌شدن این رژیم رانزدیک‌تر می‌کند.

نگاه واقع‌بینانه‌ای داشته باشیم
تا امروز مقاومت گرچه با پرداخت هزینه‌هایی،اما پیروز قاطع میدان است. رژیم با ترور شهید هنیه در تهران و فواد شکر در بیروت که با فاصله کمی انجام شد و بعید به نظر می‌رسد این همزمانی با برنامه‌ریزی قبلی بوده باشد می‌خواست پیامی مبنی بر داشتن قدرت به داخل و بیرون مخابره کند، اما واقعیت میدانی چیز دیگری است. این عملیات نه از روی قدرت، بلکه از روی ضعف است. از یک‌سو برای احیای اعتماد ازدست‌رفته ساکنان سرزمین‌های اشغالی به دولت وارتش بوده و ازسوی دیگر یک نمایش برای بیرون که رژیم هنوز قوی است. اما آنچه مسلم است این‌که امروزه صهیونیست‌ها تهدیدها راملموس‌تر وجدی‌تر می‌دانند. به‌طوری‌که بقای رژیم با سؤال و ابهام مواجه شده است، زیرا رژیمی که تا دیروز با ارتش‌های عربی می‌جنگید و پیروز میدان بود امروز مغلوب گروه‌های مقاومت شده و در طولانی‌ترین جنگ خود با آینده‌ای کدر روبه‌روست.صهیونیسم مغلوب امروز دیگر هیچ خط قرمزی برای خود ندارد و به نوعی باید گفت رژیم صهیونیستی که قبل از ۷ اکتبر می‌شناختیم دیگر وجود ندارد. هزاران نفر از ساکنان شمال و جنوب آن ماه‌هاست که آواره شده‌اند، ارتش رژیم فرسوده شده، اختلافات داخلی آن شدیدتر شده و اسرای آن هنوز در دست حماس هستند. از این رو صهیونیست‌ها دچار یک بحران باور عمومی شده‌اند و برای بقا مجبور به احیای بازدارندگی درشمال و جنوب هستند که این کار منوط به شکست کامل حماس و حزب‌ا...است که تابه امروز نه‌تنها موفق نشده، بلکه از سوی دیگر حماس با انتخاب یحیی سنوار، مغز متفکر عملیات ۷اکتبر به‌عنوان جایگزین شهید هنیه پیام روشن و تحقیرآمیزی به صهیونیست‌ها داد: «و آن‌هم ظهور حماسی قوی‌تر از زیر خرابه‌های غزه و قدرت بازتولید اندیشه مقاومت است.»

حملات روزمره مقاومت به مواضع صهیونیست‌ها 
نکته جالب‌تر این‌که دیگر حملات مقاومت در پاسخ به تجاوزات صهیونیست‌ها به اقدامی روزمره تبدیل شده است، به‌طوری‌که حملات حزب‌ا... به شمال یا شلیک از دریای سرخ به قلب تل‌آویو دیگر برای مقاومت امری عادی شده و صهیونیست‌ها این عمل مقاومت را به‌خوبی درک می‌کنند که حمله به رژیم از هر‌جای منطقه دیگر تابو نیست و این یعنی رژیم صهیونیستی در ضعیف‌ترین موقعیت خود در ۸۰سال گذشته با سقوط مفهومی به نام بازدارندگی مواجه شده است. اما صهیونیست مغلوب امروز دنبال چیست؟ باید گفت آنها امروز به خشم ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند تا با مظلوم‌نمایی و تقویت حضور آمریکا یا به باور خودشان افزایش تنش بین تهران و واشنگتن نگاه‌ها را به ایران متمرکز کنند و از سوی دیگر یک احساس همدردی از برخی کشورها برای خود جلب کنند. اما چه باید کرد؟ تهران با عملیات وعده صادق نشان داد که پرتاب صدها پهپاد یا موشک بالستیک به رژیم‌صهیونیستی و تنبیه آن با توجه به تجربه به‌دست‌آمده و شناخت نقاط ضعف آن امری آسان است اما باید گفت تهران باید رژیم‌صهیونیستی را ذره‌ذره یا به قول حسن نصرا... آهسته‌آهسته مجازات کند. این همان قدرت ماست که در سایه هوشمندی و قاطعیت تبلور پیدا می‌کند.