لباسهایی که کمکم به انتخاب اول جوانان و نوجوانان تبدیل شده است.مدلهای عجیبوغریبی که بسیاری ازجامعهشناسان علت گرایش جوانان به آنها را تفکر در متمایزشدن از جامعه میدانند. اما مصداق متفاوتبودن گاهی با ناهنجار جلوهکردن یا خودنماییهای زننده و پیروی از مدلها و الگوهای نامتعارف همراه میشود و به جای اینکه شخص آراسته و زیبا شود، زننده به نظر میرسد.
مد ومدگرایی پدیده دنیای مدرن است، هرچند در تمدنهای بزرگ ودرتمام اعصار نشانههایی از آن دیده شده و علاقه انسان به متفاوت و نو بودن از میل به تغییر پدید میآید اما این تعریف هماکنون در جامعه ما و میان جوانان شکلی تقلیدی و گاه غیرمتعارف گرفته است. این موضوع باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها وهنجارهای متضاد با ارزشهای جامعه رویآورند. بههرحال مد یک رفتار اجتماعی است و در جایی خطرناک میشود که شکلی افراطی به خودبگیرد.این موضوع تاجایی پیش میرود که حس تنوعطلبی توام با گرایش به خودنمایی را در محیطهای مختلف از خود نشان دهد. شاید امروزه مد و مدگرایی نهتنها در نوع پوشش جوانان، بلکه در بخشهای مختلفی از زندگی آنها تاثیرگذار بوده و تبدیل به دغدغه اصلی شده است. اما حالا سؤال اینجاست که آیا تعارضی بین زیبایی و مدگرایی وجود دارد؟
مدگرایی جوانان، نظام هویتی متفاوت
هرگاه در مورد نسل جوان صحبت میکنیم باید بدانیم که فرد دراین دوران گرایش زیادی به استقلال در رفتار، اندیشیدن، سبکزندگی و حتی نوع پوشش خود دارد. دکتر فاطمه موسویویایه، جامعهشناس مسائل اجتماعی در گفتوگوی خود با جامجم با اشاره به استفاده جوانان از مدبرای نشاندادن استقلال نیزمیگوید:«درهمه کشورهای توسعهیافته، مد مخصوصا در بین جوانان شیوهای برای نشاندادن سلیقه، استقلال و حتی به نوعی مقاومت در برابر فرهنگ والدینشان بهشمار میرود. یعنی آنان با استفاده از مد میخواهند نشان دهند که ما متفاوت از پدر و مادرمان فکر میکنیم و سلایق وعلایق مختلفی داریم. بهصورتکلی جوان با استفاده از مد، نظام معنایی و هویتی متفاوتی را برای خود رقم میزند.» بنابراین جوان برای اینکه بتواند این استقلال را به اطرافیان خود نشان دهد و اگر راههای بروز استعدادش انسداد یافته باشد به مد روی میآورد.
نقش والدین در مواجهه با مدهای نامتعارف
درگذشته جوانان از نحوه گفتار و رفتار گرفته تا پوشش، تحت تاثیر مستقیم والدین بودند؛ اما امروزه اینگونه نیست. موسویویایه هم بر این باور است که دقیقا این نسل از لباسهاومدهایی بهره میبرندکه والدین و حتی اطرافیانشان آنها را زشت میپندارند و درحقیقت با لباس پوشیدن خود میخواهند یک سبکزندگی و الگوی هویتی متفاوتی را نشان دهند.بااینحال مدهر چه باشد، خوب یا بد، نکته مهم شیوه برخورد با آن است و درتایید یا رد آن نبایدافراطی یا احساسی برخوردکردو به نظرمیرسد که نقش والدین در این خصوص و نوع مواجهه آنان نیز دارای اهمیت است. این جامعهشناس هم دراینباره عنوان میکند:«مابهعنوان یک والد نمیتوانیم سلایق خودمان را به نسل جدید تحمیل کنیم؛ اماواقعیت این است که هرچه والدین دراین خصوص حساستر شوند وسختگیری بیشتری داشته باشند، اصرار جوان و نوجوان برای نشاندادن استقلال و بزرگشدن با استفاده از مد بیشتر میشود.»
حدود هر جامعه برای مدگرایی
درهر جامعهای متناسب با عرف وفرهنگ آن کشور،نوع پوشش و ظاهر فیزیکی، مدل مو و آرایش چهره، حد و حدودی دارد که البته پذیرفتهشده است. حد وحدود ظاهروفیزیک مردم جامعه،به نوعی هنجار اجتماعی وسرپیچی از آن و استفاده از مدلهای نامتناسب با آن، ناهنجار و نامتعارف محسوب میشود. البته فاطمه موسویویایه میگوید: «از آنجا که نظامهای زیباشناختی تغییر میکنند، مدها هم دچار تغییر و تحول میشوند و بههمینسبب مدهایی که برای ما والدین زیبا نیست برای جوانان زیبا به نظر میرسد، چراکه معیارهای زیباشناختی آنان متفاوت است.»وی همچنین معتقداست که چندین سال پیش نیزاین معیارهابسیار متفاوت بوده و این موضوع مربوط به بخشی از تغییرات فرهنگی در هر جامعه است.بههرحال انسان، زیبایی و پوشیدن لباسهای بهروز و مرتببودن را دوست دارد، اما طرز لباسپوشیدن هر آدمی گویای شخصیت اوست. بسیاری از جوانان بهاشتباه راز زیبایی و متفاوتبودن را در پوشیدن لباسهای نامتعارف میدانند، درصورتیکه شاید بشود به گونه دیگری و متناسب با فرهنگ کشور، متفاوت، زیبا و اصیل بود.