راتر از آن، مجمع عمومی حزب دموکرات، باردیگر از پیوند عمیق دموکراتها و لابی آیپک پردهبرداشت. در چنین شرایطی بازی تبلیغاتی حزب دموکرات آمریکا مبنی بر غیریتسازی در جنگ غزه (نسبت به رژیم اشغالگر قدس) بیش از هر زمان دیگری محکوم به شکست است.
در مجمع عمومی دموکراتها چه رخ داد؟
ماجرا از این فرار است که گروهی از هواداران فلسطینیان که بهعنوان نمایندگان «غیرمتعهد» به یک نامزد خاص به مجمع ملی حزب دموکرات رفتند، نتوانستند فرصتی برای سخنرانی در مجمع بگیرند! بهعبارت بهتر، این نمایندگان رسمی، حق اظهارنظر درخصوص مواضع خود و تقبیح جنگ غزه را پیدا نکردهاند. عباس علویه، یکی از نمایندگان اعزامی ایالت میشیگان به مجمع ملی حزب دموکرات که بهعنوان یک نماینده «غیرمتعهد» به این مجمع رفته است، درحالیکه بهشدت احساساتی شده بود به خبرنگاران گفت: «ما امیدوار بودیم، چون تیم کامالا هریس، معاون رئیسجمهور با ما در تعامل بود. ما فقط میخواهیم که صدایمان شنیده شود.»
او گفت که رد شدن درخواست آنها جهت اختصاص زمانی برای سخنرانی در این مجمع «غیرقابلقبول» است. عباس علویه به همراه سه نماینده «غیرمتعهد» دیگر پس از رد درخواستشان در خارج از سالن برگزاری مجمع دست به تحصن زدند.
دروغ بزرگ دموکراتها
واقعیت امر این است که دروغپردازی دموکراتها در قبال مسأله آتشبس و جنگ غزه بر همگان محرز و مسجل است. تنها دغدغه بایدن و هریس، مدیریت بحران شکلگرفته در میان جوانان و اقشار گوناگون جامعه آمریکا در مخالفت با استمرار جنگ غزه و البته گردش مجدد آرای مسلمانان ساکن آمریکا به سود حزب دموکرات است.رسانههای غربی اصرار دارند کامالا هریس، نامزد احتمالی حزب دموکرات را مصداق مخالفت با جنگ غزه و در مقابل، ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه را نماد حمایت مطلق از نتانیاهو و رژیمصهیونیستی قلمداد کنند. در این میان، شواهد و مستنداتی وجود دارد که نشاندهنده دروغین بودن ژست ضدجنگ هریس است، ازجمله استمرار ارسال گسترده بمبهای ۵۰۰پوندی و ازسرگیری ارسال بمبهای ۲۰۰۰پوندی با هدف نسلکشی وقیحانهتر و گستردهتر رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه.فراتر از آن، دولت دموکرات آمریکا چندبار از حق وتوی ناعادلانه خود در مواجهه با مطالبه جامعه جهانی برای انعقاد آتشبس دائمی در غزه استفاده کرد.هدف اصلی کامالا هریس و دموکراتها، جذب آرای مخالفان جنگ غزه در انتخابات ریاستجمهور ی نوامبر ۲۰۲۴ است و هدف دیگری در این خصوص متصور نیست. ریزش شدید آرای مخالفان جنگ غزه به ضرر دموکراتها بوده و این موضوع خود را در ایالاتی مانند میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین، فلوریدا و حتی اوهایو و جورجیا نشان داده است. حتی اظهارات بایدن مبنی بر لزوم پایاندادن به جنگ غزه در همین راستا صورت گرفته و ارزش ذاتی واقعی ندارد.
شکست مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان در غزه
شکست رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه (چه در ابعاد میدانی و چه در ابعاد فرامتنی)، مترادف با شکست هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در این آوردگاه بوده است. واشنگتن و تلآویو، امروز حتی قدرت ترسیم آینده سرنوشت غزه را نیز ندارند. ترسیم آینده و سرنوشت یک منازعه، زمانی معنا پیدا میکند که ابتکار عمل میدانی و فرامتنی نبرد در اختیار طرف تصمیمساز باشد! اما این قاعده حداقل در برهه کنونی در قبال جنگ غزه صادق نیست. آمریکا و رژیم اشغالگر قدس تسلط خود را بر بستر و متن جنگ غزه ازدستداده و حتی لابیگریهای پنهان آنها با برخی دولتهای عربی در خصوص نوار غزه جنبه عملیاتی پیدا نکرده است. مهمتر اینکه استمرار جنگ غزه و فرسایشیتر شدن نبرد، به ورودبازیگران جدیدتری مانند انصارا... وحزبا...به میدان نبرد و آسیبپذیری بهمراتب شدیدتر تلآویو و واشنگتن درمنطقه منجرشده است. درچنین موقعیتی، اگر آتشبس دائمی در جنگ غزه رخ ندهد، هزینههای شکست مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس دراین آوردگاه افزایش خواهد یافت و وقایع غیرقابل پیشبینی سنگینی در انتظار آنها خواهد بود. از سوی دیگر، اگر آتشبس دائمی صورت گیرد نتانیاهو ناگزیر به استعفا و انحلال کابینه خواهد شد و سر کار آمدن مخالفان نتانیاهو نیز به پایان منازعات داخلی در اراضی اشغالی بر سر چرایی و چگونگی شکلگیری و تبعات جنگ غزه منجر نخواهد شد. ازاین روما با نوعی ازآنارشی وبینظمی مزمن و دامنهدار درواشنگتن و تلآویو مواجه هستیم که خالق گرههای راهبردی و استراتژیک بیشتری علیه این دو بازیگر سلطهگر خواهیم بود. صورتمسأله مشخص است: نهتنها نتانیاهو و بایدن (در برهه کنونی)، بلکه دولت بعدی آمریکا و کابینه بعدی رژیم صهیونیستی نیز قرار نیست روی آرامش را به خود ببینند. مدیریت عواقب و تبعات جنگ یکساله غزه، حتی در صورت انعقاد آتشبس دائمی، از عهده هیچیک از احزاب و گروههای سیاسی در آمریکا و اراضی اشغالی بر نخواهد آمد.