گفت‌وگو با شمسی فضل‌اللهی بازیگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون

هر کدام از ما قهرمان هستیم

بازیگر اخلاق‌مدار نقش‌های منفی!

بازیگری را اواسط دهه۷۰از سینما آغاز کرد و ابتدای دهه ۸۰ با حضور در مجموعه تلویزیونی باران عشق، بازیگری در تلویزیون را تجربه کرد. به‌واسطه میمیک خاص صورتش، معمولا یکی از شخصیت‌های منفی سریال‌های تلویزیونی بوده، سریال‌هایی همچون؛ مثل هیچکس، زیرتیغ و معمای‌شاه که هنوز در خاطرمان مانده است.
کد خبر: ۱۴۷۱۵۶۲
نویسنده ندا حسنی - گروه رسانه

 
رامین راستاد به تعبیری چهره مشهور اغلب این سریال‌هاست که حسی از اتفاقاتی را که معمولا خوشایند نیستند به مخاطب القا می‌کند. او این‌بار هم بعد از سال‌ها در نقش کاراکترهای مشابه خود در کارنامه هنری‌اش ظاهر شده است و برای پدر «طوبی» دامی پهن می‌کند. با این بازیگر درباره دیروز و امروزش در عرصه بازیگری گپ زده‌ایم. 
   
به‌تازگی با نقش پرچالش نسیم در سریال طوبی دیده شده‌اید. جذابیت‌های نقش باعث شد ایفای آن را بپذیرید یا حضور سعید سلطانی به‌عنوان کارگردانی باسابقه در پشت دوربین؟!
باتوجه به این‌که من قبل‌تر در دفتر سیدحامد حسینی، تهیه‌کننده طوبی فیلمی با مهدی فخیم‌زاده کار کرده بودم، باب آشنایی من با این تهیه‌کننده از آن زمان آغاز و از این‌رو برای مجموعه طوبی، دعوت شدم. پیش از این کارگردان سریال طوبی، یعنی سعید سلطانی را به‌واسطه آثار او می‌شناختم ولی شانس همکاری با این کارگردان برای من پیش نیامده بود. هرچند که این آشنایی و همکاری، قدری دیر برای من اتفاق افتاد اما وقتی وارد فضای کار شدم، از بودن در این کار و کنار این تیم بسیار لذت بردم. در زمان دعوت به سریال طوبی، مدت‌ها بود که در تلویزیون کم‌کار شده بودم و شرایطی به‌وجود آمد که تصمیم گرفتم مدتی کار نکنم. زمانی که کارگردان «طوبی» پیشنهاد بازی داد، در واقع خیلی به آن فکر نکردم چراکه ماحصل کار را مثبت ارزیابی می‌کردم و بی‌درنگ وارد این پروژه شدم. هر آنچه قبلا در آثار آقای سلطانی دیده بودم و حساسیت‌هایی که او روی کار و به‌خصوص روی بازیگران داشت، موجب شد توانمندی این کارگردان به‌عنوان یکی از بهترین‌های سریال‌سازی در تلویزیون، برای من مسجل شود. در این مدت از کارگردان باتجربه طوبی، بسیار آموختم و از این اتفاق و همکاری که بالاخره پیش آمد، خوشحال هستم وامیدوارم حاصل آن نتیجه‌بخش باشد.
   
در همین مدت کوتاه که از پخش سریال می‌گذرد، چه بازخوردهایی داشته‌اید؟
به عقیده من، سریال طوبی با چنین قصه و عواملی خواهد توانست به نتیجه خوبی برسد و در این دوران بتواند بینندگان قابل‌توجهی به خود جلب کند. خوشبختانه در همین مدت کوتاه که مجموعه طوبی روی آنتن شبکه یک سیما رفته، باز خورد خوبی داشته است. البته من همزمان سریال داریوش را هم در یکی از پلتفرم‌ها دارم که بازخوردهای زیادی هم از آن گرفتم. 
   
اشاره کردید که مدتی کم‌‌‌کار بودید، دلیل این کم‌کاری خودخواسته چه بود؟
 یکی از دلایل کم‌کاری من این بود که کارهای پیشنهادی به لحاظ کیفی ضعیف بودند، دلیل دوم تجربه‌های تلخی بود که این اواخر از جانب برخی تهیه‌کننده‌ها برای من پیش آمد که مهم‌ترین آنها، عدم نپرداختن  مطالبات بازیگران بود. تصمیم گرفتم در آثاری که تهیه‌کننده و کارگردان مطرحی ندارد، حضور نداشته باشم. در۵۲سالگی که زمان بازنشستگی یک کارمند است، حضور در آثاری که کیفیت قابل‌قبولی ندارندوبه تعهدات خودعمل نمی‌کنند،جایز نیست. ترجیح من بر کم‌کاری، تحمل برخی فشارهای ناشی از این موضوع و البته حفظ آبروی ۳۰ ساله کاری است.
   
البته شما در این سال‌ها بیشتر به واسطه بازی‌ در سریال‌های تلویزیونی میان مخاطبان به شهرت رسیده‌اید.
پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، شروع کار من از سینما بود و بعد از حدود سه سال که فقط در سینما بودم، به تلویزیون آمدم، اما در واقع به واسطه حضور در سریال زیر تیغ بود که من شدم رامین راستاد و بازیگری که مردم به او لطف داشتند. بعد از آن کار بود که تهیه‌کنندگان و کارگردانان من را به آثار تلویزیونی خود دعوت کردند و من مطرح شدم و اکنون جزو سرمایه‌های تلویزیون به حساب می‌آیم. هم در تلویزیون و هم در سینما کارهای درجه‌یکی داشتم که بازیگران و عوامل مطرحی در آنها حضور داشتند. سریال‌هایی مانند زیر تیغ و مثل هیچ‌کس از جمله این مجموعه‌های تلویزیونی بود که در زمان پخش خود به‌اصطلاح خیابان‌ها را خلوت می‌کردند. سریال داستان یک شهر به کارگردانی اصغر فرهادی مربوط به زمان درخشان تلویزیون بود و امروز وقت آن شده که تلویزیون ما دوباره به آن دوران اوج برگردد. به‌یقین با وجود افراد حرفه‌ای و کاربلد در این حوزه، دوباره به آن دوران بازخواهیم گشت، طوری که سریال‌های تلویزیونی، همچنان انتخاب اول مردم باشد.
   
نقش شما در سریال طوبی منفی است. از این‌که معمولا در نقش‌های منفی ظاهر می‌شوید و قاعدتا حال‌وهوای آن کاراکتر منفی را مدتی با خود دارید، چه حسی به شما دست می‌دهد؟ اصلا چطور بین آن کاراکتر و زندگی شخصی تعادل برقرار می‌کنید؟
نقش‌های منفی که من آنها را ایفا می‌کنم، جزو شغل و حرفه من است و هر گز نقش‌هایی که بازی می‌کنم روی زندگی فردی من تأثیر نمی‌گذارد. در این حرفه به واسطه تکنیک و به واسطه برخی احساسات کاری را انجام می‌دهم و این‌گونه نیست که عواملی چون خستگی یا فشارهای کاری بر عملکرد و کارایی من تأثیر بگذارد. با وجود نقش‌هایی که تاکنون داشته‌ام و به گواه اطرافیان، هم پدر خیلی مهربان و هم همسر فداکاری هستم و تمام تلاش من این است که بسیار اخلاق مدار باشم و تا امروز به لطف خدا توانسته‌ام این خصایص را حفظ کنم. به عقیده من اگر کسی نابازیگر باشد، نقشش او را تا منزل دنبال خواهد کرد؛ تا جایی که با همان شخصیت برای اهل خانه بد و عصبانی خواهد بود. این موارد حتی لحظه‌ای در زندگی شخصی من به وجود نیامده و حرفه من ذره‌ای در زندگی فردی من اثرگذار نبوده است.
   
خاطره‌ای از بازخوردهای نامناسب به‌دلیل منفی‌بودن نقش‌هایتان دارید؟
چندی پیش برای یک نقش منفی و البته تأثیرگذار به من پیشنهاد کار شد، هرچند نویسنده کار به من توضیح داد که احتمال دارد با بازی آن نقش، در ذهن مردم منفور شوم، ولی من بازی در آن نقش را پذیرفتم. به عقیده من، دوره این طرز تفکرها به سر آمده و امروزه دیدگاه مخاطب، مانند سایر ابزارها پیشرفت کرده است. در مورد نقش‌های خود، هیچ‌گاه بازخورد بدی از مخاطب نداشته‌ام که مثلا به واسطه نقش منفی که دارم، برخورد بدی با من بشود یا حتی مورد اهانت قرار گیرم. هرگز با چنین برخوردهایی مواجه نشده‌ام. البته در سابقه حرفه‌ای‌ام یک مورد را به خاطر دارم. در سریال مثل هیچ‌کس، من به یک اتفاق اعتقادی، لطمه می‌زدم و گندم‌های سمنوی نذری را خراب می‌کردم. یک حاجیه‌خانم مسنی که جای مادر من بود و در زمان پخش سریال، اتفاقی من را در منطقه کیش دید، گفت: خیر نبینی کاظم! و فقط همین یک بار بود که در طول کل مدت بازیگری، بازخورد خوبی نگرفتم، به‌جز این مورد هیچ‌گاه چنین اتفاقی نیفتاده است.
   
برای خلق نقش‌های خود چقدر از شخصیت‌های واقعی جامعه الگو می‌گیرد و دنبال مابه‌ازا می‌گردید؟
حتما تا جایی که برایم مقدور باشد این کار را انجام می‌دهم، حتی در زمان‌هایی که مقابل دوربین نیستم و فیلمبرداری ندارم، اگر در اجتماع و دنیای واقعی، فردی را ببینم که به لحاظ فیزیکی، رفتاری یا شخصیتی نکته خاص و قابل توجهی دارد، شخصیت آن فرد را در ذهنم ذخیره می‌کنم تا در موقع نیاز به آن شخصیت رجوع کنم. معمولا از افراد جامعه، خیلی زیاد الگو می‌گیرم و به لحاظ شخصیتی، حتی فیزیکی ممکن است در نقش‌هایم، همان افراد را بازی کنم چرا که آن شخصیت در جامعه وجود دارد و برای بیننده باور‌پذیرتر است.نکته قابل تأمل که در کاراکترهای سریال‌های ما اتفاق افتاده بحث صفر تا صدی یا همان منفی و مثبت بودن صرف شخصیت‌هاست، طوری که گویی طیف خاکستری به مرور در حال فراموشی است. این طیف، شاید طیف عجیب و غریبی باشد و به اعتقاد من از ۸۰ میلیون جمعیت شاید بیش از نیمی از آنها در این طیف و خاکستری باشند. همین طیف به شدت پتانسیل این را دارند که کاملا مثبت یا حتی کاملا منفی شوند که جامعه و شرایط موجود در جامعه در این مثبت یا منفی شدن طیف خاکستری نقش بسزایی دارد و باید مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، در سریالی من نقش فردی را بازی کرده‌ام که به علت بدهی در زندان بوده و به‌تازگی آزاد شده است. او مستاجر است، مادرش بیمار دیالیزی است و هر جا برای کار مراجعه می‌کند به دلیل سابقه زندان به او کار نمی‌دهند! حالا این شخص هزینه دیالیز و درمان مادرش را چگونه باید تأمین کند؟ او مجبور می‌شود کیف‌قاپی کند و گوشی بدزدد. جامعه او را به این سمت سوق داده و او ناچار به انجام چنین کاری شده است، چراکه او ذاتا فرد سالمی است در نتیجه نمی‌توان او را مطلق منفی دانست. بسیاری از نقش‌هایی که بازی کرده‌ام این‌گونه بوده و شاید مخاطب آنها را منفی بداند ولی از نظر من این‌گونه نیست.همانگونه که در جامعه ما افراد مختلفی وجود دارند، افراد بد در جامعه نیز ابعاد مختلفی دارند. تلاش من همواره در ایفای نقش‌های منفی این بوده که نکات مثبت آن شخصیت را نیز لحاظ کنم. اگر یک فرد در جامعه آدم بدی است، از طرفی در خانه عاشق فرزند و خانواده است؛ درنتیجه در خلق چنین کاراکترهایی، سکانسی ایجاد می‌کنم که تماشاگر، بعد عاطفی آن شخصیت را هم ببیند. همین‌طور نقش مثبت در سریال‌ها به شدت و بی‌دلیل در همه جا خوب است؛ او هم رئیس خوب و هم پدری خوب است و همزمان همکار خوب و شهروندی خوب است! مگر در واقعیت هم چنین فردی در جامعه داریم؟ مگر هست کسی که یواشکی یا به‌اصطلاح خرده‌شیشه نداشته باشد؟ و حتی یک نکته منفی در شخصیت او وجود نداشته باشد؟ از این رو ما نتوانسته‌ایم با نقش‌های مثبت سریال‌ها تأثیرگذار باشیم و به همین دلیل این کاراکترها، تبدیل به الگو نمی‌شوند.مثلا چگونه است که اسم مالک را در سریال زخم کاری که اتفاقا مثبت هم نبوده اکثریت می‌شناسند ولی خیلی از کاراکترهای مثبت سریال‌های قابل توجه را خیلی از مخاطبان نمی‌شناسند یا به یاد ندارند. ما در شخصیت‌های داستان آن‌قدر سعی می‌کنیم به خوب بودن یک کاراکتر اصرار بورزیم که به خوب بودن آن آسیب می‌زنیم و درام قصه لطمه می‌بیند. این خیلی بد است همین موجب ازدست دادن مخاطب می‌شود.
   
در سابقه حرفه‌ای خود، چه نقش‌هایی را دوست داشتید بازی کنید و فرصت تجربه چه نقشی را از دست دادید؟
یکی از آرزوهای من بازی در نقش آقای هاشمی رفسنجانی بود که البته این اتفاق افتاد، اما متاسفانه آن کار جزو سریال‌هایی بود که آنطور که باید، دیده نشد.با توجه به این‌که کاراکتر آقای هاشمی، اقتدار و اعتماد به نفس او را دوست داشتم، همواره حس خوبی به این شخص داشتم و جزو شخصیت‌های سیاسی بود که تمایل داشتم نقش اورا بازی کنم. فیلم «نرگس» خانم رخشان بنی‌اعتماد جزو دیگر آثاری بود که تمایل داشتم نقش عادل را که آقای پور‌عرب آن را بازی کرد، عهده‌دار شوم، چرا که من عاشق این نقش بودم و به‌نظرم جزو زیباترین کاراکترهای سینمای ایران بود ولی بازی در آن قسمت من نشد.
   
به جز بازیگری در دیگر عرصه‌های هنری هم فعال هستید. همچنان در این مسیر ثابت‌قدم می‌مانید؟
قبل‌تر فیلمسازی کرده‌ام و بیش از ۱۲سال دستیار کارگردان بوده‌ام. ۹ سال به‌طور ثابت دستیار جعفر پناهی، عباس کیارستمی و خیلی از فیلمسازهای سینمای ایران بوده‌ام. فیلم کوتاه من توانست سال گذشته در بخش مسابقـه ۱۲ جشنواره بین‌المللی شرکت کند اما فیلم بلند من به‌واسطه ممیزی‌ها هیچ‌گاه اکران نشد؛ فیلمی که وقتی ساختم، فکر می‌کردم هر سال روز مادر حتما در تلویزیون پخش خواهد شد. این فیلم در مورد مقام مادر بود که شروعی با جمله‌: به بهشت نمی‌روم اگر مادرم آنجا نباشد، داشت. امیدوارم اگر عمری بود یک فیلم خوب دیگر برای مخاطبان بسازم. 

همسایگی با رحیم نوروزی
درسریال طوبی جمعی حرفه‌ای ازبازیگران و عوامل پشت‌صحنه جمع‌اند. راستاد نیز باهنرپیشگانی چون فرهاد آئیش، هومن برق‌نورد، رحیم نوروزی و‌...بازی داشته است. اودرباره  حال‌وهوای حضور در یک گروه حرفه‌ای و میان این همه چهره  به جام‌جم می‌گوید:  با توجه به این‌که من سال‌ها از تلویزیون دور بودم، بعد از این مدت طوبی جزو معدود کارهایی بود که جمعی از افراد حرفه‌ای را هم در مقابل دوربین و هم پشت دوربین داشت. خیلی سال بود که کار تلویزیونی با مدیریت فیلمبرداری علیرضا زرین‌دست نداشتیم، یا سید‌حامد حسینی که تهیه‌کننده سینماست و سیمرغ جشنواره فیلم فجر گرفته، تهیه‌کننده طوبی است. صدابرداری، گروه کارگردانی، گریم با هنرنمایی سید‌جلال موسوی و بقیه اعضا که به اعتقاد من آقای حسینی بهترین‌ها را در این کار گرد هم آورده است. بازیگران و خود آقای سلطانی خروجی یک تیم حرفه‌ای بوده که سریالی به نام طوبی را رقم زده است؛ سریالی که حداقل در یک‌سال اخیر یک سرو‌گردن از سریال‌های دیگر بالاتر است. در این مجموعه بیشتر با رحیم نوروزی بازی داشتم که همسایه و مثل برادر بزرگ‌تر من است و قلبا او را دوست دارم. این چندمین بار است که مقابل او بازی داشتم. همچنین با امین زندگانی هم قبل‌تر بازی داشته‌ام و از دوستان خوب من است. تئاترهای فرهاد آئیش را از زمان دانشجویی دنبال می‌کردم که آن زمان به‌تازگی به ایران بازگشته بود و من جزو علاقه‌مندان او بودم. هومن برق‌نورد که پارتنر مستقیم من در طوبی بود و من از دوستداران این بازیگر توانمند هستم؛ بازیگری که همواره در تئاتر، سینما و تلویزیون درخشان ظاهر شده و وقتی من متوجه حضور او در این سریال و در نقش عماد شدم، بسیار خوشحال بودم و سرصحنه نیز به‌عنوان یک پارتنر درجه یک از بازی با وی لذت بردم. در هر حال آن‌قدر تیم، حرفه‌ای چیدمان شده که حضور در آن برایم لذت‌بخش بوده و هیچ‌گاه با بازیگران دچار چالش نخواهم شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها