عشق به آموزگاری از آغاز جوانی
زندهیاد حکیمی سال ۱۳۲۳ در محله خراسان تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی نخستین آموزههای دینی را در هیاتهای مذهبی و در نشستهای دینی مسجد لرزاده آموخت و در پنجسالگی به مدرسه آمادگی برهان رفت. مطالعه مجلات دانشآموز و تشویق معلمان و همچنین احداث کتابخانه در مدرسه باعث علاقه روزافزون حکیمی به کتاب و نوشتن شد و عشق خواندن و نوشتن را در او نهادینه کرد. به نظر میرسد که عشق به آموزگاری از همان آغاز جوانی در دل حکیمی ریشه دوانده بود؛ وی پس از اخذ دیپلم بهعنوان یکی از اعضای سپاه دانش به روستاهای کردستان رفت و همان زمان نوشتن داستان و مقاله در برخی مجلهها، مانند کیهان بچهها و امید ایران را آغاز کرد. این اندیشمند مدتی در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی پرداخت، سپس برای ادامه تحصیل راهی انگلستان و در رشته تعلیم و تربیت و زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. حکیمی به پیشنهاد آیتا... شهید بهشتی به آموزش زبان انگلیسی به طلبهها در مدرسه فیضیه پرداخت و آن را تا دو سال ادامه داد.
تولدی دوباره با مطالعه قصص قرآن
مرحوم حکیمی در نهایت سال ۱۳۴۶ به آرزوی خود رسید و با استخدام آموزشوپرورش رسما معلم شد، اما شوق نوشتن همچنان در وی زنده ماند و در اوقات فراغت از کار به نگارش مقاله و داستان ادامه داد. فوت پدر و گرفتاریهای مالی که برای خانواده پیش آمد، تمرکز حکیمی بر ترجمه آثار گوناگون را بیشتر کرد و در همان دوران بود که یکی از ناشران از وی خواست کتابهایی به زبان ساده پیرامون زندگی پیامبران بنویسد. از این رو، حکیمی کار مطالعه پیرامون زندگی پیامبران را آغاز کرد و مطالعه کتاب قصص قرآن شروع راه جدیدی برای این معلم جوان بود. وی سپس به مطالعه قرآن و کتابهای تورات و انجیل پرداخت و پیرامون آیینهایی مانند بودایی، هندو و شینتو نیز مطالعه کرد. با مطالعه کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت گرایش او به مطالعه تاریخ نیز بیشتر شد. احتمالا این دوران بود که حکیمی نگاه متفاوتی به مکتب عاشورا و فرهنگ برآمده از این مکتب شیعی پیدا کرد و آثار قابل اعتنایی مانند «امام حسین(ع) و نهضت جاوید کربلا» بر همین اساس توسط وی نوشته شد.
از «غروب بیمار» تا تلاش برای آزادی
«غروب بیمار» نخستین اثر حکیمی بود که در سال ۱۳۵۱ به چاپ رسید و بعد از آن بود که حکیمی در مجلههای مکتب اسلام، نسل جوان، نسل نو، مکتب تشیع و پیام شادی داستانهایی با مفاهیم دینی نوشت و مورد استقبال نوجوانان واقع شد. داستانهای «سوگند مقدس»، «طاغوت»، «دلاوران عصر شب»، «سلحشوران علوی»، «شهدای فخ»، «سرودهای رهایی»، «نقابداران جوان»، «وجدان»، «مسلمان شجاع» و «اشرافزاده قهرمان» از جمله نوشتههای وی در مجلات است. فعالیت اصلی حکیمی پس از انقلاب اسلامی، تالیف مجموعهای به نام «تاریخ تمدن جهان» بود که جلد اول آن در سال ۱۳۶۰ چاپ و بهمرور ۲۱ جلد آن راهی بازار نشر شد. داستان «تلاش برای آزادی» به قلم مرحوم حکیمی آنقدر جذابیت و آموزندگی داشت که سال ۱۳۵۲ به کتاب ادبیات فارسی مقطع اول راهنمایی اضافه شد. این داستان درباره حمله مغولان به شهر هرات و مقاومت چهار نفر از مسلمانان در برابر آنهاست.
شهید مطهری دوستدار آثار حکیمی بود
یکی از تحقیقات حکیمی پیرامون بررسی سبک نوشتاری شهید مطهری در کتاب داستان راستان است که حکیمی از حکایتهای آن بهعنوان درسی تاریخی برای عموم مردم یاد میکند. شهید مطهری دوستدار آثار حکیمی بود و بارها در خصوص نوشتههای این اندیشمند در کلاسهای بحث و درس خود نکاتی را بیان کرده بود. حکیمی هم در تالیف داستانهایی چون «سوگند مقدس»، «سلحشوران علوی»، «طاغوت» و «نقابداران جوان» خود را وامدار مطالعه آثار آن استاد شهید میدانست.
خادمی برای فرهنگ عاشورا
زندهیاد حکیمی از پرکارترین نویسندگان کتاب کودک و نوجوان نیز بود که برخی آثارش، مانند داستانهایی از زندگانی امیرکبیر از شمارگان بالایی برخوردار شد. او در سال ۱۳۸۲ به خاطر نگارش دهها مقاله و چاپ دو کتاب پیرامون زندگانی امام حسین(ع) و قیام عاشورا، بهعنوان خادم فرهنگ عاشورا شناخته شد و لوح تقدیر از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. حکیمی در پنجمین جشنواره شهید رجایی نیز بهعنوان پیشکسوت برگزیده ملی در محور هنری و ادبی شناخته شد.
حکیمی یار وفادار امام و انقلاب بود
حکیمی یار وفادار انقلاب بود؛ وی از ۱۵ خرداد 13۴۲ در نهضت انقلاب اسلامی فعالیتهایی داشت و در نوفللوشاتو در صف هواداران امام خمینی(ره) ایستاد. وی نویسندهای روشنگر و انقلابی و معلمی فداکار و از اعضای قدیمی هیأت تحریریه ماهنامه مکتب اسلام بود و با استفاده از توان نویسندگی خود در بیداری نسل نوجوان قبل و پس از انقلاب گامهای مهمی برداشته است. جاویدنام حکیمی با اندیشههای بلند انقلابی خود روابط صمیمانهای با شهیدان بهشتی، مطهری، باهنر و رجایی داشت و بهعنوان مردی دنیادیده و باتجربه، در راستای تبیین شبهات ذهنی و افکار نسل جوان نسبت به وهابیت و بهائیت مقالات و داستانهای قابل اعتنایی عرضه کرد.
اندیشمندی که دنبال پست و مقام نبود
حکیمی هیچگاه بهدنبال پست و مقامی نبود و سالها به شغل شریف معلمی مشغول بود و با تألیف بیش از ۱۳۰ عنوان کتاب، خدمات فرهنگی قابل تقدیری را به میهن خود ارائه داد. این پژوهشگر حقیقتا با تألیف آثار داستانی قبل از انقلاب و آثار تاریخی و علمی برای نوجوانان بعد از انقلاب، فرزند زمان خویش بود. وی با داشتن مدرک درجهیک هنری از میان دهها لوح افتخار، به لقب و لوح خادم فرهنگ عاشورایی بیشتر از همه افتخار میکرد.
این نویسنده طی دههها خدمت ادبی و تحقیقاتی توانست تأثیر بسزایی بر ترویج دانش و آگاهی در میان مردم داشته باشد. او در دهه ۶۰ به ریاست کتابخانه سازمان پژوهش و برنامهریزی منصوب شد و همزمان به ویراستاری کتابهای درسی علوم انسانی پرداخت. حکیمی همچنین در زمینه تألیف و ترجمه کتابهای علمی فعالیت کرد و تجربیات جدیدی در این حوزه به دست آورد. علاقه این نویسنده به کار تحقیقاتی در حوزه تعلیم و تربیت باعث شد که در سالهای اول انقلاب به درخواست شهید رجایی کتب تاریخ مقطع راهنمایی را تألیف و ۷۰ کتاب درسی را اصلاح کند.
بنیانگذاری نشریه کودکان استثنایی
از دیگر فعالیتهای مهم حکیمی میتوان به بنیانگذاری نشریه «آوا» در زمینه آموزش کودکان استثنایی اشاره کرد. او همچنین در مدرسه تیزهوشان تدریس میکرد و به سازمان آموزشوپرورش کودکان استثنایی وارد شد. تدریس زبان انگلیسی، ادبیات و تاریخ در مدرسه نابینایان خزائلی نیز از دیگر مسئولیتهای این اندیشمند بود.
زندهیاد حکیمی در دهه ۸۰، مجموعهای از کتابهای مرتبط با تعلیم و تربیت با عناوین «در مدرسه...» شامل موضوعاتی همچون «در مدرسه مولانا»، «در مدرسه حکیم توس» و «در مدرسه ناصرخسرو» را نوشت که این آثار با استقبال خوبی مواجه شد. این بزرگمرد در سال ۱۳۸۹ بهعنوان چهره ماندگار آموزشوپرورش کشور انتخاب شده بود.
معلمان باید دانشآموزانی نویسنده تربیت کنند
این ادیب و محقق دینی معتقد بود که باید جوانان را به آگاهی بیشتر در مورد تشیع دعوت کرد و مدیران و معلمان باید دانشآموزانی نویسنده تربیت کنند؛ چراکه نویسندگان آثار مثبت زیادی بر جامعه و نسلهای آینده میگذارند. به گفته مرحوم حکیمی؛ هجوم رسانههای اجتماعی و موبایلها در میان مردم موجب شده که کمتر کتاب بخوانند و مدام با موبایلها مشغول هستند. از این رو جوانان ما باید از این وسایل استفاده بهتر و موثرتری بکنند.
مبلغی دینی، کنشگری اجتماعی
حکیمی کنشگری اجتماعی و یک مبلغ دینی برای تشیع بود. وی در دوران حیات خود بارها گفته بود که از چند سال گذشته موجی از گرایش مردم جهان به اسلام و تشیع ایجاد شده و یکی از عوامل آن اقدامات وهابیت است که با فریاد ا...اکبر اقدام به کشتار مردم میکنند. به اعتقاد حکیمی این امر باعث ناراحتی و خشم مسلمانان در سراسر جهان شده و این اقدامات مردم را روی شیعه متمرکز میکند تا جهانیان شیعه و مکتب علی(ع) را بهتر بشناسند و این مطالعات باعث علاقهمندی آنها به این مکتب و مولیالموحدین(ع) در اروپا شده است. وی در این زمینه برای خود و سایر نویسندگان متعهد، مسئولیت قائل بود.
این مترجم از جلساتی برای بررسی تشیع و حضرت علی(ع) در کشورهای گوناگون باخبر بود و اعتقاد داشت که همین جلسات نقش مهمی در گرایش مردم اروپا به تشیع داشته است. حکیمی بهعنوان معلمی باسابقه در مقابل کشتار کودکان و دانشآموزان شیعی که وهابیت به نام اسلام انجام میدهد نیز ساکت نماند و هر بار جهان شاهد چنین فجایعی میشد، انگیزه این پژوهشگر برای معرفی اسلام واقعی از طریق آثار ادبی و تحقیقی هم افزایش مییافت. حکیمی همچنین بارها در رسانهها درباره شگفتی مردم اروپا پس از خواندن ترجمههای نهجالبلاغه نکاتی را یادآوری کرده بود. به اعتقاد این اندیشمند؛ یک انسان عادی هرچند دانشمند هم باشد، نمیتواند چنین فصیح و حکیمانه سخن بگوید و این سخنان در ۱۴۰۰ سال پیش از حضرت علی(ع) به یادگار مانده است. وی حتی از معرفی کتاب صحیفه سجادیه بهعنوان یکی دیگر از کتب مهم شیعه غافل نمانده بود و تاکید داشت که این آثار دینی بهزیبایی مردم را به انسانیت فرامیخوانند. کتاب «پیام محبت» به قلم مرحوم حکیمی توسط انتشارات انصاریان به انگلیسی ترجمه و به چندین کشور دنیا ارسال شده بود. به گفته نویسنده کتاب؛ پس از ترجمه این اثر نامههای زیادی برای وی ارسال شده که گویای تاثیرگذاری بالای آن کتاب بر مردم دنیا بوده و مردم ضمن ارسال نامه اعلام میکردند که اطلاعی از تشویق اسلام به محبت نداشتند.
با اینکه درگذشت بزرگمردی همچون محمود حکیمی قطعا ضایعه جبرانناپذیری در عالم ادبیات دینی و پژوهشگری است، اما امید این اندیشمند به نسل جوان و میراث مکتوب وی حتما چراغ راه آیندگان و جوانان علاقهمند به این حوزه خواهد بود.
استادی که نیمقرن بدون پز روشنفکری نوشت
کارنامه محمود حکیمی با بیش از 150 عنوان کتاب، آنقدر برجسته و درخشان است که شاید لازم نباشد برای شناخت این نویسنده بهجز کتابهایش استفاده کنیم. اگر نسل سوم و چهارم انقلاب با آثار و خدماتش آشنایی کامل ندارد، اما نسلهای پیشین، خود را مدیون هدایتهای قلمی او برای ایستادگی در برابر ظلم و ناعدالتی طاغوت میدانند.
شاید 30 سال پیش و بلکه بیشتر، محمود حکیمی را با کتاب «نقابداران جوان» شناختم. سالهای بعد، اما او را در آثاری مانند «هزار و یک حکایت تاریخی» و «داستانهایی از عصر ناصرالدینشاه» یافتم. این کتابها، دهها هزار نسخه تیراژ خوردند و در کنار «وجدان» و مجموعه 21 جلدی «تاریخ تمدن یا داستان زندگی انسان» بارها و بارها تجدید چاپ شدند.
به اعتقاد من، اگر نویسندهای فقط مجموعهای سهجلدی «هزار و یک حکایت تاریخی» و «داستانهایی از عصر ناصرالدین شاه» را با تیراژی حدود نیم میلیون نسخه داشت و قبل از انقلاب، کارهای انقلابی، خواندنی و پرمخاطبی مثل «وجدان» و «نقابداران جوان» را نوشته بود، همهجا پز این موقعیت را میداد؛ در حالی که در 45 سال پس از پیروزی انقلاب فقط یک نکوداشت ساده به همت مهدی کاموس (از شاگردان و همکاران محمود حکیمی در نگارش کتابهایی مثل «مبانی ادبیات دینی کودکان و نوجوانان») از سوی بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان در اسفند 1390 برای او برگزار شد.
واقعیت این است که در کشور ما مگر چندین نویسنده هستند که شمار آثارشان از عدد 100 عبور کرده، محمود حکیمی که حداقل برای چند نسل نوشته است؛ آثاری برای کودکان، کتابهایی برای نوجوانان، کارهایی برای جوانان و مکتوباتی برای عموم مخاطبان دارد که بعضی از آنها آثاری حجیم، پرزحمت و سختحاصل بوده. مثلا کار نگارش مجموعه «تاریخ تمدن» که اثری 22 جلدی برای نوجوانان است، از سال 54 آغاز شده و تا سال 87 ادامه داشته است.
با کمال احترام، در میان نویسندگانی که بیش از 100 کتاب دارند، کسانی هستند که با کمترین افتخارات داخلی و خارجی، خود را تافته جدابافته اهل قلم میدانند و دائم بر شمار آثارشان تأکید میورزند. در حالی که ایستادن روی اعداد و افتخار به آن، هیچگاه در مرام محمود حکیمی نبوده است.
ذهن این استاد فرهنگ، ادبیات و تاریخ کشورمان، مالامال از حکایات، داستانها، خاطرات، قصهها و فولکلورهای جهان بود که وقتی کنارش مینشستی، حتما این ذهن پویا سرریز میشد و یکی از آنها را به زبان میآورد. بهنظرم اگر محمود حکیمی، کمی ناز و ادای روشنفکری داشت و کارهایی مینوشت که به عقاید و تفکرات دینی و مذهبی کاری نداشت، امروز روی سر همه جایش میدادند و حتی او را در کسب جایزه ادبیات نوبل، صاحب حق میدانستند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد