برای روشن شدن موضوع کمی عقبتر برگردیم، به انقلاب ۵۷. نظام نوپای سیاسی در ایران کهن مستقر شده بود. شرق و غرب هرچه تفاوت دیدگاه در موضوعات مختلف داشتند، کنارگذاشتند وبرای ریشهکن کردن این نظام نوپا که با اندیشهای متفاوت و فارغ از دو اردوگاه معروف آن روزها یعنی لیبرالیسم و کمونیسم متولد شده بود، به خط شدند. با تحریک حزب سفاک بعث عراق به مردمانی که پس از قرنها به اسقلال رسیده بودند، جنگ تحمیل کردند، اما جوابگو نبود. در اثنای همان جنگ نابرابر، حذف فیزیکی شخصیتهای برجسته را شروع کردند.هنوز دو سال از «جنگ یک جهان علیه یک کشور» نگذشته بود که در هفته نخست تابستان داغ سال ۶۰، آیتا...دکترسیدمحمد بهشتی،رئیس وقت دیوان عالی کشور و۷۲ نفر از یاران امام(ره) ازجمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی را با انفجار دو بمب قوی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در نزدیکی محله سرچشمه تهران ترور کردند، به شهادت رساندند. مدتی بعد یعنی هشتم شهریورماه همان سال،محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزیر را در یک عملیات تروریستی در ساختمان نخستوزیری به شهادت رساندند. این روند ادامه داشت وعقبههای فکری، نظامی و سیاسی بسیاری حذف شدند. جواب این ترورها را حضرت امام(ره)، نهم شهریور ۱۳۶۰در یک سخنرانی مردمی چنین گفتند: «با رفتن شهدا، در عین حال که ما متأثر هستیم، لکن چون ما توجهمان به خداست و برای خداست و ملت ما برای خدا قیام کرده است، با رفتن اشخاص، هیچ سستی به خودشان راه نمیدهند.»
منشور جبهه مقاومت از همان ابتدای انقلاب مشخص شد: «متأثر میشویم اما سست نه» این خط تاکنون ادامه داشته و به پشتوانه چنین خطی، هشت سال مقاومت کردیم و حتی یکوجب خاک ندادیم؛ آنهم مقابل متوحشی مثل صدام. شاخوشانه کشیدن امثال امارات برای جزایر همیشه ایرانی که محلی از اعراب ندارد، اما برگردیم به مطلع این قلم. دیروز موضوع پیشرفت علمی ایران مطرح بود و سگ هار منطقه با کمک صاحبش یعنی رژیم آمریکا، دانشمندان هستهای ما را ترور کرد، متأثر شدیم اما سست نه؛ بهطوریکه ایرانمان امروز در صنعت هستهای قابل قیاس با دهه ۸۰ و ۹۰ نیست و با در اختیار داشتن علم هستهای، هر کنشی لازم باشد، انجام خواهد داد. هنوز مسیر مجید شهریاریها و محسن فخریزادهها با قوت ادامه دارد. حذف فیزیکی فرماندهان محور مقاومت نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس از ترور حاجقاسم عزیز، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حکم انتصاب فرمانده جدید نیروی قدس، تأکید کرده بودند «برنامه آن نیرو عینا همان برنامه دوران فرماندهی شهید سلیمانی است.» گذر زمان اثبات کرده مسیر حاجقاسم با همان قوت و بلکه با انگیزه مضاعف در حال پیشروی است و فعالیت گروههای مقاومت در جایجای منطقه غرب آسیا، گواه این ادعاست. شهید عماد مغنیه «حاجرضوان» فرمانده نظامی و مغز متفکر حزب ا... لبنان سال ۱۳۸۶ از سوی باند تبهکار صهیونیستی ترور شد؛ اما آیا حزبا...متوقف شد؟حتما خیر.اگر چنین بود نباید امروز حزبا... خواب سگ هار منطقه را آشفته میکرد ولی چنین شده است. بنابراین شهادت سید مقاومت نیز نه تنها مقاومت لبنان را متوقف نخواهد کرد بلکه با انگیزه به سمت محو غده سرطانی غرب آسیا هدایت خواهد کرد. به قول رهبر حکیم انقلاب که در بخشی از خطبه دوم نماز جمعه تاریخی اخیر تهران به زبان عربی فرمودند: «مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای برزمینریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند.» اما فلسطین مظلوم مقتدر. اگر بنا بود ترور فرماندهان مقاومت فلسطین رامتوقف کند باید پس از ترور شیخ احمد یاسین، سیدعباس موسوی، فتحی شقاقی، عبدالعزیز رنتیسی و دیگر شهدای شاخص قدس، این مسیر متوقف میشد، اما نه تنها نشد بلکه به حماسهای مانند «طوفانالاقصی» منجر شده که هستی رژیم موقت صهیونیستی را به باد داده و در آستانه محو این غده سرطانی هستیم.
حال پاسخ سؤال ابتدایی این سیاهه روشن میشود.آتشی که ازحذف عزیزانمان درجبهه مقاومت به جانمان میافتد، خاکسترمان نمیکند و تماممان! بلکه از این خاکستر، ققنوسوار، گروه وطیف جدیدی سر برمیآورند و«محسن حججی»های دهه هفتادی میشوند ققنوس خاکستر فرماندهان دفاع مقدس و«یحیی سنوار»هاهم ققنوس خاکستر «شیخ احمد یاسین»ها. این مسیر ادامه دارد تا پوزه شبکه جهانی صهیونیسم حداقل در غرب آسیا به زمین مالیده شود و جهان اسلام عزت واقعی خود را بهدست بیاورد.