به تناسب فضای جنایات جنگی اسرائیل در غزه و فلسطین که از هفتم اکتبر سال گذشته تابهحال بیش از ۴۲هزار نفر شهید و بیش از ۹۷هزار نفر زخمی بهجای گذاشته، جشنواره فیلم کوتاه بخش ویژهای را با موضوع بازتاب نگاه فیلمسازان آزادهای که دراینباره احساس وظیفه کردند با عنوان شاخه زیتون در این دوره در نظر گرفته که ۹ فیلم در بخش بینالملل و هشت فیلم تولید فیلمسازان داخلی در آن به نمایش درمیآید. در این گزارش سراغ سه فیلمساز بخش شاخه زیتون ازجمله عمار خطی کارگردان «شازدهکوچولو»، محمد لطفعلی کارگردان «آوای ابرها» و سعید ملتجی کارگردان «پیام» رفتیم تا از انگیزههای ساخت فیلمشان با جامجم صحبت کنند که در ادامه از نظر میگذرانید.
روایت دنبالهدار جنگی در «شازدهکوچولو»
اولین کارگردانی که سراغش رفتیم عمار خطی، کارگردان فیلم کوتاه «شازدهکوچولو» است که هفتمین اثرش را در حوزه ساخت فیلم کوتاه تجربه میکند. او پیش از این فیلمهای کوتاهی مانند «سکوت»، «۹ دقیقه بامداد»، «مادر قرمز» و «آواز قناری» را کار کرده است. فیلمهای بلندش هم بیشتر به شکل تلهفیلمهایی مثل «سیاهرگ»، «چای سرد» و «یاور» و سریال «وقت صبح» بوده است. خطی که بهطور همزمان در هر دو بخش شاخه زیتون و ملی حضور دارد، درباره انگیزه پرداختن به موضوع فلسطین و جنایات جنگی که توسط صهیونیستها اعمال میشود به جامجم گفت: وقتی در «عملیات صادق ۱» که ایران به اسرائیل حمله موشکی و پهپادی داشت، با دیدن بعضی از این تصاویر متوجه شدم بسیاری از آنها شبیه ستاره دنبالهدار هستند و از نظر مفهومی معمولا این باور در وجود ما هست که وقتی ستاره دنبالهدار میبینیم، آرزویمان برآورده میشود و این قصه بستر خوبی شد که احساس کنم از منظر یک دختربچه فلسطینی ماجرا را پیش ببرم که منتظر دیدن ستاره دنبالهدار است تا آرزوهایش را به آن بگوید، اما درواقع رد این موشکها نماد آزادی است.این کارگردان ادامه داد: ما فضاسازی انجام دادیم و فکر کردیم چه خوب است که به این اشاره کنیم در غزه کتابفروشی بستهای وجود دارد و پدربزرگی است که نمیخواهد نوهاش تصویری از جنگ را ببیند و برای اواتاق آرزوهاساخته و اگربمبی هم میخورد، میگوید اتاق آرزوها در سیاهچاله افتاده است.خطی با بیان اینکه تلاش کردیم جنگ را از منظر فانتزی و رویا و خیال در مرکز توجه قرار دهیم و خشونت جنگ را برجسته نکنیم، افزود: در این فیلم با رویاهای دختری مواجهیم که اگر جنگ نبود، اتفاق بهتری برایش میافتاد. به دلیل همین نگاه شاعرانه بازخورد خوبی از مخاطبانی که فیلم را دیدند، دریافت کردیم.
هر دو شخصیت رمان و فیلم دنبال حقیقت هستند
این کارگردان درباره علل انتخاب رمان شازدهکوچولو برای روایت داستانش تشریح کرد: هر دو شخصیت شازدهکوچولو و دختربچه داستان ما دنبال حقیقت هستند و به نظرمان این کتاب میتوانست از زبان دختربچه خوانده شود. درواقع ما از کتاب کمک گرفتیم تا روایت جدیدی را داشته باشیم و فیلم کوتاه بستری است که کارهای جدیدی را تجربه کنیم اما احساس کردم جای یک ژانر دیگر برای این موضوع خالی است و به همین دلیل فیلم به این سمت کشیده شد. او با بیان اینکه مدتهاست به این سوژه فکر میکند، خاطرنشان کرد: وقتی از کودکان غزه صحبت میکنیم، اصلا به نظرم نباید بچههای امروزشان را در نظر داشت، بلکه آنها ۷۵ سال است که در جنگ بهسر میبرند. به عبارتی، وقتی که جنگ شروع شد، تمام این بزرگترها یک بچه ۹ ــ ۸ ساله بودند و زیست جنگی داشتند و به نظرم مردم فلسطین کودکان جنگ هستند. این کارگردان خاطرنشان کرد: درگیری چندینساله مردم فلسطین با جنگ جزو مسائلی بود که ذهنم را درگیر کرد و از خودم پرسیدم که چرا خاک وطن را با این همه مصائب رها نمیکنند؟ هرکسی ممکن است با ۱۰ سال جنگ بگوید باید از این شهر بروم اما فلسطینیها ماندند و برای خاکشان مقاومت کردند و این کار بزرگی است. آنها حامی زیادی جز ۳ ــ ۲ کشور ندارند و این برایم سؤال بود که اگر ما در این شرایط بودیم، میماندیم یا خیر؟
پویانمایی برای کودکان غزه
محمد لطفعلی، کارگردان «آوای ابرها» که این فیلم را با تکنیک انیمیشن ساخته درباره آن به جامجم گفت: تولید انیمیشن آوای ابرها پیشنهادی بود از مؤسسه تولید سینمایی سوره که هادی فیروزمندی طرحی را مطرح کرد و فکر کردیم در فضای متفاوتی از اخبار مستند و تصاویر تلخ و دلخراش جنگ اما تداعیکننده همان پیام باشد. به عبارتی به وضعیت کودکان توجه داشته باشد و زیر سایه جنگی است که بعد از هفتم اکتبر به وقوع پیوسته.لطفعلی درباره بارقههای ایده این انیمیشن تشریح کرد: این انیمیشن کوتاه در اساس، بر مبنای دو اتفاق مشخص که در پایان به آن اشاره میشود طراحی شده است. یکی ماجرای حمله اسرائیل به بیمارستان المعمدانی بود و دوم اینکه بچههای غزه اسمشان را روی دستشان مینوشتند تا اگر بمباران شد، پیدایشان کنند و ترکیب این دو تصویر تبدیل به انیمیشن آوای ابرها شد. سختترین کار دیدن این تصاویر دلخراش و برداشت از آنها برای ارائه بهتر به مخاطب بود، اما هدفمان این بود که این ماجرا برای مخاطبان قابل گفتن باشد. این کارگردان در پاسخ به این پرسش که آیا این مسیر فیلمسازی را در آینده ادامه میدهید یا خیر، گفت: قطعا بهصورت جدی نیاز به ساخت چنین فیلمهایی احساس میشود، هرچند که تأثیر این کارها ناچیز باشد اما بههرحال تلاشمان را در این راه صرف کردیم. این انیمیشن در چند جشنواره اروپایی هم در حال دیدهشدن است و انگار فارغ از هر ماجرایی حرف حق مخاطب خودش را پیدا میکند و همین که پیغامش شنیده شود، کافی است. لطفعلی درباره تکنیک ساخت این انیمیشن نیز توضیح داد: این انیمیشن ترکیبی از رایانه و کار دستی است و بهدلیل محدودیت زمانی نتوانستیم بهطور کاملا دستی و نقاشی آن را کار کنیم. در بازهای که انیمیشن ساخته شد، همه خیلی خوشبینانه فکر میکردند که جنگ بهزودی تمام میشود و به همین جهت کار را بهسرعت به پایان رساندیم اما متأسفانه هنوز این جنگ ادامه دارد. لطفعلی با اشاره به اینکه حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران باعث خوشحالی است، افزود: قبلا تجربه حضور در جشنواره را داشتم اما فکر نمیکردم بخواهند این کار را از جنبههای زیباییشناسی و هنر هم ببینند و همین که این فرصت برای دیدهشدن کار فراهم شد، امیدوارکننده است.
ادای دینی به خبرنگاران شهید در جنگ غزه
سعید ملتجی، کارگردان فیلم «پیام» درباره این فیلم به خبرنگار جامجم گفت: سال گذشته، دو ماه از شروع جنگ گذشته بود و تصاویر و اخبار عجیبوغریبی از اتفاقات میآمد و من هم مثل تمام مردم دنیا اخبار را پیگیری میکردم و تنها چیزی که بیش از همه نمود داشت، ویدئوهایی بود که مردم و خبرنگاران از راه موبایل میگرفتند و در اینترنت و جاهای مختلف به اشتراک گذاشته میشد و میدیدیم. در همان روزها بود که فکر میکردم چطور میتوانم سهمی داشته باشم و اگر اشتباه نکنم خبری در ماه سوم منتشر شد که بیش از صد خبرنگار در آن روزهای ابتدایی جنگ جانشان را از دست داده بودند و احساس کردم چه انتخاب خوبی میتواند باشد و ادای دینی به خبرنگاران محسوب میشود.
خبرنگار زنی در بحبوحه جنگ غزه
ملتجی با اشاره به داستان فیلم پیام با بیان اینکه سال گذشته فیلمنامه دیگری در دستم بود و زمانی که این اتفاق رخداد، احساس کردم صحبتکردن درباره این موضوع ضرورت بیشتری دارد، گفت: فیلم پیام درباره یک خبرنگار زن عرب در بحبوحه جنگ غزه است که تلاش دارد تا آخرین لحظه مقاومت کند و رسالتش را انجام دهد و صدای مردم باشد و اتفاقاتی که میافتد را به گوش دنیا برساند. اوبا بیان اینکه زمان فیلم ۱۰دقیقه است و ما چند ساعتی ازکار این خبرنگار رامیبینیم، افزود: لحظاتی برای این خبرنگار اتفاق میافتد که تماسها و اینترنت قطع بود و خبرنگار نمیتواند تصاویر را ارسال کند و تصمیم میگیرد حافظهها را به ساختمان خبرگزاری برساند و درتلاش برای ارسال آنهاست.به دلیل اینکه نمیتواند تماسی بگیرد، برای همکارش پیام ویدئویی به این امید که به او برسد، میفرستد. بخشی از هدف این خبرنگار حفظ حافظهها برای مخابره آنهاست و فیلمی که میبینیم فایل تصویری ویدئومسیجهاست که خبرنگار برای یکی از همکارانش میفرستد.
صداهای واقعی پسزمینه فیلم
این کارگردان با تأیید اینکه برای ساخت فیلم با خبرنگاران ارتباط برقرار کرده، گفت: خبرنگاران برایم فیلم ارسال کردند و تصاویر و ویدئوها خیلی کمک کرد و در نهایت تصمیم گرفتم تمام صداهای فیلم را از اخبار واقعی استخراج کنم؛ بنابراین، تمام صداهای پسزمینه فیلم واقعی است. این کارگردان درباره مقدار زمانی که برای ساخت فیلم صرف کرده، گفت: ساخت این فیلم یک ماه طول کشید و مجری طرح فیلم، باشگاه فیلم رویش محصول فیلم جوان سوره در مشهد است و مرتضی ملتجی، برادرم و یوسف سبحانی هم فیلمبردارم سر یک پروژه دیگر بود و به دلیل اینکه میخواستیم این کار را بهسرعت انجام دهیم، به ما کمک کرد تا کار را تمام کنیم. او با تأکید بر اینکه اگر ایده دیگری در رابطه با غزه و این جنگ به ذهنم برسد، حتما کار میکنم، گفت: دغدغه من ماجرای جنگ و مهاجرت بوده و اگر چیزی من را به سمت موضوعی هل داده، معمولا همین مسائل بوده است. الان جنگ غزه جزو مهمترین موضوعهای دنیاست و نوعی نسلکشی در آن سرزمین اتفاق میافتد.