در جدیدترین این موارد، منابع محلی فلسطین از شهادت یک بیمار و یک پرستار در بیمارستان اندونزی در شمال نوار غزه، بر اثر محاصره و بمباران ارتش صهیونیستی خبر داده و اعلام کردند که بیمارستانهای این منطقه درحال تبدیلشدن به گور دستهجمعی هستند.
دکتر منیر البرش، مدیر وزارت بهداشت غزه اعلام کرده که در صورت ادامه جنایات تجاوزکارانه دشمن صهیونیستی در سایه سکوت بینالمللی، بیمارستانها در شمال نوار غزه به گورهای دستهجمعی تبدیل خواهند شد. این مقام دولتی تاکید کرده است: «ما دیگر کفن کافی برای شهدایمان اینجا پیدا نمیکنیم. آنچه اشغالگران در شمال نوار غزه انجام میدهند، جنایت جنگی کامل است. ارتش صهیونیستی بیش از ۱۰۰۰ پرسنل پزشکی در نوار غزه را به شهادت رسانده است.»
صورت مسأله واضح و تکاندهنده است. رژیم اشغالگر، بیمارستانها را در چهارچوب اجرای طرح خود برای آوارگی اجباری ساکنان شمال غزه، به یک هدف اصلی تبدیل کرده است. صهیونیستها همچنان به آوارهکردن مردم فلسطین در شمال نوار غزه، محاصره بیمارستانها و جلوگیری از ورود دارو، غذا و آب ادامه میدهند. رژیم اشغالگر از اولین لحظه ورود به غزه، قصد نابودی سیستم بهداشتی اینجا را داشت و از اینرو هدفش آن بود که بهعنوان بخشی از یک طرح سیستماتیک جهت آوارگی اجباری مردم شمال نوار غزه، بیمارستانهای این منطقه را نابود کند. ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! ارتش اشغالگر همچنان در حال اجرای طرح آوارگی اجباری مردم غزه است. اشغالگران با محاصره بیمارستانها در شمال نوار غزه و قطع کلیه تجهیزات پزشکی و غذایی در تلاش برای وادار کردن مردم به آوارگی اجباری در چهارچوب طرح موسوم به طرح ژنرالهای ارتش اشغالگر هستند.مسئولان فلسطینی تاکید دارند نیت ارتش اشغالگر از همان اول تهاجم به شمال نوار غزه، از بین بردن همه نشانههای زندگی در این منطقه و در رأس آن نابودی بیمارستانها و زیرساختهای بهداشتی بود. همچنین بمباران مستقیم بیمارستانهای العوده و اندونزی که توانستهاند با سختی، خودشان را در شمال غزه فعال نگه دارند، بحران انسانی نگرانکننده در این منطقه را عمیقتر میکند.
چه کسی از کادردرمان در غزه دفاع میکند؟!
انگشت اتهام افکار عمومی جهان بیش از همه، متوجه سازمانهای ناکارآمد بینالمللی و در رأس آنها سازمان ملل متحد است. انفعال سازمانهای بینالمللی در برابر جنایات جاری در نوار غزه، صرفا محدود به جنگ اخیر نبوده و سازمان ملل متحد و محافل پرادعای حقوقبشری، سالهاست در برابر این جنایات سیستماتیک و مستمر سکوت کردهاند. فراتر از آن، سازمانهای ظاهرا بینالمللی تبدیل به سوپاپ اطمینانی برای رژیم کودککش صهیونیستی جهت ادامه جنایات مستمر علیه فلسطینیان شدهاند. سکوت وقیحانه و غیرقابل توجیه دبیرکل سازمان ملل متحد و دیگر مقامات این سازمان در قبال آنچه در نوار غزه میگذرد به افزایش ریسکپذیری تلآویو در استمرار هدف قرار دادن پزشکان، پرستاران و کارکنان مراکز درمانی و بیمارستانها منجر شده است.
بهعنوان مثال، پس از وقوع جنایت بمباران بیمارستان المعمدانی نوار غزه، مقامات ارشد سازمان ملل متحد با بیان این ادعا که باید تحقیقات لازم درباره این جنایت صورت گیرد، از موضعگیری به ضرر رژیم اشغالگر قدس اجتناب کردند تا ماجرا مشمول زمان و ابهام شود!
حتی برخی محافل ظاهرا حقوقی و رسمی در سازمان ملل متحد، دروغپردازی چند رسانه صهیونیست، آمریکایی و اروپایی درباره اصابت اشتباه موشک جهاد اسلامی به بیمارستان را به صورت عامدانه بر مبنای قضاوت و ارزیابی خود از قربانی شدن ۱۰۰۰ کودک و زن بیگناه در المعمدانی مبدل ساختند. بعدها مشخص شد که این خبر، دروغی بیش نبوده اما این مسأله تاثیری در بیتفاوتی سازمان ملل متحد در قبال جنایات صهیونیستها در بیمارستان المعمدانی نشد.
انفعال آزاردهنده سازمان ملل
اکنون در حالی که تنها دو بیمارستان نیمه فعال در نوار غزه باقی مانده، صهیونیستها کمر به نابودی آنها بستهاند. بهراستی در صورتی که این دو بیمارستان نیز از بین برود، چه فاجعهای در نوار غزه رخ خواهد داد؟! ما با نقض عامدانه، مستمر و روزانه (و بلکه لحظهای) حقوقبشر و حق حیات انسانهای بیگناه در نوار غزه مواجه هستیم. آیا مطابق منشور ملل متحد، مقامات سازمان ملل نباید در مواجهه با این فاجعه اقدامی صورت دهند؟ گوترش و همراهانش بهگونهای با کشتار اهالی غزه مواجه میشوند که گویا مشغول تماشای یک فیلم تراژیک و غمبار هستند و اساسا خبری از یک واقعیت هولناک و تکاندهنده در گوشهای از جهان نیست! البته از دبیرکلی که در قبال کشتار دهها نیروی صلحبان سازمان ملل در غزه و لبنان به صدور بیانیههای تاسفبرانگیز کفایت میکند، انتظاری جز این نیز نباید داشت. این همان ساختار ناعادلانهای است که سرنوشتی جز فروپاشی ندارد.