یحیی سنوار هم در همین ماه، با تکهچوبی رمز جاودانگی و ایستادگی دربرابرظلم رامعناکردوایستادگی مردم،لبنان و عملیاتهای موفقیتآمیز حزبا...تا شهادت هاشم صفیالدین، تلاش و حمایتهای یمن، عراق وسوریه ازمردم فلسطین،همه جزئی از اتفاقاتی است که با اکتبر آغاز شدوهمچنان ادامه دارد.اماهمه این رویکردهای سیاسی و اجتماعی یکطرف و حمایت هنرمندان آزادیخواه جهان در یکسال گذشته از مردم فلسطین هم که تاکنون نمونهای درجهان نداشته است یکطرف. در این راستا آثار ۴۷ هنرمند خارجی از کشورهای فلسطین، استرالیا، کانادا، کلمبیا، مصر، اسپانیا، آلمان، آمریکا، لبنان، اندونزی، عراق، ایتالیا، اردن، کویت، لیبی، مالزی، هلند، نروژ، عمان، پاکستان، پرتغال، انگلستان واروگوئه در نمایشگاهی با عنوان «همچنان طوفان» برپا شده است. نمایشگاهی که میخواهد گوشهای از تلاش هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی را پیشروی مخاطب قرار دهد. صابر شیخرضایی، ازهنرمندان وتصویرگران صاحبنام جبهه انقلاب که ازآغاز شروع طوفان الاقصی بااثر «بازگشت حنظله» همراه و حامی مقاومت شد، آثار این نمایشگاه را گردآوری کرده است. به همین بهانه پای صحبتهای این هنرمند مینشینیم.
شما بهعنوان هنرمندی که دریکسال اخیر روی موضوع طوفان الاقصی کارکردهایدبا چه هدفی سراغ برپایی نمایشگاه همچنان طوفان رفتید؟
در سالگرد عملیات «طوفان الاقصی» قرار شد تا نمایشگاهی با بیش از صد اثر پوستر از خودم که درباره فلسطین و مقاومت در سالهای گذشته طراحی کرده بودم برپا شود، اما دوست داشتم این نمایشگاه گسترش یابد و دایره وسیعی از هنرمندان را در آن حضور داشته باشند. این شروع ایده طراحی، برنامهریزی و برگزاری نمایشگاه همچنان طوفان شد. پس از موافقت مدیران حوزه هنری فرآیند جمعآوری آثار نمایشگاه در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۲روزه آغاز شد، هرچند که انتخاب آثار برای برگزاری یک نمایشگاه با سطح کیفی مناسب مشکلاتی داشت و پروسه کار را بسیار دشوار ساخت. سعی کردم برای این نمایشگاه هنرمندان فعال و افرادی که آثار شاخصی تولید کردهاند را گرد هم آورم و حتیالمقدور شخصی از قلم نیفتد، ولی زمان بسیار محدود و شرایط عمومی این روزهای کشور، منطقه و دنیا هم بر روند دریافت آثار بیتأثیر نبود. از سوی دیگر هدفم فقط یک نمایشگاه صرف نبود، بلکه میخواستم با نمایش آثار شاخص به شکلی آسیبشناسی برای افزایش کیفی آثار ایرانی نیز فراهم آورم و در نظر داشتم این نمایشگاه دستاورد محتوایی، فنی، تکنیکی و آموزشی برای هنرمندان و حتی مدیران فرهنگی ــ هنری داخلی به دنبال داشته باشد تا ببینند فضای تولیدات هنرمندان دنیا به چه سمتی به لحاظ فرم و کارکرد رسانهای میرود و فاصلهها و جهتگیریها و تشخیص مخاطبان مورد بازبینی واقع شود.
انتخاب آثار هنرمندان هم همین رویکرد را دنبال میکرد، چون بررسی آثار نمایشگاه نشان میدهد که انگار یک روزشمار از اتفاقات یک ساله گذشته را مرور میکنیم.
بهواسطه ارتباطاتی که با هنرمندان بینالمللی داشتم و آشنایی و مراوداتی که با هنرمندان ایرانی طی سالیان گذشته شکل گرفته بود، به ذهنم رسید خوب است در شرایطی که رسانههای اصلی جهان با انواع سازوکارهای تبلیغاتی، اتفاقات غزه را بایکوت و تحریم خبری کردهاند و حتی به عادیسازی جنایات رژیم اشغالگر پرداختهاند، خوب است که به عمده وقایعی که بهسرعت یکی پس از دیگری در یک سال پس از طوفان الاقصی رخ داد متمرکز شوم و با ایجاد تأمل، روایت هنرمندان را مورد بازبینی قرار دهم. برای همین ۳۲۱ اثر از ۸۰ هنرمند را انتخاب کردم که سهم ایران ۳۳هنرمند است. ما کنار پراکندگی جغرافیایی، عقیدتی و سیاسی هنرمندان این نمایشگاه، اشتراکهای عاطفی و انسانی در موضوعات را هم شاهدیم؛ از محکومیت حملات وحشیانه رژیم اشغالگر قدس به مدارس، مساجد، بیمارستانها، پناهگاهها و چادرهای آوارگان تا ترور رهبران مقاومت در فلسطین و لبنان و سوریه و ایران. مبنای انتخاب آثار هم بکربودن زاویهدید هنرمند به موضوعات بود، بهطوریکه مضامین متنوعی از نظر هنرمندان ایرانی کاملا مغفول مانده که همچنان طوفان را به نمایشگاهی آسیبشناسانه و آموزشی تبدیل میکند و بازدیدکنندگان با ورود به نمایشگاه متوجه این تفاوت نگاه و رویکردها خواهند شد.
چرا فکر کردید باید نگاه آسیبشناسانه به آثار هنرمندان ایرانی داشته باشید؟
ما در آثار هنرمندان ایرانی با موضوعات متعددی روبهرو هستیم که مورد بحث است،چون به شکلی آثار واکنش سریع در برابر وقایع است و شکل آشفتهای از شتابزدگی و تکرار مکررات فرمی و عدم ارائه طرح و قالب متناسب با وقایع را در شیوههای اجرایی و برخوردهای کلیشهای در آثار شاهد هستیم. همین باعث شده تا آثار درخور توجه و هنرمندانه به نسبت تعداد کثیر هنرمندان فعال شکل نگیرد. سال گذشته نیز توجه خاص وغلبه راهکارهای فستفودی عصر دیجیتال، مثل هوش مصنوعی سبب شد هنرمندان به سمت آثاری نروند که عیار بیانی ویژهتری داشته باشد و هوش مصنوعی با انبوه ظرفیتهای آن، تبدیل به چشم اسفندیار هنرمندان ایرانی شد! البته آثار منتخب ایرانی در نمایشگاه مرزبندی مشخص با مصادیق منفی مذکور دارند.
این نکات بهخوبی در بسیاری از آثاری که در ایران خلق شدند مشهود است. البته در دنیا هم همین رویکرد را شاهد هستیم. حالا چرا شما دست به مقایسه میان آثار ایرانی و بینالمللی زدید؟
شکل پرداخت موضوعات از سمت هنرمندان ایرانی تفاوتهای عمدهای با هنرمندان دنیا و مخصوصا جهان عرب دارد و به همین دلیل سهم هنرمندان خارجی در این نمایشگاه، هم به لحاظ کمیت و هم کیفیت تقریبا بالاتر از هنرمندان ایرانی است. به عبارت دیگر، کمبودن تعداد هنرمندان ایرانی و آثارشان، از زاویه عدم کیفیت بصری آثار و نداشتن روحیات و شاخصههای جذابیت و دیزاین و هنر وسیع تصویرگری در آنهاست. در وجه دیگری هم در یکسال گذشته، بخش عمدهای از هنرمندان ایرانی مورد تهاجم و آسیب رسانههای معاند فارسیزبان بودند و در سرگشتگی دروغهای این رسانهها، نتوانستند جهت درست وجدانی و جایگاه تاریخی خود را در قبال موضوع مظلومیت فلسطین پیدا کنند و هنرمندان همراه با این موضوع هم معمولا در سطح اخبار ماندند و موفق به ارائههای تحلیلی و عاطفی ویژه نشدند. برای همین میخواستیم با تنوع کیفی آثار بهنوعی یادآوری کنیم که فقط نگاه خبری به موضوعات نمیتواند به اثر هنری تاثیرگذار بدل شود، بلکه زاویهدید و احساس هنرمند است که به یک اثر معنابخشی میکند. در حقیقت هنرمندان به زبان هنر و در حیطه جنگ نرم و وجدانیات باید پیش روند.
مثل کاری که شما با اثر بازگشت حنظه انجام دادید؟
من حقیقتا حالم خوب نیست، چون شرایط بسیار پیچیده است و سطح جنایات رژیمصهیونیستی و توحش آنها به سطح غیرقابل قیاسی با جنایات گذشتهشان رسیده است. میزان کشتهها که بیشتر آنها کودکان هستند خیلی سخت است. وقتی هم که میفهمی حتی درصد اندکی از این فجایع نیز در رسانههای جهان منعکس نمیشود موضوع خیلی تلختر جلوه میکند. اما تلاش کردم حال بدم را در عرصه تولیدات هنری مدیریت کنم. خیلی از هنرمندان معمولا در این شرایط دست از کار میکشند و توجهشان به اخبار جلب میشود. از سوی دیگر به شکل بیسابقهای رسانههای فارسیزبان صهیونیستی اذهان مردم را با دروغهای بسیار مشوش میکنند و حتی مشی خلاف جهت ادبیات جهانی پیشگرفتند و سطح دروغپردازیها و عملیات فریبشان، ایجاد مسئولیت و وظیفه میکند که هنرمند فراتر از این واقعهها را ببیند. من به اندازه خودم سعی کردم در این روزها بهواسطه بازنشر آثار قبلی و خلق آثار جدید، همین کار را انجام دهم.
شما شکلگیری هنرمندانی که به موضوع فلسطین و مقاومت ورود کردهاند را چگونه ارزیابی میکنید.
بهطورکلی معتقدم که جبهه هنرمندان انقلابی قویتر شده است. تاکید هم دارم که «قویتر شدیم» اما خطاب به جبهه هنرمندان انقلابی است و نه مدیران و مسئولان کشوری، چراکه اگر روی عملکرد نهادهای حاکمیتی ذرهبین بگذاریم، به نظر من آنها با توجه به بودجههایی که در اختیار دارند، ضعیفتر شدهاند و نظام حاکمیت فرهنگیمان، کارنامه درخشانی ندارد. مثلا در مورد کار خودم، هرکسی نقدی دارد با من طرف است و من در مقابل اثر خودم مسئول هستم؛ اما نهادها هم مسئولند که گاهی از سر مسئولیت خود شانه خالی میکنند یا خودشان را نقدپذیر نمیدانند. بنابراین باید بگوییم آب در جوی خود نیست. نهادهایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معمولا شب امتحان یاد هنرمندان میافتند و دست به فرآیند سفارش کار میزنند.
میتوان رویکرد آموزشی و پژوهشی نمایشگاه همچنان طوفان را هم در راستای هدف شما که تربیت اصولی نیروهای انقلاب است ارزیابی کرد؟
فضای دانشگاهی ما نیروهای انقلابی و مؤمن پرورش نمیدهند. پس این دغدغه وجود دارد که دانشگاه جبهه انقلاب تأسیس شود، اما بچههای ما در کل کشور در دانشگاهها پراکندهاند و مسأله مدیران خسته و ترسو هست که اتفاقی شکل نمیگیرد. برای همین ما درصدد راهاندازی جریان معلمی و نظریهپردازی برای جبهه انقلاب هستیم تا نیروهای انقلابی با شیوه صحیح و اصولی تربیت شوند.
ترسیم افق فلسطین
طبیعتا به دلایل جغرافیایی، فاصله زیادی با افق فلسطین داریم و دستمان کوتاه است اما در عرصه هنر و رسانه، این فاصله به اندازه گلوله سربازان مجاهد با شقیقههای اشغالگران است. نفس این انگیزه همین است که فاصله قلم ما با اشغالگران فاصله بسیار کمی است و ما میتوانیم در این پیروزی بزرگ که قریب به صد سال طول کشیده است، سهم داشته باشیم. موضوع فلسطین تأثیرات زیادی در جامعه ما داشته است. برای خود من به قدری بود که چند فصل از جنایات رژیمصهیونیستی در ذهنم باقی مانده؛ انتفاضه، شهادت محمد الدوره تا همین طوفان الاقصی ازجمله این اتفاقات است که در ذهنم نقش بست و همه آنها به خلق آثاری مرتبط با آثار مقاومت منجر شده است.