تبیین‌گری تاریخ در خدمت وارثان انقلاب

درشرایطی که اصالت و باورهای نوجوانان ما در خط مقدم پیکارهای تمدنی، مورد هدف جریان‌های ضدفرهنگی قرار دارد، تولیدات وصنایع فرهنگی و هنری ارزش‌مدار و هویت‌ساز، به کالاهایی استراتژیک بدل شده‌ و ضرورت دوچندانی پیدا کرده‌اند.
درشرایطی که اصالت و باورهای نوجوانان ما در خط مقدم پیکارهای تمدنی، مورد هدف جریان‌های ضدفرهنگی قرار دارد، تولیدات وصنایع فرهنگی و هنری ارزش‌مدار و هویت‌ساز، به کالاهایی استراتژیک بدل شده‌ و ضرورت دوچندانی پیدا کرده‌اند.
کد خبر: ۱۴۷۹۷۰۰
نویسنده فاطمه رستمی - گروه فرهنگ و هنر
 
خوشبختانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود و در‌عمل بارها بر‌این مهم تاکید داشته‌اند و رونمایی از تقریظ گرا‌نقدر ایشان بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» به‌عنوان مستندی داستانی در‌خصوص یوم‌ا...۱۳آبان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در روزهای اخیر و در هفته نوجوان و روز دانش‌آموز، پیام‌آور ضرورت تولید محتوای بصیرت‌آفرین به‌ویژه برای نوجوانان و آینده‌سازان کشور است. آشنایی و تسلط نوجوانان به‌عنوان وارثان راستین انقلاب اسلامی بر تاریخ و حوادث و دستاوردهای ملی و مذهبی، نه‌تنها شبهات ذهنی آنها را برطرف می‌کند بلکه با تبلور حس امید، میدانداری و اثرگذاری در این نسل، موجب حفظ و نشر ارزش‌ها می‌شود و کمک می‌کند نوجوانان ایرانی با الگوگیری از تاریخ‌سازان کشور، راه خود را پیدا کنند و در تهاجمات فرهنگی آسیب کمتری ببینند.به‌بهانه مزین‌شدن کتاب ایستگاه خیابان روزولت به تقریظ حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای آن‌هم در ایامی مرتبط با نوجوانان، و همچنین با توجه به اهمیت عرضه محصولات فرهنگساز از‌جمله کتاب‌های متناسب برای این گروه سنی، با عباس سلیمی نمین، پژوهشگر حوزه تاریخ و سیاست و مدیر دفتر مطالعات‌و‌تدوین تاریخ ایران، مهدی ابراهیم‌زاده، مدیر انتشارات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی و محمد محبوبی، نویسنده کتاب ایستگاه خیابان روزولت گفت‌و‌گویی داشتیم که از نظر می‌گذرد. 

محمد محبوبی: روشنگری از شبهه‌های زنده تاریخ

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقریظی که بر کتاب ایستگاه خیابان روزولت به‌قلم محمد محبوبی نوشتند، بار دیگر اهمیت ارائه گزارش‌های متقن و پرفایده از حوادث مهم در تاریخ انقلاب را مورد تاکید قرار دادند. پرداختن به روایت واقعه مد‌نظر کتاب مذکور یعنی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۵۸ به‌گفته رهبری پُرکننده یکی از خلأهای رسانه‌ای و تبلیغاتی ماست. ایشان معتقدند ما به جنگ روایت‌ها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند. از آنجایی که محبوبی، نویسنده کتاب ایستگاه خیابان روزولت با تهیه این روایت داستانی مستند توانسته توصیه مهم رهبری را در حد توان خود عملی کند، تجربیات وی در جریان نگارش این کتاب از اهمیت بالایی برخوردار است؛ در ادامه شرح گفت‌و‌گو با محبوبی را می‌خوانید: 

انگیزه شما از نوشتن روایتی ایرانی از تسخیر لانه جاسوسی بعد از گذشت ۴۵ سال از این واقعه بزرگ چه بود؟ 
موضوع تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال ۵۸ یکی از مسائلی است که منابع فارسی مربوط به آن بسیار محدود است؛ چه منابع دست اول و چه منابع دست دوم که درواقع فرآوری منابع دست اول و تحلیل آنها را شامل می‌شود. منابع دست اول معمولا شامل اسناد مراکز، خاطرات اشخاص دخیل در واقعه، مانند خاطرات گروگان‌ها، مقامات آمریکایی و مقامات کشورهای دیگر است که در این ماجرا درگیر بودند. همچنین یادداشت‌های روزانه‌ افراد که منتشر شده‌اند نیز به‌عنوان منابع دست اول محسوب می‌شوند. بیش از ۹۵ درصد این منابع، آمریکایی هستند و ما در تولید منابع دست اول بسیار ضعیف‌تر هستیم. برای مثال، از ۶۶ گروگان، بیش از۳۰ نفر کتاب خاطرات خود را از زمان آزادی(سال ۵۹ به بعد) منتشر کرده‌اند. اما از حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ دانشجوی پیرو خط امامی که طرف دیگر واقعه بودند،تاکنون بیش ازسه کتاب خاطرات منتشر نشده است. این نشان‌دهنده‌ ‌عدم توازن و معادله‌ نابرابری در تولید منابع است. درمورد اسناد آزادشده نیزآمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و کشورهای غربی معمولا اسناد خود را در زمان‌های مختلف آزاد می‌کنند، درحالی‌که در ایران این وضعیت وجود ندارد و اسناد آزادشده ما عمدتا شامل اسناد آمریکایی (مانند اسناد لانه‌ جاسوسی) است که در چندین جلد منتشر شده‌ است.

در مورد علت نام‌گذاری کتاب ایستگاه خیابان روزولت هم توضیح می‌دهید؟ 
ایستگاه خیابان روزولت در واقع یک ایهام به‌کاررفته در آن است. وجه اول این ایهام آن است که منظور ما از آن سفارت آمریکاست. مستحضر هستید که پیش از پیروزی انقلاب، خیابان مفتح فعلی که ضلع شرقی سفارت آمریکا می‌شود، خیابان روزولت بوده. ایستگاه خیابان روزولت درواقع یکی از کارکردهای این ساختمان، یعنی عمارت مرکزی سفارت آمریکا، به‌عنوان یک ایستگاه اطلاعاتی بوده که اسناد به‌خوبی این را به تصویر می‌کشد. وجه دوم این است که مسأله‌ روابط ایران و آمریکا یک موضوع منجمدشده در تاریخ نیست. این یک مسأله‌ای نیست که ما از آن عبور کرده‌ایم و تمام شده باشد. بلکه یک مسأله‌ جاری است. همین الان هم روابط ایران و آمریکا به‌نوعی به تسخیر سفارت آمریکا برمی‌گردد. در اینجا، وجه دوم ایهام این است که مسأله‌ تسخیر سفارت آمریکا موضوعی است که رجال سیاسی یا فعالان حوزه‌ سیاسی و پژوهشگران این حوزه نمی‌توانند بی‌تفاوت از کنارش عبور کنند. باید حتما تعیین‌تکلیف و موضع خودشان را مشخص کنند. درواقع، در سفارت آمریکا باید یک توقفی داشته باشند و موضع خود را روشن کنند، چراکه این یک مسأله‌ دنباله‌دار است که مسائل جاری ما را هم درگیر خودش کرده است. 

شاید یکی از اصلی‌ترین شبهات نسل نوجوان در مواجهه با تسخیر لانه جاسوسی چرایی چنین اتفاقی باشد. در سال ۵۸ در سفارت آمریکا در ایران چه اسنادی و با چه هدفی دسته‌بندی می‌شد که کار را به جایی رساند تا دانش‌آموزان و دانشجویان تصمیم به تسخیر سفارتخانه بگیرند؟ 
این دقیقا شبهه زنده است؛ یکی از چیزهایی که ما در روایت آمریکایی‌ها یا روایت دولت آمریکا از این واقعه داریم این است که تسخیر سفارت در واکنش به جمع‌آوری اطلاعات بود. یعنی در آن زمان، برخی دانشجویان پیرو خط امام به نقل از دولت موقت هم این را در خاطرات‌شان می‌گفتند. دولت موقت می‌گفت که شما اطلاع ندارید، وگرنه این کاری که در سفارت آمریکا دارد صورت می‌گیرد، یک اتفاق مرسوم است؛ حتی ما، یعنی ایران هم در کشورهای مختلف جهان همین کار را می‌کند. یعنی جمع‌آوری اطلاعات در حوزه‌ مأموریت خودش. اما آن چیزی که ما تلاش کردیم در کتاب نشان دهیم و اسناد هم به‌خوبی این را بازگو می‌کنند، این است که سفارت آمریکا در تهران اکتفا نمی‌کرد به جمع‌آوری اطلاعات در حوزه مأموریت. بلکه بسیار فراتر از آن، یعنی درواقع کارکرد اصلی‌اش عملیات در حوزه‌ مأموریت بود؛ یعنی مداخله در امور داخلی ایران از طریق سفارتخانه. ما در بخش‌های قبل از تسخیر این را توضیح دادیم که به چه شیوه‌ای بوده، حتی با تزریق پول و سرمایه‌ زیاد، دلارهای زیادی در گروه‌های سیاسی این اتفاق صورت می‌گرفت. تمایز سفارت آمریکا در این مقطع با سفارتخانه‌ کشورهای دیگر و حتی سفارت ایران در کشورهای دیگر این است که صرفا جمع‌آوری اطلاعات نمی‌کرد، بلکه عملیات انجام می‌داد و در امور داخلی مداخله می‌کرد. این کار از نظر همه‌ قوانین بین‌المللی مردود است و تعبیری که جامعه‌ ایران آن زمان درباره‌ لانه‌ جاسوسی گذاشت، ناظر به همین قسمت قضیه باید ترجمه شود. 

منبع اصلی شما در نوشتن کتاب ایستگاه خیابان روزولت و تحقیقات کلی چه اسنادی بود؟ 
اصلی‌ترین منبعی که به آن ارجاع داده‌ام، اسناد هستند. من تلاش کردم طیف وسیعی از اسناد را تا جایی که دستم می‌رسید، ببینم. این اسناد شامل آنهایی است که طرف غربی منتشر کرده، مثل وزارت امور خارجه آمریکا، وزارت دفاع آمریکا، اسنادی که نخست‌وزیری بریتانیا و وزارت امور خارجه بریتانیا منتشر کرده‌اند و حتی اسناد دولتی کانادا، استرالیا و کشورهای مشترک‌المنافع. همچنین اسناد بایگانی سازمان ملل را هم بررسی کردم. این یک طیف بسیار وسیع است که تا جایی که توانستیم به آنها دسترسی پیدا کردیم.

در مرور اسناد باقیمانده از آن تاریخ و روایت‌های موجود به چه نکات تازه‌ای پی بردید؟ 
در کتاب‌های تحلیلی که از اوایل دهه‌ ۶۰ منتشر شد، بیشتر از زاویه‌دید آمریکایی‌ها به موضوع نگریسته شده است. این ضعف باعث شده که تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ به‌عنوان یک موضوع متمایز و نیازمند بررسی بیشتر مطرح شود. به عبارت دیگر، این واقعه یکی از مناطق محروم تاریخ‌نگاری ایران به‌شمار می‌آید که به آن پرداخته نشده است. علاوه بر این، رهبر انقلاب در سخنرانی‌های متعدد به این موضوع اشاره کرده‌اند و لحن عتاب‌آمیز ایشان نشان‌دهنده ضرورت درک این مسأله توسط مراکز اسنادی و پژوهشی کشور است. با این‌حال، شاهد تغییر خاصی در این زمینه نیستیم. این دو عامل در کنار هم موجب شده که این موضوع به نظر من یک موضوع ضروری و قابل پژوهش باشد و نیاز به نگارش یک کتاب مستند و پژوهشی که «زاویه‌ دید ایرانی»، جامعه ایران و حتی دولت موقت و شورای انقلاب را به تصویر بکشد، احساس شود. 

چطور توانستید در روایتی داستانی و مستند که بیشتر اسناد آن از منابع خارجی است، به زاویه دید ایرانی برسید؟ 
زاویه‌دید ایرانی به معنای موضع و جایگاهی است که شما از آنجا به واقعه نگاه می‌کنید، نه منابعی که استفاده می‌کنید. در سایر عرصه‌های پژوهشی اسنادی نیز همین وضعیت را شاهد هستیم. شما می‌توانید از منابع مشترک، زاویه‌دیدهای مختلفی استخراج کنید. برای مثال، در مورد خود مسأله سفارت آمریکا، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از سال ۶۰ به بعد مجموعه‌ای از اسناد را منتشر کردند که مجموعا به ۷۰ و چند جلد می‌رسد. این دانشجویان یک ادراک و برداشت خاص از این اسناد دارند. اما نویسندگان خارجی، مانند آقای مارک گازیوروسکی، با استفاده از همین اسناد، برداشت‌هایی کاملا مغایر و متضاد ارائه می‌دهند. این همان مسأله‌ای است که رهبر انقلاب و در جاهای دیگر به آن اشاره کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال، تعبیر «جلاد» و «شهید» که ایشان به کار بردند، یا می‌توان به ادبیات حقوقی با آن «خوانده» و «خواهان» گفت. در روایت‌های مختلف، شما می‌توانید یک واقعه را به گونه‌ای تعریف کنید که سرآغاز منازعه روابط ایران و آمریکا، تسخیر سفارت باشد، یا این‌که به ۲۸مرداد و کودتای آن سال برگردد. جامعه ایران از این منظر، تسخیر سفارت آمریکا را یک حرکت واکنشی و تدافعی می‌بیند؛ به نوعی یک اقدام پیش‌دستانه برای مقابله با اتفاقی که تجربه تاریخی آن را نشان داده است. 

بررسی اسناد گوناگون طبیعتا توانسته ادراک متفاوتی از واقعه تسخیر لانه جاسوسی در شما به‌عنوان نویسنده ایجاد کند. آیا از همین مسیر برای تولیدمحتوایی تازه از واقعه‌ای تاریخی و انقلابی استفاده کردید؟ 
در اختلاف روایت‌ها، شما می‌توانید دو تعبیر یا اصطلاح مختلف بسازید.مثلا درادبیات شرق‌شناسانه ودرمطالعات پسااستعماری، می‌توانید این واقعه را «بحران گروگان‌گیری ایران» بنامید یا «تسخیر سفارت آمریکا».همچنین می‌توانید به جای «تسخیر»، از اصطلاح «اشغال» استفاده کنید. اینها همه ادراک‌های مختلفی به افراد می‌دهند. به‌عنوان مثال، در جامعه ایران، اشغال سفارت آمریکا به «تسخیر لانه‌ جاسوسی»معروف شد، درحالی که در ادبیات آمریکایی یا رسمی، به‌عنوان «اشغال سفارت آمریکا» شناخته می‌شود.این تفاوت در نام‌گذاری‌ها، نشان‌دهنده ادراکات متفاوت و خوانش متفاوت جامعه ایران است. 

به نظر شما چرا روایت غالب از واقعه‌ای که به دست نوجوانان و جوانان ایرانی حاصل شده در دست بیگانگان است و از بین بیش از ۳۰۰ دانشجوی ایرانی پیرو خط امام، فقط سه نفر خاطرات‌شان را مکتوب کردند؟ 
به نظرم این نیست که فقط یک عامل دخیل باشد‌؛ عوامل مختلفی در این واقعه تأثیر دارند. ولی علت مهمش این است که اصولا در جوامع غربی، فرهنگ سیاسی یک فرهنگ مکتوب است. مثلا شما می‌بینید که روسای جمهور آمریکا همه کتاب خاطرات منتشر می‌کنند و دست به قلم هستند و روایت خودشان را مکتوب می‌کنند. 

پس می‌توان غلبه ادبیات شفاهی در ایران را یکی از چالش‌های ثبت اسناد دانست؟ 
در کشور ما، بیشتر ادبیات شفاهی مطرح است‌؛ یعنی گپ‌و‌گفت و مصاحبه و از این قبیل. برای همین، یک علت اصلی‌اش به نظرم این است، اما یک علت مهم‌تر از این هم وجود دارد. اگر چنین وضعیتی حاکم است، مأموریت مراکز پژوهشی و مراکز اسنادی و سندپژوهی نیز باید تقویت این ادبیات مکتوب باشد. یعنی باید اهتمام ویژه‌ای در گردآوری تاریخ شفاهی، ضبط و انتشار آن داشته باشند. این یک مسأله‌ جدی است که متوجه مراکز آرشیوی، سندپژوهی و پژوهشی ایران می‌شود و شاید حتی بشود گفت یک آسیب عمیق بوده که متوجه این مراکز است. 

در مراحل تحقیقاتی مراکز سندپژوهی و تاریخ‌نگاری را چطور ارزیابی کردید؟ آیا در این زمینه نیز خلأهایی حس می‌شود؟ 
یکی از آسیب‌های این‌گونه مراکز، یعنی مراکز اسنادی، آرشیوی، سندپژوهی و تاریخ‌نگاری، بی‌مساله‌گی است. در واقع، این مراکز غالبا به‌صورت اقتضایی فعالیت می‌کنند و درخصوص شناسایی مسائل و مرزهای لازم برای انجام وظایف خود، تلاش قابل توجهی از خود نشان نمی‌دهند. فعالیت‌هایشان به صورت کاملا اقتضایی است‌؛ به این معنا که فرضا اگر الان یک مناسبت خاص وجود دارد یا مسأله‌ای جاری است، به آن مناسبت همایشی برگزار می‌کنند یا مجموعه مقالاتی جمع‌آوری می‌کنند اما مسأله‌دار بودن به این معناست که شما باید به تعبیر من «مناطق محروم تاریخ‌نگاری» را شناسایی کنید. یا مثلا آن خلأهایی که در حوزه‌ علوم سیاسی و روابط بین‌الملل وجود دارد را شناسایی کرده و به‌عنوان مسأله تعریف کنید و درصدد حل آن باشید. یعنی آن را به‌عنوان یک گره بدانید که باید برطرف شود. اهالی تخصصی این حوزه یا حتی عموم مردم در این موضوع نیاز به توضیح بیشتر دارند و به حل این گره و مسأله نیازمندند. این یکی از مأموریت‌های این مراکز است اما عموما این مراکز در این فعالیت‌ها اهتمام چندانی ندارند و اصولا کارها به صورت اداری و بروکراتیک ادامه پیدا می‌کند. 

به نظر می‌رسد برای اولین‌بار است که به‌عنوان یک نویسنده، اسناد طرف ایرانی را نیز در روایت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در نظر گرفته‌اید؟ در این رابطه بگویید. 
تا جایی که دسترسی پیدا می‌کردیم، کوشیدم برای اولین‌بار اسناد طرف ایرانی را نیز در این موضوع ببینم. این اسناد از دوره‌ ساواک شروع می‌شد، یعنی در سوابق روابط ایران و آمریکا که اسناد ساواک تولید کرده بود و حرف‌های ناگفته‌ای در آنجا به چشم می‌خورد، تا دوره‌ جمهوری اسلامی و بعد هم بیانیه‌های الجزایر. 

اصولا اسناد تاریخی ودسته‌بندی آنها درسازمان‌های گوناگونی توزیع شده است.آیااین پراکندگی هم کارشماراسخت‌ترکرده بود؟ 
اسناد در یک جا متمرکز نیستند و در سازمان‌های مختلف توزیع شده‌اند. بنابراین ما باید با سازمان‌های آرشیوی مختلف تلاش می‌کردیم تا به این اسناد در این بازه‌ زمانی دسترسی پیدا کنیم. ولی مشکل بزرگ‌تر، نمی‌دانم حالا این فرهنگ سازمانی ایران این‌طور است یا مدیریت مراکز، که دسترسی به اسناد بسیار دشوار بود. این چیزی است که پژوهشگران این حوزه، اگر از اغلب‌شان بپرسید،می‌گویندیکی ازمسائل جدی‌شان دسترسی به سنداست.یعنی مانع‌تراشی‌هاواشکالات بروکراتیک و غیرضروری که پیش پای پژوهشگران ایجاد می‌شود، دسترسی به اسناد ایرانی را سخت می‌کند.درواقع، دسترسی به اسناد آزاد شده‌ کشورهای غربی راحت‌تر از برخی از بایگانی‌هایی بود که حتی تا آخر کار هم ما به آنها دسترسی پیدا نکردیم. 

آیا هنوز هم اسنادی منتشر نشده در داخل کشور در رابطه با ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی وجود دارد؟ 
بله، خیلی زیاد. به دلیل این‌که مراکز اسنادی بسیار متکثر هستند و اسناد در یک‌جا، با وجود این‌که قرار بود این‌طور باشد، متمرکز نشده‌اند. سازمان‌های مختلف، وزارتخانه‌ها، ادارات و نهادهای غیردولتی اسنادشان را در اختیار خودشان نگه می‌دارند و خیلی از مواقع، دسترسی به این سندها امکان‌پذیر نیست. ما تا جایی که توانستیم تلاش کردیم که به یک مجموعه‌ خوبی از اسناد ایرانی در این موضوع دست پیدا کنیم تا بتوانیم با اسناد مغایر آن تطبیق بدهیم و راستی‌آزمایی کنیم. 

شاید وجه تمایز و برتری «ایستگاه خیابان روزولت» این باشد که زبان و لحن متعادلی بین روایت تاریخی و داستانی وجود دارد. چطور به چنین ایده‌ای برای روایت رسیدید؟ 
روایت‌ها در واقع، بعضی جاها هم نه، ولی در بعضی قسمت‌های کتاب، یک برگردان ادبی از سند هستند. ببینید، کسانی که با اسناد دولتی و رسمی کار کرده‌اند، می‌بینند که ادبیات خیلی خشک و بعضا سخت‌فهمی دارد. یعنی شما حتی برخی از اسناد رسمی‌تر و درون‌سازمانی‌تر ادارات مختلف را که می‌بینید، متوجه می‌شوید که ادبیات خشکی دارد و اگر شما عین آن متن را در کتابی یا مقاله‌ای استفاده کنید، خسته‌کننده می‌شود. به‌عنوان مثال، فرض بفرمایید که مثلا در ۲۰صفحه از کتاب شما تلاش کرده‌اید یک برگردان ادبی و روان ارائه بدهید، تا این‌که عین یک گزارش ۲۰صفحه‌ای با ادبیات خشک و رسمی باشد. خب، این خیلی خسته‌کننده می‌شود. تلاش ما بر این بود که یک مقدار به اصطلاح تیزی‌های این خصلت سندی را بگیریم؛ این خصلت سندی که خیلی خشک است را یک مقدار نرمش بدهیم تا روان‌تر و خواناتر شود. این علت اصلی آن بود که بتوانیم تداوم بحث را حفظ و از خسته‌کننده بودن کتاب جلوگیری کنیم. 

به عنوان نویسنده کدام یک از اسناد مربوط به مداخله و توطئه سفارت آمریکا که از سوی دانشجوها منتشر شد مهم‌تر بود و بیشتر در ذهن‌تان باقی‌مانده است؟ 
یکی از اسنادی که این مسأله یا این عملیات در حوزه‌ مأموریت سفارت آمریکا را به‌خوبی توضیح می‌دهد، سندی است که به نظر من شاید یکی از مهم‌ترین اسنادی باشد که دانشجوها منتشر کردند. این سند مربوط به ۷ آبان ۱۳۵۸، یعنی تقریبا یک هفته قبل از تسخیر سفارت آمریکا، نوشته شده است. رئیس ایستگاه سی‌آی‌ای در تهران، آقای تام آهرن، گزارشی می‌نویسد که گزارش عملکرد سه‌ماهه‌ مجموعه‌ خودش به رئیس سازمان سی‌آی‌ای، آقای استنسفیلد ترنر، است. این گزارش خیلی مهم است و ابعاد مختلف فعالیت‌های عملیاتی ایستگاه سی‌آی‌ای در تهران را توضیح می‌دهد. یعنی فعالیت‌های مختلف، از جمله فعالیت‌هایی که روی گروه‌های سیاسی و ائتلاف‌سازی انجام می‌دادند برای روی کار آوردن یک دولت همسو و تزریق پول برای این کار. یعنی سرمایه‌های کلانی برای این کار مصرف می‌کردند. در کنار آن، فعالیت‌هایی که در کردستان انجام می‌دادند و زمینه‌سازی برای سازماندهی و آرایش دادن به نظامیان برای یک عملیاتی که در آن مقطع زمانی سند نگاشته‌شده، هنوز آمادگی برایش وجود نداشت و به یکی/ دو ماه آینده موکول می‌شود. ما تعبیر کودتا داریم‌؛ یعنی فهم ما از این عملیات، عملیات کودتاست. همه‌ اینها یک مجموعه اتفاقاتی است که خارج از مأموریت رسمی نمایندگی‌های سیاسی در دولت‌های خارجی انجام می‌شود. 

مهدی ابراهیم‌زاده: بلوغ جریان تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی 

مهدی ابراهیم‌زاده، رئیس حوزه ریاست ومعاون مؤسسه انقلاب اسلامی(دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب) معتقد است: نوجوان اهل رفاقت است و دوستان در او مؤثرند بنابراین کتاب‌هایی که به تبیین الگوهایی مثل شهدای مدافع حرم می‌پردازند برای نوجوانان تأثیرگذارتر است و بیشتر برای این مخاطب توصیه می‌شود. ابراهیم‌زاده در پاسخ به این سؤال که وجه تمایز کتاب ایستگاه خیابان روزولت نسبت به سایر آثار مزین به تقریظ رهبری که بیشتر ادبی و داستانی بودند و اهمیت مطالعه چنین آثاری، توضیح داد: درباره یادداشت‌ها و نکات تمجیدآمیز رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب‌های مختلف باید گفت اینها محدود به یک موضوع خاص و چند نشر خاص نیست. البته در سال‌های اخیر با برگزاری مراسم‌های بزرگ پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت توسط مؤسسه انقلاب اسلامی در کشور شاید بازنمایی رسانه‌ای کتب مربوط به حوزه دفاع‌مقدس بیشتر بوده‌است. چنان‌که اخیرا در ۲۹مهر در زنجان هم شاهد انتشار تقریظ بر کتاب پاییز آمد مربوط به سردار احمد یوسفی در قالب شانزدهمین دوره‌ پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت بودیم. این کتاب یکی از شش کتابی بود که در هفته دفاع‌مقدس امسال خبر انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر آن منتشر شد. در واقع شش کتاب مختلف از شش ناشر و نویسنده مختلف مرتبط با ادبیات جهاد و مقاومت که معرفی شدند و تقریظ آنها هم تا چند ماه آینده در مراسم‌هایی در شهرهای مرتبط منتشر می‌شود. 
 
از نورانیت ادبیات جهاد تا تاثیرگذاری محتوای مقاومت
وی تصریح کرد: به‌واسطه اهمیت و نورانیت و تاثیرگذاری آثار ادبیات جهاد و مقاومت و ساماندهی و برگزاری مراسم‌های باشکوه و جریان‌ساز در استان‌های مختلف مرتبط مثل دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت درباره کتاب «حوض خون» در اندیمشک یا پانزدهمین پاسداشت با معرفی دو کتاب «سرباز روز نهم» و «اسم تو مصطفاست» مربوط به زندگی شهید صدرزاده در مسجد جمکران با حضور و سخنرانی شهید آیت‌ا... رئیسی این دسته از کتاب‌ها در بین کتب مطالعه‌شده و توصیه‌شده توسط رهبر انقلاب بیشتر شناخته شده و برای جامعه مشهورترند، اما آنها که «مستند غیر رسمی ۶» ساخته مؤسسه‌ انقلاب اسلامی را دیده باشند می‌دانند که گستره مطالعات و توصیه‌های رهبری وسیع‌تر است. 
 
تمجید بی‌سابقه رهبر انقلاب بر ایستگاه خیابان روزولت
معاون مؤسسه انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: در سال‌های اخیر یادداشت‌ها و توصیه‌هایی از رهبر معظم انقلاب برای مطالعه کتاب‌هایی در زمینه‌های دیگر نیز منتشر شده مانند تقریظ بر کتاب رهنمای طریق مجموعه پرسش و پاسخ‌های دینی نگاشته شده توسط آیت ا... جاودان یا توصیه به مطالعه کتاب‌هایی مانند ریشه‌ها اثر الکس هیلی و نگاهی به تاریخ جهان از جواهر لعل نهرو از کتب دیگر ذکر شده در بیانات ایشان به مناسبت ۱۳ آبان در سال‌های گذشته بوده است.  وی ادامه داد: به نظر می‌رسد اهمیت تقریظ بر کتاب ایستگاه خیابان روزولت رسیدن این اثر به بلوغی از زبان روایت تاریخی بومی درباره حوادث انقلاب اسلامی است که شاید قبلا با این قوت و دقت در آثار تاریخ انقلاب سابقه نداشته است. ویژگی‌هایی که باعث تمجید ویژه و بی‌سابقه‌ رهبر انقلاب از این کتاب شد. 
 
نادانسته‌ها را جز با تجربه نمی‌توان دانست
ابراهیم‌زاده در خصوص هفته نوجوان و سالگرد تسخیر لانه جاسوسی و تاثیرگذاری بازار نشر با انتشار آثاری در رابطه با تاریخ معاصر، انقلاب، شبهات و… برای نوجوانان و اقدامات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی اظهار کرد: در برخی تعابیر روایی داریم که «خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده، الان کجاست و به کجا می‌رود؟ رحم ا... امرء علم من این فی این و الی این» این مضمون به بیان تاریخی آن در بیانیه گام دوم هم که توصیه می‌شود همه به‌خصوص جوانان و نوجوانان هرچندوقت یک‌بار بخوانند به شکل دیگر آمده است: «عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه‌ دیگران نمی‌توان دانست. بسیاری از آنچه را که ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شماست و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظما (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گام‌های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت می نشیند و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.»
 
تفصیل و تدریس ایستگاه خیابان روزولت به زبان نوجوان
وی در رابطه با کتاب ایستگاه خیابان روزولت به‌عنوان یک مستند داستانی و ظرفیت این اثر برای پذیرش مخاطب نوجوان هم توضیح داد: به‌نظر کتاب برای مخاطب نوجوان سنگین است؛ هرچند که نثر روانی دارد. بازتولید و بیان و تدریس بخش‌هایی از روایت آن برای نوجوانان با تفصیل بیشتر شاید مناسب‌تر باشد. به‌هرحال همین‌که نوجوانان بدانند یک روز سه خیابان تهران به نام سه نفر از سران قدرت‌های پیروز جنگ جهانی دوم یعنی روزولت و استالین و چرچیل بوده است و لانه جاسوسی آمریکا هم در یکی از این خیابان‌ها بوده که وجه تسمیه بخشی از نام کتاب است خودش چند کتاب می‌خواهد! 
 
درک تغییرات ایران و جهان برای نوجوان دشوار است
معاون مؤسسه انقلاب اسلامی اضافه کرد: ما که امروز سر ارسال موشک‌های نقطه‌زن‌مان در منازعات مهم جهانی دعواست، یک‌روز در کوچک‌ترین صنایع حساس وابسته و جزئی از برنامه قدرت‌های جهانی بودیم و سیاستمدارانی بر ما حاکم بودند که می‌گفتند ایرانی آفتابه هم نمی‌تواند بسازد. ایران و جهان خیلی تغییر کرده‌ و درک این تغییر برای نسل نوجوان دشوار است. 
 
عرضه کتاب صوتی و پادکست ایستگاه خیابان روزولت
وی در پاسخ به این سؤال که آیا اثری مانند ایستگاه خیابان روزولت ظرفیت اقتباس و بهره‌برداری در سایر صنایع فرهنگی و ادبی (آثار سینمایی، مجموعه‌های تلویزیونی، بازی‌های رایانه‌ای، تولیدات هنری کاراکترمحور و مبتنی بر قهرمانان و اسطوره‌ها و…) را دارد، گفت: «این یکی شاید از آن مسائل بدیهی باشد که تصورش موجب تصدیق است و طبیعتا باید دنبال شود! عرضه‌ مناسب این کتاب به‌صورت الکترونیکی و کتاب صوتی و پادکست را توصیه می‌کنم، خصوصا ناشر محترم کمتر در این عرصه ورود کرده و عرضه در این سکوها هم این‌روزها مخاطب دارد.

عباس سلیمی نمین: روایتگری دقیق باعث پررنگ‌شدن نقش جوانان می‌شود 

موضوعات مرتبط با کودک‌و‌نوجوان، همواره از مسائل مهمی است که مدنظر تصمیم‌گیران، تصمیم‎‌سازان و عوامل مهم اجرایی امور در کشور بوده است، اما با وجود چنین مطالبه و نیازی، ما در زمینه تولید و انتقال محتوا به نوجوانان کم‌کاری کرده‌ایم. برای بررسی ابعاد بیشتر این مسأله،درباب اهمیت تولیدآثاری مانندکتاب«ایستگاه خیابان روزولت»به‌عنوان عناصری هویت‌بخش برای نسل جدید و نوجوانان، باعباس سلیمی نمین به گفت‌و‌گو نشستیم. سلیمی نمین با اشاره به این نکته که «ایستگاه خیابان روزولت» کتابی روایت‌گونه و در‌عین‌ حال مستند است که از دوره تاریخی خاصی می‌گوید، به جام‌جم گفت: «در‌این کتاب خواننده با جوانان و نوجوانانی آشنا می‌شود که درحادثه‌ای تاریخ‌ساز،نقش محوری برعهده داشتند. از‌ این منظر چنین‌کتابی حتما تاثیرات تربیتی و فرهنگی برای نسل جدید به‌همراه خواهد داشت.»وی تصریح کرد: در آن دوران نوجوانان و جوانان ایرانی توانستند سیاست‌گذاران و احزاب را با‌خود همراه کنند و آنها را متوجه تحول و نیازهای تاریخ خود کنند. جوان‌ها در آن مقطع با مطالعات میدانی خود و تجربه‌های تاریخی توانستند جامعه را نیز به‌طور کامل با خودهمراه کنند. آنگاه که جامعه اقدام جوانان را در مسیر مصالح خود دید، با آنها همراهی کرد. در‌حقیقت یکدلی باعث شد نقش جوانان در مسائل سیاسی کشور پررنگ شود. 
 
نوجوان تاریخ‌خوان، تاریخ‌ساز می‌شود
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران اضافه کرد: نوجوان و جوانی که گذشته را درک نکرده، اما تاریخ را خوب خوانده در بزنگاه‌های تاریخی نقش‌آفرینی درستی دارد.وی با‌انتقاد از این‌که هدایتگری برگزاری مراسم روز سیزده آبان از دست نسل جدید گرفته شده و مراجع رسمی برگزار‌کننده این رویداد شده‌اند، افزود: «[مراسم] ۱۳ آبان و سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که دستاورد جوانان و دانشجویان انقلابی بوده باید هرساله توسط جوانان برگزار شود. ما به‌این بهانه که موضع برخی دانشجویان مشارکت‌کننده در آن ‌واقعه بزرگ، امروز نسبت‌ به حوادث تاریخی متفاوت شده، مالکیت این روز را از نوجوانان و جوانان و دانشجویان گرفته‌ایم و به آن موضع رسمی بخشیده‌ایم.»به‌گفته این پژوهشگر،شاید بعد ازگذشت زمان،برخی از عوامل شکل‌دهنده به آن واقعه موضع دیگری اتخاذ کرده‌اند، اما تعداد بسیاری از آنها هم بر پیمان خود ایستادند و حتی در رابطه با کنش‌هایی که در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا انجام داده بودند کتاب نوشتند و به دفاع از آن پرداختند. 
 
جایگاه پژوهش در کشور ما ضعیف است
وی در پاسخ به سوالی در‌رابطه با ملاحظاتی که در تهیه آثار فرهنگی و کار پژوهشی پیرامون موضوعات تاریخی مانند یوم‌ا... ۱۳آبان برای مخاطب گروه سنی نوجوان باید در‌نظر گرفته شود،توضیح داد:«نخستین سیاستی که در این زمینه نیاز داریم تقویت پژوهش است. جایگاه پژوهش در کشور ما نه‌تنها نسبت به تاریخ بلکه در سایر موضوعات اجتماعی و مربوط به معرفت انسان‌ها بسیار ضعیف است. پژوهش دراین عرصه‌ها مورد غفلت جدی قرار گرفته است. آن‌چه می‌تواند مسیر را برای همراهی نسلی که بزنگاه‌های تاریخی را درک نکرده‌اند آسان کند، پژوهش است. پژوهش تمام نگاه‌ها و دیدگاه‌ها را کنار هم قرار می‌دهد. پژوهش باعث اشراف و آگاهی در مخاطب می‌شود به‌همین دلیل می‌تواند نسبت‌به وقایع جمع‌بندی کند. اگر پژوهش نکنیم قادر نخواهیم بود نوجوانان و جوانان را نسبت‌به موضوعات قانع کنیم.» 
 
آگاهی جز از مسیر مطالعه و پژوهش به‌دست نمی‌آید
آن‌طور که سلیمی‌نمین می‌گوید، مشکل اصلی جامعه امروز ما عدم پژوهش است. یکی دیگر از مشکلات، کتاب‌نخواندن افرادی است که در جایگاه فرهنگی و تولید محصولات فرهنگ‌ساز و تربیتی قرار دارند. وی در‌همین رابطه تصریح کرد: کسانی که در چنین جایگاهی قرار دارند باید نسبت‌به مسائل تاریخی آگاهی و اشراف داشته باشند. آگاهی نیز جز از مسیر مطالعه و پژوهش به دست نمی‌آید. خوشبختانه رهبری کشورما توسط شخصیتی صورت می‌گیرد که در زمینه مطالعه و پژوهشگری، انسانی فرهیخته و بسیارپیشتازاست.رهبرانقلاب آخرین آثارحوزه نشررادنبال ومطالعه می‌کنندمتأسفانه مدیران میانی مااز این روش حکومت‌داری بهره نبرده‌اند. مدعیان حکومت‌داری باید اشراف لازم را در مسائل فکری در محدوده ایران و فراایران داشته باشند.
 
مدیرانی اهل مطالعه، ملتی اندیشه‌ورز
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران ضمن تاکید بر این‌که اندیشه‌های تولیدی در کشور و خارج از کشور باید مورد نظر حکمرانان کشور باشد، ادامه داد: اگر مدیران میانی ما اهل مطالعه باشند، سرریز این مطالعه و اندیشه‌ورزی در اقشار دیگر جامعه به‌ویژه نوجوانان که هویت آنها درحال شکل‌گیری است وتاثیرپذیرهستند،مشاهده خواهدشد.امروز به‌دلیل چنین غفلت‌هایی، سرانه مطالعه پایین است و درخصوص ایران که انقلابی فرهنگی را تجربه کرده، این سطح از مطالعه قابل‌قبول نیست. 
 
«ایستگاه خیابان روزولت» کار مطالعه را تسهیل می‌کند
سلیمی‌نمین معتقد است: آثاری که تولید می‌شود به‌دلیل عدم اشراف کامل تولیدکنندگان چنین محصولاتی بر تاریخ و نیاز نوجوان و جوان معاصر، ارتباط عمیقی با این نسل برقرار نمی‌کند.دراین میان کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» یکی از نمونه‌های موفق است، چراکه این نوع کتاب‌ها کار مطالعه را برای مخاطب تسهیل می‌کنند. ایستگاه خیابان روزولت، موضوع پیچیده سیاسی و تاریخی را روان و رمان‌گونه امامستند ارائه کرده است.پس دریافت محتوای اثر برای خواننده نوپاتر و نوجوان آسان است. برای این‌که به آثاری متناسب با نیاز و درک مخاطب برسیم، بازهم به امر پژوهش نیاز داریم.  مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران اضافه کرد: یک اثرخوب می‌تواندمخاطب راقانع کند، چراکه او برهمه دیدگاه‌ها اشراف پیدا کرده و درنهایت به جمع‌بندی محققان نمی‌رسدوایستگاه خیابان روزولت ازاین‌ جهت یک نمونه موفق است.روز۱۳آبان که توسط نوجوانان وجوانان و دانشجویان کشور رقم خورده نیازمند کارهای فرهنگی بیش ازاین است. لیاقت فهم ومطالبات جوانان ما ارزش بالایی دارد و باید رویکرد گذشتگان و تصمیمات تاریخی که براساس فهم و آگاهی خود گرفته‌اند، به‌درستی به نسل بعدی منتقل شود. 
 
میدانداری نوجوانان از طریق تجربه‌اندوزی و آگاهی
وی در پاسخ به این سؤال که تولیدات فرهنگی ازجمله کتاب‌ها تا چه اندازه می‌توانند نوجوانان را با مسائل جامعه همراه کنند و احساس انفعال را از آنهابگیرند وبرای آنها الگوسازی کنند، عنوان کرد:باید به‌صورت مستند به نوجوان وجوان گفته شود که شما زمانی می‌توانید در اجتماع تأثیرگذارباشید که از آگاهی لازم درمسائل روز برخوردارشوید.همچنین باید کوله‌بار شما از تجربیات گذشته پر باشد. اگربه چنین شرایطی دست پیدا کنند قطعادرجامعه اثرگذار خواهند بود وگواه آن همان نوجوانان وجوانان دانشجویی است که در ۱۳آبان سال ۵۷ چنین کار بزرگی را به ثمر نشاندند.به گفته سلیمی نمین، جوانان و نوجوانانی که لانه جاسوسی را تسخیرکردند می‌توانند برای کسانی که امروز می‌گویند به ما میدان داده نمی‌شود الگو باشند. اگر حرکت دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا برای جوان امروزی و نوجوانان تبیین شود پاسخ غیرشعاری به آنها داده شده، ضمن این‌که احساس تأثیرگذاری و میدانداری در تحولات جامعه را به‌دست‌می‌آورند.
 
تولیدات فرهنگی باید ملت را قانع سازد، نه مدیران را
وی ادامه داد: تولیدات فرهنگی در خصوص تاریخ و موضوعات سیاسی و اجتماعی باید ملت را قانع سازد، نه مدیران را. زمانی‌ که ملت نسبت ‌به تحول یا موضوعی قانع شود، سیاست‌گذاران خودبه‌خود با آنها همراه خواهند شد. ۱۳ آبان سال ۵۷ بسیاری از سیاستمداران حاکم و در رأس آن دولت مستقر با دانشجویان همراه نبودند. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها