روزنامهنگاری جنگ به مهارتهای ویژهای مانند آگاهی از مسائل حقوق بشری، دانش بینالمللی، مهارتهای امنیتی و حساسیت فرهنگی نیاز دارد، زیرا روزنامهنگاران درشرایط پرمخاطره و پیچیده فعالیت میکنند و باید بکوشند به طور مستقل و بیطرفانه اطلاعات را به مخاطبان منتقل کنند.حال توجه افکار عمومی را به این نکته جلب میکنم که در جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم، بیدفاع و بیپناه غزه چقدر رسانههایی مثل ایران اینترنشنال به انتشار اخبار دقیق و بیطرفانه از صحنههای جنگ پرداختهاند. چرا این رسانه به ریشههای تاریخی رویداد ۷ اکتبر نپرداخته است؟ چرا به کشته شدن بیش از ۴۰هزارانسان بیدفاع بیتوجهی میکند؟ چرا تلاش دارند نسلکشی در غزه به دست رژیم اشغالی را عادیسازی کند؟ چرا در اخبار و گفتوگوها از رژیم کودککش به صراحت دفاع میکند؟ چرا تلاش دارداین کشتار را در افکار عمومی، مشروع و حق این رژیم جعلی جا بیندازد. در روزنامهنگاری جنگ انتشار اخبار دقیق و بیطرفانه از صحنههای جنگ جزواصول است.
پایبند بودن به اخلاق حرفهای و داشتن مسئولیت اجتماعی جزو قوانین است. در پاسخ به این سوالات باید گفت این شبکه از لحاظ مالی و ایدئولوژی وابسته به صهیونیستهاست. چرا که دستمزد کارکنان آن از جمله مهدی مهدوی آزاد، مجری این شبکه که مامور دعوت از شرخرهای رسانهای برای گفتوگوست، بهطور میانگین حدود ۶۱ هزار پوند در سال (یا حدود ۵۱۰۰ پوند در ماه) برآورد میشود که معادل ۶۸۰۰ دلار یا تقریبا ۴۰۸ میلیون تومان ماهانه است. این سطح دستمزد تقریبا دو برابر میانگین درآمد سالانه خانوارها در انگلیس است و نشان میدهد این رسانه، بودجه قابل توجهی را از حامیان خود دریافت میکند.
همین رسانه جریانساز از بازگشت ترامپ به قدرت در آمریکا به عنوان فرصتی دیگراستفاده میکندوبا تولید برنامه تحریکآمیز در افکارعمومی بر آغاز خشونت و درگیری و خسارتهای فیزیکی بیشتر متمرکز شدهاند. این رسانه با بهره گرفتن از نظریههای رسانهای توان خود را بهکار بستهاست تا انتخاب ترامپ را در افکار عمومی یک تهدید بزرگ برای کشورهای ضد یهود برجسته و برد-باخت را چارچوببندی کند. این شبکه تلاش میکند نشان دهد تصمیمگیران بهجای رویکرد دیپلماتیک به رویکرد نظامی فکر میکنند. به همین دلیل از تمام کارشناسان حتی افرادی که تخصص سیاسی وجامعهشناسی یا بینالملل دارند نظرات و تحلیلهای نظامی مطالبه میکند، آن هم درچارچوب رسمی که تاثیر بیشتری بر افکارعمومی جهان بگذارد.شبکه جنگ افروز ایران اینترنشنال تلاش میکند از زبان شرخرهای رسانه خود تحلیلهای متنوعی از تأثیرات احتمالی ریاستجمهوری دوباره ترامپ بر روابط با ایران بازتاب دهد. این رسانه جریانساز اعلام میکند بسیاری بر این باورند که سیاستهای ترامپ در دور دوم احتمالا به سمت رویکردهای ملیگرا و یکجانبه متمایل خواهد شد، چرا که ترامپ وعده داده اقدامات شدیدتری علیه برنامه هستهای ایران اتخاذ کند و با اعمال تحریمهای سنگینتر، مانع دستیابی ایران به منابع مالی شود و نتیجه میگیرد، سیاستهای ترامپ میتواند به افزایش تنشها در خاورمیانه منجر شود، زیرا او در گذشته بهدنبال ایجاد فشار حداکثری بر ایران و برخی کشورهای منطقه بوده است.
این رسانه با ایجاد نگرشی منفی نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، برنامههای خود را با رویکردی جانبدارانه به نفع رژیم صهیونیستی و با تأکید بر ضعفها و تهدیدات بالقوه نظامی و سیاسی ایران تنظیم کرده است.این رسانه حامی صهیونیست، در تحلیل رسانهای خود، بدون توجه به اصول روزنامهنگاری جنگ از افزایش زبان خشونت و جنگطلبی استفاده میکند. آنها نگرانیهای تحلیلگران نظامیان آمریکایی درباره سیاستهای احتمالی ترامپ در برابر ایران و خاورمیانه را به حاشیه میبرند، در حالی که بسیاری از تحلیلگران نظامی آمریکا بعد از روی کار آمدن ترامپ از سیاستهای او بسیار نگران هستند. چرا که معتقدند این سیاستها میتواند به اقدامات تلافیجویانه ایران، نیروهای مقاومت و ضد صهیونیستی علیه نیروهای آمریکایی دامن بزند و شرایط را در منطقه برای آنها ناامن کند.به نظر نویسنده این مقاله: باروی کار آمدن دونالد ترامپ جنگ به مرحله جدیدتری وارد خواهد شد و آن مرحله شدت گرفتن جنگ رسانه است. برخی رسانههای غربی و رسانههای صهیونیستی تمام سعی خود را بکار خواهند گرفت تا بیشتر از گذشته از تهاجم صهیونیستها علیه غزه و لبنان به گونهای روایتسازی کنند تا در افکار مردم جهان، حمله نظامی رژیم جعلی صهیونیستی به سایر نقاط منطقه را مشروع جلوه دهند. لذا امروز ما در منطقه نه تنها نیازمند یک انسجام رسانهای هستیم بلکه نیازمند یک حرکت توفنده از ناحیه دانشجویان و اساتید رشته رسانه دانشگاههای کشور برعلیه شرخرهای رسانهای صهیونیستی هستیم.