به گفته کارشناسان، درحالیکه کاپ ۲۸، گامهای مثبتی در جهت تعدیل تغییرات اقلیمی برداشته است، هنوز چالشهای مهمی در تعیین هدف جهانی سازگاری، گذار ازسوختهای فسیلی، اجرای کامل تصمیمات مربوط به تامین منابع مالی و ارائه برنامههای ملی مناسب، واضح و قابل تحقق،باقی است که رفع آنها برای دستاوردهای بزرگتر دراجلاس تغییرات اقلیمی موسوم به کاپ ۲۹ و مسیر پیشرو ضروری است. گفتنی است، نتایج کاپ ۲۸ پایهگذارمباحث حیاتی برای کاپ۲۹شد که تمرکزآن بر برطرف کردن شکافهای مالی اقلیمی، تعریف راهبردهای سازگاری قویتر و تبدیل برنامههای ملی به اقدامات عملی خواهد بود.
هرساله در یکی از ماههای پایانی سال میلادی سران کشورهایی از جهان که کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره تغییر اقلیم را در سال ۱۹۹۲ امضا کردهاند، گرد یکدیگر جمع میشوند تا درباره آثار مخرب تغییرات اقلیمی چارهاندیشی کنند. در کاپ۲۶ که در سال ۲۰۲۱ در شهر گلاسکوی اسکاتلند برگزار شد، صحبت از آخرین امید برای بازگرداندن زمین به شرایط طبیعی بود. در این اجلاس بیش از صد رهبر جهان وعده دادند که جنگلزدایی را تا سال ۲۰۳۰پایان دهند و روند آن را معکوس کنند. همچنین بیش از ۴۰ کشور جهان هم متعهد شدند که سوخت خود را از زغالسنگ بهسوی سوختهای دیگر تغییر دهند. در کاپ ۲۷ هم دهها مذاکرهکننده از کشورهای مختلف دنیا در شرمالشیخ مصر بر سر کمکهای مالی توسعهیافتهها به کشورهای فقیر و در حال توسعه چانهزنی کردند، اما به نتیجه مشخصی نرسیدند.
شرکتهای نفتی و پشه مالاریا
وقتی کاپ ۲۸ در منطقه و کشوری نفتخیز برگزار شد، طعنه بسیاری از کنشگران اقلیمی را بهدنبال داشت.یکی ازآنها اینگونه بیان کرد: «مثل این میماند که در یک کنفرانس مبارزه با مالاریا اجازه دهیم پشهها حضور فعال داشته باشند» بههرحال در کاپ ۲۸ علیرغم حضور پررنگ شرکتهای نفتی جهان حدود صد کشور متعهد شدند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را تا سال ۲۰۳۰ سهبرابر کنند. همچنین حدود ۵۰ شرکت نفت و گاز هم متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای بعد از سال ۲۰۵۰ شدند؛ البته این تعهد فقط مرحله تولید را در بر میگیرد، نه سوزاندن سوختهای فسیلی. منتقدان معتقدند که این موضوع تاثیری قابل توجه بر مقابله با تغییر اقلیم نخواهد داشت.
رضا فلاح، پژوهشگر و اقلیمشناس،درصحبت باروزنامه جامجم درباره اجلاس تغییر اقلیمی کاپ۲۸میگوید:«اجلاس COP۲۸ که سال گذشته در دبی برگزار شد، بهعنوان آخرین فرصت برای هماهنگسازی اقدامات جهانی در جهت محدود کردن گرمایش زمین به ۱.۵درجه سانتیگراد معرفی گردید. این اجلاس بهعنوان نقطهعطفی در مسیر اقدام جهانی برای مقابله با بحران اقلیمی شناخته میشود. درواقع این رویداد فرصت مغتنمی برای تبادلنظر و تصمیمگیری درباره اقدامات حیاتی و فوری اقلیمی فراهم آورد و ضمن دستیابی به نتایج مهم، چالشهایی نیز داشت که زمینهساز تصمیمات بزرگتر در کاپ ۲۹ شد که اکنون در آذربایجان در حال برگزاری است. در اجلاس کاپ ۲۸، در برخی زمینهها مانند ایجاد صندوق جبران خسارتهای اقلیمی و توافق برای گذار از سوختهای فسیلی پیشرفتهای اندکی حاصل شد. اما نتیجه نهایی بسیار کمتر از چیزی بود که برای دستیابی به تحولات اقتصادی اساسی و تعهدات الزامآور برای رسیدن به این هدف ضروری است. چنانکه مخالفت تنها چند کشور روی مسائلی اساسی، توانست به توافقات سطحی و پیشرفتهایی پایینتر از سطح انتظار منجر شود.»
بروز اعلامیههای نمایشی در اجلاسهای اخیر
این اقلیمشناس با اشاره به نبود واقعبینی نسبت به تعهدات روی میز اجلاسهای کاپ که در نهایت تاثیری در کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای نداشته است، میگوید: «ازCOP۲۶ در گلاسکووبهمنظور ایجاد فضایی مثبت و جلوگیری از ناامیدی گسترده نسبت به فرآیند مذاکرات اقلیمی که هنوزنتوانسته نتایج ملموسی ارائه دهد ونیز کنترل مطالبات عمومی برای اصلاح نظام جهانی موثر در تغییرات اقلیمی، رویکرد جدیدی دراین نشستها شکلگرفت. از آن زمان،COP به محلی برای اعلام ائتلافهای بخشی وابتکارات ملی وفراملی تبدیل شده است که بخش رسمی مذاکرات راشامل نمیشوند.به نظرمیرسد هدف ازاین اعلامیهها آن است تا بنبستهای مذاکراتی راپوشش داده و بارقههایی ازامید به تحول ایجاد کند.درCOP۲۸، این اعلامیهها شامل تعهدات گستردهای مانند سهبرابر کردن ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود بهرهوری انرژی، کاهش انتشار متان و پایاندادن به استفاده از زغالسنگ بود.هرچند این اعلامیههای داوطلبانه با ایجاد حسی از پیشرفت، تأثیرات مثبتی داشتند، اما نتوانستند شکاف موجود در کاهش انتشار گازهای گلخانهای را پرکنند. میتوان گفت که برگزارکنندگان توانستند با پرداختن به مجموعهای از اعلامیهها و بیانیهها در دستورکار روزهای ابتدایی اجلاس، فقدان نتیجهای واقعی برای مذاکرات را پنهان کنند.»
لزوم بازگشت به مذاکرات کلیدی در اجلاس باکو
به گفته بسیاری از کارشناسان، هرچند فضای مذاکراتیCOP امکان گفتوگو و تفاهم میان گروههای مختلف را فراهم میکند، اما در اجلاسهای اخیر، این گفتوگوها بهندرت نتایج موثری داشته است. بسیاری از فعالان از روند پیشرفتها ناراضی هستند. دولتها مشارکت جامعه مدنی را صرفا نمادین میدانند و مطالبات بخش خصوصی به حاشیه رانده شده است. بااینحال، COP همچنان تنها چارچوب رسمی دیپلماتیک برای همکاریهای اقلیمی بینالمللی است. فلاح میگوید: «انتظار فعالان اقلیمی از اجلاس COP۲۹، آن است که با جلوگیری از انحرافهای جانبی و نمایشی، تمرکز خود را بر مذاکرات کلیدی معطوف کند. هرچند کاهش این انحرافها مشکلات اساسی مذاکرات چندجانبه راحل نخواهد کرد،امامیتواند مباحث رابه سمت اقداماتی فوری و مشترک سوق دهد. برگزاری نمایشگاههای تجاری و برنامههای جانبی و حضور پرشمار شرکتکنندگان میتواند موجب جلب توجه عمومی و رسانهها شده و اهمیت موضوعات اقلیمی را درسطح جهانی نشان دهد، اما تجاریسازی بیش از حد اجلاس و تمرکز بر جنبههای تبلیغاتی، میتواند توجه مذاکرهکنندگان را ازمسائل اصلی دور کند.»وی در ادامه میگوید:«از اولویتهای اصلی در کاپ ۲۹، تکمیل چارچوب هدف جمعی کمی جدید (NCQG) است که جایگزین هدف فعلی صدمیلیارد دلاری خواهد شد. این هدف به تأمین مالی لازم برای کشورهای در حال توسعه برای مقابله با تغییرات اقلیمی اختصاص دارد. مذاکرات پیرامون این موضوع، بهخصوص منابع مالی و نحوه پاسخگویی دولتها وبخش خصوصی،بسیار مهم خواهد بود.انتظار میرود که کشورهای توسعهیافته و نهادهای مالی مانند بانکهای توسعه، مدلهایی را پیشنهاد دهند که همسو با اهداف موافقتنامه پاریس باشد و منابع مالی لازم برای تحول اقدامات اقلیمی فراهم کند.»
تسریع در گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر
بنابر برخی گمانهزنیها ممکن است در کاپ ۲۹، فشارها برای سرعتبخشیدن به اهداف انرژیهای تجدیدپذیر مطرح شده در اجلاس دبی، افزایش یابد. این شامل ایجاد دسترسی مالی به پروژههای انرژی تجدیدپذیر برای کشورهای در حال توسعه است که معمولا با موانعی نظیر هزینههای اولیه بالا و سیاستهای محدودکننده روبهرو هستند. فلاح میگوید: «برای رسیدن به اهداف جهانی کربنزدایی، نیاز به اقداماتی جدی و هماهنگ از سوی کشورهای جهان است. بنابراین، انتظار میرود در کاپ ۲۹، چارچوبهای حمایتی برای کشورها جهت ایجاد زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر بهبود یابد. همچنین دولتها برنامههای اقدامات اقلیمی خود رابرای سال۲۰۲۵بازنگری وتقویت کنندو اهداف مشخصی دربخشهای مختلف شامل انرژی،کشاورزی و حملونقل ارائه دهند. به اعتقاد من در کاپ ۲۹، باید فشارهای بیشتری به کشورهای توسعهیافته و صنعتی که سهم بالاتری در انتشار گازهای گلخانهای دارند باهدف تدوین اهداف بلندپروازانهتر و استراتژیهای قابل اندازهگیری در بخشهای مختلف اعمال شود.»
در نهایت، بیشک تمرکز برخی شرکتها یا کشورها بر منافع تجاری خود، مانعی بر سر راه همکاریهای جمعی و دستیابی به توافقات گسترده خواهد بود. برای رسیدن به نتایج ملموس در مقابله با تغییرات اقلیمی، لازم است COPبه هدف اصلیاش که اطمینان از پایبندی کشورها به اهداف علمی و اولویتبخشی به نیازهای جوامع آسیبپذیر ازتغییرات اقلیمی است،بازگردد. ناگفته نماند که اجلاس کاپ۲۸، ضمن تعیین اهداف بلندپروازانه در کاهش انتشار، گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و تقویت تابآوری اقلیمی، پیشرفتهای چشمگیری در گفتوگوی جهانی درباره تغییرات اقلیمی بهدستآورد. با وجود این، برای تحقق این اهداف، نیاز به اقداماتی واقعی، همکاریهای گسترده و حمایتهای مالی، فنی و سیاستی است. تنها با تلاشهای صادقانه و همکاری مشترک میتوان به یک گذار عادلانه و پایدار به سوی آینده کربن صفر دست یافت.
روایتی از یک سناریوی نمایشی
بسیاری از فعالان اقلیمی بر این باورند که این نشستها به نمایشی بزرگ از بیانیهها و اقدامات بینتیجه تبدیل شده و مذاکرات از هدف اصلی خود فاصله گرفته است. گفتنی است، بر اساس موافقتنامه پاریس، کشورها متعهد شدهاند که افزایش گرمایش زمین را زیر ۲ درجه سانتیگراد نگهدارند و برای محدودکردن آن به ۱.۵درجه سانتیگراد تلاش کنند. بااینحال، بر اساس این توافق، کشورها در قالب مشارکت ملی مدنظری(NDC)که ارائه میدهند،خودشان تصمیم خواهندگرفت که چه میزان به این هدف کمک کنند.فلاح دراینباره میگوید:«این آزادی عمل باعث ایجاد شکافی عمیق میان اهداف جهانی و تعهدات ملی کشورها شده است.با وجود تمام تلاشهای بسیاری که از آغاز اجرای موافقتنامه پاریس، برای پر کردن این شکاف انجام شده است، ارزیابی جهانی اقدامات که پیش از COP۲۸ انجام شد، نشان داد کشورها از مسیر دستیابی به اهداف جهانی فاصله دارند.»