گروسی تنها چند روز پس از انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور دوره چهاردهم در ایران، درخواست خود برای سفر به ایران را با تاکید بر این نکته که مناسبات میان ایران و آژانس در شرایط مطلوبی بهسر نمیبرد، مطرح و ابراز امیدواری کرد که با سفر به تهران بتواند موضوعات فیمابین را در شرایط دولت جدید پیگیری کند.توجه به سابقه نهچندان مثبت او طی چند سال گذشته، از دسامبر ۲۰۱۹ تاکنون اما بهوضوح نشان میداد که آنچه مدیرکل آژانس از آن با عنوان نامساعد بودن روند تعاملات فیمابین یاد میکند، بیش از آنکه ریشه در شیوه رفتار ایران داشته باشد، معطوف به اقدامات سیاسی و ضدایرانی شخص او به تبعیت از خواست محور غربی ــ صهیونیستی است.اگر بخواهیم بیپرده و به دور از تعارفات مرسوم دیپلماتیک سخن بگوییم، باید تاکید کنیم که متاسفانه طی پنج سال گذشته با وجود نگاههای بعضا متفاوت سه دولت دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم در ایران، روش و منش رافائل گروسی را مشخصا میتوان در این جمله خلاصه کرد که شأن و جایگاه نهاد بینالمللی آژانس را از ریل فنی ــ حقوقی به ریل سیاسی تغییر داد و بهویژه علیه پرونده ایران دچار سوگیریهای بسیاری شد.
بهعبارت بهتر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی وفق اساسنامه خود دستکم دو وظیفه مصرح در قبال اعضای دارد که از آنها ذیل عناوین «صیانتی» و «نظارتی» یاد میشود. گروسی امادر این مدت نه تنها هیچگونه رفتار حمایتی و صیانتی از ایران بهعنوان یک عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای(انپیتی) نداشته، بلکه درحوزه نظارتی نیز همواره پا رافراترازحدود قانونی خود گذاشته و عملا مانع حرکت پرشتاب کشورمان به سمت بهرهگیری از وجوه صلحآمیز انرژی اتمی شده است.
ازجمله مصادیق عدمصیانت،دستکم میتوان به محکوم نکردن خرابکاریهای رژیمصهیونیستی درمراکزهستهای ایرانو ازجمله مصادیق روندهای نظارتی غیرقانونی میتوان به اتکای مدیرکل آژانس به گزارشهای ادعایی رژیمصهیونیستی علیه ایران اشاره کرد.
بااین تفاسیر، سفر اخیرگروسی به تهران با توجه به شرایط خاص منطقهای و بینالمللی رامیتوان درچند عبارت خلاصه کرد:
اول؛ اثبات توانمندی خود در کنترل ومدیریت ایران نزد قدرتهای غربی برای توجیه آنان به تداوم حضورش در سمت مدیرکلی آژانس بهویژه با توجه به شنیده شدن زمزمههایی از تهران مبنی بر احتمال تغییر دکترین نظامی به دلیل بروز تهدیدات عیان اسرائیل.
دوم؛ ابلاغ پیام محورغربی ــ صهیونیستی به تهران درخصوص روند برنامه هستهای ایران بهویژه با تاکید براحتمال قوی گزارش ضدایرانی اروپاییها در نشست هفته جاری شورای حکام آژانس که ممکن است به صدور قطعنامه ضدایرانی هم منجر شود.
سوم؛ تلاش برای تقویت راهبرد ایرانهراسی غربیها در جهت توجیه اقدامات احتمالی صهیونیستها در آینده علیه تاسیسات هستهای ایران.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که مقامات ایرانی با قاطعیت درخصوص اقدامات آتی آژانس هشدار داده و هرگونه اقدامی ازجمله صدور قطعنامه را مساوی با اقدام فوری متقابل از سوی ایران عنوان کردند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا آژانس زیر فشار تندروها و جنگطلبان آمریکایی ــ صهیونیستی قادر به حفظ استقلال خود هست یا خیر.