آمریکاییها مثال معروفی دارند و بر اساس آن میگویند، اگر ۱۰۰ دلار در اختیار دارید و میخواهید کالایی را بفروشید یک دلار روی تولید آن و ۹۹ دلار دیگر را روی تبلیغ آن کالا سرمایه گذاری کنید. این رویکرد نشان میدهد تبلیغات و به عبارت جامعتر عملیات روانی از چه اهمیتی نزد آمریکاییها برخوردار است.
در این بین نباید فراموش کرد که آنها همین رویکرد را در حوزههای سیاسی و نظامی نیز دنبال میکنند. آمریکاییها تلاش میکنند با عملیات روانی مسیر را برای دستیابی به اهداف خود هموار کنند. به همین دلیل است که در عملیاتهای نظامی نیز آنها پیش از اینکه آتش تهیه سنگین نظامی را بهکار گیرند، یک آتش تهیه روانی و تبلیغاتی را روی سر هدف مورد نظرشان میریزند. در واقع آنها به این شکل سعی میکنند اراده طرف مقابل را تحت تاثیر قرار داده و او را دچار رعب و وحشت کنند.
این درحالی است که آمریکا چنین رویکردی را در قبال ایران نیز دنبال میکند و در حدود ۴۵ سال گذشته شاهدیم که روسای جمهور مختلف آمریکا در حوزه عملیات روانی فعال بودهاند و تلاش کردهاند مردم را دچار رعب، وحشت، یاس و ناامیدی کنند. به عبارت دیگر آنها سعی دارند القا کنند که هیچ راهی برای توسعه و پیشرفت وجود ندارد، مگر اینکه به وضعیت پیشین خود در ارتباط با آمریکا برگردید و همان رویکرد وابستگی و تسلیم بودن در برابر این کشور را داشته باشید.
البته باید تاکید کرد این مسأله دروغ بسیار بزرگی است. برای نمونه اگر به تاریخ رجوع کنیم مشخص میشود در آن زمان نیز آمریکاییها ایران را چپاول میکردند. فقط در یک نمونه آنها هواپیماهای نظامیخود را به دو تا سه برابر قیمت به رژیم پهلوی میفروختند. دونالد ترامپ نیز مدتی پیش، از عنوان توهین آمیز گاو شیرده برای عربستان استفاده کرد و این موضوع بهخوبی نشان میدهد که آمریکاییها به دنبال چپاول کشورهای دیگر هستند.
در این بین باید توجه داشت که آمریکاییها برای رسیدن به اهدافشان بیش از عملیات نظامی از عملیات روانی استفاده میکنند، زیرا هدف اصلی عملیات روانی درهم شکستن اراده طرف مقابل است آنهم با ایجاد تصورهای غیر واقعی در افکار عمومی جامعه هدف. این درحالی است که آنها میکوشند این کار را با مردم ایران نیز انجام دهند.
بنابراین باید تاکید کرد که هشدار رهبر انقلاب در این خصوص بسیار هوشمندانه است و همه باید مراقب این رویکرد دشمن باشند. به عبارت دیگر در برابر این گونه علمیات روانی باید پدافند داشت. به همین دلیل کسانی که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند باید تمام سعی خود را به کار بگیرند، زیرا شدیدترین جنگ و تقابل میان ایران و آمریکا جنگ اقتصادی، سیاسی یا نظامی نیست، بلکه جنگ روانی است. به همین علت این روزها همه باید در این جبهه فعال باشند. به این شکل که در برابر عملیات روانی دشمن هوشیار باشند و دچار رعب و وحشت نشوند. در این جبهه در برابر هجمههای سنگین تبلیغاتی نباید امید را از دست داد و البته وظیفه سنگینتر به عهده افرادی است که میتوانند مسائل را تبیین و تشریح کنند.
این درحالی است که باید توجه داشت هدف مطلوب و نهایی آمریکاییها سلطه بر ایران است. در این بین چنانچه مسئولان با این تصور که به توسعه دست پیدا خواهیم کرد به سمتی بروند که خواستههای آمریکا را برآورده کنند، باید توجه داشت که این رویکرد در جهت عکس منافع، اراده و خواست مردم ایران است و بهجایی ختم میشود که تمام منافع ملی را زیر پا خواهد گذاشت.
البته ممکن است بر اثر عملیات روانی دشمن که به آن پرداخته شد، آمریکاییها فضا را برای افکار عمومی به شکلی جلوه دهند که برخی به اشتباه تصور کنند که اگر با آمریکا کنار بیایند به سمت توسعه حرکت خواهند کرد. در این شرایط این وظیفه اندیشمندان است که این مسائل را برای جامعه روشن کنند، زیرا تسلیم شدن در برابر خواستههای آمریکا در نهایت سبب رضایت حال مردم نخواهد شد. برای نمونه بتازگی در سوریه چنین شرایطی رقم خورده است، بخشهایی از مردم سوریه تحت تاثیر عملیات روانی دشمن مقاومت را کنار گذاشتند، اما این روزها آنها شاهدند که رژیم صهیونیستی تمام زیرساختهای آنها را نابود کرده است. در این شرایط ترکیه در شمال و آمریکا نیز در شمال شرق این کشوردست به اشغالگری زدهاند. در واقع آنها به دنبال چپاول نفت سوریه هستند و به همین دلیل این روزها فضای ناامنی در این کشور بیداد میکند و خبری از دموکراسی، عزت ملی و بهبود اوضاع اقتصادی نیست. به عبارت دیگر این شرایط چیزی نیست جز نتیجهتسلیم شدن در برابر جنگ روانی آمریکا و دیگر کشورهای غربی.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شکیبا حسینی، رهبر ارکستر سمفونیک رنسانس در گفت و گو با «جام جم» مطرح کرد
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با مهندس حمیدرضا هلالی، عکاس، پژوهشگر و مدرس انجمن سینمای جوانان ایران مطرح شد