به‌مناسبت افتتاح نمایشگاه «یاد جلال» در سالروز نودسالگی‌ این هنرمند

عطر و بوی وطن در هنر شباهنگی

باغ‌موزه هنر ایرانی طی روزهای اخیر میزبان نمایشگاه «یاد جلال» مشتمل بر مجموعه آثاری از زنده‌یاد جلال شباهنگی، هنرمند برجسته معاصر شده است. این نمایشگاه که با همکاری گالری «گویه» درحال برگزاری است، بخش‌های مختلفی از یک عمر فعالیت مستمر شباهنگی درعرصه هنر را درمعرض دید علاقه‌مندان قرار داده است.
باغ‌موزه هنر ایرانی طی روزهای اخیر میزبان نمایشگاه «یاد جلال» مشتمل بر مجموعه آثاری از زنده‌یاد جلال شباهنگی، هنرمند برجسته معاصر شده است. این نمایشگاه که با همکاری گالری «گویه» درحال برگزاری است، بخش‌های مختلفی از یک عمر فعالیت مستمر شباهنگی درعرصه هنر را درمعرض دید علاقه‌مندان قرار داده است.
کد خبر: ۱۴۹۰۲۲۵
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
دراین گزارش، با فرزانه اسعدی، هنرمند مجسمه‌ساز وازشاگردان شباهنگی و ایرج‌ میرزا‌علیخانی، طراح گرافیک پیشکسوت درباره شاخصه‌های آثار این هنرمند به گفت‌وگو نشسته‌ایم. 

آثار گل‌ومرغ شباهنگی سرآغاز تحولات تازه‌ای دراین حیطه بود
فرزانه اسعدی، هنرمند مجسمه‌ساز که طی روزهای اخیر و در حاشیه برگزاری نمایشگاه آثار جلال شباهنگی، مجسمه «دست» این هنرمند ساخته او رونمایی شده است، درباره مهم‌ترین دوره‌های کاری این هنرمند می‌گوید: زمانی که مجموعه آثار کویر ایشان به نمایش درآمد، نظر بسیاری از هنرمندان و منتقدین را جلب کرد. آثار گل و مرغ نیز بخشی از فعالیت‌های استاد شباهنگی را تشکیل می‌دهند که دراین آثار فلسفه خاصی وجود دارد. درواقع می‌توان گفت ورود شباهنگی به این حیطه باعث شد تا در گل‌و‌مرغ جرقه و تحولات تازه‌ای ایجاد شود. به‌طوری که چرخش‌های مدور مکعب که در گل‌ومرغ‌های این هنرمند وجود دارد نشان از نوآوری و خلاقیت در زمان خود به‌شمار می‌رود و از طرفی به هنر روز و مدرن نیز تبدیل شده است.

شباهنگی در مجموعه آثار کویری از تونالیته رنگ‌های طبیعی ولی غیرمعمول بهره گرفت
این هنرمند اضافه می‌کند: شباهنگی از معدود هنرمندان عرصه تجسمی بود که به شناخت رنگ تسلط زیادی داشت. به‌ویژه این‌که خودش براین باور بود کارکردن درحوزه گل‌ومرغ این امکان را به هنرمند می‌دهد تا او با رنگ‌های طبیعی و ازهمه مهم‌تر، طبیعت بیشتر انس بگیرد. چندان که خودش هم درطول سال‌های فعالیت هنری‌اش با طبیعت همنشینی نزدیکی داشت. همین مساله موجب شد تا او در آثارش از تونالیته‌های طبیعی رنگ بهره بگیرد. علاوه براین، پرسپکتیوی که در آثار جنگل‌های او وجود دارد و حتی عمق جنگل را هم پیش چشم مخاطب تصویر می‌کند، نشانگر اشراف و نگاه گسترده این هنرمند است که تبعا در قالب یک گفت‌وگو نمی‌توان به وصف این گستردگی پرداخت. نمونه بارز نگاه خاص این هنرمند را در مجموعه کویرها بهتر می‌توان دریافت. معمولا افراد عادی همیشه کویر را به رنگ‌های خاکستری یا قهوه‌ای می‌بینند. درحالی‌که او برای خلق این آثار از تونالیته‌های رنگی متفاوتی برای خلق کویر و حتی آسمانی که بالای کویر وجود دارد، استفاده کرده است. از نظر او، آسمان روی این فرم‌ها، تُن‌های رنگی خاصی دارد و خاک کویر در هر برهه‌ای از زمان به نسبت تابش نور آفتاب و چرخش زمان به یک رنگ درمی‌آید. مجموعه کویرهای استاد شباهنگی به اندازه‌ای پیش چشم مخاطبان زنده است که حتی آتش گداخته در کویر ناشی از گرمای هوا که استاد به‌خوبی آن را تصویر کرده هم برای مخاطب قابل‌لمس است. درسال‌های اخیر که به کویر سفر کردم، بیش ازپیش به قدرت دید و نگاه ویژه این هنرمند در تصویرکردن آثار کویری‌اش پی بردم. 

مدیون نگاه و تفکر استاد شباهنگی هستم
این هنرمندمجسمه‌ساز که ازشاگردان جلال شباهنگی دردانشگاه بوده اضافه می‌کند:من علاوه بر اینکه ازشاگردان ایشان بودم، همواره در متن زندگی او هم قرارداشتم. رشته من در دانشگاه گرافیک بود و زمانی که من وارد دانشگاه شدم، انقلاب فرهنگی رخ داده بود و دانشکده حجم بسته شد، درنتیجه من به ادامه تحصیل دررشته گرافیک پرداختم. اگرچه کشش و گرایش من همواره به سمت مجسمه بود، ولی بااین‌حال دراین سال‌ها همیشه دراغلب مجسمه‌ها و نقاشی‌هایم از تکنیک‌های گرافیکی استفاده کرده‌ام و از این نظر تماما مدیون نگاه و تفکر استاد شباهنگی در دانشگاه هستم. ارتباط من و ایشان فراتر از یک رابطه استاد‌و‌شاگردی معمولی بود و به‌عنوان شاگرد، همواره بیشترین زمان را در حاشیه زندگی این هنرمند بوده‌ام.

ساخت مجسمه «دست» مفاخر فرهنگی نیازمند حمایت 
این هنرمند در پاسخ به این سؤال که آیا بهتر نبود به‌جای آن‌که مجسمه «دست» استاد شباهنگی را به فرزند او اهدا کنید، این اثر را در موزه و درمعرض دید مخاطبان بیشتری می‌گذاشتید، نیز می‌گوید: قلم بیک، قلم فولاد، قلم‌مو، قلم راپید و...همه از دیدگاه من جایگاه ارزشمندی دارند. به‌عنوان یک مجسمه‌ساز تلاش کرده‌ام تا دست شخصیت‌های برجسته‌ای که به‌فراخور فعالیت و حرفه‌شان، دستی برهرکدام ازاین قلم‌ها دارند را در پروسه حضور فیزیکی‌شان قالب گرفته و بسازم تا به‌عنوان میراث فرهنگی در گذر زمان برای نسل‌های مختلف به یادگار بماند. درباره استاد شباهنگی نیز همین‌طوربوده است. شخصا مفتخر هستم که فرصتی فراهم شد تا در دقیقه نود و ساعت‌های پایانی عمر این هنرمند، دست او را قالب بگیرم. بعداز آن که استاد شباهنگی از دنیا رفت، همسر پسر ایشان اصرار داشت تا این مجسمه زودتر به دست آنها برسد بلکه بیقراری پسر در فراق پدرش تسکین داده شود‌ اما پاسخ من این بود که این اثر باید به وقتش به معرض نمایش گذاشته شود. درنتیجه، این بهانه درروزافتتاح نمایشگاهی ازآثار جلال شباهنگی به مناسبت سالروز ۹۰سالگی این هنرمند دست داد و تصمیم گرفتم ازاین اثر رونمایی کنم. البته من درکنار دست این هنرمند، نقش برجسته‌ای از کویر را هم ارائه کرده‌ام که درکنار دست ایشان قرارداده شده است. آنچه مسلم است این که باید بستری از سوی سیاستگذاران فرهنگی فراهم شود تا آثاری مانند مجسمه دست مفاخر فرهنگی در قالب یک موزه نگهداری شود. ازاین منظر، قالب‌گیری ازاین دست‌ها غیرممکن است چون اکنون زیر خاک هستند اما به‌دلیل نبود چنین فضایی، من تنها کاری که می‌توانستم برای ادای دین خود به استاد شباهنگی انجام دهم این بوده که مجسمه دست او را به امانت به تنها‌پسرش بسپارم. حالا دیگر مسئولیت صیانت ازاین اثر به عهده فرزند اوست که باید هرطور شده از دست پدرش محافظت کند و درآینده اگر شرایط مهیا شد، آن را برای نسل‌های آینده به نمایش بگذارد. هنرمندی که درعالم هنر بینابین دو جریان سنت و مدرن حرکت کرد.

شباهنگی، پل ارتباطی مدرنیته و سنت
ایرج میرزاعلیخانی،هنرمند گرافیست ازدیگرهنرمندانی است که به گفته خودبیش ازسه دهه ارتباط دوستی تنگاتنگی باجلال شباهنگی داشته است، او درباره ویژگی کارهای این هنرمند توضیح می‌دهد: شباهنگی در دوره‌ای فعالیت می‌کرد که از یک سو، هنرهای جدید درمملکت ما باب شده بود و گروه‌های مختلفی از هنرمندان دراین زمینه به خلق اثرمی‌پرداختند و ازسوی دیگر، تعدادی از هنرمندان تحت‌تاثیر سبک‌های مدرن وپست مدرن و به طورکلی، هنر اروپا قرار داشتند و رد قلم متاثر ازاین نگاه در کارهای‌شان دیده می‌شد. برخی از هنرمندان هم که وابسته به هنر سنتی بودند، هم‌چنان در آن حوزه کارمی‌کردند اما جلال شباهنگی از آن‌دسته هنرمندانی بود که درعین این‌که عطروبوی سرزمین خود را درآثارش جاری می‌کرد، قلم و نوع نگاهش بسیار مدرن بود. یعنی بینابین آن دو گروه از هنرمندان قرارداشت.میرزاعلیخانی با اشاره به این‌که جلال شباهنگی استاد شناخت رنگ بود ادامه می‌دهد: تبحر این هنرمند در شناخت و چینش رنگ به‌حدی بود که می‌توانست در یک تابلو، چند جلوه از رنگ‌های سفید، آبی یا سبز را درکنار هم بگذارد و چشم بیننده را خیره کند. تمام مناظری که او خلق کرده، به‌گونه‌ای است که گویی برای مخاطب آشناست و قبلا این منظره را جایی دیده است. فراتر ازاین مسأله، مجموعه جنگل‌های این هنرمند است که با نگاهی موشکافانه و طبیعت‌گرایانه تصویرشده است. هم‌چنین، آثار حجمی شباهنگی هم جایگاه ویژه‌ای در کارنامه هنری او دارد،به‌خصوص آن بخش ازمجسمه‌هایی که باشیشه ساخته بودو همواره علاقه‌مند بود که کاش جریان قدرتمند فرهنگی، حمایت و توجه بیشتری داشته باشد تا او بتواند به ساخت تعداد بیشتری ازاین آثار بپردازد. درمجموع، جلال شباهنگی را باید فرزند زمانه خود دانست. وقتی امروز به آثار او نگاه می‌کنیم گویی این کارها تازه خلق شده‌اند و انگار نه انگار که متعلق به ۶۰ سال پیش هستند. او یکی ازهنرمندان این آب و خاک بود که ردپای نگاه نو در آثارش، او را درعرصه هنرهای تجسمی کشورمان ماندگار کرد. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها