به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از مرداد سال۱۴۰۰ و با گزارش تیراندازی در خانهای در ورامین آغاز شد. با حضور ماموران در محل جنایت مشخص شد دو مرد افغان به نامهای قدرت و شنبه با شلیک گلوله مجروح شده و به بیمارستان منتقل شدهاند که قدرت ۳۸ ساله بهخاطر شدت خونریزی تسلیم مرگ شده است. ماموران در بررسیهای اولیه متوجه شدند، شنبه همراه برادر و پسر عمویش به این خانه حمله کرده و بعد از تیراندازی، دو متهم به نامهای جمعه و نعیم از محل فرار کردهاند. تحقیقات برای دستگیری متهمان آغاز شد تا اینکه بالاخره در شرق تهران شناسایی و دستگیر شدند. جمعه در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: ۱۰ سال قبل در افغانستان به دختری به نام گل علاقهمند شدم و به خواستگاریاش رفته و با او ازدواج کردم؛ اما چند روز بعد از عروسی او همراه قدرت فرار کردند. قدرت شوهر دختر عمویم بود و دو بچه داشت اما زن و بچهاش را رها کرد و با زن من فرار کردند. از آن زمان در پی آنها بودم تا اینکه چندی قبل متوجه شدم به ایران آمده و حالا سه فرزند دارند. غیرقانونی به ایران آمدم و با کمک پسرعمویم آدرس خانهشان را در شرق تهران پیدا کردم. باید انتقام میگرفتم تا آبرویم را حفظ کنم. شبانه همراه برادرم و پسرعمویم به مقابل خانهشان رفتیم. من از بالای دیوار وارد خانه شدم و در را باز کردم. گل بیدار در آشپزخانه بود که با دیدن من ترسید. قدرت با صدای گل از خواب بیدار شد که به او گفتم آمدهام زنم را با خود ببرم. قدرت کلتی بهسمت ما گرفت و به پای برادرم شلیک کرد. گل هم با چاقو به سمت ما حمله کرد. با دیدن این صحنه، اسلحهای همراه داشتم را که بیرون آوردم و سه گلوله به قدرت شلیک کردم. او غرق در خون روی زمین افتاد. من و نعیم فرار کردیم اما برادرم به خاطر زخمیبودن همانجا ماند. پرونده با تکمیل تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در ابتدای این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص قاتل را مطرح کرد. سپس همسر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: جمعه دروغ میگوید و من با او عقد نکرده بودم. چندسال قبل، پس از اینکه با قدرت عقد کردیم به ایران آمدم. حاصل ازدواج ما سه فرزند است و نمیدانم متهمان چرا شبانه به خانه ما ریخته و شوهرم را کشتند. رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به جمعه از او خواست از خود دفاع کند که او با رد اتهامش گفت: من قصد کشتن قدرت را نداشتم و برای بردن زنم به خانه او رفتم. اگر قصد کشتن قدرت را داشتم همانموقع که وارد خانهشان شدم، شلیک میکردم. در این ماجرا برادر و پسر عمویم نقشی نداشتند. من عاشق گل هستم و فقط او را میخواهم. رئیس دادگاه دوباره از گل پرسید که با متهم در افغانستان عقد کردهاند که زن جوان باز هم منکر این ادعا شد. با انکار دوباره گل، وکیل متهم برگهای را به دادگاه ارائه میکرد که نشان میداد گل و جمعه در افغانستان عقد کردند و دو نفر از بستگان زن جوان هم شاهد عقد بودهاند که گل این برگه را هم تکذیب کرد. سپس نعیم در جایگاه ایستاد و گفت: قدرت شوهر خواهرم بود که با داشتن دو فرزند، آنها را در افغانستان رها کرد و همراه گل به ایران فرار کردند. من برای میانجیگری به محل قتل رفتم و در کشتن قدرت نقشی نداشتم. شنبه هم در دفاعیاتش با رد اتهام معاونت در قتل گفت: من فقط غیرقانونی به ایران آمدم و جرم دیگری انجام ندادم. قاضی در پایان از جمعه خواست برای آخرینبار از خود دفاع کند که او اظهار داشت: مجازات قدرت در افغانستان سنگسار است و بعد از آزادی میخواهم گل را با خود به افغانستان ببرم.
پس از دفاعیات متهمان، قضات وارد شور شده و جمعه را به قصاص و دو همدست او را به زندان محکوم کردند. با اعتراض وکیل متهمان، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد که این رای شکسته شد و سه متهم دوباره در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند. در این جلسه، وکیل اولیای دم درخواست قصاص قاتل را مطرح کرد. سپس جمعه در دفاعیاتش گفت: ۱۰ سال بود دنبال گل بودم تا اینکه خانه او و قدرت را پیدا کردم. روز حادثه به مقابل خانهشان رفتیم. از ساعت شش صبح تا ۱۰ شب کشیک دادیم اما کسی بیرون نیامد. بههمین خاطر، شب از بالای دیوار وارد خانه شدم. قدرت به پای برادرم شلیک کرد و بعد گلوی او را گرفت و درحال خفهکردنش بود. به سمتش شلیک کردم تا برادرم را رها کند. قدرت زنم را دزدیده بود و حالا درحال کشتن برادرم بود.
در ادامه وکیل جمعه در دفاعیاتش گفت: موکلم چهار سال مطالعات مذهبی داشته و تحقیق کرده تا به این نتیجه رسیده که قدرت مهدورالدم است. با اینحال، در تحقیقات گفته برای کشتن او وارد خانه نشده و قصدش بازگرداندن همسرش بوده است.
شنبه هم در دفاعیاتش گفت: وقتی وارد خانه شدیم، گل برای ما قمه کشید و من را زخمی کرد. برادرم به آنها گفت دنبال همسرش آمده اما این زوج به ما حمله کرده و برادرم مجبور به شلیک شد. در افغانستان نگهداری اسلحه مثل ایران ممنوع نیست.
نعیم هم ادعا کرد من فقط به آن خانه رفتم تا قدرت را راضی کنم به افغانستان برگردد و بالای سر همسر و فرزندانش باشد.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.