با این حال آنچه باید مورد تاکید و تدقیق قرار گیرد، این است که بنگاههای خبرپراکنی غربی و پیروانشان با چاشنی برخی دلسوزیهای مشکوک، نمیخواهند به آن اشاره شود؛ هزینههای هنگفت تحریکات و تحرکات نظامی دیوانهوار و دیپلماسی پرحاشیه و گرانی است که برای تعبیر رویای تأمین و تضمین مصالح غریبهای زیادهخواه (آمریکا) از سوی عوامل منطقهای آمریکا سامان یافته است و آتشی به وسعت تفاوتها و تا حدودی تعارضات فراوان عقیدتی، فرهنگی و جغرافیایی در خانه همسایه مجاور افروخته است! اگر آتشافروز انتظار دارد دامنه آن شعلهها به منزل او سرایت نکند، باید گفت: زهی خیال باطل! دیر و دور نیست فرارسیدن روزی که همین دوستان مصلحتی فعلی و متحدان گردآمده حولمحور دلارهای نفتی، به دشمنان شماره یک سیاستمداران کراواتی و دشداشهپوش حامیشان تبدیل شوند و لهیب آتشفشان مخفی مانده زیر خاکستر منازعات قومی و قبیلهای، از مرز جدالهای اخوانی ــ بعثی عبور کند و با تحریک کینههای قدیمی؛ در این زمین مساعد تفرقه، موجب برآمدن خوشههای خشمی شود که اصلاح آثار مخرب آن به آرزویی محقق ناشدنی مبدل خواهد شد.عقلای ممالک همجوار ایران بزرگ بدانند که تشکیل جبهه ضدایرانی با سعایت رژیم صهیونی، جدیترین تهدید بر علیه امنیت خود آنان وهمچنین منطقه جنوبغرب آسیاست ودر اذهان تحلیلگران مطلع و منصف، تصویر بازی با آتش در درون یک انبار پر از باروت را متبادر میسازد. ما آگاهیم که اتحاد موقت کودتاچیان سوری، بیش از آنکه پیام موافقت با اراده ملت مظلوم سوریه داشته باشد، از پیامدهای همراهی با سیاست نفوذ کاخ سفید در منطقه استراتژیک خاورمیانه است و با هدف استفاده حداکثری از ابزار جنگ نرم و ناتوی فرهنگی برای ایجاد جنگ روانی و تشکیک در ضرورت وجودی جریان تاریخساز مقاومت عملیاتی شده است تا پشت نقاب دموکراسیخواهی، برخی کشورهای عرب و غیرعرب در نقش ناجی و بعضی رژیمهای فرامنطقهای هم در قامت حامی دروغین سوریه، به ایفای نقشی مکمل برای انزوای تفکر عزتبخش ظلمستیزی و احیای سودای شوم سلطهپذیری بپردازند.بازهم برای کسانی که نمیدانند یانمیخواهند بدانند اهمیت دفاع مستشاری ما از دولت قانونی وقت سوریه چه میزان بوده، یادآور میشوم که اگر جمهوری اسلامی ایران در منطقهای که اطراف آن را آتش و خون احاطه کرده، ازیک امنیت پایداروکمنظیر بهرهمند است؛ نتیجه مقاومت جانانه ومجاهدت خالصانه فرزندان غیور و ولایتمدار ما در عراق، سوریه، لبنان و یمن است.همچنین به این نکته بایدتوجه داشت که اگردرخشش خورشید مقاومت حزبا...لبنان میخواست با شهادت رهبرانش کم فروغ شود؛ پس از ترورمجاهد شهید سیدعباس موسوی،دبیرکل فقید حزبا... توسط دژخیمان صهیونیست،دیگر نباید شاهد افزایش توان نظامی و نفوذ فرهنگی، حفظ و گسترش مؤلفههای قدرت نرم و سخت، تقویت روزافزون سرمایه انسانی و استمرار نگرش راهبردی مجاهدان آن میشدیم اما جهان به چشم خود دید که چگونه فرزند دیگر مکتب امام خمینی(ره) یعنی شهید عالم مجاهد، سیدحسن نصرا... به میدان مبارزه با دشمن آمد و در عرصه نبردهای آرمانی و آخرالزمانی حق و باطل، دولت جعلی اسرائیل را از کاشتن بذر تصور غلط ارتش غیرقابل شکست در اذهان مردمان منطقه به نقطه ذلتباری رسانید که اکنون مجبور است بهرغم اراده حاکمان خونریز و کودککش خویش، مثل رویداد تاریخی فرار اسرائیل از جنوب لبنان، شکست مفتضحانه دیگری را بپذیرد و زبان مذاکره برابر با حماس و قبول شروط رهبرانش را جایگزین ادبیات ارعاب و تهدید نتانیاهو و بن گویر کند. این تازه اول راه است!