قاتل زنان مسافربر در یک قدمی چوبه‌دار

به گزارش خبرنگارجام‌جم،رسیدگی به این پرونده ازدی‌ماه سال گذشته وبا کشف جسد زنی جوان درمزرعه‌ای درحوالی خاورشهر آغاز شد. زن جوان براثر خفگی به قتل رسیده و قاتل پس از قتل، در جایی دیگر، جسد او را در نیزار رها کرده و گریخته بود.مقتول زنی به نام مریم و راننده تاکسی‌اینترنتی بود که با ماشین پرایدش مسافرکشی می‌کرد و آخرین بار هم برای کار از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود.
تحقیقات پلیسی دراین‌باره ادامه داشت تا این‌که ناپدیدشدن زن دیگری به پلیس گزارش شد.دوازدهم اسفندماه دختر جوانی با حضور در اداره پلیس خاورشهر از ناپدیدشدن مادرش خبر داد و گفت: مادرم به‌نام سارا، راننده تاکسی‌اینترنتی بود و با ماشینش مسافرکشی می‌کرد. آخرین بار هم یک مسافر از قرچک ورامین به زمان‌آباد برد و بعد از آن دیگر خبری از او نشد. چند روز بعد مرد ناشناسی با من تماس گرفت و مدعی شد مادرم توسط یک مرد افغان به قتل رسیده و جسدش در نیزارهای روستای زمان‌آباد ورامین دفن شده است.ماموران راهی روستای زمان‌آباد شدند و جسد زن ناپدیدشده را که حدود ۴۷ سال داشت از دل خاک بیرون کشیدند. با کشف این جسد ماموران مطمئن شدند با قاتلی سریالی روبه‌رو هستند که قربانیان خود را از میان زنان مطلقه و مسافربر انتخاب می‌کند. ماموران تمرکز خود را روی مرد تماس‌گیرنده گذاشته و او را شناسایی و دستگیر کردند. مرد ۲۹ساله به‌نام شاهین، نگهبان یک کارگاه بود. او در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: چندی قبل دختری که می‌خواستم با او ازدواج کنم، به من خیانت کرد. بعد از این ماجرا تصمیم به انتقام گرفتم و زنان را به قتل می‌رساندم. یکی از روزهای دی‌ماه به‌عنوان مسافر سوار ماشین مریم شدم.
وقتی او را دیدم وسوسه‌ قتل به جانم افتاد. با روسری خفه‌اش کرده و بعد جسدش را در نیزاری در خاورشهر انداختم. قتل دوم را یازدهم اسفندماه مرتکب شدم. آن روز درخواست تاکسی‌اینترنتی کردم که راننده‌اش یک زن بود. وقتی سوار ماشینش شدم بازهم وسوسه به جانم افتاد. او را هم مانند قتل اول، ‌با روسری‌اش خفه کردم. وقتی دیدم دخترش زیاد با گوشی او تماس می‌گیرد، دلم سوخت و محل رهاکردن جسد را گفتم. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در ابتدای این جلسه اولیای دم دو قربانی برای قاتل درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و درحالی‌که از جنایت‌هایش پشیمان نبود، گفت: اتهاماتم را قبول دارم و حرف‌هایم را پیش از این در بازجویی‌ها زدم و دیگر نمی‌خواهم حرف بزنم. پس از دفاعیات متهم و وکیل‌مدافعش، قضات وارد شور شدند و او را به دو بار قصاص محکوم کردند.