افطار صمیمانه در کنار دکتر جبلی
به یاد پیشکسوتان، هنرمندان و چهرههای شاخص علمی و هنری بودن و ارج نهادن به آنها از سنتهای قدیمی است که به پاس سالها تلاش و زحمت بزرگان به مناسبتهای مختلف صورت میگیرد. عذرا وکیلی از پیشکسوتان و تهیهکنندگان قدیمی رادیو ایران است که بیشتر مخاطبان او را با برنامه «سلام کوچولو» میشناسند. خاطره او از سفره افطاری است که با حضور پیشکسوتان و رئیس سازمان برگزار شد: اگر از سالها فعالیت و تلاش تهیهکنندگان، بازیگران و مجریان که در پای هنر و فرهنگ این کشور صرف شده، قدردانی شود، جوانان هم با انگیزه بیشتری راه آنها را ادامه میدهند. یکی از خاطراتم در ماه مبارک رمضان به سفره افطاریای برمیگردد که به دعوت آقای دکتر جبلی، رئیس رسانهملی همه همکاران قدیمی دور هم جمع شدیم. در این مراسم افطاری که بیشتر به یک دورهمی رادیویی شباهت داشت، آقای جبلی به رسم ادب و به پاس زحماتی که پیشکسوتان کشیدهاند، ساعاتی قبل از افطار پای درددلهای آنها نشست و به صحبتهای تکتک گویندهها و تهیهکنندگان قدیمی رادیو گوش دل سپرد. مراسم مفید و روز خوبی بود. خیلی صحبت کردیم. جزو خاطرات بهیاد ماندنی و خاطرهانگیز است. این تهیهکننده پیشکسوت رادیو ایران بیان میکند: یادش بخیر، زندهیاد حمید منوچهری، از پیشکسوتان رادیو هم در این مراسم حضور داشت، روحش شاد و یادش گرامی. به نظرم اینگونه مراسمها ضمن دید و بازدید همکاران قدیمی، سبب دلگرمی هنرمندان بهویژه پیشکسوتان میشود. سفرههای افطاری بهانهای است برای مهربانی کردن و صلهرحم.
تیمور کوشکی؛ پس کی سحری میخورید؟!
تیمور کوشکی، گوینده ارشد معاونت صداست که ازسال۱۳۶۱به این کار مشغول است وطی ۲۵سالی که اجرای برنامههای سحر و افطار، نمایشگاه قرآن و ویژهبرنامه شبهای قدر را برعهده داشته، خاطرات بسیاری برای تعریف دارد: محرم بوی حسین(ع) میدهد، صفر بوی حسن(ع)، ذیحجه بوی محمد(ص)، جمادیالثانی بوی فاطمه(س)، رجب بوی علی(ع) اما رمضان بوی خدا میدهد، بوی عشق و بوی بندگی. در طول خدمتم افتخار همکاری در مراکز مختلف ازجمله خرمآباد، اراک، اهواز، آبادان و همدان را داشتم که با خاطرات فراوانش هرکدام مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. در مرکز خرمآباد در ماه مبارک رمضان شبها در استودیو میخوابیدم تا راحتتر! سحر برسم، در یکی از سحرها شنوندهای با برنامه تماس گرفت و گفت، نمیشود اذان را کمی دیرتر اعلام کنید؛ چون ما خواب ماندیم و سحری نخوردیم! وی ادامه میدهد: در اراک هم از واحد سیار کوچکی که رادیو داشت برنامههای سحر را اجرا میکردم. در یکی از شبهای گرم تابستان که داخل واحد سیار خیلی گرم بود، متنهای مناجات را روی میز پهن کرده بودم و از روی آن اجرا میکردم. بهدلیل گرمای شدید کولر را روشن کردم که ناگهان همه متنها در هوا پراکنده شد. من ماندم و مناجاتی که باید ادامه میدادم! کوشکی خاطرات زیادی از اجرای برنامههای سحر دارد و میافزاید: در همدان سالهای زیادی سحرها با شنوندگان ارتباط معنوی خوبی داشتیم. بعضی از شنوندگان برای مریضشان التماس دعا داشتند. با اعلام آن و درخواست از مردم شاهد شفای بیماری بودیم که پزشکان او را جواب کرده بودند. در مرکز خرمآباد بهویژه در زمان هشت سال دفاعمقدس و هجوم موشکی رژیم بعث عراق بهویژه هنگام سحر، برنامه سحرگاهی ما روحانیترین لحظات را سپری میکرد. یکی از شنوندگان میپرسید شما که ساعتها اجرای برنامه سحری را برعهده دارید چه زمانی سحری میخورید؟! این خاطرات کوتاهترین لحظات عمر خدمتی بود که تقدیم شد.
رضا ملایی؛ دعای خیر مخاطبان، تسلای دل ماست
رضا ملایی، مجری ویژهبرنامه «باران مهربانی» در شبهای ماه مبارک رمضان است که ساعت ۲۱:۳۰ روی آنتن رادیو معارف میرود. او همچنین اجرای برنامه «سمت خدا» ازشبکه سه سیما را برعهده دارد ومیگوید: گویندگی را از سال ۱۳۸۲با رادیو شروع کردم. در تلویزیون هم بیش ازشش سال است که اجرا میکنم.سالها ویژه برنامههای افطار و سحر را برعهده داشتم؛ از اجرای برنامه افطار صداوسیمای مرکز قم و ویژهبرنامه افطار شبکه جهانی ولایت گرفته تا ویژهبرنامههای افطار در رادیو. از سال ۱۴۰۰ هم به تناوب برنامه سمت خدا را اجرا میکنم اما یکسال و نیم است به صورت ثابت اجرای این برنامه را بر عهده دارم.وی درباره اجرای برنامه در ماه مبارک رمضان که بسیار متفاوت از سایر روزها و شبهای سال است، توضیح میدهد: لحظات ناب افطار و سحر حال وهوای خاص خود را دارد. به دلایلی که همه میدانیم علاقهای که به زمان افطار و سحر داریم، اجرای آن راهم متفاوت میکند.بشخصه به دلیل جذابیت زمان،فضا و ارتباط قلبی و دلی علاقهمندم تا در اجرای برنامههای افطار و سحر نقشی داشته باشم، به ویژه برنامه افطار که جذابترین و شیرینترین خاطرههایم لحظات و دقایق انتهایی رسیدن به اذان مغرب و تواشیح اسماءالحسنی بود.مجری برنامه سمت خدا ازارتباط دلی مخاطبان در روزهای ماه مبارک با برنامه میگوید: معمولا زمان اجرای برنامه سحر وافطار برخلاف برنامه صبحگاهی عصرگاهی ومجلهای، مخاطب چندان درگیر تماس و پیامک نیست و در برنامههای سحر و افطاربیشتر دوست داردبشنود وببیند؛ اماگاهی هم اتفاقات جالبی میافتد که باعث دلگرمی ما به ویژه در سحر و افطارمیشود؛ آن نگاه مثبت همراه با دعای خیر مخاطبان برایم جذاب و جالب است. بسیار فراوان در حرفهای مخاطبان بوده که به ما ابراز لطف میکنند و میگویند با زبان روزه به خاطر ما شنوندهها برنامه را با نشاط اجرا میکنید. ما خوشحال میشویم از این که برای مخاطب مهم بوده که ما روزه داریم و برایش جذاب بوده که ما برنامه را با نشاط اجرا کردیم.
جواد انصافی؛ برپایی سفره ساده افطاری
جواد انصافی، از بازیگران و کارگردانان نمایشهای طنز کشورمان که مخاطبان او را بیشتر با نام«عبدلی» میشناسند،با۵۳ سال فعالیت هنری تلاش کرده برای لحظاتی خنده را بر لب مخاطبان بنشاند و لحظات شادی را برای آنها بسازد. وقتی از او درباره خاطراتش از سفره افطار وسحرهای ماه رمضان میپرسم، میگوید: ما ۱۰سال پیش که توانایی داشتیم سفره احسان برپا کنیم، در منزل افطاری میدادیم. آن زمان هواگرمتر بود ودرحیاط فرش پهن میکردیم وهمسرم برای حدود ۱۰۰ نفر افطاری تهیه میکرد. ما در آن سالها سه شب افطار میدادیم؛ یک شب برای فامیل، یک شب برای دوستان و همکاران تئاتر و یک شب هم بچههای تلویزیون. در عین حال که مراسم معنوی و پرفیض افطار بود سعی میکردیم به مهمانها خوش بگذرد چرا که معتقدم ماه رمضان ماهمبارکی است ودرانتهای مراسم هم باساز وضرب کارهای شادیآوروآهنگهای ماه رمضانی راهمراه بادوستان اجرا میکردیم.
رامین پورایمان؛ استقبال گرم از ماه مهمانی خدا
رامین پورایمان، از بازیگران پیشکسوت و پرکار رادیو نمایش که درعرصه سینما وتلویزیون هم بازیهای متنوع ومتفاوتی داشته و توانسته جایگاه ویژهای در دل مخاطبان پیدا کند درباره حال و هوای ماه مبارک رمضان و سفرههای افطار و سحرهای رادیو میگوید: از هم دورهایهای ما، من و بیوک میرزایی هستیم؛ بهجز ما دو نفر همدورهای نداریم و بقیه با چند سال فاصله آمدهاند. با بیوک میرزایی در حیاط ارگ نشسته بودیم و میگفت:رامین، دقت کردهای ما الان قدیمیترین هستیم؟به این که ماقدیمیترین هستیم فکر نکرده بودم. واقعا عجب عمر با شتاب میگذرد، اصلا فکرش را نمیکردم. این روزها که ماه مبارک رمضان را سپری میکنیم مثل هر سال کسانی که میتوانند و شرایطش را دارند، روزه میگیرند. اگرحافظهام یاری کند، بیش از۱۰۰۰ساعت برنامه زنده ماه مبارک رمضانی در برنامههای مختلف داشتهام که یا بعد ازافطار،یا نیمهشب و یا سحر بوده که برنامه داشتیم اما بشخصه ویژه سحر و افطار اجرا نداشتم. بعضیها روزه گرفتن و این نخوردن یک چای و لقمه نان را خیلی بزرگ میکنند اما این گونه نیست، این روزها هم روزه میگیریم. ما هنرمند هستیم و با احساسمان زندگی میکنیم، این ماه هم ماه مهمانی خداست.
محمد اوزی؛حرفهام را مدیون این ماه مبارک هستم
محمد اوزی، مجری و تهیهکننده کارش را با نویسندگی در برنامه باسابقه «صبح جمعه با شما» آغاز کرده و در دهه ۶۰ برنامه «هوشیار و بیدار» را با همراهی صادق عبداللهی هر جمعه روی آنتن میبرد. او درباره این پرسش که آیا خاطره خاصی از افطار یا سحر در زندگی خود دارد که بخواهد با خوانندگان به اشتراک بگذارد؟ میگوید: یکی از بهترین خاطراتم از این ماه مبارک برمیگردد به دوران نوجوانی که در دبیرستان تحصیل میکردم. چند سال در ماههای رمضان پس از صرف سحری با اشتیاق خاصی قلم به دست میگرفتم و شروع میکردم به نوشتن داستان، نمایش، خاطره و ... .کمکم ذوق نویسندگیام بیشتر شد، بهطوریکه در ۱۷ ــ ۱۶سالگی بود که برای برنامههای رادیویی در میدان ارگ مینوشتم. حرفه و شغل فعلیام را مدیون این ماه مبارک هستم. هر سال که ماه رمضان فرا میرسد یاد خاطرات نوجوانیام میافتم.
کریم خودسیانی؛ نارنجک وسط استودیو!
کریم خودسیانی، نویسنده، فیلمنامهنویس، مجری تلویزیون و رادیو که این روزها اجرای «یادینه» ویژهبرنامه افطار رادیونمایش را بر عهده دارد، میگوید: «عمده سابقهام در حوزه فیلمنامهنویسی است. حدود ۲۵سالی میشود که فیلمنامهنویسی میکنم. از سال ۱۳۹۱ اجرای برنامههای زنده سیما را به مناسبتهای مختلف یلدا، عید نوروز، ماه رمضان و ... بر عهده داشتم. اجرای برنامه یادینه اولین تجربهام در صداست. البته در برنامههای رادیویی شبکههای مختلف بهعنوان مهمان بارها حضور داشتم اما در این کسوت تجربه اولم است.» خودسیانی در پاسخ به این پرسش که آیا خاطرهای از اجرای برنامههای سحر و افطار به یاد دارد، تعریف میکند: «همیشه اجرای برنامههای افطار را بر عهده داشتم. خاطرهای که درحالحاضر به ذهنم خطور کرده، برمیگردد به زمانی که مجری شبکه یک بودم و برنامه «شهر باران» را اجرا میکردم که آن زمان همزمان با «ماهعسل» پخش میشد. زمانی که همراه شهریار ربانی اجرای برنامه را شروع کردیم، نخ آخرین دکمه پیراهنم ظاهرا به چشم یکی از عوامل آمده بود که آن را بگیرد؛ وقتی نخ را کشید، دکمه افتاد.مثل اینکه نارنجک وسط استودیو افتاده است و کسی نمیدانست چه باید کرد. اینجاست که تجربه و آرامش نقش بازی میکند. یکی از قدیمیهای تلویزیون، سوزنتهگردی برداشت و به رژی گفت روی چهره کلوزآپ کنند. درحالیکه اجرا میکردم، یک نفر تلاش میکرد سوزن را به گونهای روی لباسم تعبیه کند که جای دکمه پر شود و به چشم نیاید. بعد از گذشت سالها از آن فضای استرسی، درعینحال آرامشی که آن دوست باتجربه داشت، هنوز در خاطرم مانده است.»
محمد مطلب؛ خلوت برنامههای سحر را دوست دارم
محمد مطلب، مجری و بازیگر رسانهملی است که این روزها اجرای «دلآرام» برنامه سحرگاهی رادیوقرآن و «سفرهای تا آسمان» برنامه افطار رادیوسلامت را بر عهده دارد و درباره حضور فعالش در اجرای برنامههای سحر و افطار توضیح میدهد: «حدود ۲۵سال است که مجری رادیو هستم؛ الحمدلله در این سالها خداوند توفیق داده و حفظ آبرو کردیم تا در زمینههای مختلف برنامههای سیاسی، اقتصادی، طنز، معارفی و اجتماعی در حوزهها و ژانرهای مختلف اجرا کنیم. مدت دو سالی است که مجری «آوانوا»ی شبکه آموزش هستم و در شبکه جامجم و آموزش اجرا میکنم. امسال هم خدا توفیق داده برنامه دلارام ویژه سحرهای رادیوقرآن و برنامه ویژه افطار رادیوسلامت را بر عهده داشته باشم. تقریبا ۲۰ سالی است که هر سال یا مجری برنامههای سحر هستم یا افطار اما خودم بهدلیل آرامش و خلوتی که صبح دارد، برنامههای سحرگاهی را بیشتر دوست دارم. بیشتر مجری برنامه سحر بودهام، در این ۱۰سال اخیر خدا توفیق داده برنامه سحر رادیوسلامت را اجرا کردم و امسال هم مجری برنامه سحرگاهی رادیوقرآن شدم.» او خاطرهاش را اینگونه بازگو میکند: «همانطور که شرح دادم ۲۰ سالی است که اجرای برنامههای افطار و سحر را بر عهده دارم. گاهی مثل امسال بهطور همزمان هم مجری سحر و هم افطار هستم. هیچوقت این خاطره را فراموش نمیکنم.برای اجرای برنامهسحربایدحوالی ساعت۲بیدارمیشدم.بهسمت سازمان بهراه افتادم.بهدلیل خستگی وشاید هم خوابآلودگی هنوز ذهنم یاری نمیکرد که قرار است برنامه سحر را اجرا کنم یا افطار؛ البته بیشتر فکر میکردم که برنامه افطار است. به قدری خسته بودم که فکر نمیکردم برنامه سحر باشد، دائم به این هم فکر میکردم چرا کسی با من تماس نگرفته و ... .»
مینا نیکانیک؛ رمضانی که زندانیان آزاد شدند
مینا نیکانیک یکی از تهیهکنندههای رادیویی که سالهاست تهیه برنامههای سحر و افطار را بر عهده دارد، خاطرهاش را اینگونه شرح میدهد: «ماه رمضان برکات ویژه خودش را دارد. به مناسبت ماه مبارک رمضان رادیو تهران پویشی برگزار کرده بود که برنامه سحر و افطار منتهی به آزادی دو زندانی شد. از ستاد دیه به زندان رفتند و برای این زندانیان مرخصی گرفتند، بدون این که به آنها بگویند که آزاد شدهاند و این دو زندانی سر برنامه آمدند و همانجا اعلام شد که شما آزاد شدهاید. خانوادههایشان خیلی خوشحال شدند؛ گفتوگوی تلفنی با آنها داشتیم. یکی دیگر از خاطراتی که در ذهنم ماندگار شده این است که ما بر اساس نکات قرآنی برنامه سحر و افطار را پیش میبریم و در یکی از مستندها با خیری گفتوگو کردیم که از اعتیاد رها شده و یک کمپ ترک اعتیاد رایگان برپا کرده بود؛ مخاطبان بسیاری که این مستند را شنیدند با ما تماس میگرفتند که ما حلقه وصل آنها با موسسه شدیم. بهشخصه معتقدم این اتفاقات از برکات ماه رمضان است.»
محمد نصرآبادی؛ ۱۹ رمضان پدرم پر کشید
محمد نصرآبادی اجرای «صدای نیایش» رادیو قرآن، برنامه اذانگاهی مغرب و لحظات افطار این شبکه را از حوالی ساعت ۱۷ بر عهده دارد. او درباره اجراهایش در این ماه صحبت میکند: «از سال ۱۳۷۹ در شبکههای مختلف اجرا میکنم و اولین اجرایم در رادیو جوان بود. حدود هفتهشت سال است که برنامه افطار و سحر را اجرا میکنم. در برنامهها میکوشیم تا حال دل مخاطبان خوب شود. مردم گرفتارند؛ در این ماه مهمانی خدا و روزهای پربرکت و نورانی، مردم با احوال و حال خوب خودشان حاجت میگیرند و به ما هم منعکس میکنند. افراد زیادی با ما در تماس هستند و ابراز میکنند که حال بد و شرایط خوبی نداشتند؛ از اعتیاد گرفته تا تمایل به خودکشی که همراهی با برنامه، نهصرفا برنامه ما بلکه فضایی که بین مخاطب و برنامههای رادیو در سحر و افطار رخ میدهد، باعث شده حالشان بهتر شود؛ بهقول خودشان ورق زندگیشان برگردد؛ حتما یکی از عوامل موثر، برنامه بوده اما بیشک عوامل دیگر هم تاثیرگذار است.» این مجری رادیو خاطرهای درباره یکی از اجراهای سحرگاهیاش تعریف میکند: «۱۹ رمضان پدرم به رحمت خدا رفت و بعد از مراسم باید برای اجرای برنامه سحر میآمدم. انعکاس غم و اندوه و غصه به مخاطب کار درستی نیست. رسانهایها در هر شرایطی که باشند، بدون این که عوامل اینچنینی تاثیری در اجرایشان داشته باشد، باید برنامه شان را اجرا کنند. البته کار عجیب و غریبی نکردم و پیشتر هم بزرگان این عرصه این کار را انجام دادهاند و الگوی ما شدهاند؛ حتی هنوز هم که هنوز است مردم ابراز محبت میکنند. خیلی از مخاطبان که از آنزمان هنوز شنونده برنامه هستند، هر سال پدرم را یاد میکنند و خاطره رفتگان را گرامی میدارند.»
سعید بارانی؛ دعای سحر ۲۰ دقیقه زوتر پخش شد!
سعید بارانی، یکی از مجریان و گویندههای باسابقه و توانمند رادیوست که بیش از ۲۵ سال در این حرفه سابقه کاری دارد و سالهاست که برنامههای سحر و افطار را اجرا میکند. او خاطره اش را اینگونه تعریف میکند: «در برنامههای سحر، افطار و شبهای قدر بسیار توفیق داشتم که در شبکههای مختلف معاونت صدا انجام وظیفه کنم و باعث افتخارم بوده. اولینباری که توفیق اجرای برنامه سحر را داشتم که میتوانستم در خدمت مردم عزیزم باشم، برایم خیلی جالب بود که این توفیق نصیبم شده است. برای شب اول، از روز قبل شروع کردم به جدولبندی که رأس ۲۰ دقیقه، ده دقیقه و یک دقیقه به اذان را اعلام کنم؛ پس از این که رفتم سر برنامه گفتند که ما گروه دیگری را هماهنگ کردیم اما من هم حساب و کتابهای خودم را داشتم، بهطوری که هنوز که هنوز است آن برگه را نگه داشتهام. اتفاقا همان سحرگاه حساب و کتاب درست انجام نشده بود؛ مثلا دعای سحر با ۲۰ دقیقه اختلاف پخش شد و اینگونه بود که از شبهای بعد اجرا رابه عهده خودم گذاشتند.»وی ادامه میدهد: «در برنامه افطار هم توفیق اجرا داشتم. اتفاق بزرگش این است که مردم عزیز با ما از همه زوایای عرفانی همراه هستند؛ یکی حاجت میخواهد، دیگری قرض دارد، مریض دارند و... خیلی پیش آمده که اول ماه اعلام میکنند و در وسط ماه مجدد تماس میگیرند که مشکلشان حل شده و حاجت گرفتهاند. موضوع خاصی که درگیرم میکند، همنفس بودن با مخاطب است. خاطرم جمع است که وقتی در این جمع بزرگ حاضر میشوم، قطعا حاجتروا خارج میشوم. اجرای برنامههای سحر و افطار همیشه برایم توفیق و سعادتی است.»