البته همین چند روز گذشته بود که احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس غیردولتی در نخستین رویداد ملی زبانهای خارجی با بیان اینکه بومیسازی کتابهای آموزش زبان با رعایت تقویت هویت ایرانی و اسلامی در دستورکار است، گفت: «برای رفع انحصار یک زبان خاص و کاهش تداخل فرهنگی تلاش میشود.» مسألهای که با توجه به گسترش فناوری و فراگیری ارتباط میان کشورهای جهان، چگونگی آموزش زبانهای خارجی بدون خدشهدار شدن فرهنگ کشوررا حائزاهمیت میکند.حالا سؤال اینجاست که چگونه میتوان آموزش زبان خارجی را به گونهای طراحی کرد که به هویت فرهنگی و زبان مادری آسیب نزند؟
سال۱۳۸۱بود که شورای عالی آموزشوپرورش،بهمنظور توسعه آموزش زبانهای خارجی غیراززبان انگلیسی،آموزش زبانهای آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و روسی را در دستورکار خود قرار داد. البته موسیالرضا کفاش، معاون دبیرکل شورای عالی آموزشوپرورش با بیان اینکه به وزارت آموزشوپرورش اجازه داده شد حسب نیازها و تقاضای اجتماعی جدید و با رعایت اصل تنوعبخشی به زبانهای خارجی غیر از زبان انگلیسی، نسبت به آموزش سایر زبانهای خارجی اقدام کند، گفت: «مقرر شده در مناطقی که سازوکارهای لازم بدین منظور وجود ندارد، دانشآموزان زبان مربوط را در کانون زبان ایران و سایر موسسات آموزشی بگذرانند.» حالا بگذریم از این موضوع که بسیاری از دانشآموزان درحالحاضر، به سبب ناتوانی مدارس در آموزش زبان خارجی، به آموزشگاههای زبان پناه بردند. البته علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش در کنار محتوای آموزشی در این خصوص معتقد است که باید به نیروی انسانی متعهد برای آموزش در زبان هم توجه شود. بههرحال در دنیای امروز، یادگیری زبانهای خارجی بهعنوان یکی از مهارتهای ضروری برای رشد فردی و اجتماعی شناخته میشود و ضرورت یادگیری این مهارت آن است که آسیب و اثری به فرهنگ و هویت کشور وارد نکند.
زبان؛ لازمه تفکر
تب دوزبانهشدن در بین برخی از خانوادهها و والدین برای فرزندانشان به حدی موج میزند که آنها از هر طریقی خود را به آبوآتش میزنند تا این اتفاق زودتر محقق شود. اما حالا پرسشی که پیش میآید این است که چه کاری انجام دهیم تا آموزش این زبان با تغییر فرهنگی همراه نشود؟ محمد آقاسیزاده، دکترای ادبیات فارسی در گفتوگو با جامجم و در پاسخ به این سؤال ما میگوید: «تا زبان مادری جاگیر نشود، تداخل زبان دیگری منجر به بروز اتفاقاتی میشود که یکی از آنها مسائل فرهنگی است. اما ما هیچوقت به اتفاقات ذهنی آن فکر نکردهایم، چراکه معتقدیم وقتی که یک زبان جدید یاد میگیرید، یک دنیای جدید دیگری در ذهنتان گشوده و تفکر انسان به زبان دوم هم ایجاد میشود.» وی همچنین میافزاید: «لازمه تفکر، زبان است، چراکه ما با زبان فکر میکنیم و اگر زبان مادری جاگیر نشده باشد، باعث میشود از این به بعد بدون زبان مادری که پیشینه فرهنگیمان هم هست فکر کنیم و خواهناخواه یکی در زبان فارسی و دیگری در تفکرات فرهنگیمان تاثیر میگذارد.»
ارائه زیرساختهای فرهنگی کشور به زبان دیگر
بههرحال زبان و فرهنگ به هم مرتبط و وابستهاند اما محمد آقاسیزاده ضمن بیان ارائه زیرساختهای فرهنگی خودمان به زبان دیگر، عنوان میکند: «بهتر است بحث مسائل اقلیمی، تاریخی، جغرافیایی و... کشور را آماده ارائه به غربیها و دیگران کنیم. برای نمونه اگر دانشآموزی به همراه والدین خودش به کشور دیگری سفر میکند، حداقل باید بتواند با یک گردشگر خارجی درباره فرهنگش اما به زبان انگلیسی صحبت کند. به این ترتیب دو عامل موفقیت را به دست کودکان دادهایم؛ یکی با جهان دیگری به فرهنگ خودمان میاندیشند و دیگری اینکه از فرهنگ کشورمان هم دور نمیشوند.» بنابراین به نظر میرسد که توجه به آموزش زبانهای خارجی باید به گونهای باشد که نهتنها تواناییهای زبانی دانشآموزان را تقویت کند، بلکه تقویت فرهنگ و هویت ملی آنان را هم به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، نقش معلمان و محتوای آموزشی مناسب در تقویت زبان مادری و آموزش زبانهای خارجی در کنار هم بسیار حائز اهمیت است تا دانشآموزان بتوانند هر دو را بهخوبی یاد بگیرند و درعینحال به فرهنگ و هویت خود نیز وفادار بمانند.
دانشآموزان در پی فرهنگ غربی!
در طول آموزش زبانهای خارجی، باید به دانشآموزان فرصتی داده شود تا به فرهنگهای مختلف احترام بگذارند و تفاوتهای فرهنگی را درک کنند، بدون آنکه فرهنگ خودشان تهدید شود. با وجود این نکته اما آقاسیزاده نیز بر این باور است که این اثر تفکر فرهنگی در بین دانشآموزان مشهود است و به ما دراینباره توضیح میدهد:«از یک جایی به بعد دانشآموزان بهجای گرفتن جشن ایرانی و باستانی، نمیتوانند به جشنهای غربی فکر نکنند.درحالحاضر هم دانشآموزان دوره ابتدایی برخی جشنهای غربی را خیلی بیشتر از جشنهای ایرانی همچون یلدا، سده و نوروز میشناسند. این جشنها بر عهده مدارس است، چون آنها در جشنهای غربی به همراه خانوادههایشان حضور پیدا کرده، به این دلیل که کلا بچههای ما با زبان دیگری فکر میکنند.» او ادامه میدهد:«البته این موضوع درزبان فارسی وبحث خواندن ونوشتن دانشآموزان هم تاثیر دارد.یکی ازدلایلی که سرانه مطالعه کتاب بین دانشآموزان ابتدایی در حال کم شدن است، به این جهت است که آنان ارتباط مستقیم با زبان فارسی نگرفتند.»