رمضان ماهی است که شیطانها در آن به بند کشیده می شوند و مردم به آسانی می توانند مسیر به شدت دشوار را طی کرده و همای سعادت را شکار کنند و در قیام قیامت، سربلند و روسفید محشور شوند و در این روزها که ما در ضیافت الله، در سیاهه ضیوف الرحمان و یا همان مهمانی خداوند قرار داریم و اهمیت حق الناس ها هم آنچنان بالاست که حتی اگر در جهاد فی سبیل الله به شهادت هم برسیم اما اگر ادای حق الناس نکرده باشیم، شهید محسوب نمی شویم.همانگونه که حضرت سیدالشهدا(ع) در تنگنای محاصره کثیر الاعداء در کربلا و در آستانه قیام مظلومانه قلیل الاحباء عاشورا، با صراحت تمام عذر همه کسانی که حق الناس به گردن داشته اند را خواست و شرط حضورشان در قیام را منوط به ادای حق الناس نمودند و در احادیث متعدد تأکید شده که فرد مدیون حق الناس راهی به بهشت ندارند و خداوند هم فرمود که آنچه را می بخشد، حق الله است اما بخشش حق الناس را صاحبان حق داده است.
مرحوم شهيد بهشتي هم از جمله کسانی بود که به گواه فرزندانش عده زيادی بعد از شهادتش از بازماندگان او حلاليت گرفتهاند، محمدرضا بهشتی در همين باره گفته بود: "... در زمانی چنان کوتاه در هنگام دفن يا روزها و ماههای بعد خيلی از افراد آمدند و از ما حلاليت میخواستند. پاسخ ما به همه آنها اين بود که ايشان گفتهاند اگر کسی نسبت به شخص من مسئلهای را مطرح کرده باشد، من گذشت کردهام ولی مگذاريد بار ديگر ناآگاهی ما را به عرصه برخوردهای غيرمنصفانه بکشاند"از سویی دیگر همه ما می دانیم که در فضای رسانه ای افراد فراوانی هستند که فقط می خواهند حرفی را بزنند تا به اصطلاح قدیمی ها خودشان را سبک کنند و توجهی ندارند که حرف یا سخنشان در برگیرنده چه محتوایی است، برخلاف این افراد، کسانی هستند که دلسوزانه مسائل را بیان می کنند که حرفشان هم برای جامعه و هم برای آن سازمان دارای اهمیت است اما دسته دیگر افرادی هستند که عاشق مطرح شدن در جامعه به هر شکل و عنوانی هستند، افرادی که جز سخن پراکنی هنر دیگری ندارند یعنی باید حرف بزنند تا مورد توجه افکار عموم قرار بگیرند. البته عرض کردم اگر گوینده واقعا حرفش نتیجه و فایده مثبتی برای جامعه و آن سازمان داشته باشد و این کار نیازمند شناخته شدن و یا معرفی او باشد مانعی ندارد و این اهداف عالیه انسانی و غیر از آن هدف پستی است که می گوید" ای مردم به من نگاه کنید"
دُم بجنبانیم ز استدلال و مکرتا که حیران ماند از ما زید و بکرطالب حیرانی خلقان شدیمدستِ طمع اندر الوهیت زدیمچون به بُستانی رسی زیبا و خوشبعد از آن دامان خلقان گیر و کشاگر گویندگان، نویسندگان و فعالان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی که الحمدلله از نعمت آزادی بیان در جمهوری اسلامی برخوردار هستند و بعضا بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز و بدون استناد به صحت خبر و درستی مطلب، علیه فرد و یا سازمانی می نویسند حداقل برای چند دقیقه به این واقعیت بیندیشند که در قبال حرف ها یا اخبار نادرستی که علیه فرد یا سازمان منتشر کردند مسئول هستند شاید به این اقدامات کمتر دست بزنند.این مقدمه بخاطر درک هر چه بیشتر حق الناس طولانی شد تا تأکید کنم که این حق الناس ها گاهی به فرد یا افراد و گاهی هم به تشکلات، گروهها، سازمانها و حتی قومیتها و جناحها و طیفها مربوط می شوند.رسانه ملی در دو سه سال اخیر، به استثناء انتقادهای سازنده، مظلومانه و بسیار ناجوانمردانه هدف قرار گرفته و در حالیکه به واسطه زحمات بی کران برنامه سازان، گزارشگران، مجریان و ... و ساخت تولیدات فاخر و انجام روایت های تعیین کننده و هدایت افکار عمومی در حوادث واقعه در مبهم ترین القائات و گسترده ترین تحقیرها و تخریب ها، مستحق تشویق و تقدیر بوده، غیرمنصفانه و یا معاندانه تخطئه شده و می شود و با سیبل کردن نام افراد و یا طیف ها و گروههای خاص، انتقام وفاداری به نظام و آرمانهای شهدا را از رسانه ملی گرفته و با تحلیلهای غلط و یک طرفه به تشویش افکار عمومی پرداخته و تنهایی رسانه ملی را در محاصره ابررسانه های بیگانه و معاند، مضاعف می کنند.
سخنم با نفوذی ها و شیتیل بگیرها و مأمورها و معاندین و از این قماش نیست، بلکه مخاطب من، قلم بدستان احساساتی و هیجانی هستند که بدون تحقیق، بدون اطلاع و بدون کمترین اهتمام فکری، با واژه بازی ها و جمله سازی های محرک، چوب حراج به رسانه ملی زده و بدبینی ها و ناامیدی ها را فراگیر می کنند، کافی است برای صحت این ادعا در کنار تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا علیه سازمان صدا و سیما و تحریم 3 باره دکتر جبلی رئیس رسانه ملی در یک فرایند 4 ماهه، به سیاهه اتهامات به رسانه ملی و دهها اتهام دیگر به مدیران ارشد این سازمان توجه و تعمق شود۱-رسانه روایتهای یکسویه۲-رسانه بی سریال۳-رسانه مصادره شده توسط طیف خاص۴-رسانه بی مخاطب۵-رسانه خبررسان دست دوم و با واسطه۶-رسانه فاقد صدای مردم۷-رسانه توجیه گر۸-رسانه بی مناظره۹-رسانه برنامه های غیرچالشی۱۰-رسانه فاقد نوآوری۱۱-رسانه بدون سرگرمی۱۲-رسانه غیرملی و میلی۱۳-رسانه ضدمنافع ملی۱۴-رسانه ضدمصالح ملی۱۵-رسانه کهنه اندیش و کهنه گرا۱۶-رسانه پرهزینه ی بی بهره۱۷-رسانه اسطوره ستیز۱۸-رسانه سلبریتی ستیز۱۹-رسانه جوان گریز و زن ستیز۲۰-رسانه تنگ نظر و انحصارگرا۲۱-رسانه جهان ستیز۲۲-رسانه پوپولیستی و عوام گرا۲۳-رسانه بدون بحث های کارشناسی۲۴-رسانه غم انگیز و شادی گریز۲۵-رسانه تحت تسخیر مداحان۲۶-رسانه چاپلوس و بله قربان گو۲۷-رسانه سیاسی کار۲۸-رسانه اختلاف انداز۲۹-رسانه فاقد جاذبه های بصری۳۰-رسانه بدون مرجعیت رسانه ای۳۱-و…همه این اتهامات در حالی پمپاژ می شود که رسانه ملی دقیقا در طرف مقابل این تهمت ها ایستاده است هر چند شاید انتقاداتی به بخش هایی از آن وارد باشد.
رسانه پرسریال را به رسانه بی سریال تعبیر کردن، رسانه رکورددار مناظره ها را بخصوص در ایام انتخابات، رسانه بی مناظره دانستن، رسانه روایتگر صادق را روایت یکسویه خطاب کردن، رسانه جوان گرا را جوان گریز خواندن ، رسانه کارشناسی محور را رسانه فاقد کارشناس معرفی کردن، رسانه جهان پرداز را جهان ستیز گفتن و دهها عنوان متناقض، نشانه های بارز مظلومیت رسانه ملی است که علیرغم برخورداری از مخاطب ،بی مخاطب اطلاق می شود و رسانه ملی کم هزینه در مواجهه با ابررسانه های پرهزینه بیگانگان و معاندان، شبیه مقره یک از هزاران شده و بلدکردن هزینه های آن، بسیار حیرت انگیز است.از این رو ماه رمضان فرصت استثنایی و طلایی برای بازگشت خالصانه غیرمغرض ها، ساده دلها، جوگیرها، فریب خورده ها، سطحی نگرها، غیرحرفه ای ها و برگشت پذیرها، مرددها و دهها عنوان کسانی که فارغ از نقدهای سازنده و مفید، دغدغه تصحیح امور رسانه ملی ذهنشان را اشغال کرده بوده اما ورود بد داشته اند و مصداق بارز آنانی می شوند که زاویه و ابزار نگاهشان غلط استپیش چشمت داشتی شیشه کبودزان سبب عالم کبودت می نمودحلالیت طلبی از رسانه ملی، یک عذرخواهی ساده و بی مقدمه و بی مؤخره نیست، بلکه محصول پردازش عملکردهای قلم و زبان کسانی است که از سادگی و غفلت و هیجانات غیرحرفه ای در زمین حریف بازی کرده و جدول دشمن را حل می کنند.
من در نگاه عمیق به مطالبی که در فضای مجازی نشر می دهند، متوجه شدم که در بستر دریافتها، عده ای تعمدا منتقدان نظام را در فضاهای احساسی برده و از میان قلم پردازان، با طرح فریب موسوم به شکار شاهین که طی آن یک شاهین دست آموز را به میان شاهین های آزاد کشانده و مقدمه همراه شدن با آنها را فراهم کرده و با لطائف الحیل آنها را به دامگه حادثه کشانده و تورشان می کنند اینجا هم یک عده قلم به مزدان دست آموز مانند منافقین و تجزیه طلبان و سلطنت طلبان، مجریان همان طرح فریب، برای جذب مرموزانه اصحاب قلم و بیان هستند.یادمان باشد که مهمتر از گلریزان و آزاد کردن زندانیان مالی و غیره، آزاد کردن خویش از چنبره دامهای گسترده و بازگشت به رسالت الهی قلم است که حق گویی و حق پویی و حق خواهی، رئوس آنها را تشکیل می دهند.حلالیت طلبی با غرور منافات دارد و راه آن تواضع ورزیدن و عزت نفس است و مبادا روزی فرا رسد که برادر مسلمانی، حتی توفیق عذرخواهی و پرداخت بدهی های حیثیتی و غیره از صاحبان حق را نداشته و در حالی از این دنیا کوچ کنند که بار سنگین حق الناس بر گرده آنها سنگینی کند و می توان چنین حلالیت خواهی ها و رضایت طلبی ها را عملیات نجات از سیطره سنگین و نفس گیر و طافت فرسای حق الناس هایی تلقی کرد که فقط و فقط در دنیا باید به این موفقیت ها دست یافت.در پایان امیدوارم که فریب خوردگان عرصه های رسانه ای در این ماه شریف به خود آمده و با اندک تلاشی ضمن حلالیت طلبی از رسانه ملی و مقاماتش، عاقبت بخیری خود را تضمین کرده و بدون کمترین حق الناس، از ضیافت الهی بازگشته و پس از طول عمری با عزت، به دیدار خدا بشتابند.
منبع: فارس