بیشتر از سه دهه است که این ماه برای مسئولان تلویزیون ما، مهمتر شده است. تلویزیون در ماه رمضان به جایگاه سنتی مرجعبودنش برمیگردد چون تقریبا تنها رسانهای است که حالوهوای اذان مغرب از نظر محلی و زمانی را دارد و مرجع موعد افطار بهشمار میرود؛ ضمن اینکه خیلیها خودشان را موقع افطار به خانه میرسانند و در حقیقت سفره افطار، قرار از قبل اعلام نشده خیلی از خانوادهها برای دور هم جمع شدن است. در واقع تلویزیون در این ماه، مهمان سفرههای افطار است و معمولا سویی از سفره که سمت دستگاه تلویزیون قرار دارد خالیست و انگار این دستگاه، یکی از حاضران پای سفره محسوب میشود. این جمع شدن الزاما برای تلویزیون دیدن و سریال دیدن نیست اما چون تلویزیون دراین ماه جایگاه اعلام زمان اذان را پیدا کرده، طبیعتا روشن است و دیدنش هم علیالسویه.
تحول در برنامهسازی افطار
این، یک فرصت طلایی و غیرقابلتکرار برای تلویزیون است. وضع تلویزیون و چیزی که روانه آنتن میکند بیشتر شبیه سوپی است که به حلق بچه میریزند. حالا اگر والدینش در آن ویتامینی ریختند، سوپ مقویتر میشود. موعد افطار برعکس زمان سحر که عموما در سکوت و خوابآلودگی و شتاب برای خوردن سحری و شمردن دقایق باقیمانده تا اذان صبح سپری میشود، زمانی پرهیاهو برای چیدن سفره افطار است و برنامههای متنوع این جعبه جادویی هم میتواند مخاطب را از حال و هوای گرسنگی و تشنگی دقایق پایانی روزه برهاند.
از «ماه عسل» تا «زندگی پس از زندگی»
تا مدتها حالوهوای زمان افطار در قرق برنامه «ماه عسل» و کپیهای آن بود؛ برنامهایی که با اجرای خاص احسان علیخانی، دقایق پایانی روزهداری را در ساعات طولانی آن که با تابستان تقارن داشت، مملو از اشک و آه میکرد.علیخانی با مکتب ماه عسل فضای پیش از افطار را اشکآلود کرده بود. مدتی بعد هم عباس موزون با «زندگی پس اززندگی» ملت را به ماورا و مرگ برد که این برنامه هم با وجود اینکه همچنان پخش میشود اما به قول حافظ «هوا گرفت زمانی، ولی به خاک نشست» از روزهای اوج خود کمی فاصله گرفته است.
بازتعریف ارتباط با قرآن
حال سبک دیگری روانه آنتن شبکه سه شده است؛ برنامه «محفل» که در رمضان ۱۴۰۳ به سومین فصل خود رسیده و حال و هوای قبل از افطار را دگرگون میکند. این برنامه از چند منظر قابل تامل و بررسی است. طبعا یکی از مناظر مهم آن تکیه اساسی بر قرآن بهشمار میرود. پیش از این اوج توجه به قرآن در تلویزیون در قالب برنامههای رکورددار «درسهایی از قرآن» حجتالاسلام قرائتی و قرائت آیهای از قرآن پیش از خبرهای اصلی شبکه یک بود. البته که شبکه قرآن و معارف سیما و شبکه قرآن نیز نگاهی تخصصی به قرآن داشته و دارند. آنچه محفل را متمایز میکند، نگاه متنوع به مسائل قرآنی ورای قرائت یا حفظ صرف است و پرداخت نگاه عامهپسندانه و همهفهم محسوب میشود. در واقع محفل، ابعاد مختلف کتاب خدا را با ترکیبات مختلف پیش چشم مخاطب میگذارد و ما شاهد تأثیر ملموس قرآن و پیامهای آن هستیم.
نمایشی چندوجهی و میزبانی جهانی
این برنامه میکوشد با عبور از پوسته و ظاهر قرآن که آن هم صدالبته جذاب است، چند وجهی بودن آن را نشان بدهد. محفل در فرم نیز چیدمان رنگارنگ و دکور قابلتوجهی دارد؛ ضمن اینکه این دکور در خدمت شعار و شعائر کار است. چنانچه در بکگراند برنامه امسال، نمایی از مسجد صخره بیتالمقدس قرار داده شده است تا اهمیت مقاومت و جایگاه فلسطین بیش از پیش نمود داشته باشد. انتخاب داوران یا بهتر بگوییم میزبانانی از کشورهای مختلف که هرکدام تیپ و شخصیت خاص خودشان را دارند هم باید از منظرگاههای مهم محفل دانست. چهار داور از پنج داور (قاسمیان، ابوالقاسمی، شاکرنژاد و الحلو) پای ثابت این سه فصل بودهاند. هرکدام از آنها این فرصت را داشتهاند تا در قامت تازه تبدیل به سلبریتی قرآنی محبوبی برای مردم شوند. از قرائتهای پراحساس شاکرنژاد تا بهوجد آمدنهای معصومانه الحلو و از نکتهگوییهای قاسمیان تا بزرگی و پیشکسوتی ابوالقاسمی، جملگی ترکیبی چندوجهی به این میزبانان دادهاند. اجرای رسالت بوذری نیز درست و به اندازه است و انگار جای خود را بهخوبی شناخته و بر آن تسلط دارد. او نه میخواهد خود را رقیبی برای نجمالدین شریعتی در برنامه «معلی» بسازد و نه میخواهد مانند احسان علیخانی در «عصر جدید» خودنمایی کند.
تداوم خلاقیت و ارتباط مدرن در رسانههای جدید
محفل درحالیکه میتواند به تکرار یا اُفت ریتم بیفتد ولی تاکنون این اتفاق نیفتاده و اینها همه از برکت قرآن محسوب میشود. سازندگان برنامه محفل، رویکردی مدرن و بهروزی نیز دارند و این را میتوان از توجه ویژه به فضای مجازی دید. آنها هم سایتی تخصصی برای محفل راه انداختهاند و هم بهصورت حرفهای در اینستاگرام و سکوهای دیگر، قطعات مختلف برنامه را با شتاب منتشر میکنند. فاصله بین آنچه این برنامه روی آنتن میبرد تا آنچه در فضای مجازی میبینیم چندان زیاد نیست. البته پیشتولید و ضبطیبودن بخشهای عمده آن نیز فرصت مقتضی و کافی میدهد تا سازندگان، استراتژی خود را بهخوبی سامان بدهند. محفل منظرگاه دیگری هم دارد و آن استفاده درست از ماجرای استمرار در رسانه است. برنامه محفل با پایان رمضان، خاموش نمیشود. ما در مقاطع مختلف و اعیاد و مراسم گوناگون شاهد ساخته شدن این برنامه در قالب تک یا چندقسمت یا حضور داوران آن در محافل متنوع دیگر هستیم. سازندگان هوشمندانه، نام و نشان محفل را در تمام کل سال در ذهن مخاطب روشن نگه میدارند. همزمان با پخش محفل از شبکههای مختلف، برنامههای گوناگونی پخش میشود. از بازپخش ۴K سریال امام علی از شبکه یک تا ویژه برنامههای زنده از مشهد، قم و کربلا که شاید مخاطب را گیج کند و باید برای آن چارهاندیشی کرد.
ضرورت حفظ اصالت در برنامهسازی
آنچه باید مورد مداقه و آسیبشناسی قرار گیرد کپیکاری فراوان و چشمگیر از برنامه محفل است که دامنگیر برنامههای دیگر شده و باید مراقب بود سرنوشت این برنامه مانند ماه عسل و... نشود. این روزها وقتی شبکههای تلویزیونی را عوض میکنید برنامههایی را میبینید که از نظر فرم شباهت زیادی به محفل دارند و از قضا کم هم نیستند. ترکیبی از چهار داور یا میزبان، یک مجری و انبوهی از تماشاگران و مهمانی که پیش روی آنها باید خود را معرفی کند و هنرش را به نمایش بگذارد. این وضع از برنامه دفاع مقدسی «جبهه» شبکه یک تا برنامه طنز «خوشنمک» شبکه نسیم قابل رصد و بررسی است. این همگنشدن و کپیکاری از نسخهای که مورد توجه است به خود نسخه اصلی هم خدشه وارد میکند. از این منظر نیز مسئولان تلویزیون با پایان رمضان باید فکری به حال این وضع بکنند. نهایتا اینکه محفل بیشک پرمخاطبترین و تأثیرگذارترین برنامه تلویزیونی رمضان است و در روزگار افت سریالهای ساخته شده برای این ماه توانسته مخاطب را پای گیرندهها نگه دارد. محفل بار دیگر علاوه بر نمایش ظرفیتهای بیبدیل قرآن، نشان داده نگاه فرامرزی به ساخت برنامه و داشتن اتاق فکر چه اهمیت زیادی دارد.