بارها آرزو کرده ام کاش هستی نهاد های حیاتی و نیز نوپا که آلوده به ساختار بیمار پیرامونی نیستند مثل سینمای انیمیشن ایران، چون فعالیتهای نوپا، اعم از دانش هسته ای و صنعت موشکی و... تحت رهبری مستقیم امام خامنه ای، راهی متفاوت از مسیر سینمای ایران بپیماید. دانشهایی که نام بردم و در دوران جمهوری اسلامی در ایران توسعه پیدا کرده اند، رشدی متفاوت و جهادی داشته اند. علت های این واقعیت مجموعه ای بهم پیوسته است. کار با انگیزه خشنودی خدا و گریز از سرهم بندی، رهایی از فضای بروکراسی فشل و بی ایمان به تلاش و وجود عقلانیت و منطق درست کار، نظام درست کار و مناسبات مبتنی بر صدق و امید، باور و جدیت در اهداف، انگیزگی و عزم عالی و نظام و سازمان با کنترل و مراقبت ثمربخشی و بهرهوری و مقابله با هر ناکارآمدی در زمان ظهورش و تشویق به موقع و.... بدون این جدیت و استقامت و مناسبات ما دانش هسته ای و موشکی و واکسن کرونا و... نمی داشتیم.
سینمای ایران غرق بحران ساختار دولتی و بخش خصوصی در مدیریت است. عدم سلامت و عقلانیت و آرمندی هزاران نیروی متخصص ارزشمند را سست و نومید کرده است. در آن هر سنخیت ایدئولوژیک و اخلاقی و جهادی و انقلابی و آرمانی و هر هدفمندی به حداقل رسیده است و روحیه پیرامونی و ستایش ارباب غرب و شیفتگی به آمریکا آن را تا مغز استخوان فاسد کرده است.
انیمیشن ایران یکسر از این امراض ساختاری رهاست. نیرویی است که جدا از محیط سینمای ایران تولد یافته است و دارای متانت و جدیت است و می تواند به یک نهادکاری و تلاشگر متکی به عقلانیت و انضباط و اخلاق کاری و دارای هدفمندی و کارآمدی بدل گردد و پایگاهی برای تولد سینمای انیمیشن دارای بازار جهانگیر و اسلامی و وفادار به وطن و زاده شده در زهدان جمهوری اسلامی و رها از بحران ساختاری و ایدئولوژیک سینمای ایران و آزاد از هژمونی غرب، باشد. می تواند صاحب یک اقتصاد و سازمان تولید سالم، با ساختار رقابتی بخش خصوصی قوی و تلاش برای پیشگامی جهانی و نظارت عاقلانه حکمرانی معقول شود. چرا؟
نخست آن که اقتصاد آن با اقتصاد رانتخوار و بیمار سینمای ایران یک آبشخور ندارد و نیز رها از خودباختگی است. نیازی نمی بیند که طبق میل غرب با چنگزدن به چهره اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و تحقر مردم خود جایزه برای آثار بی ارزش بگیرد و آلوده سیاست بازی - فعلا - نیست.
☆☆☆☆
ببینیم تمایرات رندگی و امکان رشد راه حل انیمیسن چیست؟
۱_جدایی سازمان مدرن انیمیشن از ساختار بیمار پیرامونی و قجری و پهلوی و سینمای دولتی و ضمناً غربگرا.
انمیشن هنوز آلوده نیست. سینمای ایران آلوده به ابتذال و فساد دوران پهلوی و هالیوود و روح ضد ملی هستی رضا شاهی است که متاسفانه همچون سینمای ملی از آن نام برده می شود و در برهه ای باستانگرایی ارتجاعی برآن غلبه یافت تا جایگزین هویت اصیل اسلامی ملت باشد.
انیمیشن از چنین تجربه های یاوه بهمثابه یک هویت و پیشینه، جدا و دور است. انیمیشن همچون سینمای ملی ایران می تواند متکی به فرهنگ غنی ایرانی ، تجربه های تاریخی ملتی رشید، دریای بیکران کنش دینی و الهی ملت با روایات کبیر مقاومت، از حیات معصومان تا اولیای خدا و اسطوره های جذاب ایرانی و ادبیات غنی ایران و زندگی پر افتخار در انقلاب اسلامی و انواع مقاومت های بزرگ نظامی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و علمی باشد. میتواند راوی داستان تکنولوری بومی و مقاومت برابر منع غرب در موشک سازی باشد . میتواند راوی تجاوز غرب در سوریه ودرعراق و افغانستان و مقاومت برابر تاسیس اسلام آمریکایی وحشی مثل داعش باشد .می تواند و جلوه های کار و تلاش و داستانهای ورزش ودقهرمانی و تلاش هسته ای و موشکی و درگیری با شیاطین و خرابکاری صهیونیست ها و.....را زنده نمایی و پویاونمایی کند . حتی فیلم های رئالییتی با هوش مصنوعی بسازد .........
ووهرگز آویزان مطامع پلید آمریکا نشود و گرفتار و تابع جشنواره ها نگردد و خو در جهان یک برنده ی بی نباز له اسکار باشد .
۱انیمیشن به جای آن که سینمایی تحت رهبری غرب علیه واقعیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و ایدئولوژیک و خلافیت های هنری و علمی و تکنولوژیک ملی باشد ، می تواند بازتاب یک تلاش تاریخی در این فضای متشخص ایرانی با همه چالش هایش باشد و مبارزه تاریخی علیه نقص و فساد و کمبودها و پیروزی ها در قلمرو ایمان و صنعت و سیاست و دفاع و رسانه و ادبیات وعلم و....را روایت کند . انیمیشن می تواند راوی نو سازی ایران و انسان ایرانی و نه مدرن سازی برده وار گردد .ایران نمایشگاه عظیم مردم شناسی است و همزمان زندگی ایلی و کشاورزی و صنعتی و پسا صنعتی در آن جاری است ، ایران همزمان جایی برای گردشگری چهار فصل در یک زمان و انواع آداب سنتی و آئین ها ست . این اقوام سرشار از زندگی و داستان هستند و انیمیشن توان آن را دارد که همه این جهان قصه و جهان حسی و عاطفی را به روایت تصویری جذاب بدل سازد . و می تواند برکنار از وسوسه آمریکا خود هژمونی جهانی کسب کند .انمیشن می تواند داستانگوی الهی سازی ایران و کشورهای اسلامی و جهان به جای مدرن سازی پیرامونی شود و.... واین از دست سینما بر نمی آید و برای ممانعت از آن از دست آمریکا هم کاری ساخته نیست .
آیا ابن تفوق بر وسوسه آمریکایی ابدی است؟مطمئن باشید خیر .غرب و کارگزارانش در ایران برنامه کاملی برای استعداد یابی و نفوذ و فاسد کردن آن دارند . چون انیمیشن فاقد ساختار پیرامونی چونسینمای ایران است ، در نتبجه با نفوذ و اغوای ثروت و جایزه و شهرت ، می تواند انیمیشن و انیماتور ایران را فاسد کند . و راه ممانعت از دشمن ، موعظه نیست ساختار اداری عقلانی ، موفقبت فروش چهانی و شبکه ارتباطی کارامد برای دیده شدن در کشورها و تولید آثار پیشرفته و حتی جذاب تر از ژاپن و کره و هالیوود است .اینجاست که آن ایمان و خود باوری و سعی جهادی و ساختار سالم نظام کار و بخش خصوصی کارامد و سالم و کنترل و مراقبت حکومت در حرکت مداوم و رفع موانع نقش مهم و اصلی خواهد داشت .
☆☆☆☆☆
سینمای انیمیشن ، نیروی عظیم فائق آمدن به سلیبریتی ها و نیز گرایش های شالوده شکنانه اخلاقی و دینی را نهفته دارد و مانع عظیم برای روایت داستان های انبیا و نشان دادن چهره و پیکر و حضور آنان را حذف می کند .آزادی عمل برای روایت باور پذیر و داستان های رندگی و ببان عواطف در آن قابل مقایسه با محدودیت های شرعی بازیگر زنده نیست . داستان های عظیم تاریخی و ژانر مابعدالطبیعی و جهان بررخی و عوالم غیب و اجنه و شیاطین وبهشت و دورخ و دایتانهای تکان دهنده درآن براحتی قابل اجراست .داستانهای علمی تخیلی جذاب در آن قابلیت تحقق برای ما دارد و دفاع مقدس و حضور دشمنان اسلام در آسیای غربی وونمایش چهره صهیونیسم و داستان های حضور آمریکا در عراق و افغانستان و سوریه و روایت فجایع غرب در جهان در این سبنما تحقق پذیر است . بدین سان اگر بوروکراسی دولتی و مدیربت نو لیبرال آن را فاسد نکند و سرپرستی صالح چون نظارت رهبری و نهاد رهبری بر فعالیتش ، وجود داشته باشد انیمیشن ایرانی و با کاربرد هوش مصنوعی و استودیوی پیشرفته مجازی و ابتکارات و خلاقیت هوش ایرانی روایت گر جذاب ترین داستانهای اخلاقی علیه انیمیشن ضد اخلاقی غرب بوده و مشتریان جهانی خواهد داشت .