«جام‌جم» بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص اهمیت مسأله اعتماد در مذاکره و توافق با آمریکا را تبیین می‌کند

اعتماد سوزی؛ دلیل بی اعتباری آمریکا

در روابط بین‌الملل، مذاکره ابزاری کلیدی برای حل بسیاری از منازعات است؛ هر چند مذاکره همیشه بهترین راه نیست و گاهی خودیاری یا بیشینه‌سازی قدرت می‌تواند منافع ملی را تامین کند اما گفت‌وگو و بده بستان شاید سهل‌ترین راه باشد. با این حال این مسیر نیز با چالش‌های بزرگی مواجه است و همیشه مسیری هموار برای آن وجود ندارد.
در روابط بین‌الملل، مذاکره ابزاری کلیدی برای حل بسیاری از منازعات است؛ هر چند مذاکره همیشه بهترین راه نیست و گاهی خودیاری یا بیشینه‌سازی قدرت می‌تواند منافع ملی را تامین کند اما گفت‌وگو و بده بستان شاید سهل‌ترین راه باشد. با این حال این مسیر نیز با چالش‌های بزرگی مواجه است و همیشه مسیری هموار برای آن وجود ندارد.
کد خبر: ۱۴۹۷۰۴۵
نویسنده عبدالرضا هادی‌زاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
 
یکی از این چالش‌های اساسی زیر سوال رفتن کارآمدی مذاکره بدون اعتماد به پایبندی طرف مقابل به تعهدات است. برخی بر این باورند که مذاکره، حتی بین دشمنان، بدون نیاز به اعتماد امکان‌پذیر است و اساسا مذاکرات برای غلبه بر این بی‌اعتمادی شکل می‌گیرد‌. اما از نگاه نظریه بازی‌ها، این دیدگاه ناقص به نظر می‌رسد، چرا که اگر یک بازیگر بداند طرف مقابل به تعهدات خود عمل نخواهد کرد، انگیزه‌ای برای ورود به مذاکره و پس از آن توافق نخواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب، با نگاهی واقع‌گرایانه، تأکید دارند که بدون اطمینان از اجرای توافق، مذاکره اتلاف وقت و فریب افکار عمومی است. در این گزارش، با استفاده از مفاهیم نظریه بازی‌ها، به این مسأله پرداخته می‌شود که چرا مذاکره بدون تضمین اجرایی، به یک «بازی بی‌نتیجه» تبدیل می‌شود.
   
معمای دو زندانی و بی‌اعتمادی در مذاکره
بر اساس نظریه بازی‌ها، هر بازیگر سیاست‌هایی انتخاب می‌کند که سود او را حداکثر می‌کند. در دیپلماسی هم کشورها به دنبال بیشترین منفعت با کمترین هزینه هستند. یکی از مهم‌ترین مدل‌های نظریه بازی‌ها، معمای دو زندانی‌ (Prisoner’s Dilemma) ‌است که رفتار دولت‌ها در مذاکرات را به‌خوبی توضیح می‌دهد. در این مدل دو زندانی متهم به یک جرم مشترک‌، جداگانه مورد بازجویی قرار می‌گیرند. اگر هر دو سکوت کنند، مجازات سبک‌تری می‌گیرند. اما اگر یکی خیانت کند و دیگری سکوت کند، خائن آزاد شده و دیگری به حداکثر مجازات محکوم می‌شود. اگر هر دو خیانت کنند، هر دو مجازات می‌شوند. از آنجا که هر زندانی احتمال خیانت طرف مقابل را می‌دهد، انگیزه‌ بالایی برای خیانت دارد. بنابراین در غیاب تضمین‌های اجرایی، احتمال همکاری کاهش می‌یابد.
طبق این مدل در مذاکرات دیپلماتیک، اگر یکی از طرفین سابقه‌ نقض تعهدات داشته باشد، طرف مقابل انگیزه‌ای برای پایبندی به توافق و حتی ورود به مذاکره نخواهد داشت. در نتیجه این رابطه سیاسی به سمت عدم توافق پیش می‌رود. به عنوان مثال ایران در توافق هسته‌ای ۱۳۹۴، به تعهدات خود پایبند ماند اما آمریکا سال ۱۳۹۷ به‌راحتی از توافق خارج شد. این تجربه باعث شد که در مذاکرات بعدی، ایران با احتیاط بیشتری عمل کند، چرا که بر اساس مدل معمای دو زندانی، وقتی یک طرف سابقه‌ خیانت دارد، طرف دیگر نیز دلیلی برای همکاری نخواهد داشت.
   
بازی تکرارشونده و اهمیت هزینه‌ خیانت
در نظریه بازی‌ها، بازی‌های تکرارشونده (Repeated Games) مدلی است که نشان می‌دهد چگونه تجربه‌های گذشته بر رفتار آینده تأثیر می‌گذارد. اگر یک بازیکن بارها سابقه تقلب داشته باشد اعتماد را از بین خواهد برد. اگر یک کشور مانند آمریکا بارها تعهداتش را نقض کند و هزینه‌ای برای خیانت پرداخت نکند، طرف مقابل دیگر تمایلی به مذاکره نخواهد داشت، زیرا تجربه‌ تاریخی نشان می‌دهد توافق‌های جدید نیز قابل اتکا نیستند.شاید بتوان به خوبی ریشه این بی‌اعتمادی امروز ایران را در نقض عهدهای مکرر آمریکا جست. آمریکایی‌ها از ماجرای ملی شدن صنعت نفت تا توافق الجزایر، توافق برجام و حتی توافق تبادل جاسوسان این کشور با پول‌های بلوکه شده ایران در کره جنوبی هر بار با سکانداران متفاوت کاخ سفید به بدعهدی مبادرت کردند و طبق رویکرد نظری بازی‌های تکرارشونده روند اعتمادسازی را به طور کامل مخدوش و نابود کرده‌اند. 
  ‌
بازی شکارچی؛ اهمیت ضمانت اجرایی در مذاکرات
یکی دیگر از مدل‌های نظریه بازی‌ها، «بازی شکار آهو» (Stag Hunt)یا همان شکارچی است که توضیح می‌دهد چرا مذاکره بدون تضمین اجرایی شکست می‌خورد. طبق این بازی دو شکارچی می‌توانند با همکاری یکدیگر یک آهو شکار کنند (سود بالا) یا هر کدام جداگانه یک خرگوش کوچک شکار کنند (سود کم). اما اگر یکی از شکارچیان به جای همکاری، دنبال خرگوش برود و با شلیک نابه‌جا سوژه‌های شکار را فراری دهد همه بدون آهو و بدون خرگوش می‌مانند.بنابراین اگر یکی از طرفین احتمال دهد که طرف مقابل همکاری نخواهد کرد، او نیز مسیر کم‌ریسک‌تر یعنی عدم همکاری را انتخاب می‌کند. اگر کشوری بداند طرف مقابل تعهدات خود را اجرا نخواهد کرد، مسیر کم‌ریسک‌تر برای او، عدم همکاری و مذاکره‌نکردن خواهد بود. در این حالت، تنها راه برای تشویق به همکاری، ایجاد ضمانت‌های اجرایی و هزینه‌بر کردن خیانت است؛ اتفاقی که در برجام صورت نگرفت و اکنون ایران را به این نتیجه رسانده است که هیچ توافق بدون ضمانتی را امضا نخواهد کرد.بر اساس تحلیل نظریه بازی‌ها، مذاکره بدون اطمینان از اجرای تعهدات، به دلایل کلیدی شکست می‌خورد. بر اساس مدل معمای دو زندانی، اگر یک طرف احتمال خیانت بدهد، به سمت توافق غیرشرافتمندانه حرکت نخواهد کرد. بر اساس بازی تکرارشونده، کشورهایی که بارها نقض تعهد کرده‌اند، دیگر قابل اعتماد نخواهند بود. بر اساس بازی شکارچی، اگر ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد، طرفین مسیر کم‌ریسک‌تر یعنی عدم همکاری و عدم توافق را انتخاب خواهند کرد.
پس، دیدگاه رهبر انقلاب که مذاکره بدون تضمین اجرایی را بیهوده می‌داند و مذاکره در شرایط کنونی را غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه معرفی می کنند نه یک موضع ایدئولوژیک، بلکه تحلیلی بر اساس اصول علمی و تجربه‌ تاریخی است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها