از عملیات طوفان الاقصی حدود ۱۸ ماه میگذرد و در این مدت تحولات بسیاری را حتی در سطح جهان شاهد بودهایم. برای نمونه در غرب نیز خروش بیسابقهای درخصوص حمایت از فلسطین اتفاق افتاد. بازخوانی شما از این مسائل چیست؟
طوفان الاقصی یک مرحله تاریخی و راهبردی بوده، چون همهچیز بعد از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی تغییر کرد. باید توجه داشت که تا پیش از هفتم اکتبر کسی جرات نمیکرد علیه اسرائیل صحبت کند اما امروز نهفقط فلسطینیها، عربها و مسلمانان بلکه شاهد تغییر روایت جهان در اینخصوص هستیم. به عبارت دیگر، چهره قبیح رژیم کودککش صهیونیستی برای همه آشکار شده است. این تغییرات منجر شد که حتی در هابهای صهیونیسم نیز دانشجویان برای حمایت ازحماس و مقاومت به میدان بیایند. بنابراین مردم جهان دریافتند این رژیم منفور واقعا حکم یک بار اخلاقی را برای جهان دارد.درواقع، متوجه شدندکه شعارهای این رژیم درخصوص دموکراسی و حقوقبشر دروغ است. این مساله تحول خیلی مهمی است که به برکت خون کودکان معصوم ایجاد شده است.
در بعد دیپلماسی و سیاسی نیز شاهد تغییراتی بودهایم.
بله، مسأله دوم پیروزی دیپلماسی و سیاسی مقاومت علیه اسرائیل است.امروز شاهد انزوای دیپلماسی اسرائیلیها هستیم. شخصیتهای سیاسی اسرائیلی نمیتوانند این روزها حتی به فرانسه بروند. برای نمونه، وزیر خزانهداری اسرائیل چند ماه پیش قرار بود به فرانسه برود اما مردم در فرودگاه تجمع کردند و به او اجازه ورود ندادند. این در حالی است که اسرائیل به عنوان یک پروژه غربی برای استعمار نو تأسیس شد اما امروز به هیچ عنوان نمیتواند منافع غربیها را حفظ کند. به عبارت دیگر، این روزها نتانیاهو علیه منافع غربیها شده است و غربیها نتوانستند افکار عمومی خود را به نفع اسرائیلیها تغییر دهند. به همین دلیل، جوانان غربی با این پرسش مواجهاند که اسرائیل چیست؟ چون این رژیم مرتکب جرایم جنگی و جنایت علیه حقوق بشر میشود و جوانان غربی میپرسند چرا باید از این رژیم حمایت کرد. مسأله دیگر اینکه این روزها سربازان رژیم صهیونیستی نمیتوانند آزادانه هرجا خواستند بروند، چون در آفریقایجنوبی علیه آنها رای داده شده است و در دادگاههای بینالمللی رهبران اسرائیل را به عنوان مجرمان جنگی و جنایتکار اعلام کردهاند. این درحالی است که مردم آفریقایجنوبی مسلمان و عرب نیستند اما با این حال، توفیق خدا با آنهاست.
در اینخصوص میتوان گفت آنها وجه مشترکی با فلسطینیان دارند. برای نمونه، هر دو طعم آپارتاید را چشیدهاند.
این درست است اما در برزیل نیز شرایط به همین شکل است. حدود یک ماه پیش، یک سرباز مجرم رژیم صهیونیستی که با پیکر شهدای غزه عکس گرفته و در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود، دستگیر شد و به او گفتند که جنایتکار جنگی است. این اتفاقات انزوای دیپلماسی و سیاسی اسرائیل را نشان میدهد.
بعد از هفتم اکتبر از لحاظ میدانی نیز شاهد تغییراتی بودهایم.
در اینخصوص مسائل مختلفی مطرح میشد. مثلا میگفتند اسرائیل قابل تسخیر نیست ولی ما در میدان هفتم اکتبر شاهد بودیم که رژیم چگونه به طور مفتضحی توسط مجاهدین ما غافلگیر شد.به عبارت دیگر، در مدت حداکثر چهار ساعت، مجاهدین ما موفق شدند که لشکر خیلی بزرگ ارتش رژیم را تخریب کنند. به همین علت، امروز لشکری بهنام غزه در ارتش رژیم صهیونیستی وجود ندارد. در روز هفتم اکتبر، دشمن اصلا متوجه نشد چه اتفاقی افتاده است. این درحالی است که پیش از آن علائم و اشارههای بسیاری دراینخصوص مطرح شده بود. برای نمونه، شهید یحیی سنوار در یکی از سخنرانیهای خود به طور صریح از وقوع یک طوفان حرف زده بود. به این ترتیب، رژیم از لحاظ امنیتی، سیاسی، دیپلماسی وحتی در سطح روایت نیز شکست خورد و این از موفقیتهای طوفانالاقصی است. این درحالی بود که آنها از نابودی کامل مقاومت سخن به میان آورده بودند اما در زمان تبادل اسرا موفقیت، ثبات و استقامت مردم فلسطین را شاهد بودیم و پیروزی مکتب فکر مقاومت علیه رژیم صهیونیستی را مشاهده میکنیم. حتی خود رهبران اسرائیلی نیز اعتراف کردهاند که حماس دوباره به میدان نظم بخشیده است، چون نیروی پلیس، ایجاد شده و نیروهای مدنی نیز مشغول فعالیت هستند. علاوهبر این، تیمهایی نیز برای احیای نهادهایی مانند وزارت آموزش و پرورش، بهداشت و کشاورزی تشکیل شده است. به این ترتیب، مردم ما ثابت کردند که اسرائیل، ظالم، کودککش و جنایتکار است و ما میتوانیم با آن مواجه شویم، دربرابرش ایستادگی کنیم و پیروز شویم.
اشاره کردید که بین دولتمردان غربی و مردم، شکاف ایجاد شده است. یعنی افکار عمومی از فلسطین حمایت میکند اما دولتها از رژیم صهیونیستی. به نظرتان این شکاف چگونه ایجاد شد؟
اطلاعرسانی درخصوص جنایات رژیم صهیونیستی، مثل انتشار عکس در شبکههای اجتماعی به این مساله کمک کرد. درواقع، ما به وکیل خوب نیاز نداریم بلکه انتشار وقایع میدانی حقیقت را آشکار کرده است. این درحالی است که دشمن ما سیاست سختگیرانهای درخصوص رسانهها دارد. در غرب، اصحاب رسانه نمیتوانند به مسائل غزه بپردازند. اسرائیلیها تلاش میکنند تا حقایق میدانی منتشر نشود اما برخلاف این شرایط، جوانان غزه برای انتشار تصاویر و وقایع تلاش میکنند. لازم به یادآوری است که در اوایل هفتم اکتبر، غرب علیه حماس یک پروپاگاندا را ترتیب داد که همه آنها اتهامات دروغینی بود. این درحالی است که گزارش تفصیلی هاآرتص و نیویورکتایمز نیز علیه روایت اسرائیلیهاست. باید توجه داشت که اسرائیلیها حداقل ۲۰۵ خبرنگار را نیز شهید کردهاند.
به بازسازی غزه اشاره کردید و اینکه کارشکنیهایی ممکن است در این مسیر انجام شود. راهبرد حماس در برابر فشار حداکثری اسرائیل و کارشکنیها چیست؟
برنامه ما از روز اول و حتی قبل از تفاهمات آتشبس این بود که حلقه تصمیمگیری را گسترش دهیم و از کشورهای منطقه و حتی دیگر کشورهای جهان نیز برای بازسازی غزه استفاده کنیم. با این حال در این مسیر با پیچیدگیهایی هم مواجه هستیم ولی اسرائیل و ترامپ راه دیگری ندارند، جز اذعان به اراده مردم و اراده جهان. در این بین، لازم به یادآوری است که طرح آقای ترامپ درخصوص کوچ مردم غزه نیز مضحک است.
بعد از هفتم اکتبر دو اتفاق افتاد: هیمنه شکستناپذیری اسرائیل شکست خورد و یک همافزایی را نیز بین گروههای مقاومت شاهد بودیم. این مسائل را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مهمترین عوامل موفقیت طوفانالاقصی، تشکل واقعی محور مقاومت است. درواقع در دوران هفتم اکتبر خون ایرانیها، عراقیها، لبنانیها، یمنیها با فلسطینیها درهم آمیخت و مشخص شد اسرائیل فقط دشمن فلسطینیها نیست بلکه تهدید بالقوهای علیه امنیت منطقه است و جهانیان نیز متوجه شدند اسرائیل دشمن انسانیت است. بحمدالله موفقیتهای خوبی نیز در اتاق عمل مشترک داشتهایم، چه در سطح جنبشهای مقاومت فلسطینی داخل غزه و چه در سطح منطقه بین گروههای مقاومت.در هفتم اکتبر شاهد هماهنگی، نزدیکی و ایدههای مشترک خوبی بودیم، زیرا در منطقه به این نتیجه رسیدیم که آینده ما آیندهای مشترک است؛ لذا در محور مقاومت از برنامهای مشترک از لحاظ انسانی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و امنیتی برخوردار هستیم.درکل با پیچیدگیهایی نیز مواجهیم اما به نظرم در وضعیت خوبی قرار داریم. گرچه در این راه بزرگوارانی را از دست دادیم. شهادت سید مقاومت سیدحسن نصرالله به نظرم خسارت خیلی بزرگی برای کل منطقه است، ولی بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، یحیی سنوار، اسماعیل هنیه و سید هاشم صفیالدین شاهد هستیم که شاگردان این بزرگان، میدان را کنترل کردهاند. انشاءالله راه شهدا را ادامه میدهیم تا به آزادی کل انسانیت دست پیدا کنیم.
نقش حمایتی کشورهای عربی و مسلمان را از فلسطین چگونه ارزیابی میکنید؟
سطح سیاسی رسمی عربی و اسلامی متأسفانه تا امروز تابع مرحله تاریخی قبل از هفتم اکتبر بوده است، یعنی تاکنون در خواب بهسر میبردند، هرچند با عملیات طوفانالاقصی به آنها شوک داده شد اما این رویکرد آنطور که باید تغییر نکرده است. با این حال، برخی موضعگیریهای سیاسی هم به سمت مثبت تغییر کرده است. درواقع، شرایط استراتژی و رویکردهای سیاسی نسبت به قبل از هفتم اکتبر تغییر کرده است. اکنون نمیتوانید از تفاهمات ابراهیم حرف بزنید، چون باید بگویید بین کدام کشورها؟ لازم به یادآوری است که عربستان سعودی علیه اسرائیل موضع سیاسی بسیار قوی دارد و حتی درباره طرح اخیر آقای ترامپ نیز موضع گرفته است. البته من نمیگویم که موضعگیریهای سیاسی به طور کلی عوض شده ولی حداقل شرایط جدیدی را شاهد هستیم.
ایران بعد از انقلاب۱۹۷۹ تا به امروز پشتیبان مقاومت بوده و حمایتهای معنوی و دیپلماتیک خودش را درسطح بینالمللی همیشه از فلسطین داشته است. اکنون روابط حماس و ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
این مساله را میتوان به یک سفر طولانی تعبیر کرد. برای نمونه، در آغاز ایرانیها به دلیل مظلومیت ومواجهه با ظلم و استکبار از فلسطینیان حمایت میکردند.بعد ازآن سراغ ادبیات مشترک ومواجهه با رژیم صهیونیستی حرکت کردیم.درادامه به بحث مسائل بحرانی منطقه رسیدیم. البته دراین مسیر اختلافاتی خانوادگی ودرحد حفظ خانواده بوده است. درواقع، این اختلافات به شکلی باعث تقویت این روابط شده و ما فهمیدهایم با یکدیگر قوی هستیم. اکنون نیز ما رسیدهایم به مسأله آینده مشترک. امروز از روابط راهبردی برخوردار هستیم.به عبارتدیگر،میتوان گفت رابطه ماعقیدتی،انسانی،عدالتی،فرهنگی،سیاسی،دیپلماسی وامنیتی است.بنابراین روابط ما خیلی راهبردی شده است و انشاءالله برنامههای مشترکی طراحی میکنیم که سبب بهبود وضعیت مردم ما و منطقه خواهد شد.
شاهد بودهایم که خیلی از رهبران حماس در سطوح مختلف به شهادت رسیدهاند. حماس چقدر توانسته خودش را بازسازی کند و اکنون در چه جایگاهی است؟ آیا به زندگی عادی بازگشته است؟
هنوز به مفهوم زندگی عادی برنگشتهایم، زیرا دشمن ما هنوز وجود دارد. ولی بازسازی داخلی، سیاسی و نظامی تا حدودی انجام شده است. درواقع، ما با خلل مدیریتی مواجه نیستیم. ولی خسارتهای خیلی بزرگ انسانی و مادی داشتهایم که برای جبران آن باید کمک جهانی بگیریم.
مذاکرات را برای بازسازی غزه یا دیگر اهداف با تشکیلات خودگردان خواهید داشت؟
دشمن ما ثابت کرد که فرقی بین حماس، فتح و جهاد اسلامی نمیگذارد. مشکل ما مسائل تشکیلات امنیتی کرانه باختری است که باید آن را برطرف کنیم. درواقع، باید بدون دخالت اسرائیل یا دیگر نیروهای بیگانه، این مشکلات را برطرف کنیم. فراموش نکنیم که اکنون چهره اصلی دشمن آشکار شده است.
برنامه حماس برای ادامه مدیریت غزه
ما واقعا با شرایط متفاوتی روبهرو هستیم که مطابق مسائل روابط بینالملل یا علوم سیاسی نیست. لازم به یادآوری است که ما سال ۲۰۰۶ سراغ انتخابات و به قول غربیهای منافق سراغ دموکراسی رفتیم و پیروز شدیم. ولی حتی یک روز اجازه مدیریت غزه و فلسطین را ندادند اما مردم ما را انتخاب کرده بودند. این درحالی بود که آقای کارتر، رئیسجمهور سابق آمریکا، آنجا حضور داشت و گفت که شفافترین و معتبرترین انتخابات برگزار و حماس پیروز شد. البته بعد گفتند این دموکراسی نیست و حماس نباید در دولت باشد. در سالهای بعد از آن یعنی سال ۲۰۱۱ شهید اسماعیل هنیه استعفا داد اما او محبوبترین شخصیت در سطح فلسطینیها چه در کرانه باختری و چه در غزه بود. درواقع، چنین مسائلی را تجربه کردهایم و اکنون با سازمانها و جنبشهای مقاومت فلسطینی شرایط را بررسی کردهایم و میخواهیم غزه را بازسازی کنیم. اصراری نداریم که حتما در دولت آینده حضور داشته باشیم. درواقع، به دنبال ایجاد یک حکومت مدیریتی تکنوکرات هستیم تا به این شکل غزه بازسازی شود و شرایط برای برگزاری انتخابات فراهم شود. لازم به یادآوری است که هفتم اکتبر نشان داد ما میتوانیم واقعیت جدیدی را بسازیم. بنابراین برای بازسازی غزه، مدیریت غزه، آمادهسازی شرایط برای برگزاری انتخابات و تحرکات دیپلماسی و سیاسی برنامه داریم و باید به اراده مردم غزه احترام گذاشت.