آمریکا قدرت نوظهور ایران را بپذیرد

در بحبوحه تحولات پیچیده منطقه‌ای و جهانی، ارسال نامه مستقیم از سوی دولت آمریکا به جمهوری اسلامی ایران و پاسخ متقابل تهران، بار دیگر فضای دیپلماسی میان دو کشور را تحت‌تأثیر قرار داده است. این مراودات غیرمستقیم که با میانجیگری کشورهایی چون عمان و امارات در جریان است، اکنون توجهات زیادی را به خود جلب کرده و گمانه‌زنی‌هایی درباره تداوم یا شکست این مسیر به همراه داشته است.
در بحبوحه تحولات پیچیده منطقه‌ای و جهانی، ارسال نامه مستقیم از سوی دولت آمریکا به جمهوری اسلامی ایران و پاسخ متقابل تهران، بار دیگر فضای دیپلماسی میان دو کشور را تحت‌تأثیر قرار داده است. این مراودات غیرمستقیم که با میانجیگری کشورهایی چون عمان و امارات در جریان است، اکنون توجهات زیادی را به خود جلب کرده و گمانه‌زنی‌هایی درباره تداوم یا شکست این مسیر به همراه داشته است.
کد خبر: ۱۴۹۸۲۳۸

حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه در گفت‌وگو با خبرنگار جام‌جم به بررسی ابعاد این تحولات پرداخته است.

آصفی در این گفت‌وگو از دلایل تنش‌های اخیر میان تهران و واشنگتن، نقش جنگ روانی رسانه‌ها و اهداف پشت‌پرده تیم سیاست خارجی ترامپ می‌گوید.

وی همچنین بر ضرورت توجه به تجربیات گذشته در این زمینه تاکید کرده و می‌گوید: باید با ذهنیتی کاملا روشن و منطقی به ارزیابی طرف مقابل پرداخت.

متن کامل این گفت‌وگو را بخوانید:

 * ارسال نامه مستقیم از سوی دولت آمریکا به جمهوری اسلامی ایران چه پیامدهایی در فضای دیپلماسی میان دو کشور ایجاد کرده است؟

آنچه این روزها میان جمهوری اسلامی ایران و دولت آمریکا می‌گذرد، به نامه‌ای که حدود یک ماه پیش توسط دونالد ترامپ به جمهوری اسلامی ارسال شد، بازمی‌گردد. ابتدا ترامپ در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که نامه‌ای به رهبری ایران ارسال خواهد کرد و در آن خواستار گفت‌وگوهای مستقیم به‌منظور حل‌و‌فصل مشکلات و مسائل فی‌مابین ایران و آمریکا خواهد شد. هرچند ارسال نامه با چند روز تأخیر و از طریق امارات صورت گرفت اما همچنان در امتداد اظهارات اولیه ترامپ مبنی بر نگارش چنین نامه‌ای بود.

متعاقب این اقدام، جمهوری اسلامی ایران نیز از طریق عمان که میانجی قدیمی و سنتی محسوب می‌شود، پاسخ نامه ترامپ را ارسال کرد.

این تحولات منجر به شکل‌گیری گمانه‌زنی‌های متعددی شد و گزاره‌های فراوانی را در پی داشت که نوعا رسانه‌های آمریکایی مانند فاکس‌نیوز به همراه سایر شبکه‌های غربی و همچنین رسانه‌های منطقه‌ای و بال رسانه‌ای آمریکا، از‌جمله تلویزیون‌های رژیم‌صهیونیستی (کانال‌های ۱۱، ۱۲ و سایر شبکه‌ها) این موضوع را تحت پوشش قرار دادند.

در این پروپاگاندای تبلیغاتی، گزاره‌هایی مانند «مذاکره یا جنگ» به‌طور برجسته مطرح شد. در این میان جنگ روانی و عملیات روانی که مدت‌هاست علیه جمهوری اسلامی ایران از طریق رسانه‌های داخلی و خارجی خود در دستور کار قرار گرفته، بیش از پیش نمایان شد.

 

* محور اصلی جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران در رسانه‌های غربی و آمریکایی چه بوده و چه هدفی را دنبال می‌کرده است؟

 

محور عملیاتی این جنگ روانی، تلاش برای القای ضعف جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه پس از تحولات رخ‌ داده در سوریه و شهادت رهبران حزب‌الله و شمار بسیاری از مسئولان حماس بود؛ اقداماتی که با هدف نشان دادن کاهش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه صورت گرفت.

همزمان آمریکا در تلاش بود تا حافظه تاریخی مردم ایران را هدف قرار دهد و آنان را از مقایسه وضعیت کنونی با گذشته باز دارد، به صورتی که ارزیابی آنان صرفا براساس شرایط فعلی صورت گیرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، آمریکا در این دو محور به‌دلیل سرمایه‌گذاری کلان، چه از منظر مادی و چه از منظر بهره‌گیری از رسانه‌های متعدد، تا حدی موفق عمل کرده است.

اما هدف اصلی این عملیات روانی، ایجاد ابهام، دو‌قطبی‌سازی و تشدید مشکلات و فشارهای اقتصادی است و به تبع آن اجرای اغتشاشات و تضعیف جمهوری اسلامی که در گذشته نیز در چند مورد به چنین اقداماتی دست زده است.

 

* اقدامات آمریکا علیه ایران و تلاش برای مذاکره را آیا می‌توان در کنار سایر اقداماتی چون جنگ تعرفه‌ای و رویکردهای جدید واشنگتن نسبت به جنگ اوکراین در قالب یک مجموعه واحد ارزیابی کرد؟

 

دونالد ترامپ با وعده‌های پرطمطراق انتخاباتی همچون «اول آمریکا»، «آمریکای قدرتمند» و «حل مشکلات جهانی در کوتاه‌ترین زمان ممکن از‌جمله پایان دادن به جنگ اوکراین»، «حل‌وفصل موضوع غزه» و سایر مسائل مشابه، توانست در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی برسد.

با این حال، به‌رغم ادعاهای اولیه، وی در دستیابی به این اهداف ناکام مانده است. ترامپ نه فقط در حل این بحران‌ها موفقیتی نداشته، بلکه با راه‌اندازی جنگ‌های تجاری، به‌ویژه با اروپا و سایر کشورهای جهان، آمریکا را وارد شرایط سخت‌تر و پیچیده‌تری کرده است.

ترامپ که شخصیتش با ویژگی خودشیفتگی همراه است، تلاش می‌کند باب مذاکرات با ایران را بگشاید تا نشان دهد که برای تحقق اهداف خود، هم برنامه مشخصی دارد و هم مصمم است.

اما در عرصه سیاست خارجی، نه‌ فقط ترامپ در حل‌و‌فصل مناقشات اوکراین، غزه و یمن ناتوان بوده بلکه در حوزه سیاست داخلی نیز بحران‌های متعددی پیرامون کابینه دولت ترامپ و تحولاتی که در کاخ‌سفید به‌وجود آمده، مشاهده می‌شود.

 

* چالش‌ها و بحران‌های داخلی دولت ترامپ، ازجمله اختلافات میان مقامات ارشد و رویدادهای مرتبط با کابینه، چگونه وضعیت کاخ‌سفید را تحت‌تأثیر قرار داده است؟

 

یکی از نمونه‌های آشکار این نابسامانی، ماجرای اپلیکیشن سیگنال است؛ جایی که سردبیر نشریه آتلانتیک به‌طور تصادفی وارد گروه چت دولتی شد؛ موضوعی که پرده از بحران‌های عمیق‌تری در مدیریت و توجیه تصمیمات نظامی آمریکا برداشت. افزون بر این، گزارش‌های متناقض درباره خروج ایلان ماسک، یکی از اصلی‌ترین متحدان ترامپ، از برنامه‌های دولتی منتشر شده که نشان‌دهنده اختلافات عمیق میان مقام‌های مختلف این کشور است. همچنین اخراج بیش از ۱۰ نفر از مقامات ارشد شورای امنیت ملی آمریکا‌(NSC) نمونه دیگری از مشکلات جدی در دولت ترامپ به‌شمار می‌آید.

در کنار این مسائل، باید به مواضع شاز ترامپ در قبال متحدان اروپایی و کشورهایی نظیر گرینلند و کانادا اشاره کرد. آخرین اقدام او در اعمال تعرفه‌های سنگین برای کشورهای مختلف – چه رقبا و چه متحدان آمریکا – فضایی از ناامیدی و نگرانی را در میان کشورهای اروپایی و سایر نقاط جهان از‌جمله چین، ژاپن و کره‌جنوبی ایجاد کرده است.

 

* چشم‌انداز تصمیمات اقتصادی ترامپ از‌جمله اعمال تعرفه‌های سنگین بر رقبا و متحدان و واکنش‌هایی را که از‌سوی کشورهای اروپایی و سایر قدرت‌ها به همراه داشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

رهبران اروپایی به این اقدامات، واکنش‌هایی از سر نگرانی و تهدید به اقدامات متقابل نشان داده‌اند، به‌گونه‌ای که این شرایط برای اروپا به حدی غیرمنتظره و نگران‌کننده بوده که حتی مجله اکونومیست انتقاد تندی از سیاست‌های ترامپ مطرح کرد. این نشریه در یکی از شماره‌های اخیر خود، تصویری از ترامپ را منتشر کرد که او را در حال بریدن زمینی به شکل نقشه آمریکا با اره نشان می‌دهد. در توضیحات این تصویر آمده که ترامپ مرتکب عمیق‌ترین، زیانبارترین و غیرضروری‌ترین خطای اقتصادی در عصر مدرن شده و اظهارات وی در این زمینه گمراه‌کننده و بی‌اساس است.

در‌مجموع، مجموعه تصمیمات ترامپ در عرصه جهانی، علاوه بر غیرقابل‌پیش‌بینی بودن، موجب حیرت و واکنش‌های تند دوستان و دشمنان آمریکا شده است.

 

* با توجه به مواردی که تا‌کنون اشاره داشتید، تا چه حدی می‌توان گفت که سیاست خارجی آمریکا تحت تأثیر روایت‌سازی و فاصله گرفتن از ارزیابی واقعی تحولات جهانی قرار گرفته است؟

 

متاسفانه سیاست خارجی آمریکا براساس روایت‌سازی و نه ارزیابی واقعی از تحولات شکل می‌گیرد، از این‌روست که خطا و هزینه زیاد می‌شود، آنچنان که آمریکا در قبال عراق مرتکب شد.

آمریکا نیازمند بازنگری جدی در نگاه خود در سیاست خارجی به‌خصوص نسبت به ایران و منطقه است و باید با اجتناب از ساده‌نگری و دیدن مسائل، آنچنان که هست، صادقانه و بدون ریاکاری روی آورد تا به نوشته اکونومیست در کنار بزرگ‌ترین اشتباهات اقتصادی خود، مرتکب اشتباهات سیاسی نشود.

 

* ابتکار ایران در پیشنهاد مذاکره غیرمستقیم چه نقشی در پیشبرد گفت‌وگوها و کاهش تنش‌ها ایفا خواهد کرد؟

 

براساس اخباری که از آمریکا مخابره می‌شود، ظاهرا آقای ترامپ و تیم وی به‌رغم اختلافات زیادی که در میان آنان وجود دارد با شروع مذاکره غیرمستقیم موافقت دارند. جمهوری اسلامی ایران با مردود دانستن گزاره یا جنگ یا مذاکره مستقیم به ابتکار مذاکره غیر‌مستقیم رو آورد و با طرح آن، هرگونه قدم‌های بعدی را موکول به پیشرفت در مذاکره غیرمستقیم دانست؛ مواضعی که منطقی و منطبق با رفتار و عملکرد گذشته دولت‌های مختلف آمریکا در قبال موضوعات و کشورهای مختلف و از‌جمله جمهوری اسلامی ایران است.

آمریکایی‌ها معمولا هنگام مذاکره، تحریم، تهدید و فشار را اعمال می‌کنند و در برخی موارد برای کشاندن طرف مقابل به میز مذاکره از این حربه استفاده می‌کنند. شاید بتوان گزاره یا جنگ یا مذاکره را در این چارچوب نیز تفسیر کرد. نباید از نظر دور داشت که توسل به تهدید تحریم و اعمال فشار جزو‌لاینفک دیپلماسی آمریکا و استفاده از آنها در پیشبرد اهداف دولت این کشور است، همچنان که آقای ویلیام برنز، رئیس پیشین سازمان سیا در کتاب گفت‌وگوهای پشت پرده که به نوعی خاطرات بخشی از زندگی سیاسی وی است به آن اشاره و تاکید کرده که توسل به تهدید و تحریم و حربه فشار، بخشی از دیپلماسی دولت‌های آمریکا‌ست.

 

* با توجه به مذاکرات قبلی ایران یا آمریکا در دوره‌های مختلف و نمونه اخیر آن (برجام) و بعضا تجارب تلخی که در این زمینه وجود دارد، درس گرفتن از این تجربیات چگونه می‌تواند به مسیر مذاکرات آینده کمک کند؟

 

خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران درس‌های فراوانی از گذشته در ارتباط با توافق با آمریکا و گفت‌وگو با این کشور به دست آورده است.

آقای ویلیام برنز همچنین در کتاب پیش‌گفته، اعلام می‌کند در چند مورد آمریکا نسبت به روسیه به تعهدات خود پایبند نبود و به نوعی با فریب با دولت روسیه برخورد کرد‌. دو نمونه بارز آن عبارتند از: موضوع اعمال پرواز ممنوع در لیبی که آمریکا متعهد شده بود تا سقوط قذافی جلو نرود که عملا به قول خود وفا نکرد و موضوع دیگر گسترش ناتو بود که متعهد شده از پیمان ناتو فراتر نرود که به‌رغم قول اولیه‌ای که داده بود پیمان ناتو عملا در اروپا گسترش پیدا کرد.

 این دو نمونه از موضوعاتی است که ویلیام برنز با اشاره به آنها اعلام کرده نسبت به تعهدات خود پایبند نبودند و البته با توجه به این دو واقعیت و نیز سایر مصادیقی که موجود است جمهوری اسلامی ایران پا به گفت‌وگوهای غیرمستقیم می‌گذارد و بر مسئولان آمریکایی است که با استفاده از تجربیات گذشته در گفت‌وگوها و مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران پای به گفت‌وگوهای جدی و صادقانه بگذارند.

دولت آمریکا همچنان که لوموند اعتراف کرده باید قدرت نوظهور ایران در دنیا را بپذیرد و به قلمرو ایران در خاورمیانه و در جهان احترام بگذارد و از طرح درخواست‌هایی که از ابتدا پاسخ ایران به آنها مشخص است پرهیز کند و رویکردی سازنده برای حل و فصل موضوعات به‌زعم آمریکایی‌ها وارد شود زیرا همچنان که مشخص است دولتمردان آمریکا در حال بررسی و طراحی استراتژی مذاکره برای جمهوری اسلامی ایران هستند.

ضرورتی ندارد که با پیشداوری منفی از عملکرد آمریکایی‌ها به این مذاکرات قدم گذاشت اما لازم است تجربیات گذشته همچنان در دستور کار باشد و با ذهنیتی کاملا روشن و منطقی به ارزیابی طرف مقابل پرداخت.

 

* ایران با اعلام باز بودن درهای مذاکره و هشدار نسبت به پاسخ فوری به تهدیدات، چه پیام روشنی برای آمریکا در رابطه با سیاست‌های آینده خود ارسال کرده است؟

 

 آمریکا باید از اقداماتی که برای خود و سایر کشورها و منطقه ایجاد مشکل می‌کند، جدا بپرهیزد.

وینستون چرچیل در کتاب هفت جلدی خود نسبت به جنگ جهانی دوم و خاطرات خود از جنگ جهانی دوم در مقدمه کتاب اشاره می‌کند، روزولت از وی پرسید به جنگ دوم چه نامی باید داده شود و وی بلادرنگ جواب داده جنگی که اجباری نبود. دولتمردان آمریکایی توجه داشته باشند از هرگونه اتفاقات غیراجباری پرهیز کنند. جمهوری اسلامی ایران اگرچه خود را برای بهترین سناریو آماده می‌کند و برنامه می‌ریزد ولی برای بدترین سناریو نیز آماده است و امید می‌رود آمریکا با درک دقیق از مسائلی که پیرامون خود و در منطقه و جهان می‌گذرد با رویکردی منطقی به دور از روایت‌سازی، اقدامات آینده خود را به مرحله اجرا بگذارد. ایران اعلام کرده درهای مذاکره را نمی‌بندد ولی به هر تهدیدی به‌طور قاطع و فوری پاسخ خواهد داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها