گفت‌وگوی جام‌جم با حسینعلی و محمدجواد مکی که از هشت سال دفاع مقدس خاطرات نابی دارند

پدر و پسر جـنگ

فراز و فرودهای تاریخ‌نگاری دفاع مقدس

نگاه به جنگ و به تعبیر درست‌تر دفاع‌مقدس و ابعاد مختلف آن در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد توجه محققان قرار گرفته است. از سویی دیگر و به‌طور مشخص از دهه ۷۰ به بعد، آثار گوناگونی در قالب خاطره‌نویسی، سرگذشت‌نویسی، ادبیات دفاع مقدس، تاریخ شفاهی و انواع دیگر در زمینه جنگ یا دفاع مقدس، حوزه مقاومت و... چاپ و منتشر شده است.
نگاه به جنگ و به تعبیر درست‌تر دفاع‌مقدس و ابعاد مختلف آن در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد توجه محققان قرار گرفته است. از سویی دیگر و به‌طور مشخص از دهه ۷۰ به بعد، آثار گوناگونی در قالب خاطره‌نویسی، سرگذشت‌نویسی، ادبیات دفاع مقدس، تاریخ شفاهی و انواع دیگر در زمینه جنگ یا دفاع مقدس، حوزه مقاومت و... چاپ و منتشر شده است.
کد خبر: ۱۴۹۹۰۸۹
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و هنر
 
حال پس از گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ، نگاهی از سر تأمل و بازاندیشی و از زاویه نگاه اهالی قلم و رسانه، به تاریخ‌نگاری جنگ انداخته‌ایم. 

فتاح غلامی، «روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای»

مقدس انگاری، آسیبی جدی در تاریخ‌نگاری جنگ 

فتاح غلامی در مقاله خود که با عنوان «تاریخ‌نگاری جنگ و چالش‌های پیش‌رو» نگاشته، به برخی آسیب‌های ناشی از نگاه مبتنی بر ایدئولوژی و نگاه ارزشی به جنگ پرداخته و چنین نوشته است:«....در تاریخ‌نگاری جنگ با نوعی ایدئولوژی و نگاه ارزشی برای مشروعیت‌بخشی به این پدیده مواجه هستیم. بی‌تردید دوران دفاع‌مقدس مقطعی بسیار حساس در انقلاب اسلامی است و بسیاری از حوادث و تحولات آن با توجه به این‌که خاطراتی از رشادت، پایمردی، دلیری، صبوری، توکل، ایمان و... مردم ایران را زنده می‌کند، جنبه ارزشی و اعتقادی دارد. همچنین بسیاری از نویسندگان جنگ که واقعیت‌های مربوط به دوران دفاع‌مقدس را از نزدیک لمس کرده‌اند، نگاهی کاملا ارزشی و اعتقادی به جنگ دارند. به همین دلیل نگارش کتاب پیرامون دفاع‌مقدس باداشتن چنین روحیاتی امری طبیعی است امامتأسفانه بعضا شاهد مقدس‌انگاری در عرصه تألیف این‌گونه کتاب‌ها هستیم که استمرار آن می‌تواند باعث ضربه‌زدن به عرصه تاریخ‌نگاری جنگ باشد. تبعا در شرایط کنونی با توجه به گذشت سال‌ها از واقعه و شکل‌گرفتن نسل جدیدی که تصورات مبهمی از دوران دفاع‌مقدس دارند، بیان وقایع و حوادثی که صرفا بر جنبه‌های معنوی تأکید دارند، برای نسل جدید امری دشوار به نظر می‌رسد، چون اساسا نسل جدید با توجه به گسترش عرصه فناوری اطلاع‌رسانی به‌صورت روزانه در معرض داده‌های مختلف از طریق اینترنت و سایر رسانه‌های دیداری و شنیداری قرار می‌گیرد و با توجه به حساس‌بودن مسأله دفاع‌مقدس، بسیاری تحلیل‌ها و تفسیرهای موافقین و مخالفین، در مسیر باز‌تعریف مجدد از دوران جنگ تحمیلی هستند. بنابراین مخاطبان که صرفا به خواندن آثار با تأکید بر جنبه‌های معنوی و اعتقادی عادت داشتند، در مواجهه با سؤالات و ابهاماتی که بعد از این بروز خواهد کرد، دچار تناقضات فراوانی خواهند شد که می‌تواند به‌عنوان یک آسیب در حوزه تاریخ‌نگاری جنگ مطرح شود و نباید از نظر متولیان امر پنهان بماند و مورد غفلت  قرار گیرد.»

محمد ناصری، «نویسنده و مدیر ارشد فرهنگی»

خلق رمان و قصه، فرآیندی حرفه‌ای و زمان‌بر است 

محمد ناصری که در زمینه تاریخ‌نگاری دفاع‌مقدس با «جام‌جم» گفت‌وگو کرده است، قصه و رمان را بخش فاخر ادبیات جنگ و دفاع‌مقدس دانسته و می‌گوید:«ماهیت رمان به‌گونه‌ای است که با یک فاصله‌ای از زمان وقوع حادثه یا رخداد - که اینجا موضوع صحبت‌مان جنگ است -خودش را نشان می‌دهد. البته نه‌این‌که ما در زمان جنگ هیچ رمانی نداشته باشیم؛  به‌طور مثال از نویسندگانی مانند احمد محمود، رمان «زمین سوخته» را داریم که از رمان‌های مطرح و خوب محسوب می‌شود. یا رمان دیگری که توسط قاسمعلی فراست با عنوان«نخل‌های بی‌سر» منتشر شده و رمان جنگ محسوب می‌شود، از این جمله است.  باید توجه داشته باشیم که رمان جنگ، عمدتا بعد از پایان جنگ‌ها و با فاصله زمانی لازم نوشته و منتشر می‌شود. امری که وقوع آن مستلزم وجود عوامل متعددی است که به برخی از نقاط قوت و ضعف آن اشاره می‌کنم. بعد از پایان جنگ برخی از نهادهای فرهنگی تلاش کردند که شرایط و مقدماتی را در این زمینه فراهم کنند؛ مقدمات و شرایطی که بخشی از آن عبارت از هزینه‌های مادی و مالی این کار بود، زیرا نگارش رمان، کار زمان بری است و نیازمند حوصله و آرامشی است که باید وجود داشته باشد تا این‌کار به ثمر بنشیند. 
   
شرط لازم، شرط کافی
«در دهه۷۰ نهادهای فرهنگی به شایستگی به موضوع جنگ پرداختند وباچنین اقدامی عناوین خوبی ازرمان‌های دفاع‌مقدس تولید و منتشر شد. البته باید توجه داشته باشیم که شرط لازم برای نگارش رمان‌های دفاع‌مقدس می‌تواند تأمین نیازهای مالی نویسندگان باشد اما این به‌تنهایی شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که بتوانیم و بپذیریم که می‌شود روایت‌های گوناگونی با نگاه‌های متنوع از جنگ ارائه کرد که از نگاه من در این زمینه در کشور دچار مشکل بوده‌ایم. »
«مشکل اصلی هم این بوده که یک روایت رسمی از جنگ را که عمدتا مورد‌نظر نهادی رسمی است، مبنای کارها قرار داده‌ایم. به‌گونه‌ای که اگر نگاه دیگری که به این موضوع متفاوت‌تر نظر دارد مطرح شده باشد، آن را بر نتافته‌ایم و اگر احیانا این نگاه به‌نوعی در تناقض با آن نگاه رسمی بوده که اصلا به آن مجال طرح و بالیدن نداده‌ایم. البته من این موضوع را نه از منظر نویسنده - که نویسندگان شاخص و صاحب اثر این حوزه باید در این‌باره اظهار‌نظر  کنند - بلکه از دیدگاه فردی که به‌لحاظ مدیریت فرهنگی تجارب زیسته‌ای دارد و فضای فرهنگی این حوزه را می‌شناسد عرض می‌کنم و اعتقاد دارم که چنین نگاهی آفاتی را در بر داشته است.»
   
روایت‌های مختلف در باره جنگ را به رسمیت بشناسیم
اگر نگاهی اجمالی به گذشته داشته باشیم و سه دهه گذشته از سال۱۳۷۰ تا‌کنون را با هم مقایسه کنیم، شاهد افتی چشمگیر در حوزه ادبیات فاخر جنگ خواهیم بود. بدین‌صورت که اوضاع دهه ۷۰ بهتر از دهه ۸۰ و دهه ۸۰ بهتر از دهه ۹۰ و به همین شکل دهه ۹۰ بهتر از شرایطی بوده که در حال حاضر داریم.البته از منظر مدیریت فرهنگی این اتفاق دلایلی دارد که مختصرا به آن اشاره می‌کنم. یکی این که نوشتن رمان جنگ مستلزم حمایت‌های همه‌جانبه از نویسنده جنگ است. ما باید بپذیریم که وقتی نویسنده‌ای قرار است از جنگ بنویسد، یک‌سری چالش‌های درونی - برای مواجهه با جنگی که از آن فاصله گرفته‌ایم - برایش مطرح می‌شود که در نتیجه ما باید برای تفاوت نگاه نویسنده‌های مختلفی که صادقانه برای جنگ می‌نویسند، رسمیت قائل شویم و به آن احترام بگذاریم. زیرا نویسنده‌ای که سه دهه بعد از جنگ درباره چنین رخدادی می‌نویسد با نویسنده‌ای که در زمان جنگ درباره آن حادثه نوشته است، نگاه متفاوتی خواهند داشت که باید به آن احترام گذاشت و شکل صادقانه و حرفه‌ای آن را پذیرفت. »
   
قصه و رمان بخش فاخر ادبیات جنگ است
«در پایان می‌خواهم بگویم که اگر بتوانیم از نویسندگان صادق جنگ حمایت کنیم تا تمرکز لازم برای خلق آثار خلاقانه و فاخر را داشته باشند، شاهد بروز و ظهور اندیشه‌های مؤثری در این زمینه خواهیم بود اما به نظر می‌رسد ما بیشتر از این که به ادبیات واقعی جنگ که عبارت از قصه و رمان هست بپردازیم، عمدتا در سطح تاریخ‌نگاری جنگ کار کرده‌ایم و البته فکر می‌کنم که موفق هم بوده‌ایم. »
«درحقیقت نهادهای مهم و متنوع فرهنگی ما بیشتر به مستندسازی، نوشتن خاطرات و تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ و تاریخ آن پرداخته‌اند که این‌ها نمی‌تواند تأثیری را که قصه و رمان جنگ دارد، با خود به‌همراه داشته باشد و به‌گمانم حالا که قصد تأمل و تفکری در این زمینه یعنی تاریخ‌نگاری جنگ داریم، خوب است که این واقعیت‌ها مورد توجه و دقت بیشتری قرار گیرد. »

محمد محمودی نور‌آبادی، «نویسنده حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس»

در شرایط آزمون وخطا خوش درخشیدیم

اما محمد محمودی نور‌آبادی نگاه متفاوتی به تاریخ‌نگاری جنگ دارد. اوبا تاکید بر این که هراتفاقی را باید در ظرف زمانی خودش تحلیل و ارزیابی کنیم می‌گوید: «با وقوع انقلاب اسلامی و با فاصله‌ای اندک از پیروزی انقلاب، ایران ناخواسته درگیر جنگ و تجاوزی گسترده از سوی رژیم بعث عراق شد که چاره‌ای جز دفاع و ایستادگی در مقابل متجاوز نداشت؛ دفاعی که همه آحاد کشور و هر‌کس با هر شرایط و امکانی که داشت، تلاش کرد در مقابل این تجاوز بایستد.در این میان بعد از پایان جنگ من و عده زیادی از کسانی که توفیق درک این حماسه را پیدا کرده بودیم، متوجه شدیم که باید خاطرات جنگ و به‌تعبیر مرسوم دفاع‌مقدس ثبت و ماندگار شود. در این میان من که از همان دوران ابتدایی تحصیل سر سوزن ذوقی داشتم، تصمیم گرفتم خاطرات زیسته خودم را مکتوب کنم و خداوند متعال و استمداد از روح یاران شهیدمان، باعث شد بتوانم آثار قابل‌قبولی در این زمینه منتشر کنم. » «نکته‌ای که توجه به آن ضروری است این است که نسل گذشته اعتقاد چندانی نداشت و انگیزه‌ای هم در وجود خود نمی‌دید که بخواهد بیاید و در مورد انقلاب و دفاع‌مقدس و بعدها در مورد مقاومت و مدافعان حرم بنویسد. لذا بنده و امثال ما مانند بسیاری از امور دیگر در نوشتن و تالیف دست به آزمون و خطا زدیم که به‌طور طبیعی می‌تواند ضعف‌ها و اشکالاتی هم داشته باشد اما اگر نبود آن آزمون و خطاها، چه‌بسا که این‌همه آثار خوبی که در زمینه جنگ و دفاع‌مقدس خلق شده، وجود نمی‌داشت.» 
   
حمایت نهادها و مدیران فرهنگی کم شده است
«سوای آثار ارزشمندی که تولید شده و باید آن را عمدتا به حساب نویسندگان این حوزه گذاشت، موضوعی که می‌خواهم به‌عنوان یک گلایه و یا اشکال در این زمینه از آن یاد کنم، کمرنگ‌شدن حمایت نهادهای مسئول از نویسندگان این حوزه است که به‌وضوح نسبت به حمایت، پشتیبانی و تشویقی که نسبت به خلق این آثار در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ صورت می‌گرفت، افت پیدا کرده و کمتر شده است. شاید ذکر خاطره‌ای که از زنده یاد امیر‌حسین فردی برایم به یادگار مانده است، بتواند گویای این ادعا باشد. در سال‌هایی که جشنواره شهید حبیب غنی‌پور برگزار می‌شد و کتاب «رنج» من هم در سال ۱۳۹۲ از سوی آن جشنواره برگزیده شد، روزی زنده‌یاد فردی که مدیریت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری را بر‌عهده دشت، با من تماس گرفت و بخشی از کتابم را خواند و در مورد آن صحبت کردیم؛ کاری که شاید از جایزه‌ای که گرفته بودم، برایم ارزشمندتر بود. حالا باید پرسید کجایند آن مردان بی‌ادعا!؟ اکنون اگر اثری از من وامثال من برگزیده می‌شود، شاهد هستیم عکس‌های یادگاری و خبرهایی که از مراسم رونمایی کتاب‌ها باحضور مدیران منتشر ومنعکس می‌شود، از گفت‌وگو با نویسنده و یا یک احوالپرسی ساده بیشتر و مرسوم‌تر است. مراقب باشیم که نویسندگان این حوزه هر‌چند انگیزه و توان حرفه‌ای داشته باشند، بدون حمایت نهادهای مسئول قادر به انجام کارهای بزرگ و فاخر نخواهند بود.» 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها