شمار کشتههای این حادثه هولناک تاریخی را بیش از یک میلیون و ۷۰۰هزار نفر برآورد کردهاند که یکی از آنان، شاعر نامدار خراسان فریدالدین ابوحامدمحمد معروف به عطاربود که بیگمان یکی ازبزرگان فرهنگ وادب درتاریخ ایران است.
احتمالا از میان آثار بسیار این شاعر پرکار، نام یکی از آثار برجسته وی بیشتر به گوشتان خورده است، «منطقالطیر». میدانیم که منطقالطیر یک اصطلاح قرآنی است. خداوند در آیه ۱۶ سوره مبارک نمل میفرماید: «و سلیمان وارث داوود شد و گفت:
ای مردم! منطقالطیر (زبان پرندگان) به ما تعلیم داده شده و از هر چیز به ما عطا گردیده که این فضیلتی آشکار است».
عطار ازهمین ترکیب قرآنی برای بیان داستانی عرفانی استفاده کرده است. دراین کتاب که حدود ۴۵۰۰ بیت دارد، گروهی از پرندگان از جمله هدهد، موسیچه (همان یاکریم مشهور خودمان)، طوطی، کبک، باز، دُرّاج، عندلیب، طاووس، تَذَرو، قمری، فاخته، شاهین، مرغ زرین، بط،هما،بوتیمار، بوف (جغد)، صهوه، تندباز و...تصمیم میگیرند بهدنبال سیمرغ بگردند و او را پیدا کنند اما سیمرغ چه پرندهای است؟ واقعیت این است که سیمرغ در عالم واقع وجود ندارد، یعنی نمیتوان او را با چشم دید، بلکه سیمرغ پرندهای است که در افسانهها و اسطورهها زنده است. سیمرغ همان پرندهای که در شاهنامه هم هست و زال پدر رستم را بزرگ میکند و بعد در داستان رستم و اسفندیار راه چیرهشدن بر رویینهتنی اسفندیار را به رستم نشان میدهد. سیمرغ نشانهای از عقل و دانش کامل است، موجودی که عقل فرابشری دارد و رازهای عالم را میداند، یک عقلکل و پرندهای که از فراز آسمان عقل، همه چیز را میبینید. استعارهای از عقل کامل و مطلق. چنین پرندهای در داستانها و اسطورهها همیشه حضور داشته و مانند آن در اساطیر دیگر ملتها هم دیده میشود.
بههر روی پرندگان تصمیم میگیرند به دیدار سیمرغ بروند و از او درس زندگی و راه سعادت را بیاموزند اما دیدار او بهسادگی ممکن نیست. چنین پرنده بیهمتایی در جایی دوردست و خاص زندگی میکند، در کوه قاف. خود کوه قاف هم جایی است در بیکجا. یک مکان افسانهای و تخیلی که نشانهای است از هرجایی که آنقدر دوردست است که دست بشر به آن نمیرسد.کوهی دردوردستترین جای جهان که به قله آن راه یافتن ممکن نیست و برفراز آن سیمرغ زندگی میکند، دور از همه موجودات و در قله تنهایی باشکوه خود اما عشق پرندگان به دست یافتن به راز و رمز هستی بیش از این است که به سختیهای راه توجه کنند.
آنان در مسیررسیدن به سیمرغ به راهنمایی هدهد که دانشمندترین پرندگان است، باید ازهفت مرحله بگذرند. آنان سختیهای بسیار را به جان میخرند، حتی بسیاری از پرندگان نمیتوانند تا پایان راه همراه باشند و در نهایت از وادی هفتم که توحید است میگذرند و درمییابند که سیمرغ در حقیقت خود همان سی مرغی است که به آفتاب وجود معشوق رسیدهاند و خود هر یک بخشی از وجود او شدهاند. پس پرندگان خود را پیدا کردند.
چنان که میبینید عطار از یک داستان تمثیلی استفاده کرده تا یک مفهوم بزرگ و عمیق عرفانی را برای مخاطبانش تشریح کند. مهمترین ویژگی عطار در تاریخ فرهنگ و ادب فارسی که باعث ماندگاری او شده،همین است. اوتوانست مسیر ادبیات فارسی را از ادبیات درباری و مدح شاهان زورگو به سمت عرفان ومعنویت تغییر دهد. البته دراین مسیرباید از پیشگامی شاعر دیگری همچون سنایی هم نام برد ولی عطار نقش بسیار مهمی در این مسیر داشت، کاری که بعدها شاعرانی چون مولانا و حافظ آن را به بهترین شکل کامل کردند.