اما مدتهاست بهخاطر بیمبالاتیهای یکی از جانداران، زندگی برای همه موجودات، حتی سنگ و خاک وگیاهان هم سخت شده است. انسان دوپا چنان کمر به تولید زباله بسته که حالا این رفتار گریبان خودش راهم گرفته و درست در بدترین شرایط آبی کرهزمین، بخشی ازآبها بهخاطر ورود شیرابهها از چرخه مصرف خارج و به سمومی کشنده تبدیل شدهاند.شاید بیربط نباشد که بگوییم زلزلههای مهیب و آبشدن یخهای قطب یا تغییر اقلیم و بههمخوردن چرخه حرکت روزگار و کاهش نزولات آسمانی، جملگی نشانههای آشکاری از واکنش طبیعت به رفتارهای موجود دوپای قدرنشناس است.کرونا هرچقدر برای انسان، منحوس بود، برای طبیعت نقش فرشته نجات را بازی کرد. دوران کرونایی ثابت کرد برای ساختن دوباره طبیعت فقط باید یک کار کرد وآنهم اینکه انسان دست ازدخالت بردارد و برای طبیعت تصمیمی نگیرد.در آن زمان بهخاطر اینکه انسانها ازترس جانشان میزان ترددهای خود راکاهش داده بودند طبیعت،حال وروزبهتری داشت. زبالههای کمتری در کوه و جنگل و ساحل و دریابه چشم میخورد ورودخانهها پرآبتر شده بودند وآسمان رنگ آبی خودش را دوباره به رخ میکشید.مدتهاست که دوباره زبالهها راه نفسکشیدن را بر زمین بستهاند ونهفقط زمین را به تباهی کشاندهاند، بلکه حتی به عامل قتلعام ساکنان دریا تبدیل شدهاند.زبالهها عامل کشتهشدن بسیاری از حیوانات و پرندگان شدهاند و حتی مرگ نهنگهایی که براثر بلعیدن زبالهها در دریا و اقیانوس جان میدهند نمایشی تراژیک ازنقش ویرانگر انسان درنابودی جهان است. انسان زبالهساز بهدنبال دفع دستساختههای خود است و برای این کار ازهیچ تلاشی دریغ نمیکند. حالا دل جنگلها و کوهها مملو از زباله شده و علاوه بر اینکه شیرابهها، درختان و گیاهان و خاک و موجودات دیگر را از بین میبرند، با آلودهکردن آبها حلقه داری برای خود انسان ساختهاند تا در این دوران کمآبی اسیر کرده خود شود.
نیازمند سیستمهای پیشرفته بازیافت
بنابر اطلاعات پایگاه دادههای آماری و گزارشهای معتبر پیشبینیشده تا سال ۲۰۵۰ میلادی، تولید زبالههای جامد شهری در سراسر جهان تقریبا ۷۰درصد افزایش یابد و به ۳.۴میلیارد تن برسد. این وضعیت میتواند ناشی از عواملی مانند رشد جمعیت، شهرنشینی، رشد اقتصادی وهمچنین عادات خرید در مردم و بهویژه شهرنشینان باشد.با توجه به چنین حجم عظیمی از زباله، ارائه خدمات مناسب تصفیه و دفع زبالهها نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده است. بااینحال سالانه کمتر از ۲۰درصد زبالهها بازیافت شده و مقادیر زیادی همچنان به محلهای دفن زبالهها ارسال میشود. کشورهای ثروتمندتر نسبت به کشورهای فقیرتر زباله بیشتری تولید میکنند اما معمولا روشهای بهتری برای مدیریت پسماند و زباله دارند.متاسفانه در ایران بهخاطر اینکه سیستمهای پیشرفته بازیافت و مدیریت پسماند وجود ندارد، زبالهها به هیولایی تبدیل شدهاند که در حال بلعیدن همه چیز هستند و در شرایطی که کشور با مشکل کمآبی شدید روبهرو شده، بخشی از آبها هم بهخاطر تولید شیرابهها آلوده و از چرخه مصرف خارج شدهاند.
آبهای آلوده سراوان
اواسط سال گذشته بود که اعلام شد ساماندهی و بهسازی دفنگاه زباله سراوان رشت بهعنوان بزرگترین مشکل زیستمحیطی گیلان بعد از ۴۰سال رهاشدگی با تلاش و همت دولت سیزدهم با پیشرفت ۸۵درصدی میتواند بخش اعظمی از بحران پسماندهای گیلان را از بین برده و به طبیعت بکر این منطقه فرصت نفسکشیدن بدهد.دفنگاه زباله سراوان که در دهستانی از توابع بخش سنگر در استان گیلان قرار دارد، طی ۴۰ سال گذشته تبدیل به محل انباشت زبالههای شهر رشت و شهرستانهای اطراف آن شده است. تا آنجا که در مساحتی به وسعت ۱۸هکتار، کوهی از زباله به ارتفاع بیش از صد متر شکل گرفت و طی این سالها روز به روز بروسعت وشدت آن افزوده شد.این موضوع نهتنها مسائل زیستمحیطی، ازجمله آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی را در منطقه تشدید کرده است، بلکه تاثیرات بهداشتی و مشکلات ناشی از آن زندگی ساکنان منطقه را بهطور قابلتوجهی تحتتاثیر قرار داده است.سراوان چنان آلوده شده بود که دیگر نمیشد از آبهای این منطقه و پاییندست برای آشامیدن وحتی زراعت استفاده کرد وشیرابهها بوی تعفن خود را درهمه جا گسترده بودند، تا جایی که مسئولان استانی در گیلان از افزایش خطرات جانی و مالی این سایت صحبت میکردند.
انجیلسی و دیگر هیچ...
کمی آنطرفتر و در مازندران هم شرایط بهتر از گیلان نیست. سال۱۳۷۸ و در پی بروز برخی مشکلات زیستمحیطی و امنیتی تصمیم بر آن شد تا سایت انجیلسی در بابل، فقط به مدت یکسال میزبان زبالههای این شهرستان باشد و براساس قرارداد موجود در فرمانداری بابل بعد از این مدت سایت دپو به منطقه دیگری تغییر کند، اما حالا ۲۵ سال از آن روز و سهلانگاری مسئولان میگذرد.در مورد سایت انجیلسی همین بس که اینجا در قلب جنگلهای هیرکانی در بخش بابلکنار واقع شده و به دلایل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، حالا فرونشستهای سنگین و پیدرپی در انجیلسی، به یکی از آسیبهای دپوی میلیونها تن زباله در این مجموعه تبدیل شده که باید هرچه سریعتر نسبت به ساماندهی آن اقدام شود.با توجه به بارشهای سیلابی منطقه جنگلی انجیلسی که میانگین بارش باران دراین منطقه بیشترازمناطق دیگر بابل است شیرابههای خروجی این سایت تهدید جدی برای اراضی کشاورزی پاییندست و رودخانهها و سفرههای زیرزمینی شده. هرچند مشکل زباله یک مشکل استانی است اما حتما باید ملی دیده شود.