درسالهای اخیرعلاوهبرخوابهای اولیای دم که به حرمت امام رضا(ع) منجربه بخشش شده، تیمی ازخادمان حرم رضوی برای گرفتن بخشش درپروندههای قتلهای ناخواسته وارد عمل شده و موفق شدند چندین انسان رابه حرمت امام هشتم(ع) از یک قدمی مرگ برگردانند. همزمان با میلاد امام رضا(ع) چند پرونده قتل که به حرمت این امام رئوف منجر به بخشش شد را مرور کردیم.
پا در میانی خادمان رضوی
در آخرین بخشش که روز دهم اردیبهشت در دزفول انجام شد، خادمان حرم رضوی برای گرفتن بخشش راهی دزفول شدند تا شاید مادر مقتول از خون فرزندش و قصاص بگذرد و قاتل را به حرمت امام مهربانیها ببخشد. در این پرونده که از دو سال قبل گشوده شد، دو پسر خاله با یکدیگر درگیر شدند و یکی از آنها با ضربات چاقو به قتل رسید. در این مدت مسئولان قضایی ۷۵ جلسه صلح و سازش برگزار کردند تا بالاخره مادر راضی به بخشش شد، ولی با دخالت اطرافیان مادر بار دیگر خواستار قصاص قاتل فرزندش شد. در حالی که همه چیز برای اجرای حکم آماده بود، تیمی از خادمان حرم رضوی برای پا درمیانی در دهه کرامت به دزفول سفر کردند و سراغ این مادر رفتند. زن میانسال با دیدن پرچم حرم در دست خادمان چشمانش پر از اشک شد و خواهرزادهاش را بخشید و از قصاص صرفنظر کرد.
بخشش داماد قاتل بعد از ۱۲ سال
زمستان سال ۹۰ مرد کشاورزی با پلیس یاسوج تماس گرفت و از خودکشی همسرش خبر داد. این مرد با حضور پلیس مدعی شد همسرش با اسلحه شکاری داخل خانه خودکشی کرده است. با بررسی پلیس و کارشناسان اسلحه، فرضیه خودکشی رد شد و مرد میانسال بازداشت شد. او با مشاهده شواهد لب به اعتراف گشود و گفت: با همسرم اختلاف و دعوا داشتیم. روز حادثه بااسلحه شکاری به سمتش شلیک کردم که جانش را ازدست داد.مرد کشاورز به قصاص محکوم ومادرزنش خواستار قصاص او شد. قاتل دوبار پای چوبه دار رفت و توانست از خانواده همسرش مهلت بگیرد. درحالی که قاتل ۱۲سال در زندان بود و برای سومین بار در لیست اعدام قرار گرفته بود، تیم صلح و سازش با پرچم امام رضا(ع) به دیدار خانواده مقتول رفت. مادر خانواده وقتی چشمش به پرچم افتاد، حاضر شد به یک شرط داماد را ببخشد. او گفت دخترم آرزوی حج داشت. قاتل اگر حاضر است من به نیابت دخترم به حج بروم و هزینهاش را بدهد، به حرمت امام رضا(ع) او را میبخشم. با قبول شرط از سوی قاتل، او بعد از ۱۲ سال به حرمت امام هشتم(ع) بخشیده شد و به زندگی بازگشت.
گذشت از قصاص در دقیقه ۹۰
اردیبهشت سال گذشته و قبل از اجرای حکم قصاص در زندان قزوین، کاروان خادمان حرم رضوی وارد زندان شدند و شروع به چرخاندن پرچم کردند. آنها سپس به محل اجرای حکم یک زندانی محکوم به قصاص رفتند تا آخرین تلاش برای نجات مرد ۵۶ ساله را که چهار سال قبل مرتکب قتل شده بود، انجام دهند. خانواده مقتول که آماده اجرای حکم قاتل فرزندشان بودند، به حرمت امام رضا(ع) از اجرای حکم گذشتند و رضایت دادند تا قاتل لحظاتی قبل از قصاص، به زندگی بازگردد.
خون بس دو قاتل در کرمانشاه
یکی از قاتلان ۱۲ سال قبل و دیگری هشت سال قبل دوستانشان را در کرمانشاه در یک نزاع بیمورد با چاقو کشته و در نوبت اجرای حکم قصاص بودند. خانواده هر دو مقتول رضایت نمیدادند و برای اجرای حکم لحظه شماری میکردند. سلطان صلح و سازش ایران همراه خادمان حرم رضوی و چند مسئول بر تن دو قاتل کفن کردند و آنها را دست بسته به خانه مقتولان بردند تا مراسم خون بس را اجرا کنند. در این مراسم در یک سینی قرآن و خنجر قرار میدهند و اگر خانواده قرآن را بردارد یعنی رضایت داده و اگر خنجر را بردارد یعنی میخواهد قصاص کند و رضایت نمیدهد. تیم صلح و سازش، خادمان و پرچم حرم رضوی را با خود برده بودند که هر دو خانواده رضایت دادند و از قصاص قاتل فرزندشان به حرمت امام رضا(ع) گذشتند و کفن از تن دو قاتل بیرون آمد.
بخشش در بخشش به حرمت امام رضا(ع)
چندی قبل تیم صلح متوجه شد یک کارگر نصاب داربست به جرم قتل غیرعمد و دیه ماه حرام در زندان است و توان پرداخت دیه را ندارد. آنها سراغ مادر مقتول رفتند که مشخص شد آچار ازدست کارگررها شده وبه سرفرزند او برخورد وباعث مرگ او شده است. چون این اتفاق در ماه حرام رخ داده، کارگر جوان توان پرداخت دیه را ندارد و زندانی شده است. مادر سروش شرط گذاشت اگر تیم صلح بتواند برای برادر زادهاش که مرتکب قتل صاحبکارش شده است، رضایت بگیرد، اوهم رضایت میدهد. تیم صلح سریع دست به کار شدند و از خادمان حرم رضوی کمک گرفته و با پرچم امام هشتم(ع) به محل زندگی خانواده صاحبکار او میروند. پدر مقتول با دیدن پرچم و خادمان حرم اعلام کرد حاضراست قاتل را به حرمت امام رضا(ع) ببخشد، ولی قاتل باید در روستای محروم آنها مدرسه بسازد. با قبول این شرط پسر جوان از قصاص نجات یافت. مادر سروش هم وقتی دید برادرزادهاش از قصاص نجات یافته، کارگر نصاب داربست را بدون گرفتن دیه بخشید و او هم آزاد شد.
خوابی برای بخشش
در پروندهای دیگر، مادر مقتول وقتی در خواب دید که قاتل دخترش در حرم رضوی از امام رضا(ع) خواسته تا ضمانتش کند، او را بعد از ۱۰ سال بخشید. قرار شد زندانی بخشیده شده مقدمات سفر هشت تازه عروس و داماد بیبضاعت به مشهد و همینطور جهیزیه آنها را فراهم کند.فرشید، مرد جوانی است که دختر مورد علاقهاش را اوایل خرداد سال ۱۳۹۴ در یکی از استانهای مرکزی کشور به قتل رساند وزندانی شد.اومدتی بعددردادگاه کیفری محاکمه شد.مادرمقتول برایش قصاص خواست. قاتل در جلسه محاکمه گفت: به آن دختر علاقهمند بودم و قصد ازدواج داشتم اما فردی عصبی بودم که همین باعث ترس او شد و به خواستگاری پاسخ منفی داد. او تصمیم گرفت با پسر یکی از اقوامشان ازدواج کند. در جریان این ماجرا، من به شدت عصبانی شدم، او را به زور سوار پرایدم کردم و در خیابانهای اطراف شهر بردم. در آن مکان، او را خفه کردم و بعد هم تسلیم شدم. در حالی که قاتل در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، خوابی که مادر مقتول دیده بود، باعث بخشیده شدن او به حرمت امام رضا(ع) شد. فرشید گفت: در این ۱۰سال همه روز و شبها برایم کابوس مرگ بود و عذاب وجدان. در یک قدمی اجرای حکم به امام رضا(ع) خیلی توسل کردم که نجاتم دهد، آخر هم نجاتم داد. شرط را قبول میکنم. مرد زندانی و خانوادهاش قرار شد شرط را اجرایی کنند تا بهزودی او آزاد شود.
بخشش در آستانه میلاد امام رئوف
در پروندهای دیگر، بامداد ۲۱ آذر سال ۹۷ بود که دختر جوانی درتهران بااداره پلیس تماس گرفت وگفت:مادرش در خانهشان با شلیک گلوله به قتل رسیده است. مأموران وقتی به محل حادثه رسیدند با جسد زن ۵۵ سالهای به نام حمیده روبهرو شدند که با شلیک دو گلوله به قتل رسیده بود. بررسیها حکایت از آن داشت که عامل قتل فرد آشنایی است که بدون هیچ درگیری و تخریب در وارد خانه شده و در فرصت مناسب زن میانسال را به قتل رسانده و در ادامه هم پول و طلاهای وی را سرقت کرده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران تحقیقات گستردهای را برای شناسایی قاتل آغاز کردند تا اینکه دریافتند مدتی است پسر ۲۰ سالهای به نام شهباز به عنوان نظافتچی به خانه مقتول رفت و آمد داشته است. بدین ترتیب مأموران برای دستگیری شهباز راهی خانه او شدند که مشخص شد وی پس از حادثه به صورت غیرقانونی به کشور ترکیه گریخته است. در حالی که ۱۵روز از حادثه گذشته بود وتحقیقات همچنان برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید که شهباز از کشور ترکیه به ایران بازگشته است. با بهدست آمدن این اطلاعات مأموران مخفیگاه وی را در حوالی میدان رهبر در شرق تهران شناسایی و او را دستگیر کردند و اسلحه کلتی که با آن زن میانسال به قتل رسیده بود، کشف شد. متهم پس از انتقال به دادسرای امور جنایی مقابل بازپرس ویژه قتل به جرم خود اقرار کرد و گفت: مدتی قبل در فضای مجازی آگهی کار در منزل منتشر کردم. در آن مدت افراد زیادی با من تماس گرفتند که برای کار به خانهشان رفتم و در این میان حمیده هم با من تماس گرفت و از من خواست هر چند روزیک بار به خانهاش بروم و آنجا را نظافت کنم. زمانی که به خانهاش رفتم، متوجه شدم او پولدار است و مقدار زیادی هم طلا در خانهاش نگهداری میکند. به همین خاطر وسوسه شدم اموال او را سرقت کنم. متهم پس از محاکمه به قصاص محکوم و حکمش در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد تا اینکه در آستانه میلاد امام رضا(ع) اولیایدم به دادسرا آمدند و اعلام کردند قاتل مادرشان را به احترام امام رضا(ع) بخشیدهاند. به این ترتیب با اقدام خداپسندانه اولیایدم، قاتل به زندگی دوباره بازگشت.
خوابی برای بخشش
«وقتی در خواب، حرم امامرضا(ع) را دیدم، تصمیم گرفتم قاتل پسرم را بدون هیچ چشمداشتی ببخشم، اما مسئولان قضایی گفتند میتوانی وجهالمصالحه دریافت کنی و آنجا بود که فکر دیگری به ذهنم رسید.» این، حرفهای مادر پسر جوانی است که چندی قبل در بندرعباس به قتل رسید اما درست در روز اجرای حکم قصاص، قاتل پسرش را بخشید. هرچند او تمایلی به دریافت هیچ پولی نداشت و اعلام کرد برای رضای خدا قاتل را بخشیده اما قاتل ۹۰۰ میلیون تومان وجهالمصالحه پرداخت کرد که این زن نهتنها پول را قبول نکرد بلکه با این مبلغ توانست رضایت اولیای دم چهارپرونده قتل دیگر راجلب کندو چهار قاتل دیگر را نیز به زندگی برگرداند. این مادر درباره بخشش قاتل گفت: دو هفته قبل از روز اجرای حکم خواب دیدم در حرم امام رضا(ع) هستم. یک ظرف پر از میوه دستم بود و یکی ازخادمان حرم هم کنارم ایستاده بود.همینطور که با خادم در حرم راه میرفتم به او گفتم خانه پسرم کنارضریح امام رضا(ع) است و...وقتی ازخواب بیدارشدم حال عجیبی داشتم. در این دو هفتهای که تا روز اجرای حکم زمان باقی بود،مدام گریه میکردم. ازخدا و امام رضا(ع) خواستم خودشان راهی جلوی پایم بگذارند تا بهترین تصمیم را بگیرم. میترسیدم. با اینکه قصاص حق من بود و قاتل، پسرم را به قتل رسانده بود اما با خودم میگفتم چرا من باید جان یک نفر را بگیرم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه روز اجرای حکم فرا رسید. آن روز وقتی طناب دار را دور گردن قاتل انداختند، او شروع به التماس کرد و یکبار طناب را باز کردند اما من گفتم باید قصاص شود و دوباره طناب را دور گردنش انداختند ولی باز هم دلم نیامد و گفتم جان را خدا داده و خودش هم میگیرد و قاتل را بخشیدم.