از تجهیزات فرسوده و تهدیدهای جانی گرفته تا حقوقهای اندک و کمبود حمایتهای قانونی؛ چالشها و ناگفتههایی که در ادامه با منوچهر فلاحی، جانشین فرماندهی یگان حفاظت محیطزیست کشور در میان گذاشتهایم.
بزرگترین چالش پیش روی محیطبانان را چه میدانید؟
بخشی از مشکلات ما به کمبود تجهیزات و نیرو بازمیگردد. برای نمونه اکنون حدود ۵۰ درصد از پستهای مصوب در ساختار سازمانی یگان حفاظت محیطزیست، خالی و بدون نیرو است. یعنی نیمی از ظرفیت قانونی ما بلاتصدی مانده است. نکته مهم اینجاست که این پستها مربوط به مصوبهای است که در سال۱۳۹۲ تصویب شده؛ یعنی زمانی که ما ۲۷۸ منطقه با وسعتی در حدود ۱۷ میلیون هکتار داشتیم اما در حال حاضر، آمارمناطق به ۳۲۴مورد رسیده ووسعت تحت پوشش نیز حدود ۱۹ میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار شده است. به لحاظ مساحت چیزی حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار افزایش یافته است. با این حال، تعداد محیطبانها افزایش نیافته است. هرچند در سالهای اخیر استخدامهایی صورت گرفته اما همچنان تعداد نیروهای ما حدود ۵۰ درصد کمتر از نیاز واقعی است. این شرایط، کار را برای محیطبانها سخت و طاقتفرسا کرده است.
استاندارد جهانی برای تعداد محیطبانها چگونه است و ما چقدر با آن فاصله داریم؟
در استاندارد جهانی، معمولا به ازای هر محیطبان،میزان مشخصی ازعرصه برای حفاظت تعریف میشودو در این استاندارد برای هر ۱۰۰۰هکتار یک محیطبان در نظر گرفته میشود اما در کشور ما مناطق تحت پوشش محیطبانان بسیار گسترده است یعنی یک محیطبان در کشور ما باید وسعتی برابر با ۱۶ برابر استانداردها در کشورهای دیگر را پوشش بدهد.
روند جذب نیرو در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
یکی از اصلیترین مشکلات ما، روند کند و محدود و بهاصطلاح جذب قطرهچکانی نیرو است. سازمان امور استخدامی اگر خیلی لطف کند، سالانه اجازه جذب ۲۵۰ نفر را میدهد. از طرف دیگر، تعدادی از نیروها بازنشسته یا ازکارافتاده میشوند. حتی اگر آنها با توان مضاعف هم کار کنند، باز توان بدنی نیروهای تازهوارد را ندارند. این در حالی است که نیاز سازمان ما بسیار بیشتر از این تعداد است. در حال حاضر ما ۷۳۴۰ پست مصوب داریم که این عدد مربوط به سال ۱۳۹۲ است؛ یعنی زمانی که جمعیت کشور کمتر و فشار کاری نیز کمتر از امروز بود. با وجود افزایش وسعت مناطق تحت حفاظت، فقط ۵۰ درصد این پستها پر شده است. باقی پستها خالی مانده چون مجوز استخدام صادر نمیشود. از ابتدای انقلاب تا دهه ۷۰، سازمان محیطزیست استخدامی نداشت. همین مسأله خلأ بزرگی ایجاد کرد که هنوز هم جبران نشده است. مجوزهایی که اکنون صادر میشود هم بیشتر جنبه رفعتکلیف دارد، نه رفع نیاز واقعی. در حال حاضر حدود ۳۰۰۰ محیطبان داریم. حتی اگر همه این ۳۰۰۰ نفر هم آمادهبهکار باشند، به دلیل شیفتی بودن کار، در بهترین حالت ۱۵۰۰ نفر در حال انجام وظیفهاند و مابقی باید استراحت کنند. بنابراین، با این تعداد محدود نیرو نمیتوان مأموریتهای سازمان را بهطور کامل انجام داد.
شرایط پرداخت حقوق و مزایای محیطبانان چگونه است؟
شرایط جذب محیطبان براساس مدرک دیپلم و فوقدیپلم تعریف شده و ما تابع قانون خدمات کشوری هستیم. براساس قانون، هر فرد در بازههای زمانی مشخصی، رتبه شغلی دریافت میکند و یکسری مزایا هم برایش تعریف شده؛ به عنوان نمونه برای کسانی که در مناطق مرزی فعالیت دارند، مزایایی همچون محرومیت از امکانات و بدی آبوهوا درنظر گرفته میشود. حالا وقتی محیطبانی صحبت از میزان حقوقش میکند، اگر آن را با کارمند دیگری در دستگاههای مشابه مقایسه کنید (بهجز نهادهای خاص مثل وزارت نفت)، میبینید که وضعیت حقوق تفاوت چندانی ندارد؛ البته در برخی دستگاهها ممکن است مزایایی تحت عنوان رفاهیات، متفاوت باشد ولی اصل ساختار حقوق و مزایا، مطابق با همان قانون خدمات کشوری است. در سازمان محیطزیست هم برای نیروهایی که رابطه استخدامیشان رسمی، پیمانی یا حتی قراردادی است، مزایا براساس همان قانون خدمات کشوری به آنان پرداخت میشود.
وضعیت تجهیزات محیطبانان را چگونه ارزیابی میکنید؟
دقیقا بخش زیادی از مناطق که تحت عنوان مناطق چهارگانه یا مناطق شکار ممنوع شناخته میشوند، عمدتا صعبالعبور و دورافتادهاند. این مناطق معمولا از ابتداییترین امکانات رفاهی مانند آب و برق محروم هستند و به همین دلیل، منطقه خدمتی خاص محسوب میشوند. درحال حاضر ما هم تجهیزات فردی و هم تجهیزات جمعی داریم. متاسفانه هماکنون حدود ۵۰ درصد ناوگان خودرویی ما فرسوده است.چون کارکرد این خودروها به گونهای است که درمناطق صعبالعبور استفاده میشود وپس ازمدتی کاراییشان را از دست میدهند. درحوزه یگان موتوری، درسال۱۴۰۱حدود۱۲۰۰ دستگاه موتورسیکلت خریداری کردیم. اما این موتورها هم بهدلیل استفاده شبانهروزی در شرایط دشوار، نهایتا یکی دو سال دیگر وارد چرخه فرسودگی میشود. با اینکه ممکن است از نظر قانونی و سن فرسودگی هنوز مشمول تعریف فرسودگی نشده باشد اما به دلیل شرایط کاری دچار فرسودگی میشود. برای همین ما امسال قصد داریم در صورت امکان، ۷۵ دستگاه خودروی خارجی خریداری کنیم که مجوزش را هم از هیات وزیران گرفتهایم.
برخی محیطبانان از این گلایه دارند که برای تعمیر تجهیزات گاهی باید از جیب پرداخت کنند.
ما بخشنامه کردیم که هیچ محیطبانی حق ندارد از جیب خودش هزینهای بابت سوخت یا تعمیرات پرداخت کند. البته بعضی محیطبانها به خاطر علاقهشان به منطقه، خودجوش اقدام به تعمیر خودروها میکنند اما در هر صورت این هزینه بعدا به آنها پرداخت میشود؛ هرچند ممکن است با فاصله زمانی این اتفاق بیفتد. واقعیت این است که تنخواهی که به ادارهکلها داده میشود، برای تعمیر خودروهای جدید اصلا کافی نیست. مثلا تعمیر موتور حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه دارد که شاید معادل تنخواه دو سال آن ادارهکل باشد.
قانون بهکارگیری سلاح به کجا رسید؟
براساس قانون حمایت بیمهای و قضایی از محیطبانان و جنگلبانان، شرایط خاصی برای استفاده از سلاح مشخص شده، آنها فقط زمانی میتوانند از سلاح استفاده کنند که جان خود، همکار یا دیگران در خطر باشد. اما در عمل، مشکل اینجاست که اگر درگیری پیش بیاید، محیطبان شلیک کند و فرد مقابل مجروح یا کشته شود، محیطبان باید ثابت کند که طرف مقابل شروعکننده بوده است. یعنی محیطبان هیچوقت نمیتواند حالت آفندی داشته باشد، فقط باید به صورت پدافندی عمل کند. مثلا فرض کنید شکارچی وارد منطقه شده و جلوی چشم محیطبان گونهای مثل یوز یا پلنگ را شکار میکند. محیطبان حق ندارد برای جلوگیری از آن شلیک کند، مگر اینکه شکارچی سلاح را به سمت او بگیرد. تازه در این حالت هم بعدا باید قاضی را قانع کند که شلیک در مقام دفاع بوده است. متأسفانه مواردی بوده که محیطبان طبق قانون عمل کرده ولی محکوم به اعدام شده. چون قانون فعلی برای نیروهای نظامی نوشته شده، نه برای محیطبانان.
در مورد پوشش بیمهای محیطبانان چطور؟ اخیرا تغییری در این زمینه ایجاد شده است؟
بله، خوشبختانه بعد از چند سال پیگیری، قانون حمایت بیمهای تصویب شد. اکنون تمام محیطبانان به صورت رایگان تحت پوشش بیمه مسئولیت، بیمه تکمیلی و بیمه حوادث قرار گرفتهاند. اگر اتفاقی برایشان بیفتد، چه در مراکز دولتی و چه خصوصی، درمان آنها رایگان انجام میشود. حتی در صورت فوت یا مصدومیت، از طریق همان بیمهگذار، دیه پرداخت میشود. این چیزی بود که قبلا در سازمان محیطزیست اجرا نمیشد.
فشار کاری بالا چه تأثیری روی محیطبانها دارد؟ در اینخصوص برنامهای در نظر دارید؟
دراینرابطه میتوان به آسیبهای چشمی ناشی ازکارمداوم با دوربینهای دیدهبانی اشاره کرد.کسانی که به اصطلاح دوربینکشی میکنند، میدانند استفاده مکرر از این تجهیزات، باعث سرگیجه وفشار چشمی میشود. حتی دوربینهای پیشرفته هم پس از مدتی روی بینایی تأثیر منفی میگذارند. از طرفی یکی ازمشکلات اساسی این شغل، آسیبهای روحی ناشی از فشارهای روانی و استرس کاری است. محیطبانها همیشه باید آماده برخورد با متخلفان باشند. شما تصور کنید وارد منطقهای میشوید و در هر لحظه ممکن است با فردی متخلف و حتی شرور روبهرو شوید؛ این مواجهه میتواند تهدید جانی داشته باشد. فارغ از خطراتی مثل سقوط، غرقشدگی و دیگر حوادث طبیعی، این استرس دائمی روی روح و روان افراد تأثیر منفی میگذارد. متأسفانه برخلاف تصور عمومی، مردم وقتی یک محیطبان را در دل طبیعت میبینند، فکر میکنند با شغلی آرام و لذتبخش مواجهاند اما واقعیت این است که محیطبان در آن لحظه ممکن است کاملا تنها باشد، در شرایطی سخت و بدون پشتیبانی.ازطرفی ازمنظرجسمی هم محیطبانهابا آسیبهای زیادی روبهروهستند.بهدلیل گشتهای پیاده، موتوری یا خودرویی در مناطق صعبالعبور، بهمرور زمان دچار مشکلاتی مانند دیسک کمر و گردن میشوند.حمل تجهیزات سنگین، رانندگیهای طولانی و نبود امکانات فیزیکی مناسب، باعث شده این بیماریها به بخشی از واقعیت زندگی شغلی آنها تبدیل شود.