بررسی منطق اسلام و غرب درباره جایگاه اجتماعی زنان

زن ایرانی؛ منشأ نسل تمدن‌ساز

مؤلفه‌های تمدن‌سازی حوزه

در پیام تمدنی رهبر معظم انقلاب به مناسبت یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم، کیان و شکل‌گیری حوزه علمیه به مثابه یک پاسخ راهبردی به بحران‌های تمدنی پیرامونی در غرب آسیا و واکنشی ضداستعماری در برابر نظام سلطه غرب تعریف و تفسیر شده است.
در پیام تمدنی رهبر معظم انقلاب به مناسبت یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم، کیان و شکل‌گیری حوزه علمیه به مثابه یک پاسخ راهبردی به بحران‌های تمدنی پیرامونی در غرب آسیا و واکنشی ضداستعماری در برابر نظام سلطه غرب تعریف و تفسیر شده است.
کد خبر: ۱۵۰۳۹۵۷
نویسنده حجت‌الاسلام دکتر حبیب‌الله بابایی - عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
 
ازاین منظر، حوزه علمیه یک بازیگر فعال درفرآیند احیای تمدن اسلامی است.درواقع حوزه نه صرفا یک مؤسسه‌ تدریسی بلکه یک نهاد چندوجهی با چند نقش کلیدی است؛ حوزه به مثابه مرکز علمی، حوزه به مثابه مرکز تربیت نیروی هدایتگر تمدن، حوزه به مثابه جبهه‌ مقابله با تهدیدهای تمدنی دشمنان، حوزه به مثابه مرکز تبیین نظامات اجتماعی و تمدن اسلامی و حوزه به مثابه قله‌ نوآوری تمدنی و آینده‌نگری. رویکرد تمدنی رهبر معظم انقلاب در علوم حوزوی نیز مانند «فقه تمدنی» (نگاه کلان شارع به زندگی، به روابط اجتماعی، به عدالت، به سیاست، به جنسیت) و شاخص‌های فقیه تمدنی در فهم عمیق نیازها و مسائل تمدنی جهان معاصر آشکار شده است. در این رویکرد، حوزه علمیه، موتور محرک تمدن نوین اسلامی است که این مرکزیت و مرجعیت تمدنی حوزه و حوزویان با انقلاب اسلامی و تولد جمهوری اسلامی، هدایت تمدن اسلامی را به دست گرفته است. از این منظر، گویا حوزه علمیه قم به عنوان مجموعه‌ای زنده و پویا در دو بخش بانوان و آقایان، مسیری تکاملی از احیای هویت دینی تا رهبری در تمدن‌سازی اسلامی را در سطح جهانی طی کرده است.‌
پیام رهبری، نمونه‌ای قوی از یک بیانیه‌ تمدن‌محور است که حوزه علمیه را قلب تپنده تمدن اسلامی معاصر می‌داند؛ بحران‌های گذشته را به شکل تقابل‌های تمدنی ترسیم و آینده‌ای تمدنی برای نقش حوزه ترسیم می‌کند. حال اگر بخواهیم این متن را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم این بیانیه، حوزه علمیه قم را نه تنها به‌مثابه یک نهاد آموزشی بلکه به‌مثابه نهاد محوری تمدن‌سازی اسلامی در عصر بحران‌ها و بیداری اسلامی معرفی می‌کند.در عین حال چند نکته بسیار برجسته به لحاظ تمدنی در این متن وجود دارد که باید آنها را جداگانه در نظر گرفت. 

۱- رهبرانقلاب دراین پیام، حوزه رابه مسأله«اولویت‌ها»فرامی‌خوانند. اساسا نظام یک تمدن، نظام اولویت‌ها، طبقه‌بندی‌ها، متن و حاشیه‌ها و اصل و فرع‌هاست. فقدان اولویت‌ها و بی‌توجهی به نظام اولویت‌ها، اساسا نظام حوزه، نظام دینداری و نظام تمدن دینی را به تشتت و پراکندگی و بی‌هویتی تبدیل می‌کند.

۲- رهبر انقلاب حوزه را نهادی برونگرا وموظف به بلاغ مبین در گستره‌ای عظیم می‌دانند. تمدن‌ها با بلاغ‌های معقول و مفهوم در مقیاس جهانی می‌توانند«قلمرو اعتبار تمدنی»خود راگسترش دهند.جهانی فکر نکردن درحوزه هرگزبه بقا،رشد یا خلوص حوزه کمکی نمی‌کند.

۳- رهبر انقلاب حوزه را در امر تعلیم و تهذیب دارای رسالت وکارکردی کلیدی می‌دانند.درنگرش اندیشمندان تمدنی، تمدن چیزی جز اخلاق و تربیت نیست (civilization as a education). از این رو، تربیت انسان تراز،انسان صالح، انسان کامل و نسل طلایی (پروژه‎های مختلف تمدن‌سازان عصر ما) را پایه و مرکز در فرآیند تمدنی قلمداد می‌کنند.

۴- رهبرعزیزانقلاب به مواجهه باعنصرمخالف،گفتمان مخالف وتهاجم به فرهنگ وتمدن مخالف تأکیدمی‌کنند.در این راستا، تمدن‌ها نه برخاسته از هست‌ها و داشته‌ها بلکه برآمده ازنداشته‌ها و نیست‌هاست. تمدن اسلامی باید بداند که چه هست و چه نیست. نیستی‌ها و حدود و مرزهای خود رامخصوصا درمواجهه باتمدن مغرب زمین معلوم بسازد.نگاه انتقادی به تمدن‌های رقیب شرقی و غربی در این راستا زمینه را برای تربیت نسل «مجاهد فرهنگی» و مجاهد تمدنی فراهم خواهد ساخت‌.

۵- رهبر فرهیخته انقلاب، با مروری تاریخی به موضع روحانیت و علما در برابر حرکت‌های استعمار، نه فقط به زندگی جهانی عالمان دینی پرداخته‌اند بلکه به گونه مرگ با عزت و شهادت علمای دین وتاثیر گونه‌های مرگ تمدنی(«مرگ تمدنی» به تعبیر نوربرت الیاس یا  آرپد ساکولزی) در ایستادگی و رهایی جوامع اسلامی پا فشرده ‌اند.‌

۶- رهبر معظم انقلاب به یک نکته ضدتمدنی در حوزه اشاره می‌کنند و آن مقوله«استعمار دین»وگاه«استعمار در نهادهای دینی» است.این‌که یک نهاددینی به لحاظ باورورفتاربه سمتی برودکه به جای مبارزه با استعمار،راه‌های استعماررا فراهم کند و در پی جدایی دین از سیاست باشد نشان از آن دارد که استعمار به دیوارهای آن دین و نهاد دینی نزدیک‌تر شده است.

۷- نکته بسیار مهم تمدنی دیگری که در پیام رهبری به حوزه علمیه مطرح شده، صورت‌بندی نظامات اجتماعی و مهم‌تر از آن ابتنای این نظامات بر یک پایه فکری (نه تفکر انتزاعی صرف بلکه تفکری انضمامی و در میدان) است. شکل دادن به این عقلانیت پایه که من اسم آن را فرهنگ پایه و روح یک تمدن می‌دانم اساس یک تمدن است و نقش حوزه‌های علمیه نیز چه در مقام اندیشه‌ورزی و چه در مقام پیاده‌سازی اندیشه‌ها بسیار مهم و بی‌بدیل است.‌

۸- رهبر انقلاب در فراز پنجم پیام‌شان خود که بر موضوع و رویکرد تمدنی تأکید شده است، به جای تفسیر تمدن و توسعه ادبیات نظری تمدن، به عناصر تمدن، فرآیند تمدن و در مجموع به ابعاد راهبردی تمدن پرداخته‌اند. در نگاه راهبردی ایشان به تمدن، به جای مفهوم‌پردازی از تمدن، به عناصر کلیدی در تمدن همچون موضوع «توحید»، «عدالت»، «آزادی»، «کرامت انسانی» و نیز «نقش مردم» و «بودن با مردم» پرداخته  شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها