ایران ما درطول تاریخ، از جنگ و تبعات جنگ به دور نبوده، ثروتها و جغرافیای عظیمش، حکام و زیادهخواهانی را به طمع انداخته و «جنگ» و اعمال خشونت بهعنوان حربهای به وسط آمده است. تلخیها، ویرانیها، مصائب انسانی و خسارتهای بعضا جبرانناپذیر مادی و معنوی، میراث همه جنگها در طول تاریخ است اما همین حادثه با اندازهای که دارد، مختصات زمانی و جغرافیایی، علت یا علل و فراز و فرود آن و...همه وهمه بعدها میتواند و باید بازگو شود، به رشته تحریر و تبیین دربیاید، بر افکار شنونده تأثیر بگذارد، او را از حقایقی آگاه سازد و پیوند فکری و اندیشگی جامعه یا جوامع هدف را با گفتهها و ناگفتههای تاریخ، برقرار کند. آسیبها و خطرات این راه، کم نیست! اگر رویداد را مغشوش بنویسند، یا نادرست یا گزینش شده بگویند چه؟! اگر به کلی وارونهنگاری رخ داد و تحریف شد، تکلیف چیست! امروز رسانه در دنیا، تاریخ را از جایگاه تکگویی و تکنگاری خارج کرده، تا اینجا نه تنها مشکلی نیست، بلکه مزیت هم دارد؛ زیرا رسانهها قدرت بالای صدور پیام دارند و هرچقدر به جلو میرویم، این قدرت افزایش مییابد، رسانه ظرفیت و ابزار انتقال است، مکمل و معنابخش به آن محتواست؛ محتوایی که روزبهروز ــ هم در بخش تولید وهم در فرآیند عرضه ــ تغییر شکل و رنگ میدهد، نو میشود و از کوچکترین منافذ هم برای عبوردادن خودوصدور پیام غافل نمیشود. «ادبیات» و «هنر» طوری در این زمانه نضج گرفته و به اوج رسیده که رسانههای خود را در اختیار گرفته است، مشارکت رسانه و هنر و ادبیات در جذب افکار و خطدهی به جهانوندان در زمینههای سیاسی، علمی، ورزشی، اقتصادی، فرهنگی و... به تحکیم تعامل و همکاری آنها نیز انجامیده است! دفاع مقدس هشتساله ما که در واقع از کیان، آیین و آزادی و هویت ایرانی ــ اسلامیمان مراقبت و حفاظت تحسینبرانگیزی کرد، بهقدری ارزشمندی و درس دارد که با وجود اسناد معتبر، مکتوبات پرشمار در دسترس، منابع صوتی و تصویری متعدد و... ؛ باز هم باید غواصان چیرهدست و بصیری تربیت شوند تا درها و مرواریدهای مکتوم این اقیانوس را بیش از گذشته، کشف و منعکس کنند! مدتهاست جریانات مرموزی در همین ظرف رسانه، روی افتخارات ملی این رویداد، خاک میپاشند و آن همه توانمندی مردمی بالقوه و بالفعل را در نگاه نسلهای جدید، به حادثهای معمولی و پیشپا افتاده تنزل میدهند! مخاطبانی را که با آن سالها فاصله شناسنامهای قابلتوجهی دارند، دچار تردید میکنند و خیلی مقاصد ضدتاریخی و ضدایرانی دیگر در حال دنبالشدن است! ما از جنگها و کشمکشهای مادی و معمولی متمایزیم چون از موجودیت و هویتمان دفاع کردیم. هنرمندان، نویسندگان و شاعران ما با میل باطنی و اراده خودشان به صف روایتگران حادثه پیوستند و آزادگی، حمیت، اقتدار، عشق، ایثار، عرفان، مظلومیت، رشادت و بسیاری مفاهیم بلند دیگر در این روایتها به چشم آمد و در قاب تاریخ جا گرفت. قدمهای خوبی برداشته شده اما صریح باید گفت که تشنگی در این زمانه و زمینه، هنوز بالاست! اگر نگوییم، میگویند و چنانچه غفلت کنیم، مینویسند! اما روایت آنها با روایت ما خیلی فرق میکند... .