خوزستان در دوران هشت سال دفاع مقدس، مقصد صدها هزار رزمنده از سراسر کشور بود؛ از سیستان و بلوچستان و خراسان گرفته تا فارس و کرمان و اصفهان و تهران...تا تبریز و کرمانشاه و ایلام؛ و از گیلان و مازندران، تا هرمزگان و فارس و بوشهر و خلاصه مقصد همه آنهایی که واقعا ایرانی بودند نه مدعیان ملیگرایی که هیچگاه برای وطنشان از خود مایه نگذاشتند و در برابر دشمن کوچکترین فداکاری از خود ابراز نکردند.در واقع ایثارگران و رزمندگان دفاعمقدس غالبا جوانانی بودند با انگیزههای دینی و اعتقادی که البته دفاع از وطن را هم جزو ایمانشان میدانستند.
البته بودند جوانانی که تا قبل از حضور در میدان، ظاهرشان دیندار نمینمود و پایبند به مناسک هم نبودند اما وارد میدان شدند و ریشههای ایمانیشان آنجا شکوفا و سبز شد و اهل نماز شب و پایبند به مناسک گشتند و سرانجام هم شهید شدند!
امروز نیز بیتردید در میان همین جوانان به ظاهر غیرمذهبی و حتی دینگریز، فراوان هستند جوانانی که اگر از ناحیه دشمن بیگانه احساس خطر کنند، به میدان خواهند آمد و ایمانی که در عمق وجودشان هست را به منصه ظهور میرسانند و خالق رشادتهایی میشوند که زبان و قلم از بیان آنها عاجز خواهد بود.ایران و اسلام پیوندی ناگسستنی دارند و خدماتی متقابل، و این پیوند با خون شهدا و جانبازان دفاعمقدس و مدافعان حرم محکمتر و ناگسستنیتر هم شد؛ آنقدر که ایران در نگاه سردار رشیدی چون سپهبد حاج قاسم سلیمانی، «حرم» نامیده شد و دفاع از آن، مقدم بر حرمهای دیگر!مدافعان حرم که اتفاقا آنها نیز از هر ملیگرایی، ملیتر بودند، آنقدر غیرت اسلامی و ایرانی داشتند که وقتی هزاران کیلومتر آنطرفتر هم، احساس خطر کردند بدون هیاهو و فراخوانهای پرسروصدا، عاشقانه هجرت کردند و مخلصانه جنگیدند و غریبانه شهید و جانباز شدند. .آری، ایمان اینگونه انسانها را تربیت میکند و به آنها هنر شهادت را میآموزد که «شهادت هنر مردان خداست.»