فریده فرخی‌نژاد و دخترش زینب چخماقی از حمله به ساختمان شیشه‌ای با «جام‌جم» گفت‌وگو کردند 

صدای ایستادگی رسانه‌ ملی

خبرنگاران در شرایط بحرانی و جنگ، نقش حیاتی در انتقال حقیقت و اطلاع‌رسانی دقیق به مردم دارند. آنها با شجاعت در دل بحران‌ها حضور می‌یابند تا صدای بی‌صداها باشند و واقعیت‌ها را به جهانیان برسانند.
خبرنگاران در شرایط بحرانی و جنگ، نقش حیاتی در انتقال حقیقت و اطلاع‌رسانی دقیق به مردم دارند. آنها با شجاعت در دل بحران‌ها حضور می‌یابند تا صدای بی‌صداها باشند و واقعیت‌ها را به جهانیان برسانند.
کد خبر: ۱۵۰۷۵۱۸
نویسنده زهرا عباسی - گروه رسانه 

حفظ جان خبرنگاران نه‌تنها یک ضرورت انسانی است بلکه تضمینی برای ادامه جریان آزاد اطلاعات و حق مردم به دانستن است. خبرنگاری بحران در شرایط جنگی، با پیچیدگی‌ها و خطرات بیشتری همراه است و نیازمند حمایت ویژه سازمان‌های خبری و رعایت اصول ایمنی است تا خبرنگاران بتوانند بدون ترس و تهدید، رسالت خود را انجام دهند اما وقتی ساختمان شیشه‌ای واحد مرکزی خبر در رسانه ‌ملی، هدف حمله اسرائیل جنایتکار قرار می‌گیرد.

این نه‌فقط حمله به یک مکان بلکه نقض آشکار حقوق بشر و آزادی رسانه‌ای است. چنین اقداماتی امنیت خبرنگاران و استقلال رسانه‌ها را تهدید می‌کند و مانع از انتقال آزادانه خبر و اطلاع‌رسانی می‌شود. برای بررسی دقیق‌تر این موضوع با فریده فرخی‌نژاد و دخترش زینب چخماقی گفت‌وگو کردیم. البته دختر دیگرش زهرا هم از گزارشگران واحد مرکزی خبر است که دسترسی به او ممکن نشد. در این  گفت‌وگو سعی کردیم از زاویه‌ای نزدیک‌تر، به اهمیت حفظ جان خبرنگاران و تهدیدات پیش‌رو بپردازیم.  

هیچ واهمه‌ای در دل نیروهای رسانه ‌ملی نیست 

فریده فرخی‌نژاد، پیشکسوت اجرای خبر و گویندگی با اشاره به تجربه حضور خبری در ایام جنگ هشت ساله گفت: با توجه به این‌که ما سابقه و تجربه جنگ هشت ساله را داریم من نیز در آن زمان کار گویندگی انجام می‌دادم هرچند باید بگویم بخش زیادی از این اجراها را در شهرستان‌ها و به‌ویژه در استان هرمزگان انجام می‌دادم. ما اخبار زیادی را درباره جنگ و دفاع ‌مقدس اطلاع‌رسانی می‌کردیم و تجربه نزدیکی نسبت به این روزهای ایران در جنگ را شاهد بودیم. نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که شیوه جنگ و دفاع در جنگ تحمیلی کاملا متفاوت با جنگی است که اسرائیل غاصب و جنایتکار با ایران عزیزمان شروع کرده. با این حال چه در زمان جنگ و چه الان که این جنگ به ما تحمیل شده، همواره بچه‌های رسانه، چه گویندگان، چه مجریان و چه خبرنگاران بدون هیچ واهمه‌ای در میدان حضور داشته‌اند.  
وی ادامه داد: شهید رهبر که در جنگ هشت ساله نماد بارز حضور یک فعال رسانه‌ای در جبهه‌های دفاع ‌مقدس بود، نشان‌دهنده این واقعیت است. اکنون نیز نباید تصور کرد که کوچک‌ترین واهمه‌ای در دل بچه‌های رسانه ‌ملی و سایر رسانه‌ها وجود دارد که بخواهند از حضور خود عقب‌نشینی کنند یا از اطلاع‌رسانی بترسند. بسیاری از همکاران ما از جمله خود من به معاونت سیاسی سازمان اعلام آمادگی کردیم که در هر شرایطی حاضر به حضور و اطلاع‌رسانی هستیم. می‌دانیم که همکاران دیگرمان به‌طور کامل ۲۴ساعته آماده‌اند و کار خود را انجام می‌دهند اما وظیفه خود می‌دانستیم آمادگی خود را ابراز کنیم و در کنار آنها باشیم.  

بانوی خبر در خط مقدم رسانه 

پیشکسوت خبری رسانه‌ ملی درباره اجرای پرصلابت سحر امامی در زمان حمله به ساختمان شیشه‌ای صداوسیما عنوان کرد: آنچه خانم امامی در پخش زنده خبری انجام داده نمونه کامل از حضور یک بانوی فعال رسانه‌ای، مجری و خبرنگار شجاع و نترس بود. او در رسانه به کار خود ادامه داد با وجود این‌که اعلام شده بود به صداوسیما حمله می‌شود و ساختمان کناری هدف قرار گرفته بود. او با خونسردی به اطلاع‌رسانی و رجز‌خوانی پرداخت و جنایتی را که اسرائیل مرتکب شده بود افشا کرد و در نهایت با خونسردی و بدون ترس بلند شد و میز خبر را ترک کرد. در‌حالی‌که خبرنگارانی از خبرگزاری‌های معاند را در همین شرایط دیدیم که با شنیدن صدای سوت موشک گزارش‌های خود را نیمه‌کاره رها می‌کردند تا به پناهگاه بروند اما خانم امامی به‌طور حرفه‌ای و شجاعانه عمل کرد و آنچه را که لازم بود انجام داد. خوشبختانه پس از چند دقیقه حضور ایشان و دکتر عابدینی را در استودیو خبر دیدیم و از این‌که سالم هستند بسیار خوشحال شدیم.  

وی که دقایقی بعد از حمله با جام‌جم صحبت می‌کرد، اضافه کرد: نمی‌دانم دقیقا چه اتفاقاتی ممکن است افتاده باشد اما در هر حال همکاران ما همچنان در صحنه حضور دارند و وظایف خود را انجام می‌دهند و ذره‌ای هم عقب‌نشینی نمی‌کنند.  

ساختمان شیشه‌ای خانه خبرنگار  

فرخی‌نژاد که دو دخترش از گزارشگران واحد مرکزی خبر رسانه‌ ملی هستند، اظهار کرد: بچه‌های ما در یک خانواده رسانه‌ای بزرگ شده‌اند و از کودکی بحران‌ها را لمس کرده‌اند‌. از جمله بحران جنگ و اتفاقات ناخوشایندی که برای کشور رخ داده و همچنین در کنار تمام این رخدادها لحظات خوشایند را هم تجربه کرده‌اند. این بچه‌ها از نزدیک شاهد این مسائل بودند و با پدر و مادر خود در صحنه حاضر بودند و با تمامی اتفاقات سیاسی و بحران‌های کشور آشنا بودند. از زمانی که این حمله از سوی اسرائیل صورت گرفت، بچه‌هایم می‌دانستند احتمال دارد محلی که در آن کار می‌کنند هدف قرار بگیرد و آمادگی لازم را داشتند. از لحظه اولی که حملات شروع شد، با وجود این‌که بچه‌ها شیفت نبودند و در خانه بودند به سازمان رفتند تا ببینند آیا کاری از دست‌شان برمی‌آید و همچنان آماده خدمتند. آنها گزارش‌های مختلفی را با توجه به حوزه کاری خود تهیه و پخش کردند. 

وی تأکید کرد: لازم است بگویم بین بچه‌های خودم و سایر همکارانی که در آنجا در حال اطلاع‌رسانی هستند هیچ تفاوتی قائل نیستم. همه آنها عزیزان ما هستند و قلب‌مان برای‌شان می‌تپد. اتفاقا امروز با وجود تهدیداتی که علیه سازمان وجود داشت، بچه‌ها تا چند دقیقه قبل از وقوع حادثه در آنجا بودند و بعد از انجام کار به آنها گفته شد می‌توانند سازمان را ترک کنند. این شد که آنها از سازمان خارج شدند و در لحظه حمله به ساختمان شیشه‌ای در آن مکان حضور نداشتند. با این حال آنها همچنان نگران هستند و باور کنید که احتمال دارد برگردند و دوباره در کنار همکاران‌شان حضور داشته باشند و با تهیه گزارش اعلام کنند که ما اینجا هستیم و هر کاری از دست‌مان برمی‌آید انجام خواهیم داد تا در غیاب همکاران‌مان، وظایف آنها روی زمین نماند.  

روحیه جهادی خبرنگاران
  
زینب چخماقی، دختر فریده فرخی‌نژاد و از گزارشگران واحد مرکزی خبر درباره زمان وقوع حمله گفت: روز وقوع حادثه ما در ساختمان شیشه‌ای بودیم. بعد از انتشار اطلاعیه امکان حمله به سازمان، در گروه‌های کاری در این باره صحبت شد. در حال انجام گزارشات‌مان بودیم که مسئولان گروه‌ها آمدند و دستور دادند با توجه به امکان خطر باید از ساختمان خارج شویم. شرایط این‌طور بود که نشسته بودیم و روی گزارش‌ها کار می‌کردیم. مدیران یکی یکی بالای سر ما آمدند و در حالی که خوشحال و پرانرژی و بدون استرس در حال تردد بودند، با شوخی و خنده و البته با جدیت به ما گفتند باید دست از کار بکشیم و ساختمان را ترک کنیم. می‌خواستیم بایستیم و کارمان را ادامه دهیم اما برخی همکاران گفتند با وجود آنها کار در حال انجام است و باید ساختمان را ترک کنیم.  

گزارشگر خبری تلویزیون ادامه داد: اصولا در کشورهایی مثل ایران که روحیه جهادی وجود دارد، افراد با روحیه جهادی پای کار می‌آیند. بعد از شروع تهاجم اسرائیل هیچ اجباری برای حضور همکاران، به‌ویژه خانم‌ها و افرادی که بچه دارند وجود نداشت چراکه دورکاری مصوب شده بود و هر کس مختار بود به دلخواه خود سر کار بیاید. به‌خصوص در این روزها اعلام شده بود که ساعات محدودی در محل کار حضور داشته باشیم و اگر کسی کار دارد می‌تواند بیاید اما اکثر قریب به اتفاق همکاران حاضر بودند. زیرا احساس مسئولیت می‌کردند که باید در محل کار باشند و هیچ‌کس نمی‌توانست غیبت کند. 

روایتی از انتخاب آگاهانه 

وی در شرح ماوقع روز حمله به صداوسیما عنوان کرد: امروز یکی از روزهایی بود که کار خاصی نداشتم اما به محل کار رفتم و برای خودم کار تعریف کردم. یعنی با بررسی شرایط حاکم و ضرورت ایجاد شده تصمیم گرفتم در چه حوزه‌ای فعالیت و تولید محتوا داشته باشم و سریعا کار را آغاز کردم. قصدم این بود که محتواهای لازم سریعا تولید شود و دست‌مان برای پخش تولیدات باز باشد. حدود دو‌ساعت از پیش‌تولید کارم شروع شده بود که گفتند ساختمان را باید تخلیه کنیم. شرایط دیگر همکارانم نیز همین‌طور بود. درواقع هیچ‌کس هیچ اجباری برای حضور نداشت و حتی از سوی دیگر می‌گفتند تا جایی که ممکن است نیایید؛ به‌ویژه این روزها. 

چخماقی پیرامون شرایط فراهم شده برای کارکنان سازمان صداوسیما توضیح داد: به ما می‌گفتند حضور باید حداقلی باشد. با این حال همکاران به‌صورت خودجوش نمی‌توانستند نیایند. ما بارها این تهدیدات را شنیده بودیم و مطمئن بودیم این تهدید ناجوانمردانه خود را عملی خواهد کرد. با این وجود، همکاران در محل کار حاضر بودند.  

خبررسانی در میان تهدید 

گزارشگر واحد مرکزی خبر در‌خصوص احوال همکارانش اضافه کرد: بعد از حمله‌ای که به ساختمان شیشه‌ای شد تا آنجا که امکانش وجود داشت جویای احوال همکاران حاضر در ساختمان شدم و الحمدلله با تدبیر مدیران از خسارت جانی به‌طور چشمگیری کاسته شد و با توجه به انتشار پیام دکتر جبلی و حضورشان در پخش زنده خبر همگان دیدند که رسانه‌ ملی از صدر تا ذیل در شرایط جنگی از خدمت و اطلاع‌رسانی دقیق کوتاهی نخواهد کرد.  

وی در تکمیل شرایط پیش آمده در زمان حمله تکمیل کرد: همان‌طور که گفتم با این‌که به قطعیت حمله مطمئن بودیم، همکاران و مدیران شبکه خبر تا دقایق آخر در حال رفت‌وآمد و تهیه گزارش بودند. اعلام شده بود ظرف دو‌ساعت آینده قرار است ساختمان صداوسیما را هدف قرار دهند. با وجود ضرب‌الاجل اعلامی اما دیدیم پس از حدود ۲۰دقیقه، تهدید خود را عملی کردند و به‌معنای واقعی به کسی فرصتی داده نشد. شرایط این‌گونه بود که بلافاصله بعد از اعلام تهدید، شرایط تغییر کرد و مجبور شدم برخی از همکارانم را به‌زور و با دعوا از ساختمان بیرون ببرم. در یک مورد این‌طور بود که همکارم در حال انتشار اخبار مربوط به واکنش هنرمندان نسبت به این اتفاق بود و در لحظات آخر اصرار داشت به‌کارش ادامه بدهد. اگر اجبار ما نبود ساختمان را ترک نمی‌کرد.  

خانه شیشه‌ای؛ خط مقدم ایستادگی 

وی ترس در شرایط بحران را امری طبیعی دانست اما انگیزه حضور را قوی‌تر معرفی و بیان کرد: واقعیت این است که در شرایط بحران ترس امری طبیعی است اما واقعیت این است که چیزی که بر ترس غلبه می‌کند، قدرت انگیزه ما در این شرایط است. وقتی احساس می‌کنید دشمن به‌جایی آمده که نباید بیاید، استدلالتان این خواهد بود که ما نیز باید جلوتر از آنچه باید باشیم قرار بگیریم، ایستادگی کنیم و جدی‌تر به وظایف‌مان عمل کنیم. واقعا ساختمان شیشه‌ای خانه ما بود‌. از همان ابتدا که تجربه کار خبرنگاری را آغاز کردیم و قدم به قدم این کار را یاد گرفتیم، در همین ساختمان بودیم و در اینجا رشد کردیم. احساس‌مان این است که دشمن به خانه ما هجوم آورده و عقب‌نشینی کردن در این شرایط معنا ندارد. تهدید دشمن به خانه‌های‌مان بسیار نزدیک شده و برای ما آزاردهنده است.  

گزارشگر واحد مرکزی خبر رسانه ‌ملی انجام این حمله ناجوانمردانه را ذره‌ای در انجام وظایف‌شان مخل ندانست و عنوان کرد: حمله انجام شده به سازمان صداوسیما ذره‌ای باعث عقب‌نشینی ما از ساحت خبر نخواهد شد. همین حالا همگی اعلام کردیم که هرجا، هر وقت و به هر شکلی که لازم باشد آماده‌ایم بیاییم. در این شرایط، هیچ تفاوتی برای هیچ‌کدام از همکاران خبر وجود ندارد. حتی اگر کسی خانواده و فرزند داشته باشد، شرایط به‌گونه‌ای است که همه می‌دانند حضور در صحنه اکنون واجب است.  

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها