بارها و بارها، این ناحیه بهدلیل اهمیت استراتژیک و محل تجمع رزمندگان مقاومت هدف حملات سنگین دشمن قرار گرفته بود اما دوشنبهشب، جریان نبرد شکل دیگری به خود گرفت؛ گشتزنی نظامیان اشغالگر که معمولا بدون مشکل جدی انجام میشد، اینبار بهجنگی تمامعیار با گردانهای عزالدین قسام بدل گشت و تلفات سنگینی به دشمن وارد آورد.
براساس اظهارات منابع محلی، ابتدا یک تانک اسرائیلی با یک بمب هدف قرار گرفته است. پس از آن، تیمهای امداد و نجات که برای کمکرسانی اعزام شده بودند، یکی پس از دیگری در دام انفجارهای دوم و سوم گرفتار شدند. در نهایت، بمب چهارم همراه با شلیک سلاحهای سبک، آندسته از نیروهای نجاتیافته یا مجروح اولیه را نیز هدف قرار داد.
بهگفته رسانههای رژیم صهیونیستی، این کمین مرگبار علیه یگان «نتسح یهودا» انجام شده، یگانی که پیشتر نیز در پروندههای جنجالی نظامی و حقوقبشری در کرانه باختری نقش داشته است. رزمندگان مقاومت با اجرای کمین دقیق، نهتنها نظامیان اسرائیلی را زمینگیر کردند بلکه اجازه ندادند مجروحان دشمن به راحتی تخلیه شوند؛ به همین دلیل جنگندههای اسرائیل برای نجات نیروهای خود مجبور به ورود به صحنه شدند وآتش درگیری تاطلوع خورشید ادامه یافت.
پس از فروکشکردن درگیری، ارتش اشغالگر قدس از کشتهشدن پنج سرباز و زخمیشدن ۱۴ نفر دیگر خبر داد که به نظر میرسد این آمار با سانسور رژیم همراه بوده و تلفات صهیونیستها بسیار بالاتر از این اعداد باشد. همزمان، مقاومت با تغییر تاکتیکهای رزمی خود از حملات مستقیم به کمینگذاری علیه واحدهای گشتی صهیونیست در مناطق اطراف مراکز تجمع غیرنظامیان روی آورده و معادلات امنیتی منطقه شرق مدیترانه را وارد مرحلهای حساس کرده است.
شکست راهبرد سرکوب نظامی
سران رژیمصهیونیستی بعد از موفقیت عملیات طوفانالاقصی جهت احیای بازدارندگی در برابر حماس به دکترین نظامی سرکوب (Repression) متوسل شدند؛ براساس این راهبرد نامتقارن رزمی فشار حداکثری با کلیه منابع بر جنبش مقاومت اعمال میشود تا انهدام نهایی جنبشهای نامنظم محقق شود.
درنتیجه با ورود گسترده ماشین جنگی رژیمصهیونیستی به اعماق نوار غزه مانند شهرهای خانیونس و جبالیا، گردانهای نامتقارن عزالدین قسام جهت کاهش شهدا و افزایش ضربه به صهیونیستها وارد فاز کمینگذاری شدند. درواقع بهدلیل برتری کمی و کیفی ارتش اسرائیل، جنبش حماس با افزایش هزینههای مادی همچنین جانی از طریق شبیخونهای ترکیبی امکان پیروزی قاطع تلآویو را در غزه غیرممکن کرده است.
بهرهبرداری از سلاح گرسنگی
رمز موفقیت راهبرد کمین در تجمیع نیروها و کاهش حملات مستقیم به ارتش اشغالگر است؛ بنابراین حماس نیازی ندارد که نیروی انسانی با ارزش خود را در تمامی شهرها و روستاها مقابل سربازان اسرائیل مستقر کند. بنابراین با انبساط تشکیلاتی مقاومت اسلامی، مسئولیت رسیدگی به امور غیرنظامی جمعیت غزه نیز به مشکلات تلآویو اضافه شده است.
درهمین راستا، بهگزارش اکونومیست درحالی که در ماههای ابتدایی جنگ، حدود ۶۰ درصد از ساختمانهای غزه آسیب دیدند، روند تخریب فیزیکی تا حدی کاهش یافته اما کشتار غیرنظامیان همچنان ادامه دارد. شیوه قتل عام نیز تغییر کرده؛ اگر پیشتر مردم در حملات هوایی به شهادت میرسیدند، اکنون تمرکز جنایات پیرامون چهار مرکز بهاصطلاح «توزیع کمکهای بشردوستانه» است که صهیونیستها ایجاد کردهاند.
این مراکز که تنها نقاط ارائه کمکهای غذایی به جمعیت میلیونی باریکه غزه هستند که تاکنون ۴۲ میلیون وعده غذایی توزیع کرده که حتی در صورت تقسیم عادلانه، کمتر از یکوعده در روز برای هر فلسطینی محسوب میشود.
ظهور لشکر مزدوران
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی برای کاهش میزان تلفات رژیمصهیونیستی که به آمار قابل توجهی رسیده؛ با تزریق سلاح به سرکردگان سابقهدار در برخی مناطق نظیر جنوب غزه برخی مسئولیتهای نظامی را به مزدوران محلی واگذار کرده است.گروه تروریستی موسوم به «جبهه مردمی» به سرکردگی قاچاقچی بدنام «یاسر ابوشباب» یکی از مهرههای تلآویو در رفح و خانیونس است. اصالت ابوشباب از قبیله بدوی یعنی ترابین(Tarabin) بوده که در صحرای نقب و سینا مستقر هستند. گردانهای عزالدین قسام به دفعات با مزدوران ابوشباب درگیر و موفق شدند که در هفتههای اخیر ۵۰ شبهنظامی وابسته به این گروه را مورد هدف قرار دهند. در راستای فهم هدف گروه موسوم به جبهه مردمی در باریکه غزه، آندریاس کریگ تحلیلگر مسائل امنیتی خاطر نشان کرد: «با وجود اینکه نیروهای موسوم به نیروهای مردمی فاقد مشروعیت مردمی هستند و از نگاه عموم مردم غزه، گروههایی جنایتکار و مزدور تلقی میشوند اما کارکرد اصلی آنها در این است که بتوانند از درون، ثبات ساختار مقاومت را هدف قرار دهند و آن را دچار تزلزل کنند.» با استناد به گزارشات محلی، تفنگداران ابوشباب مسئولیت محافظت از تأسیسات سازمان حقوق بشر غزه را برعهده گرفتند و با نمایش قدرت بهدنبال ایجاد فضای وحشت در صفوف مردم معمولی هستند. هرچند مسئولان این سازمان آمریکایی چنین روایتی را قویا رد کردند اما میتوان گفت که برونسپاری برخی از مسائل امنیتی به قبایل بدوی یا افراد دارای پیشینه منفی با حماس در دستورکار تلآویو قرار گرفته است.
سرانجام غزه از دیدگاه استراتژیستهای اسرائیلی
باتوجه به اینکه رژیمصهیونیستی برخاسته از عملیاتهای زیرزمینی شبهنظامیان یهودی هاگانا، لحی و ایرگون علیه مسلمانان و قیمومیت انگلستان بر فلسطین است؛ تصمیمسازان امنیتی تلآویو اعتقاد دارند که جنبشهای مقاومت و یا زیرزمینی را نمیتوان ازبین برد. بنابراین مخالفان صهیونیسم را بایستی در حدی تحدید کرد که جامعه اسرائیل توانایی زیست روزمره داشته باشد.
بهعبارت دیگر آتشبسی که در آن ادامه حکمرانی جنبش حماس بر باریکه غزه برقرار بماند، بهدلیل انهدام بازدارندگی ارتش اشغالگرقدس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ مورد تأیید سیاستمداران صهیونیست نخواهد بود. البته تلآویو به این درک رسیده که امکان پایان قیام جنبشهای فلسطینی وجود ندارد؛ درنتیجه مقامات اسرائیلی تمایل دارند که با استقرار حکام عربی یا اقوام بدوی در کرانه شرقی مدیترانه نزاع عبری-عربی را به عربی-عربی تبدیل کنند.