این را یکی از ساکنان مجتمعی در مرکز تهران میگوید که صبح ۲۳ خردادماه، وقتی از سفر برمیگردد و به خانهاش میرسد، هیچچیز آن خانه و کوچه، شبیه به قبل نبود. با گذشت یک ماه، هنوز هم چیزی برایشان شبیه به قبل از حادثه نشده است؛ نه احساساتشان که خطر مرگ و ازدستدادن همسایههایشان را از نزدیکترین فاصله تجربه کردهاند و نه زندگیشان که شبهایش را در اتاقی در یک هتل صبح میکنند.
«شب اولین روز از جنگ ما سفر بودیم. ۹ صبح که به کوچهمان رسیدیم، همهچیز تخریب شده بود. نمیتوانستیم چیزی را که میبینیم باور کنیم.» در ساختمان آنها هفت نفر شهید شدهاند و باقی همسایهها،حالا در یکی از هتلهای منتخب شهرداری، اسکان یافتهاند و کاری جز درددل با همدیگر از دستشان برنمیآید، جز اینکه وقتشان را در لابی هتل با هم بگذرانند، حرف بزنند و از غمهایشان بگویند؛ از آنچه که در این ۲۰ و چند روز تجربه کردهاند.
در جستوجوی اموال از دست رفته
از پاسکاریشدن کلافه است؛ از اینکه هر روز بهجای روتین زندگی، شال و کلاه میکنند و به شهرداری منطقه میروند و وقت میگیرند تا بالاخره بروند و برسند به اتاق شهردار و از وضعیت زندگیشان در این روزهای سخت و تلخ بگویند. این روزهایی که زمان برایشان نمیگذرد؛ هر یک ساعت سخت است و نفسگیر. میگوید همین امروز پیش شهردار منطقه بودهاند؛ تنها کسی که در این مدت، پای درددل این افراد نشسته؛ دلسوز بوده است و همراه، اما هنوز آن نتیجهای را که میخواهند نگرفتهاند. یک هفته است دنبال خانهای شبیه به خانههای خودشان هستند؛ همان چیزی که شهرداری به آنها گفته است. تمام آژانسهای املاک محله را بالا و پایین کردهاند تا یک مجتمع پنجطبقه دوواحدی پیدا کنند. مشاوران املاک منطقه هم پیگیر خواستهشان شدهاند؛ یک مجتمع ۱۰واحدی شبیه به خانه تخریبشده آنها که قرار است دوباره مسکن و مأوایشان شود: «اولش گفتند بگردید خانهای با مختصات خانه خودتان پیدا کنید و یکباره شهرداری آن را برای همه همسایهها بخرد؛ اما حالا و بعد از چندین روز که از کار و زندگی و شغلمان زدهایم و دنبال چنین خانهای میگردیم، نظرشان عوض شد و آب پاکی را روی دستمان ریختهاند که ما چنین پولی نداریم و تنها میخواهیم اجارهخانه را بپردازیم.» اما در تازهترین جلسهشان با شهرداری حالا آنها با پیشنهاد تازهای مواجه شدهاند: «امروز میگویند یک پیمانکار بیاورید ما با او صحبت کنیم، تراکم بدهیم تا برای سال آینده، در همان زمین خودتان خانه بسازد.» اما ناراضی هستند از اینکه قرار است بهجای مجتمع پنجطبقهای و دوواحدیشان ششطبقه دوواحدی ساخته شود: «این برای ما ضرر نیست؟ اینکه یک طبقه به مجتمع و دو واحد به ساختمان اضافه شود، اگر ضرر نیست، پس چیست؟ ما همان خانه خودمان را میخواهیم.» حالا قرار است طی این مدت هم خانهای در حد و اندازه خانه خودشان، از طرف شهرداری برایشان رهن شود. اما در میان همه این رفتوآمدها، واحدهای اضافی و پرضرر و تغییر نظرها، سختترین چیزی که آنها تجربه میکنند، مشخص کردن زمان عملی شدن این «قرار است»هاست؛ چراکه فعلا خانه و زندگی ندارند تا این وعدهها به اجرا درآید.
یک روز هم زیاد است
از دولت شاکی است؛ از اینکه از زیر بار همه مسئولیتها شانه خالی کرده و همه چیز را به شهرداری سپرده است: «بهتر نبود همه سازمانها و نهادها پای کار میآمدند؟ همه رسانهها از قبولکردن تمام و کمال خسارتها توسط شهرداری میگویند اما الان چند روز از جنگ گذشته است؟ چیزی نزدیک به یک ماه! اما هنوز جز همین هتلی که در آن اسکان داریم، هیچ اقدام مؤثر دیگری برای رفع مشکلات ما انجام نشده است.» این را یکی دیگر از همسایهها میگوید که معلوم است این حجم از بلاتکلیفی، غصه گذشته، ابهام در آینده و...حال خوشی برایشان باقی نگذاشته است.او ناراضی است؛ خودش، خانوادهاش و همسایههایشان روزهای عجیبی را میگذرانند: «شهرداری در همان محل خودمان برایمان هتلی گرفته است، با تمام شرایط خورد و خوراک و ... اما حالمان بد است. ما خانه و زندگی داشتیم. یک عمر تلاش کرده بودیم و حالا همه ثمره زندگیمان آوار شده است روی سرمان.» با اینکه ازحضورشان درهتل بهعنوان یکی از اقدامات قابلقبول شهرداری در این ماجرا میگوید اما آن را کافی نمیداند: «شما سفر هم که بروی و در هتل بنشینی، روز سوم نرسیده خسته میشوی. اصلا انگار که در و دیوار هتل، شبیه به یک زندان است که تو را میخورد.» برای همین است که هر یک روز تعلل برای مشخص شدن تکلیفشان را زیاد میداند: «ما اینجا داریم روزانه آب میشویم.»
نیازمند شفافسازی
حسین، یکی دیگر از افرادی است که خانهشان در جنگ ۱۲روزه آسیب دیده است. او به جامجم میگوید: «خوشبختانه منزل ما خسارت جدی پیدا نکرده؛ فقط براثر موج انفجار، در، پنجره و بخشی از لوازم خانه آسیب دیده و خراب شده است.» اینطور که او میگوید، شهرداری منطقه محل زندگیشان به آنها گفته که با هزینه خود، قسمتهای آسیبدیده خانهشان را تعمیر و در پایان کار، فاکتور ارائه کنند: «البته که قرار بود هزینههای ما را تا شنبه پرداخت کنند اما هنوز این هزینه به همه پرداخت نشده.» به گفته حسین، هنوز درباره نحوه برآورد خسارات به این افراد پاسخ روشنی داده نشده است؛ شاید برای همین است که رضایت کاملی از مسیر طیشده برای دریافت خسارت ندارد و از مسئولان میخواهد با شفافسازی دراینباره، از دغدغه خانوادههایی که دچار خسارت شدهاند کم کنند.
فقط لوازم ضروری
اولش فکر میکردیم هزینه خسارت بابت وسایل تخریبشده یک خانه کامل به افراد آسیبدیده، خیلی بیشتر از آن چیزی است که امروز اعلام شده، اما واقعیت چیزی است که مردم انتظارش را ندارند: «قرار است ۲۵۰میلیون تومان بابت تهیه دوباره وسایل ضروری خانه بدهند؛ این درحالیاست که فقط یخچال خانه من ۲۰۰میلیون قیمت داشت.» این را یکی از آسیبدیدههایی میگوید که پیانوی خانهاش ۴۵۰میلیون تومان میارزید و الان چیزی از آن باقی نمانده است: «اما فارغ از عدد و رقم، همین ۲۵۰میلیونی که تعیین کردهاند هم هنوز به دست ما نرسیده؛ میشود بگویید چه زمانی قرار است این وعدهها محقق شود؟ این گذر زمان دارد ما را نابود میکند.»
سنگتمام گذاشته میشود؟
براساس نتایج بررسیها ۸۲۰۰ واحد مسکونی در جنگ اخیر در تهران خسارت دیده که از این تعداد ۴۰۰ واحد نیاز به نوسازی کامل دارد، ۵۰۰واحد نیازمند مقاومسازی است و ۲۶۰۰ واحد به تعمیرات متوسط نیاز دارد.
براساس برنامهریزیهای انجام شده، چهار برنامه برای بازسازی واحدهای آسیبدیده از طرف شهرداری ارائه شده است؛ برنامه اول تعمیرات جزئی که شامل تعویض شیشه و پنجرههای شکسته است، برنامه دوم تعمیرات متوسط (۲۶۰۰واحد) که شامل رفع نقایص آسیبهای جزئی به دیوارها و بخشی از سازه که در این امر شهروندان امکان استفاده از پیمانکاران شهرداری را دارند. برنامه سوم برای ۵۰۰ واحد نیازمند مقاومسازی و ۴۰۰ واحد نیازمند به نوسازی است که اگر مالکان آنها مایل باشند، شهرداری بهطور کامل میتواند عهدهدار مسئولیت بازسازی و مقاومسازی شود. از طرف دیگر اگر مالک خود تمایل به بازسازی و نوسازی داشت، شهرداری بهعنوان نهاد خدمترسان کنار آنها خواهد بود. برنامه چهارم هم به واحدهای تخریبشده اختصاص دارد که نیاز به بازسازی کامل دارد و قرار است سازمان نوسازی شهرداری تهران بهعنوان مسئول، پیمانکار و مهندس مشاور این پروژهها را پیش ببرد. برای بازسازی ساختمانهایی که آسیب جدی دیده یا بهطور کامل تخریب شده، دو راهکار پیشنهاد شده؛ یکی تهیه واحدهای آماده توسط شهرداری و تحویل به آسیبدیدگان و دوم بازسازی در محل قبلی با ارائه تسهیلات بلاعوض و وامهای کمبهره؛ ضمن اینکه به گفته شهردار، قرار است برای کسانی که منزلشان غیرقابلسکونت است و به نوسازی یا مقاومسازی نیاز دارد، مسکن موقت (اجارهای) تا زمان بازسازی درنظر گرفته شود. مستأجران نیز تحت پوشش این طرح قرارمیگیرند و شهرداری هزینه اسکان موقت آنها را تقبل میکند. همچنین پس از اسکان موقت افراد، به هر خانواده آسیبدیده ۲۵۰ میلیون تومان وام برای تهیه لوازم ضروری منزل پرداخت میشود. این کمکها بهصورت اعتبار خرید از فروشگاههای معتبر است و خانوادهها میتوانند بنا به نیاز خود اقدام کنند.