گفت و گو با جواد انصافی به بهانه اجرای نمایش «کل عنایت»

عبدلی در سنگلج

آیین‌های بومی، قوام‌بخش هویت ملی

اگرچه نسل دهه ۶۰  او را هنوز با تئاترتلویزیونی عبدلی و آمیرزا می‌شناسند، بااین‌حال جواد انصافی از چهاردهه گذشته تا امروز در عرصه‌های هنری دیگری ازجمله تئاتر خوش درخشیده و فعالیت‌های مستمری دراین زمینه داشته است.
اگرچه نسل دهه ۶۰  او را هنوز با تئاترتلویزیونی عبدلی و آمیرزا می‌شناسند، بااین‌حال جواد انصافی از چهاردهه گذشته تا امروز در عرصه‌های هنری دیگری ازجمله تئاتر خوش درخشیده و فعالیت‌های مستمری دراین زمینه داشته است.
کد خبر: ۱۵۱۰۴۱۶
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
او از معدود هنرمندانی است که با داشتن مدرک دکترای نمایش تخت‌حوضی، درکنار فعالیت بازیگری و کارگردانی، کتاب‌هایی چون کسبی‌خوانی، نمایش‌های لوطی‌صالح، مبارک و طلسم شاهزاده، نمایش‌های سیاه‌بازی، نوید بهار و... را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است. با او درباره کتاب تازه‌اش گفت‌وگو کرده‌ایم. 

با توجه به این‌که به‌تازگی نگارش کتابی درباره آیین‌های کهن ایران را به پایان برده‌اید، اگر ممکن است توضیح دهید که اصولا  گرایش شما به نگارش چنین آثاری از کجا نشأت می‌گیرد؟
من در این سال‌ها به موازات بازیگری و کارگردانی در عرصه نمایش‌های ایرانی، به پژوهش هم پرداخته‌ام. شاید برخی ندانند که نمایش سیاه‌بازی ریشه در آیین‌های کهن ایرانی دارد. از سوی دیگر، اغلب آیین‌های اصیل ایرانی این پتانسیل را دارد که دراماتیزه شده و دستمایه آثار نمایشی قرار بگیرد. بنابراین نگارش کتاب درباره هرکدام از آیین‌های کهن همواره برای من جذابیت زیادی داشته است. کما این‌که تا امروز ۱۰کتاب دراین ارتباط با محورهای نوروز،شب یلدا،چهارشنبه‌سوری، سیاه‌بازی و... تالیف و منتشرکرده‌ام و «تیرگان» تازه‌ترین کتاب من دراین زمینه به شمار می‌رود. نگاه خاص من به آیین‌های کهن باعث شده تا چیزهایی را که تا امروز کمتر کسی به آنها توجه کرده باشد در این کتاب‌ها ذکر کنم. تیرگان، علاوه براین‌که جشن دفاع از ایران است، به مفاهیم دیگری چون باران‌خواهی، همبستگی و تکریم جایگاه نویسندگی نیز اشاره دارد. 

منابع موثقی برای نگارش چنین کتاب‌هایی موجود هست؟
در این مسیرصرف‌نظر ازمطالعه کتاب‌های قدیمی، تحقیقات میدانی که درطول این سال‌ها با سفربه مناطق مختلف ایران داشته‌ام هم به کمکم آمده است. نکته‌ای که دراین‌باره وجود دارد این است ‌که بسیاری از آیین‌های اصیل درمناطق مختلف کشورمان دارای پشتوانه علمی هستند که شاید خود آن مناطق، کمتر به این مولفه توجه کرده باشند. به‌عنوان مثال، در سال‌های اخیر که به‌همراه یک گروه تئاتری به یکی از روستاهای مازندران سفر کرده بودم، از بزرگان آن روستا افسانه‌ای درباره آرش شنیدم؛ آنها براین باور بودند که اگر کسی دچار مشکلی شود، با یافتن یکی ازتیرهای آرش در جنگل، مشکل او در زندگی حل می‌شود! من سعی کردم فارغ از این‌که با دید پژوهشی به این حکایت نگاه کنم، این موضوع را دستمایه اجرای یک نمایش هم قرار دهم. 

توجه به قهرمانان اساطیری با ساخت تندیس، اجرای نمایش،نگارش کتاب و...چقدر می‌تواند درارتقای فرهنگ عمومی نسبت به اسطوره‌های کهن نقش داشته باشد؟‌
خیلی زیاد، به‌ویژه این‌که مردم همیشه علاقه زیادی به اسطوره‌های تاریخی نشان می‌دهند. نمونه آن توجه به حکایت‌های شاهنامه در طول دوران مختلف تاریخ است. از این جهت می‌توان گفت، اسطوره‌ها همواره پیوند دیرینه‌ای با عامه مردم داشته‌اند. هرچند در این سال‌ها و به‌رغم گستردگی ظرفیت ادبیات کهن، تئاترهای اندکی با این درونمایه به روی صحنه رفته است و از این رو شاید بتوان گفت، اسطوره‌های تاریخی و ادبی ما کمتر مورد شناخت و معرفی در جامعه قرار گرفته‌اند. یکی از این اسطوره‌ها «آرش» است که نام او در شاهنامه هم ذکر شده و درباره‌اش حکایت‌های بسیاری وجود دارد. در تاریخ آمده، زمانی که از او خواسته می‌شود تا مرز ایران را به وسیله پرتاب یک تیر مشخص کند، مردم بسیج شده و دعا می‌کنند که تیر آرش از برد بالایی برخوردار باشد تا به وسیله این تیر، تمام مرزهای کشور دراختیار خودمان باشد و به دست دشمن نیفتد. درست مثل زمانی که خرمشهر آزاد شد و مردم از این که این شهر از دست دشمن رها شد خشنود شدند. آرش روی کوه‌های البرز می‌ایستد و با تمام وجود تیر را پرتاب می‌کند؛ درحکایت‌ها این‌طور آمده که این تیر به مدت یک شبانه‌روز درراه بوده، به همین خاطر است که جشن تیرگان از روز سیزدهم شروع شده و تا روز چهاردهم هم ادامه می‌یابد. درنهایت تیر به درخت گردویی در نزدیکی رود بلخ و مرز تخارستان برخورد می‌کند و مرز ایران و توران مشخص می‌شود و بلندی پرتاب این تیر حیرت همگان را بر می‌انگیزد. 

به نظرمی‌رسد اسطوره‌ها همیشه با عنصر افسانه درآمیخته بوده‌اند. 
بله، منتهی این حکایت‌ها چندان که اشاره کردم از بن‌مایه تاریخی برخوردار هستند و حالا ممکن است به قول شما در گذر زمان، به وسیله مورخان پروبال داده شده‌ باشند. به نظرم پیام اصلی داستان آرش این است که آدم‌ها نسبت به حرف‌ها و قول‌هایی که می‌دهند تعهد دارند و تا پای جان برای تحقق این قول‌ها ایستادگی می‌کنند، کمااین‌که آرش از پیش به این نکته واقف بوده که به‌هنگام پرتاب این تیر، بدنش تکه‌تکه می‌شود ولی باز هم این کار را درراه وطن انجام می‌دهد. به هرحال، من در این کتاب، در کنار چنین مفاهیمی، جشن تیرگان را از زوایای مختلفی مورد واکاوی هم قرارداده و به این مسأله اشاره کرده‌ام که جشن تیرگان از سه جهت اهمیت دارد: اول بحث دینی و اجتماعی، دوم از نظر نجومی و سوم جنبه اسطوره‌ای. تیرگان درمجموع، جشن آگاهی و روشنی عقل و ذهن انسان  است. 

دراین سال‌ها علاوه براجرای‌نمایش‌هایی برای مخاطبان بزرگسال،به اجرای نمایش‌هایی برای کودکان‌ونوجوانان هم پرداخته‌اید و ظاهرا قرار است به‌زودی کار تازه‌ای را در این زمینه روی صحنه ببرید. 
بله، این نمایش «سیب سخنگو» نام دارد و تم اصلی آن به تاریخچه سیاه‌بازی و وجه تسمیه کاراکترهای این نوع نمایش مانند مبارک، الماس، یاقوت و زمرد اختصاص دارد. سیاه‌بازی در ردیف پرقدمت‌ترین نمایش‌های آیین سنتی ما است که از تاریخچه دور‌و‌درازی برخوردار است و کاراکترهای این نوع نمایش همیشه برای مردم قابل لمس بوده‌اند. 

آیا شما هم قبول دارید که تئاتر کودک در این سال‌ها یکی از مهجورترین ژانرهای تئاتر بوده و مشکلات عدیده باعث شده تئاتر کودک از جایگاه اصلی خود دور شود؟
همین طور است. درسال‌های گذشته، ما اداره تئاتر را داشتیم که موظف بود هرسال دو تئاتر کودک‌ونوجوان را روی صحنه ببرد اما امروز گروه‌ها به شکل آزاد فعالیت می‌کنند با این تفاوت که حمایت‌های مالی اداره تئاتر کمرنگ‌تر از گذشته شده است. درحال‌حاضر دو سالن تخصصی برای اجرای تئاترهای کودک وجود دارد؛ یکی مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و دیگری اداره تئاتر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی.متأسفانه اداره تئاتر درسال‌های اخیر کمک‌هزینه‌ گروه‌های تئاتر کودک راحذف کرده وطبعااجرای نمایش برای این هنرمندان به‌صرفه نیست. البته کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان هرازگاه برای اجرای تئاترهای کودک، کمک هزینه‌های اندکی تخصیص می‌دهد ولی باوجود تورم و افزایش هزینه‌ها، دست‌اندرکاران تئاتر کودک، گاه برای دکور‌زدن یک نمایش، دست‌کم۱۰میلیون تومان هزینه می‌کنند؛ کمک‌هزینه‌هایی که تا ۱۰سال پیش به گروه‌های تئاتر کودک داده می‌شد، به ۵۰ میلیون تومان هم می‌رسید که در زمان خودش مبلغ زیادی بود و می‌توانست بار زیادی را از روی دوش هنرمندان بردارد اما امروز این مبالغ به جای آن‌که افزایش یابد کاملا قطع شده است، درحالی‌که در همه جای دنیا تئاتر کودک مورد حمایت واقع می‌شود. در کشور خودمان هم وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم کودکانی که درطول سال از سوی والدین خود به تماشای تئاتر برده می‌شوند، از مهارت‌های بیشتری نسبت به کودکانی که با این هنر بیگانه‌اند، برخوردارند. منظورم این است که مسلما توجه به تئاتر کودک و نوجوان می‌تواند در هر جامعه‌ای دستاوردهای زیادی به همراه داشته باشد. از این نظر جای آن است که این مقوله بیش از پیش موردتوجه دست‌اندرکاران قرار بگیرد و نسبت به مرتفع‌کردن معضلات این ژانر، تمهیدات اساسی اندیشیده شود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها