بهاءالدین خرمشاهی در گفت‌وگو با جام‌جم:

سعدی اگر نبود، حافظ هم نبود

شعر حافظ تاریخ مصرف ندارد

استاد بهاءالدین خرمشاهی یکی از پژوهشگران، شاعران ومترجمان برجسته زمانه ماست که با دارابودن نگاهی جامع‌الاطراف، بیش از نیم‌قرن است به شکل مستمر در حوزه‌های مختلف ادبیات فارسی قلم زده و از این رهگذر به تألیف آثار متعددی پرداخته. او در سال‌های گذشته، ترجمه قرآن کریم را به‌عهده گرفت و برهه‌ای از عمر خود را صرف به سرانجام رساندن این کار کرد.
استاد بهاءالدین خرمشاهی یکی از پژوهشگران، شاعران ومترجمان برجسته زمانه ماست که با دارابودن نگاهی جامع‌الاطراف، بیش از نیم‌قرن است به شکل مستمر در حوزه‌های مختلف ادبیات فارسی قلم زده و از این رهگذر به تألیف آثار متعددی پرداخته. او در سال‌های گذشته، ترجمه قرآن کریم را به‌عهده گرفت و برهه‌ای از عمر خود را صرف به سرانجام رساندن این کار کرد.
کد خبر: ۱۵۱۰۶۱۷
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
خرمشاهی در ردیف یکی از مهم‌ترین حافظ‌پژوهان در حال ‌حاضر قلمداد می‌شود و تا امروز ۱۷کتاب در این زمینه به‌رشته تحریر درآورده است. آنچه می‌خوانید مشروح گفت‌وگو با این پژوهشگر برجسته زبان و ادبیات  فارسی است. 
 
ظاهرا این روزها در تدارک آماده‌سازی مجموعه شعر تازه‌تان هستید.  

همین‌طور است. در یکی دو سال گذشته یک جلد آن با عنوان «دیوان اشعار بهاءالدین خرمشاهی» منتشر شد و حالا قصد دارم جلد تازه دیوان خود را منتشر کنم. این کتاب مجموعه‌ای از اشعار من در قالب‌های مختلف رباعی، غزل، قصیده، مثنوی و حتی شعر سپید و آزاد را دربرگرفته است. طبعا جریان شعری هم مانند دیگر حیطه‌های هنر و ادبیات، به‌فراخور گذشت زمان، روزآمد شده و در معرض تغییراتی قرارگرفته است. در نتیجه روشن است که جنس شعر شاعرانی که در قالب سنتی امروز فعالیت دارند با آنچه در قرون گذشته سروده می‌شده، متفاوت است. درباره خود من هم همین‌طور است. کما این‌که همیشه تلاش کرده‌ام با تکیه بر مضامین به‌روز شعر بگویم و از این نظر، ردپای مسائل روز جامعه در اشعارم_ به‌خصوص غزل‌هایی که می‌سرایم_ به چشم می‌خورد. بنده ۶۰سال است با شعر سروکار دارم. همان‌طور که می‌دانید در بدو ورود به دانشگاه، در رشته پزشکی قبول شدم اما عشق بی‌نهایتم به ادبیات باعث شد این رشته را رها کنم و تحصیلات خود را در رشته کتابداری دانشگاه تهران ادامه دهم. مسلما بهره‌گیری از محضر اساتیدی چون ذبیح‌الله صفا، مهدی محقق، سیدجعفر شهیدی، پرویز ناتل‌خانلری و... توانست در جهت‌دهی افق دیدم نسبت به ادبیات، خاصه شعر تأثیرگذار باشد. در سال‌های اخیر، بعد از نگارش کتاب‌های متعدد تمرکز خود را بیشتر بر نگارش مقاله گذاشته‌ام. حالا بماند که از همان دوران جوانی به مقاله‌نویسی علاقه زیادی داشتم به‌طوری که در این ۵۰سال (البته خودم فکر می‌کنم به اندازه ۷۰سال کار کرده‌ام) ۱۴۰۰مقاله نوشته‌ام. گرچه همیشه بر این باورم که شعر حافظ، سعدی، خیام و... به‌مراتب از اشعار شاعران معاصر نوتر است. دلیلش این است که اشعار هر کدام آنها علاوه بر این‌که به‌لحاظ مفهوم، گستره تاریخی وسیعی را دربرمی‌گیرد اما تاریخ مصرف ندارد و همچنان برای نسل‌های مختلف قابل ‌خوانش و منبع الهام است.  
یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد
 دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد  
سراسر دیوان شاعری مثل حافظ، حکایت از تازگی اشعار و قدرت بیان او دارد. نه‌تنها حافظ که اشعار دیگر شاعران کهن هم دارای چنین ویژگی‌ای است و نه‌تنها برای اوقات لذت و سرگرمی بلکه به‌عنوان درس‌های مهم زندگی تلقی می‌شوند. 
 
با این اوصاف وضعیت شعر امروز را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

تعبیر من این است که جریان شعری امروز شکست‌خورده است. به‌خصوص در میان شاعران جوان، کمتر به شعر تأثیرگذاری برمی‌خوریم که به‌لحاظ ساختار و درونمایه از استحکام و قوام و دوام کافی برخوردار باشد. به بیان ساده‌تر، دانش برخی از شاعران امروز کم است و همین مسأله موجب شده اشعاری هم که می‌سرایند بار تأثیرگذاری و ماندگاری لازم را بر مخاطب نداشته باشد. هنوز هم معتقدم حافظ نابغه شعر ایران است. 

‌در سال‌های اخیر، زبان ‌و‌ شعر فارسی در تقویت هویت ملی تأثیرگذار بوده است؟ 
به‌نظرم چندان که باید در این زمینه کاری صورت نگرفته و هرچه هست همان است که از میراث گذشتگان به ما رسیده به‌طوری که در اشعار شاعران کهن، بیشتر می‌توان به چنین مضامینی دست یافت درحالی‌که در سال‌های اخیر، اشعار ملی‌_میهنی کمتر سروده شده است. نمونه این مسأله خود من هستم که چندان که باید در این زمینه شعری نسروده‌ام. شاید به این خاطر که هنوز با وجود ۶۰سال فعالیت مستمر، تصورم بر این بوده که ایران فرهنگی را نمی‌شناسم و مطالعاتم در این زمینه کم بوده است. از این منظر، جای پرداختن به مقوله هویت ملی در ادبیات فارسی امروز خالی است. 
 
نام شما در تاریخ ادبیات معاصر ایران با حافظ پیوند خورده است. شاید به این خاطر که شما از معدود پژوهشگرانی بوده‌اید که در این سال‌ها کتاب‌های متعددی درباره حافظ کار کرده‌اید و در هر کدام این کتاب‌ها، از دیدگاه متفاوتی اشعار و اندیشه‌های این شاعر پرآوازه را مورد ارزیابی قرار داده‌اید. خود شما کدام‌یک از کتاب‌های‌تان در این زمینه را تأثیرگذارتر از باقی این آثار می‌دانید. 

تصورم بر این است که «حافظ‌نامه» با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان روبه‌رو بوده. من در این مجموعه دوجلدی، ۲۵۰غزل از دیوان حافظ به تصحیح دکتر قاسم غنی و علامه قزوینی را از جهت پیچیدگی، نمادشناسی و سخن‌شناسی بررسی کرده‌ام و در قالب یک مقدمه مفصل، به تأثیراتی که حافظ از شاعران قبل از خود پذیرفته، اشاره کرده‌ام. البته کتاب‌های دیگری هم که با این محور نوشته‌ام قطعا تأثیرگذار بوده و مورد پسند مخاطب واقع شده‌اند چراکه هر کدام‌شان تا امروز بارها تجدید چاپ شده‌اند ولی به‌نظرم در «حافظ‌نامه» بیش از دیگر کتاب‌ها، به مفاهیم کلیدی اشعار حافظ اشاره کرده‌ام.  

‌خاطرم هست بعد از انتشار  «حافظ‌نامه» وقتی با شما تماس گرفتم فرمودید این کتاب به‌عنوان قرار دادن یک نقطه بر کارنامه حافظ‌پژوهی‌تان است. 
بله، چون فکر می‌کردم این کتاب آخرین اثرم درباره حافظ خواهد بود ولی توفیقی دست داد و بعد از آن، «دانشنامه حافظ» را کار کردم. البته با وجود این‌که دانشنامه حافظ از بازخورد خوبی به‌لحاظ فروش و استقبال مخاطب برخوردار شد ولی متأسفانه از توزیع مناسبی برخوردار نیست و چاپ این کتاب در حال ‌حاضر نایاب است. تألیف این اثر هم با همراهی گروهی از حافظ‌شناسان در چهارجلد به سرپرستی عبدالله جاسبی تدوین شد. بی‌تردید اگر کمک این دوستان نبود اتمام این اثر به سختی به پایان می‌رسید. در این اثر در قالب ۲۰۰۰مدخل، زندگی، شعر و اندیشه‌های حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. من تا امروز ۱۷ کتاب درباره حافظ نوشته‌ام و می‌توان گفت ۳۰سال از عمر خود را صرف حافظ‌پژوهی کرده‌ام. البته چاپ برخی از این کتاب‌ها در حال ‌حاضر موجود نیست و از این نظر لازم است دوباره تجدید چاپ شود. 

حالا که صحبت از حافظ‌پژوهی که یکی از ابعاد مهم زندگی حرفه‌ای شما را در این سال‌ها تشکیل می‌دهد به میان آمد، شاید بد نباشد به این مسأله اشاره کنید که در میان انبوهی از تصحیح‌هایی که از سوی محققان مختلف تا امروز بر دیوان حافظ صورت گرفته، کدام تصحیح از نظر شما کامل‌تر است؟ 
البته در این سال‌ها چندین بار در گفت‌وگوهای مختلفی که با من انجام داده‌اید به این سؤال پاسخ داده‌ام. (با خنده) با این ‌حال در پاسخ به این سؤال شما باید بگویم، وقتی تصحیح «حافظ به سعی سایه» در سال ۱۳۷۳ منتشر شد، بلافاصله مقاله‌ای درباره این تصحیح نوشتم و آن را نقطه‌ عطف و حسن ‌ختامی در میان تصحیح‌های انجام شده بر دیوان حافظ دانستم. هنوز هم بر این باورم که این کتاب از جهات مختلف، در ردیف تصحیح‌های کم‌نظیر و ارزشمند قرار دارد.  
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها