دغدغهای که یک نویسنده دارد
اکبر صحرایی، نویسنده توانمند اهل شیراز است که با نوشتن رمان «حافظ هفت»، برگزیده جایزه ادبی جلال آلاحمد شده بود. او درباره دغدغه هنرمندان استان فارس اینطور به جامجم میگوید: اگر بخواهیم به صورت کلی به مطالبات موجود اشاره کنیم، در حوزه نویسندگی، حوزه کتاب شامل چاپ، تألیف و بهویژه خوانش کتابها، اهمیت بسیاری دارد و حمایتهای لازم باید توسط مؤسسات دولتی فرهنگی همچون وزارت ارشاد، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای کتابخانهای صورت گیرد. مسئولان در حوزه ادبیات، متأسفانه بهصورت حرفهای به نویسندگی نمیپردازند وبیشتردرگیر دغدغههای تبلیغاتی یا حفظ مدیریت و مسئولیت هستند تا حمایت جدی از نویسندگان. در ادبیات معاصر،روشنفکری، دفاعمقدس ودیگر زمینههای تخصصی، بدون تعارف باید گفت که تقریبا از متولیان فرهنگی قطع امید شده است. در جلسهای گفتم نویسنده به حمایت مالی یا مادی خاصی نیاز ندارد، تنها کافی است کتابش خوانده شود که این موضوع بسیار اهمیت دارد. همانجا بیان کردم که بسیاری از مسئولان فرهنگی و ادبی شهر (شیراز) یقین دارم حتی یکبار هم آثار ادبی استان یا شهر خود را نخواندهاند؛ چون اگر اینطور بود، بهشدت متعصب شده، آن آثار را تبلیغ و ترویج میدادند و این موضوع کاملا مشخص میشد.
ناشر حرفهای نداریم
وی ادامه میدهد: ما در شیراز، ناشر حرفهای نداریم. وقتی استاندار سابق به دیدارم آمد، به او گفتم که اگر یک مسئول کتابهای نویسندگان استان خود را بخواند، دیگر نیازی نیست بگوید چه میخواهد؛ یعنی توضیحی درباره ادبیات یا نقش داستان لازم نخواهد بود. البته مشکل ما عدم کتابخوانی است که در سراسر کشور وجود دارد؛ هر جای دنیا که نگاه کنید، خوانندگان رمان و ادبیات داستانی قشر نسبتا کمی هستند؛ به همین دلیل شمارگان کتابها در ایران معمولا بیشتر از ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نسخه نیست. من معتقدم که کتاب، خواهان خاص خود را دارد، بهویژه در حوزههایی مثل دفاع مقدس، مقاومت و موضوعاتی که مقام معظم رهبری نیز درباره آنها فرمایش دارند. از این منظر میگویم خواندن آثار یک نویسنده باعث پیشبرد مطالبات میشود. خودم تجربه کردهام؛ پس از گفتوگو درباره این موضوع، کتابی به مدیر متولی دادیم. او پس از خواندن، تماس گرفت و پرسید برای این کتاب چه باید کرد. از او خواستیم آن را میان کارکنان ادارهاش ترویج کند. عدم شناخت متولیان فرهنگی نسبت به این حوزه، مشکلآفرین خواهد بود. در شیراز ناشر حرفهای نداریم؛ هرچند انتشارات متعددی فعال هستند، اما یکی که بهصورت تخصصی کار کند، کتاب را در سطح کشور پخش و به فروش برساند، بسیار ضروری است. مثلا ناشری در شهر هست که نامش را نمیبرم؛ مدعی است سالانه صد کتاب چاپ میکند و در نمایشگاه بینالمللی تهران غرفه بزرگی دارد اما نه حق تألیف نویسندگان را میپردازد و نه کتابها را توزیع میکند. فقط کتاب را چاپ کرده و به نویسنده جوان میگوید: «برو دنبال کارت». این رویکرد عملا نویسندگان را نابود میکند. خلأ اصلی، نبود انتشارات معتبر و تخصصی در شیراز است.
غربت اهل قلم
این نویسنده میگوید: عمده صحبت من به جمله اولم بازمیگردد: عدم شناخت متولیان فرهنگی از نویسندگان. این مشکل در هنرهای دیگر هم وجود دارد و واقعیت تلخی است که باعث میشود نویسنده مهجور و ناشناس بماند و کتابش دیده یا چاپ نشود. در این میان، نمایش یک استان در طول یک هفته روی قاب رسانهملی، اتفاقی مهم و ارزشمند به شمار میرود. متوجه شدم اثر تبلیغاتی آن خوب است و بیتردید تأثیر خود را دارد اما نکته اینجاست که این موضوع باید به سرانجام برسد و نتیجهای ملموس داشته باشد. بله، ما این مسائل را مطرح میکنیم اما در نهایت باید خروجی داشته باشد؛ هزینههایی برای تبلیغات و مسائل مختلف میشود. با این حال، شکلگیری گفتوگویی مانند این بین ما و انعکاس نظرات، دستکم مشکلات را بهروشنی آشکار میکند. در نهایت، اگر یکی دو مورد از این مسائل حل شود، خودش میتواند نتیجه خوبی باشد که من آن را مثبت میدانم و امیدوارم به مرحله عمل هم برسد.
برنامه انحصاری حوزه شعر نداریم
غلامرضا کافی، شاعر و استاد دانشگاه است که در یک دوره چهره سال هنر انقلاب اسلامی در رشته شعر شده بود. او درباره مطالبات هنرمندان استان فارس، به جامجم میگوید: ما در حوزه هنر بیشتر به ارزشها و عرصههای مختلف توجه داریم اما شاید مسئولان در این زمینه خیلی به حواشی و اتفاقات پیشآمده توجه نداشته باشند. درواقع، تمرکز اصلی بر عرضه و ارائه آثار است و در حال حاضر کار به نتیجه رسیده. یکی دیگر از مسائل، معرفتپروری است، یعنی شاید دستگاههای هنری ما دغدغهای در افزایش دانش و ارتقای سطح هنر هنرمندان نداشته باشند، در حالی که باید این اتفاق بیدرنگ بیفتد. هنرمندی که در حال رشد است، حتما نیاز دارد بستر مناسب و با پشتوانههای قوی برای پرورش و شکوفایی داشته باشد، تا نتیجه نهایی کارش مرغوبتر، شایستهتر و فراتر باشد.
یک موضوع مهم دیگر، بحث حمایت است؛ به نظر من این دو حوزه باید همزمان پیش بروند؛ یعنی حمایت و هدایت. باید از کتابها، فیلمها، تئاتر و دیگر تولیدات هنری حمایت کرد تا زمینه رشد و جذب علاقهمندان فراهم شود و دیگران به اهمیت آن پی ببرند. همچنین این حمایت میتواند تا حدی از دغدغههای مالی هنرمندان که امروز جامعه با آن دست و پنجه نرم میکند بکاهد.
اهمیت فاصله گرفتن از تمرکزگرایی
وی در اشاره به اهمیت برگزاری رویداد ایرانجان، تصریح میکند: درباره دغدغههای هنرمندان استانی هم باید گفت که برگزاری چند دوره و فاصله گرفتن نسبی از تمرکزگرایی مرکز، رویکرد خوبی است، هر چند هنر بهطور کامل در این فرآیند شکل نمیگیرد اما قطعا کاهش تمرکز ضروری است. این استاد دانشگاه به برنامههای حوزه شعر هم اشاره کرده و میگوید: استان فارس، برنامهای ویژه و برجسته که مورد توجه عمومی قرار بگیرد، ندارد. فقط در برنامههای ترکیبی و چندبخشی، شاعر و شعرخوانی بهعنوان یکی از آیتمها حضور دارد اما برنامهای منحصر بهفرد و شاخص در زمینه ادبیات ندارد. اگر برنامهای هم باشد، تنها به بخشهای معمول و ساده پرداخته میشود و بخشهای خاص و زاویههای متفاوت تقریبا دیده نمیشود.
از بازیگران استانی حمایت شود
محمد فیلی، بازیگر تلویزیون، دیگر هنرمندی است که بهواسطه آشنایی با زادگاهش شیراز، به مطالبات هنرمندان این استان واقف است. او درباره دغدغه هنرمندان این استان، به جامجم میگوید: شیراز از دیرباز دارای هنرمندان برجستهای بوده و هنوز هم این روند ادامه دارد. بسیاری از هنرمندان قدیمی شیراز به تهران آمده و فعال هستند. اگر این استعدادها در شیراز میماندند و حمایت میشدند، یقینا اتفاقات بهتری در حوزه هنر این استان رقم میخورد. زندگی دور از شهر و مشکلات امرار معاش دشوار است، با این حال آمدند تهران تا به جایی برسند. به نظرم هنوز هم هنرمندان بسیار خوبی در شیراز حضور دارند که اگر مورد حمایت قرار گیرند، میتوانند نقش مؤثرتری ایفا کنند. وی ادامه میدهد: همانطور که در گذشته هنرمندان تئاتر به استخدام ادارههای مربوط در میآمدند و خیالشان راحت بود، امروز هم باید حمایت شوند. امروزه معلوم نیست کسی که وارد عرصه تئاتر میشود، سرانجامش چه خواهد بود. یعنی یک عمرباید زحمت بکشد، درحالی که حداقل چیزی که انتظار میرود، استخدام، بیمه و پرداخت حقوق برای این هنرمندان است. سؤال این است چه کسی باید ازاین جوانان علاقهمند حمایت کند؟ پیشتر در مصاحبهای گفته بودم وقتی وارد خانه فرهنگ شیراز شدم، پسربچهای کنارم سیگار میفروخت. سالها بعد همان پسربچه به من گفت حالا مغازهدار شده. اما من همچنان بازیگر بودم با همان شرایط مالی. این حقیقت وضعیت مالی بسیاری از بازیگران و هنرمندان را نشان میدهد.
تبعیض در هنر پذیرفتنی نیست
فیلی بیان میکند:هرچیزی به انگیزه نیاز دارد واین انگیزه اینجا کاهش یافته است.برای بهرهگیری ازدانش، علم و توانایی جوانان و نوجوانان جهت رشدشان، باید حمایت واقعی صورت گیرد. چرا بین آثار تولید شده درتهران و شهرستان تفاوت وجود دارد؟ چرا تبعیض قائل میشوند؟ اگر در تهران یک تهیهکننده قرارداد ایکس تومانی میبندد، درشهرستان فقط یکدهم آن مبلغ به او داده میشود. وقتی بودجه کم است، آنها تلاش میکنند با همین امکانات اندک کار کنند. خود من در استانهای مختلف مانند ایلام، خوزستان، لرستان و فارس کار کردهام و بهخوبی میدانم وضعیت بودجه و حمایت مالی دراین مناطق چگونه است. برخی بدون تخصص وارد حوزه تولید شدهاند و کارشان کارشناسیشده نیست. این بازیگرمیگوید: یکی ازمشکلات اصلی مطمئنا کمبود بودجه است که تأثیر مستقیم روی کیفیت آثار دارد. وقتی بودجه خوبی دراختیارباشد، دکور بهتر میشود، صحنهآرایی حرفهایتر انجام میگیرد، بازیگران و لباسها مناسبتر میشوند وحتی متن نوشتهشده کیفیت بالاتری خواهد داشت، نه اینکه از متنهای ضعیف و بیارزش استفاده شود. همه این عوامل روی کیفیت نهایی کار تأثیرگذار است، درنتیجه احتمال دارد خروجی کار به درجه سوم تقلیل یابد و حتی فقط درمرکز استان پخش شود وبه شبکههای سراسری نرسد. وی درخصوص تأثیرگذاری این پویش هم عنوان میکند:به نظرمن، پویش ایرانجان اتفاق بسیارخوبی است که درهر استان ومنطقهای پتانسیلها شناسایی و برآوردهای لازم انجام میشود تا بتوانند برنامهریزی دقیقتری داشته باشند. این حرکت مسیر درستی است و به اعتقاد من باید ادامه یابد و مسئولان فقط محدود به حوزه خود نباشند، بلکه به همه نقاط سرکشی کنند. ما یک ظرفیت مهم داریم به نام «قلم و دوربین»؛ اگر این دو با هم همکاری کنند، همه اتفاقات هم دیده، خوانده و شنیده خواهد شد و این تأثیر بسزایی در رشد و توسعه خواهد داشت.
دولت حمایت از هنرمندان را جدی بگیرد
علی شیرازی، هنرمند خوشنویس، دیگر هنرمند اهل شیراز است که با سابقه طولانی در حوزه خوشنویسی، با دردهای هنرمندان این حوزه آشناست. اودرباره این دغدغهها به جامجم میگوید: بسیاری از هنرمندان گمان میکنند حمایت دولت تنها به خرید آثارشان محدود میشود.هرچند تعداد آثارفراوان است امادولتهای مختلف سلیقههای متفاوتی دارندواغلب فقط از طیف خاصی پشتیبانی میکنند که این خود ریشه رانت و فسادمیشود.به نظرم بهتر است دولت به مجموعههایی مانند«انجمن خوشنویسان ایران» بابیش از۷۵سال سابقه و عضویت همه خوشنویسان کشور کمک کند. این انجمن با تلاش بسیار، خوشنویسی را به خانهها برده و امروز ایران را به مهمترین کشور درخوشنویسی جهان اسلام تبدیل کرده است.وی ادامه میدهد: دولت میتواند برای هنرمندان تسهیلات ویژهای فراهم کند. مثلا در صنوف مختلف غیرهنری و تولیدی، دولت معمولا شهرکهایی را در داخل یا خارج شهر تعریف و زیرساختهایی مثل آب، برق و... رافراهم میکندوزمین راتقریبا بهصورت رایگان دراختیار آنها میگذارد تا به تولید اشتغال داشته باشند. حالا چرا چنین اقدامی برای هنرمندان ما انجام نشود؟ در حالی که هنرمند میتواند بدون دغدغه اجاره و مسائل مالی، آثار خود را خلق کند و در معرض فروش قرار دهد، این امکان وجود دارد که چنین منطقهای بهعنوان یک قطب گردشگری در هر شهری مطرح شود؛ جایی که بازدیدکنندگان وارد شهرکی شوند که دهها گالری فعال در آن حضور دارند. شیرازی میگوید: در عین حال، مسئول بخش هنری و فرهنگی حتما باید خود از همین صنف باشد و دستی در هنر داشته باشد تا هنرمندان را بشناسد و به آنها توجه کند. گاهی اوقات وزیری معرفی میشود که هیچکدام از هنرمندان او را نمیشناسند؛ مسلما چنین وزیر یا مدیری نمیتواند موفق باشد. همچنین دولت میتواند اقدامات مؤثری برای هنرمندان انجام دهد که برای خود هزینهای نداشته باشد.