نسل‌کشی خاموش در سایه رقابت بر سر دریای سرخ به قتل و غارت منجر شد

سودان در آتش طلا و طمع

درقلب قاره سیاه، کشوری قرار دارد که امروز قربانی طمع قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی شده است‌؛ کشوری با ثروت‌های طلایی، موقعیتی استراتژیک و مردمی که در میان آتش جنگ و گرسنگی، صدای‌شان به جایی نمی‌رسد. سودان، سومین کشور پهناور آفریقا، اکنون شاهد یکی از هولناک‌ترین فجایع انسانی قرن بیست‌ویکم است؛ فاجعه‌ای که رسانه‌های جهانی عامدانه چشم بر آن بسته‌اند.
درقلب قاره سیاه، کشوری قرار دارد که امروز قربانی طمع قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی شده است‌؛ کشوری با ثروت‌های طلایی، موقعیتی استراتژیک و مردمی که در میان آتش جنگ و گرسنگی، صدای‌شان به جایی نمی‌رسد. سودان، سومین کشور پهناور آفریقا، اکنون شاهد یکی از هولناک‌ترین فجایع انسانی قرن بیست‌ویکم است؛ فاجعه‌ای که رسانه‌های جهانی عامدانه چشم بر آن بسته‌اند.
کد خبر: ۱۵۲۶۰۹۳
 
طلای سودان، طلای کثیف سیاست
سودان با ۸۳۵ کیلومتر خط ساحلی درغرب دریای سرخ و بندر راهبردی«پورت سودان» که دومین بندر بزرگ این دریاست، دروازه حیاتی بین کانال سوئز وتنگه باب‌المندب محسوب می‌شود.کشوری با ۱۵۵۰تن ذخیره طلا وحدود ۱.۵ میلیون تن اورانیوم، سومین دارنده بزرگ این منابع در جهان. چنین ارقامی کافی است تا هر قدرت منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای برای نفوذ در خارطوم و تسلط بر معادن سودان وسوسه شود. اما این موقعیت خیره‌کننده ژئواستراتژیک وثروت طبیعی، به‌جای رفاه، برای سودان آوار وخون به همراه آورده است.از زمان فروپاشی حکومت عمرالبشیر و آغاز جنگ میان ارتش رسمی به فرماندهی عبدالفتاح برهان و شبه‌نظامیان موسوم به«نیروهای واکنش سریع» به رهبری ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی)، سودان وارد دوره‌ای از فروپاشی ملی شده است. جنگی که اکنون به دارفور رسیده و فاشر، پایتخت این ایالت، را به شهر ارواح تبدیل کرده است. 
 
جنجوید‌؛ از مزدوری برای ریاض تا نسل‌کشی در دارفور

گروه جنجوید که در دوران جنگ داخلی دارفور به‌خاطر جنایاتش بدنام شد، بعدها با حمایت مالی و تسلیحاتی عربستان در جنگ یمن به خدمت گرفته شد. تجربه مزدوری برای ریاض، این گروه را به شبه‌ارتشی ثروتمند و سازمان‌یافته بدل کرد. بازگشت آنها به سودان، با چمدان‌هایی پر از دلار و سلاح، معادلات داخلی کشور را به‌هم ریخت. حمیدتی، فرمانده این گروه، کنترل معادن طلای کشور را به دست گرفت و از طریق صادرات به دبی،شبکه‌ای از تجارت طلا و اسلحه را شکل داد که امروز حلقه اتصال او با امارات است. با سقوط عمرالبشیر و به‌قدرت رسیدن عبدالفتاح برهان، تعارض منافع میان دو ژنرال آغاز شد. حمیدتی سال۲۰۲۰ در اقدامی نمادین،توافق عادی‌سازی روابط بارژیم‌صهیونیستی راامضاکردتا حمایت غرب را به‌دست ‌آورد اما این هم‌پیمانی با تل‌آویو وپشتیبانی ابوظبی،مقدمه ورودسودان به دوره‌ای از خشونت بی‌سابقه شد. 
 
فاشر‌؛ دارفور در آتش مزدوران امارات

در هفته‌های اخیر، شهر فاشر درایالت دارفورشاهد فاجعه‌ای انسانی است که شباهت‌های هولناکی باجنایات رژیم‌صهیونیستی در غزه دارد. شبه‌نظامیان «واکنش سریع» وابسته به امارات، آخرین مراکز خدماتی شهر ــ از آشپزخانه‌های خیریه تا بیمارستان‌ها ــ را نابود کرده‌اند. گزارش‌ها از قتل، غارت، گروگانگیری و حتی استفاده از گرسنگی به‌عنوان سلاح حکایت دارند.  آوارگان از فاشر می‌گویند که تروریست‌ها، مردم را براساس جنسیت و قومیت دسته‌بندی کرده و در مقابل دریافت باج‌های سنگین، اجازه خروج از شهر می‌دهند. زنان و دختران قربانی تعرض و شکنجه شده‌اند و مردان جوان برای پرداخت پول و نجات خانواده‌شان، گروگان گرفته می‌شوند. سلما اسحاق، وزیر رفاه اجتماعی سودان، می‌گوید طی دو روز نخست ورود شبه‌نظامیان به فاشر، بیش از ۳۰۰ زن کشته شده‌اند و جاده میان فاشر و طویله به «جاده مرگ» تبدیل شده است. به گفته او، آنچه در دارفور جریان دارد «پاکسازی نژادی سیستماتیک» است. 

سکوت رسانه‌ها و شراکت در جنایت
در حالی که بیش از ۱۲ میلیون نفر در سودان آواره شده‌ و بسیاری از شهرها و روستاها به‌کلی ویران شده‌اند، جامعه جهانی همچنان سکوت کرده است. نه سازمان ملل اقدام قاطعی کرده و نه قدرت‌های غربی که مدعی دفاع از حقوق بشرند. همان رسانه‌هایی که از صبح تاشب درباره غزه یااوکراین گزارش تولید می‌کنند، دربرابر نسل‌کشی دارفور لب فروبسته‌اند.  اما چرا؟ پاسخ را باید در عمق رقابت‌های ژئوپلیتیکی در دریای سرخ جست‌وجو کرد‌؛ جایی که امارات، عربستان، اسرائیل و حتی آمریکا در پی تثبیت جای پای خودند. بندر «پورت سودان» برای ابوظبی همان نقشی را دارد که بندر حیفا برای تل‌آویو دارد: گلوگاه تجارت و انرژی در مسیر آسیا به اروپا. سودان برای امارات نه‌فقط یک کشور آفریقایی بلکه پلی برای نفوذ در شاخ آفریقا و کنترل گذرگاه‌های آبی حساس است. 
 
پشت‌پرده رقابت بر سر دریای سرخ

امارات طی سال‌های اخیر استراتژی خاصی را در شاخ آفریقا دنبال کرده است: کنترل بنادر،خرید معادن و تأسیس نیروهای نیابتی. حضور نظامی در اریتره و سومالی، سرمایه‌گذاری در پورت سودان و تأمین مالی گروه‌های شبه‌نظامی سودانی بخشی از همین طرح است. این سیاست در عمل به گسترش «امپراتوری بندری ابوظبی» در دریای سرخ منجر شده است.  از سوی دیگر، سودان با منابع عظیم طلا و اورانیومش، در کانون رقابت چین، روسیه و غرب قرار دارد. پکن به‌دنبال امنیت مسیر انرژی‌اش دراقیانوس هند ودریای سرخ است،درحالی‌که واشنگتن به‌شدت نگران نفوذ روسیه در سودان‌؛ به‌ویژه با طرح احتمالی ایجاد پایگاه دریایی روسیه در پورت سودان است. درچنین شرایطی، هرج‌ومرج و بی‌ثباتی در سودان برای برخی بازیگران خارجی، نه بحران بلکه فرصت ارزیابی می‌شود.
 
سودان در جغرافیای مقاومت

سودان امروز صرفا صحنه درگیری دو ژنرال نیست‌؛ بلکه آینه‌ای ازنبرد بزرگ‌تر میان محورمقاومت ومحور عادی‌سازی است. همان‌طور که حمیدتی با پول امارات و همراهی اسرائیل به قدرت رسید، سرنوشت فاشر و دارفور در چارچوب طرح بزرگ‌تری معنا پیدا می‌کند: طرحی برای مهار هرکشوری درآفریقا و غرب آسیا که حاضر نیست در منظومه وابسته به غرب و تل‌آویو جای گیرد. درمقابل، مردم سودان که قرن‌ها با استعمار جنگیده‌اند،بار دیگر قربانی همان سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» شده‌اند که از دوران بریتانیا تا امروز ادامه دارد. جدایی سودان جنوبی، جنگ‌های قومی و اکنون نسل‌کشی در دارفور، همه بخشی از یک سناریوی واحد برای تقسیم منابع و تضعیف ملت‌هاست.  
 
پایان باز یک فاجعه خاموش

فاشر در محاصره مانده، بیمارستانی باقی نمانده، مردم از برگ درختان تغذیه می‌کنند و صدای هیچ خبرنگاری از دل آن شنیده نمی‌شود. جهان در برابر این «نسل‌کشی خاموش» سکوت پیشه کرده؛ همان‌گونه که در برابر غزه سکوت کرد اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که چگونه طلا و نفت، جای انسان را گرفتند وچگونه دولت‌هایی که خود را پرچمدار حقوق‌بشر می‌نامند، با پول نفت و طلای سودان تجارت به راه انداختند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها