کوخه‌نشینان در کمین پرواز

قاچاق پرندگان شکاری تنها یک تخلف محیط‌زیستی نیست؛ شبکه‌ای است از منافع اقتصادی و ضعف نظارت که ایران را به یکی از مسیرهای اصلی این تجارت غیرقانونی در منطقه تبدیل کرده است. قانون روی کاغذ سختگیر است، در عمل بی‌اثر و در این حضور و غیاب، پرندگان شکاری یکی‌یکی از آسمان ایران ناپدید می‌شوند.
قاچاق پرندگان شکاری تنها یک تخلف محیط‌زیستی نیست؛ شبکه‌ای است از منافع اقتصادی و ضعف نظارت که ایران را به یکی از مسیرهای اصلی این تجارت غیرقانونی در منطقه تبدیل کرده است. قانون روی کاغذ سختگیر است، در عمل بی‌اثر و در این حضور و غیاب، پرندگان شکاری یکی‌یکی از آسمان ایران ناپدید می‌شوند.
کد خبر: ۱۵۲۶۹۰۰
نویسنده فریبا نباتی - گروه جامعه

در دل دشت‌ها و کویر‌های ایران، جایی که روزگاری شاهین‌ها، عقاب‌ها ودیگر پرندگان شکاری درآسمان جولان می‌دادند، حالاسکوت سنگینی‌حاکم‌است.

پرندگان‌یکی‌یکی‌اززیستگاه‌های‌شان ناپدید می‌شوند. پشت‌هرقفس، زنجیره‌ای پیچیده از واسطه‌ها، دلالان و مردم محلی قرار دارد. زنجیره‌ای که پرنده راازدشت‌های ایران به بازار‌های پرزرق‌وبرق‌خلیج‌فارس می‌برد.
     
اثرات خاموش در طبیعت
پرندگان شکاری در رأس هرم غذایی قرار دارند و حذف آنها، زنجیره‌ای از واکنش‌های طبیعی را به‌دنبال دارد؛ از افزایش جمعیت طعمه‌ها و آفات گرفته تا گسترش بیماری‌ها، کاهش تنوع زیستی و برهم خوردن تعادل اکولوژیک. ایمان ابراهیمی، حفاظت‌گر پرندگان در گفت‌و‌گو با جام‌جم درباره این پیامد‌ها می‌گوید: پرنده‌های شکاری رأس هرم غذایی در طبیعت‌اند. حذف‌شان پیامد‌هایی برای دیگر پرندگان دارد. مثلا تصور کنید گروهی از پرندگان درگیر بیماری می‌شوند، نبود پرندگان شکاری و عدم شکار پرندگان بیمار و ضعیف‌شده، باعث می‌شود بیماری‌ها در بین پرندگان طعمه پخش شود و حتی به دام و طیور اهلی هم برسد. در بلندمدت این یعنی تهدید امنیت غذایی انسان. به گفته او، این پیامد‌ها اغلب خاموش و تدریجی‌اند و در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شوند، اما در چرخه بلندمدت می‌توانند نظام زیستی مناطق وسیعی را دچار اختلال کنند.
     
اجرای ضعیف قوانین
 قوانین مربوط به حفاظت از گونه‌های در خطر در ایران وجود دارند، اما در اجرای آنها ضعف جدی دیده می‌شود. نبود تجهیزات، کمبود نیروی انسانی و ناآگاهی قضایی، باعث شده بازدارندگی این قوانین در حد نوشته روی کاغذ باقی بماند.
ابراهیمی درباره میزان کارآمدی قوانین حفاظت از گونه‌ها بیان می‌کند: بحث کم‌کاری نیست، اصلا توان اجرایی‌اش وجود ندارد. بخشی ازماجرا درحیطه برخورد بامتخلف‌است که توان نظارت و بازداشت وجود ندارد وبخشی دیگردرحیطه قضایی.
به گفته او، مشکل تنها به دستگیری محدود نمی‌شود؛ بلکه در مرحله رسیدگی قضایی نیز ضعف‌ها ادامه دارد: وقتی متخلف به مرجع قضایی معرفی می‌شود، در سیستم قضایی ما به‌خاطر عدم تعیین قوانین و مقررات  مناسب درباره شکل قاچاق یا مخاطرات محیط‌زیستی، معمولا برخورد لازم انجام نمی‌شود و در بسیاری از موارد متخلفان یا تبرئه می‌شوند یا مجازات بسیار کمی می‌گیرند. درنتیجه قانون، بازدارندگی خود را از دست می‌دهد.
     
فقر، حلقه اول زنجیره قاچاق
 ریشه بسیاری از تخلفات در مناطق بومی، به فقر و نبود معیشت جایگزین برمی‌گردد. قاچاقچیان حرفه‌ای با سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی، مردم محلی را با وعده پول ناچیز وارد چرخه قاچاق می‌کنند. این فعال محیط‌زیست در پاسخ به این سؤال که چرامردم محلی واردچرخه فروش پرندگان شکاری می‌شوند، توضیح می‌دهد:درهرنوع قاچاقی که درابعاد بین‌المللی با آن مواجه‌ایم مبالغ بسیار بالایی جابه‌جا می‌شود و شبکه‌هایی به شکل باند‌های سوداگری شکل می‌گیرند؛ از دلال‌ها و زنده‌گیر‌ها تا شبکه‌ای از مردم محلی که به آنها اطلاعات می‌دهند. متاسفانه قاچاق پرندگان شکاری هم چیزی جدا از قاچاق‌های دیگر مثل سوخت نیست. وضعیت معیشت باعث می‌شود بعضی افراد تمایل به تخلف پیدا کنند.
به گفته او، مردم محلی در پایین‌ترین سطح این زنجیره قرار دارند؛ جایی که فقر و نبود شغل پایدار، انگیزه ورود به بازار غیرقانونی را افزایش می‌دهد.
     
بالابان، قربانی محبوب بازار‌های عربی
 تمرکز اصلی قاچاق پرندگان شکاری در ایران امروز بر گونه‌ای خاص است؛ بالابان. این پرنده شکاری کمیاب، ارزش بسیار بالایی در بازار‌های کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس دارد و به همین دلیل هدف نخست سودجویان است. ابراهیمی می‌افزاید: این گونه آن‌قدر کم شده که در بهترین حالت شاید در سال فقط دو یا سه بار شانس دیدنش را داشته باشیم.
به گفته او، ایران نه‌تنها محل صید پرندگان بومی است بلکه مسیر عبور محموله‌های قاچاق از کشور‌های آسیای میانه نیز شده است: متاسفانه ایران هم به‌واسطه موقعیت جغرافیایی و هم به دلیل ضعف نظارت، در حال تبدیل‌شدن به گذرگاه قاچاق است. پرنده‌هایی که ازقزاقستان یا تاجیکستان صید می‌شوند، ازایران عبورمی‌کنندتا به خریداران درجنوب خلیج‌فارس برسند.
     
وقتی ناظر گرفتار می‌شود
 ضعف ساختاری در دستگاه‌های نظارتی، نبود تجهیزات کافی و احتمال نفوذ فساد، موجب شده تا مقابله با قاچاق پرندگان در سطح میدانی بی‌اثر باشد. ابراهیمی در توضیح این وضعیت می‌گوید: وقتی سیستم نظارتی قوی و به‌روز نباشد، نه‌تنها نمی‌تواند برخورد لازم را داشته باشد بلکه ممکن است خودش هم تا حدودی درگیر شود.
او معتقد است ایران هنوز در مرحله قبل از اصلاح نظارت مؤثر قرار دارد: سیستم نظارتی ما آن‌قدر پیشگیرانه نیست که قاچاقچی‌ها حتی نیاز به نفوذ ندارند، چون مانعی جدی سر راه‌شان وجود ندارد.
     
بازار پنهان
برآورد فعالان‌محیط‌زیست ازخروج سالانه صدهاپرنده شکاری ازکشورخبرمی‌دهدامانبود داده وگزارش رسمی، برنامه‌ریزی مؤثر برای مقابله با قاچاق را تقریبا غیرممکن کرده است. شبکه‌های زیرزمینی به‌قدری پنهان و مستقیم عمل می‌کنند که هیچ مرجع دقیقی نمی‌تواند حجم واقعی تجارت را برآورد کند. این حفاظت‌گر پرندگان درباره اعداد و ارقام در این بازار غیرقانونی توضیح می‌دهد: داشتن آمار تقریبا ناممکن است. خیلی از پرنده‌ها اصلا به بازار محلی و حتی زیرزمینی هم نمی‌رسند. دلال می‌داند مشتری‌اش کیست و پرنده را مستقیم تحویل می‌دهد. در چنین شبکه‌ای هیچ عددی دقیق نیست.
     
آموزش هست، نتیجه نیست
آموزش سال‌ها نسخه پیشنهادی مقابله با قاچاق بوده. در سال‌های اخیر، سازمان‌ها و گروه‌های مردم‌نهاد بسیاری تلاش کرده‌اند با آموزش جوامع محلی یا آگاهی‌رسانی به مأموران اجرایی، از شدت تخلفات بکاهند، اما به نظر می‌رسد این آموزش‌ها هنوز تغییر محسوسی ایجاد نکرده.
ابراهیمی در پاسخ به این سؤال که «چرا تلاش‌ها موثر نبوده؟»، می‌گوید: سازمان‌ها و گروه‌های زیادی بودند که با مردم محلی و حتی فراتر از آن، در حوزه آگاهی عمومی و ماموران اجرایی تلاش کردند، اما این‌که آیا جواب داده یا نه، سؤال سختی است. چون نمی‌دانیم اگر این آموزش‌ها اتفاق نمی‌افتاد وضعیت بدتر بود یا نه. آنچه می‌دانیم این است که باوجود همه این تلاش‌ها، همچنان با این مشکل در ابعاد گسترده و جدی در کشور روبه‌رو هستیم.
     
از قانون تا دیپلماسی
 به باور کارشناسان، مهار قاچاق تنها با افزایش مجازات یا برخورد انتظامی ممکن نیست. ریشه ماجرا در ترکیب چند عامل نهفته است؛ ضعف قانون، تقاضای خارجی و فقر داخلی. به گفته ابراهیمی، راه‌حل مؤثر درچند جبهه شکل می‌گیرد: برخورد قانونی به‌تنهایی جواب نمی‌دهد. وقتی تقاضا وجود دارد، عرضه راهش را پیدا می‌کند. باید دقیق‌تر و وسیع‌تر عمل کرد. با کشور‌های مقصد از طریق دیپلماسی مذاکره شود تا بازار تقاضا کنترل شود. از این‌طرف هم باید دلال‌های اصلی را شناسایی کرد و فقط به بازداشت صیاد محلی اکتفا نکرد. پرندگان شکاری ایران، قربانی شبکه‌ای از سود و بی‌توجهی‌اند؛ قانونی که توان اجرا ندارد، مردمی که ناچار به تخلف می‌شوند و سوداگری که از همه‌چیز سود می‌برد. تا زمانی که نظارت تقویت نشود و همکاری منطقه‌ای برای کنترل تقاضا شکل نگیرد، این پرندگان همچنان میان چنگ سودجویان و سکوت قانون پرپر خواهند شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها