کتایون جهانگیری در گفتوگو با قاب کوچک، با تشریح ملزومات تولید آثار نمایشی با محوریت زندگی دانشجویی، تأکید کرد: برای پرداختن به مسائل این قشر، ابتدا باید پذیرفت که «دانشجو» را نمیتوان بهسادگی از بافت عمومی جوانان جدا کرد. دانشجوی امروز بخشی از جامعه جوان کشور است که تحت تأثیر شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و نمیتوان او را صرفا در قالب یک تیپ دانشگاهی محدود تعریف کرد.
وی بااشاره به تنوع چشمگیر جامعه دانشجویی افزود: ما با طیف گستردهای از دانشجویان در دانشگاههای مختلف مواجهیم؛ از دانشگاههای دولتی و آزاد گرفته تا مراکز علمی ـ کاربردی و پیامنور. هریک از این گروهها، مسائل، دغدغهها و حتی سبک زندگی متفاوتی دارند. از این رو، هرگونه پرداختن به موضوع دانشجو در آثار نمایشی، نیازمند نگاهی چندبعدی، جامعهشناختی و اقتصادی است و نمیتوان با یک نسخه واحد، تصویری جامع و قابل باور ارائه داد.
این مستندساز، بزرگترین چالش در تولید آثار دانشجویی را فقدان شناخت بیواسطه از این قشر عنوان کرد و گفت: برای درک واقعی مسائل دانشجویان، صرف مطالعه یا گفتوگوهای سطحی کافی نیست. باید در محیطهای دانشگاهی حاضر شد، در فضای خوابگاهها زندگی کرد و از نزدیک با دغدغههای مالی، آموزشی و اجتماعی آنان آشنا شد. بدون این تجربه زیسته، هر روایتی از زندگی دانشجویی ناگزیر سطحی و غیرواقعی خواهد بود.
جهانگیری در ادامه به موضوع کلیشهسازی در آثار نمایشی پرداخت و افزود: کلیشهسازی معمولا نتیجه پژوهش ناکافی و عدم شناخت عمیق از سوژه است. هرگاه سازنده بهجای مشاهده و تجربه مستقیم، به پیشفرضهای ذهنی و الگوهای تکراری تکیه کند، شخصیتهایی خلق میشوند که هیچ سنخیتی با واقعیت ندارند. به باور من، یک دوربین بیطرف و آگاه که پیش از هر چیز به دنبال درک واقعیت باشد، میتواند از بروز این آفت جلوگیری کند و تصویری صادقانهتر از زندگی دانشجویی ارائه دهد.
وی باتأکید بر ظرفیتهای مغفول در این حوزه افزود: با تمرکز بر جنبههای علمی، آموزشی و تخصصی زندگی دانشجویی میتوان آثاری واقعگرایانه خلق کرد که قابلیت پخش در رسانههای مختلف را نیز داشته باشند.
زندگی دانشجویی صرفا محدود به روابط عاطفی یا حاشیههای رایج نیست، بلکه بخش مهمی از آن به تلاش علمی، دغدغه آینده شغلی، چالشهای آموزشی و مواجهه با ساختارهای رسمی و غیررسمی دانشگاه بازمیگردد.
جهانگیری در ادامه به تحلیل کارکرد دانشگاه در ایران پرداخت و اظهار داشت: متأسفانه در بسیاری موارد، ارتباط منطقی و مؤثری میان تحصیلات دانشگاهی و اشتغال در کشور وجود ندارد.این گسست، یکی از اصلیترین دغدغههای دانشجویان است؛ دغدغهای که بهطور مستقیم بر امید، انگیزه و چشمانداز آینده آنان تأثیر میگذارد، اما کمتر در آثار نمایشی به آن پرداخته شده است. درحالیکه این مسأله میتواند محور شکلگیری روایتهای جدی و تأثیرگذار باشد.
این تهیهکننده در مقایسه تولیدات داخلی با نمونههای خارجی گفت: در بسیاری از سریالها و آثار موفق جهانی، محتوای آموزشی و روشنگرانه به شکلی طبیعی در بافت داستان جای میگیرد؛ طوری که مخاطب بدون احساس شعارزدگی، با مفاهیم عمیق علمی، اجتماعی وحتی تخصصی مواجه میشود.در تولیدات داخلی نیز باید توجه بیشتری به این جنبه صورت گیرد و از ظرفیت روایت برای آگاهیبخشی استفاده شود.
جهانگیری در پایان با تأکید بر سه اصل اساسی، به سازندگان آثاری با موضوع زندگی دانشجویی توصیه کرد: واقعبینی، صداقت و شناخت عمیق، سه رکن اصلی تولید آثار باورپذیر هستند. باید برای اندیشهها، نگرانیها و خواستههای نسل جوان ارزش قائل شد و تصویری واقعبینانه، انسانی و عاری از کلیشه از آنان ارائه داد؛ تصویری که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و بازتابدهنده واقعیت زیست دانشجویی در جامعه امروز باشد.