بهتازگی رئیسکل سازمان نظام پزشکی در دو نامه جداگانه خطاب به وزیر بهداشت و رئیسجمهور، بر لزوم تسریع در تعیین تعرفه خدمات تشخیصی، درمانی و دارویی سال ۱۴۰۵ و پرداخت بهموقع مطالبات مراکز درمانی و پزشکان تأکید کرده است. دراین نامهها آمده که تدوام روند فعلی زمینه افزایش پرداختی ازجیب مردم،افت کیفیت خدمات، کاهش سرمایهگذاری در حوزه سلامت، افزایش مهاجرت شغلی وجغرافیایی اعضای جامعه پزشکی، خالی ماندن بیشتر ظرفیتهای دستیاری را در رشتههای مادر وحیاتی بهدنبال خواهد داشت.به این ترتیب کمبود پزشک متخصص و خالیماندن صندلی برخی رشتههای تخصصی مثل طب اورژانس، اطفال، بیهوشی و... موضوعی انکارناشدنی است. افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی یکی از راهکارها برای حل این مسأله است که با وجود اجرا همچنان نتوانسته آنگونه که انتظار میرفت این مشکل را بهطور کامل حل کند.رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران پیشتر دراینباره گفته بود: «کشور در آستانه بحران جدی کمبود پزشک متخصص قرار دارد. امسال در امتحان دستیاری دررشته طب اورژانس حدود ۹۰درصد، رشته عفونی ۸۵.۲۷درصد، رشته بیهوشی۶۸.۵درصد و دررشته اطفال۷۷.۹۲درصدظرفیتها خالی ماندو این به معنای آن است که بهطور میانگین سالانه ۳۵۰متخصص اطفال و بیهوشی در کشور کم خواهیم داشت.»
گلایه متخصصان را بشنوید
بسیاری از شهروندان بهویژه آنها که در شهرستان یا شهرهای کوچک زندگی میکنند، از نبود پزشک متخصص گلایه دارند؛ موضوعی که آنها را برای پیگیری درمان راهی کلانشهرها میکند.
مازیار ستاری، عضو هیاتمدیره نظام پزشکی اصفهان به جامجم میگوید: «ادامه روند کنونی ممکن است در آینده نظام سلامت را با کمبود متخصص روبهرو کند. پزشکان باید دلگرم و امیدوار شوند تا در این حرفه باقی بمانند؛ اینکه مثلا امروز جراح عمومی، کاشت مو انجام میدهد به این علت است که درآمدش از کار جراحی پاسخگوی هزینههای زندگی نیست و مجبور است کار دیگری انجام دهد.» آنطور که او توضیح میدهد، توزیع ناعادلانه یکی از مهمترین دلایل عدم برخورداری برخی شهروندان از خدمات درمانی پزشکان متخصص است.
ستاری ادامه میدهد: «مسأله اصلی، توزیع ناعادلانه و خروج از حرفه پزشکی و مهاجرت است. وقتی پزشکان در شهر خود امکان فعالیت مؤثر ندارند، ناچار میشوند برای گذران زندگی به کارهای جانبی رویآورند. بهویژه در شهرهای کوچکتر، بسیاری از پزشکان بهدلیل نبود انگیزه و صرفه اقتصادی، در رشته اصلی خود فعالیت نمیکنند، زیرا تعرفههای پزشکی با زحمت، دشواری و عواقب مسئولیت سنگین شغلی تناسب ندارند. به همین دلیل، این روزها کمتر کسی تمایل دارد در رشتههایی مانند جراحی عروق، قلب، اطفال، بیهوشی، داخلی و ... تخصص بگیرد.»
افزایش ظرفیت راهکار نیست!
نگرانی از کمبود متخصص، متولیان سلامت را بر این داشت تا برای حل این مشکل به افزایش ظرفیتهای پزشکی رویآورند؛ درحالیکه راهحل کمبود پزشک صرفا افزایش ظرفیتهای آموزشی نیست؛ زیرا در این صورت ممکن است افرادی وارد شوند که از نظر استاندارد علمی، استعداد، انگیزه یا توانایی لازم برخوردار نباشند. نتیجه آن میشود که هم به لحاظ کافینبودن زیرساختهای لازم برای بالابردن پذیرش دانشجو و دستیار و هم با ازبینرفتن رقابت علمی، کیفیت آموزش و در نتیجه خدمات پزشکی پایین میآید. بنابراین، باید مشکل را بهصورت بنیادی و ساختاری حل کرد، نه صرفا با افزودن عدد و آمار. بیرغبتی پزشکان به ارائه خدمات درمانی و عدم تمایل آنها به ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی، در کنار رویآوردن پزشکان عمومی به فعالیتهای زیبایی و همچنین مهاجرت نخبگان این حوزه، موجب شده تا نظام سلامت با چالشهای جدی روبهرو شود.
گزارشها نشان میدهند، حدود ۳۰هزار پزشک عمومی در این رشته فعالیت نمیکنند. علاوهبراین از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ حدود ۳۰هزار نفر در رشته پزشکی متقاضی مهاجرت از کشور شدهاند. بنابراین حدود ۶۰هزار پزشک عمومی ما در کشور یا در این حوزه کار نمیکنند یا قصد مهاجرت دارند.
پیشگیری فراموش شده است
مسأله دیگری که برخی کارشناسان روی آن دست میگذارند بیتوجهی به پیشگیری در نظام سلامت است. احمد آریایینژاد، عضو کمیسیون بهداشت و درمان دراینباره به جامجم میگوید: «مشکل اصلی حوزه سلامت، کمبود پزشک نیست، بلکه بیتوجهی به پیشگیری است: «دلیل اینکه نیاز به پزشک متخصص و فوقتخصص افزایش یافته، این است که به پیشگیری اهمیت کافی ندادهایم. سؤال این است که کل نظام بهداشت ودرمان چنددرصد از منابع و آوردههای خود را صرف پیشگیری میکند؟ تقریبا هیچ یا بسیار اندک.چون برای پیشگیری هزینه نمیکنیم،ناچاریم بهای درمان را بهصورت گزاف بپردازیم.»
آنطور که او توضیح میدهد شرایط اقتصادی کشور نیز مناسب نیست و نمیتوان به پزشک متخصص یا فوقتخصصی که عمر و جوانی خود راصرف تحصیل کرده، حقوق مکفی پرداخت.همین امر سبب میشود بسیاری از آنان برای امرارمعاش به کارهای دیگر مانند فعالیت در زمینههای زیبایی یا حتی سرمایهگذاری در ساختوساز و فعالیتهای اقتصادی رویآورند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ادامه میدهد: «اگر نتوانیم این شرایط را بهدرستی مدیریت کنیم، بیشک کشورهای دیگر متخصصان ما را جذب خواهند کرد.»
بسیاری از پزشکان از شرایط رفاهی خود گلایه دارند و این موضوع باعث شده خیلیهایشان قید فعالیت تخصصی خود را بزنند و به کسب و کارهای دیگری رویآورند. آریایینژاد معتقد است ایجاد جذابیتهای شغلی و رفاهی برای پزشکان بسیار ضروری است، زیرا در شرایط فعلی، درآمد بسیاری از آنها مکفی نیست.
در این میان البته باید توجه داشت که افزایش تعرفههای پزشکان برای بهبود شرایط آنها بدون توجه به شرایط شهروندان نیز تصمیم نامناسبی است، زیرا مسئولان پیش از هر تصمیمی باید اطمینان حاصل کنند که بیمهها قادر خواهند بود هزینههای سلامت را پوشش دهند. به عبارت دیگر دولت نباید بار مشکلات حوزه سلامت و پزشکان را به دوش شهروندانی بیندازد که با پرداخت مالیات در آموزش بسیاری از آنها سهیم بودهاند.