به گزارش جامجمآنلاین ازرادیو گفتوگو، دکتر محمدصادق کوشکی، کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به اهمیت راهبردی دریای سرخ و جایگاه اقتصادی و امنیتی این مسیر آبی گفت: «هر کشتی که از کانال سوئز عبور میکند مبلغی را بهعنوان حق ترانزیت به دولت مصر پرداخت میکند و این یکی از مهمترین منابع درآمدی قاهره به شمار میرود. در نتیجه هرگونه اختلال در جریان تردد کشتیها میتواند برای اقتصاد مصر هزینهساز باشد».
وی یادآور شد: در دو سال گذشته، پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی و واکنشهای گروههای مقاومت منطقهای به تحولات فلسطین، جنبش انصارالله یمن با هدف حمایت از مردم غزه و فشار بر رژیم صهیونیستی، تردد کشتیهایی را که به مقصد بندر ایلات یا سایر بنادر مرتبط با اسرائیل، ایالات متحده یا بریتانیا حرکت میکردند، در ورودی جنوبی دریای سرخ و خلیج عدن مسدود کرد.
کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: «این اقدام، اگرچه مستقیماً متوجه کشتیهای اسرائیلی و غربی بود، اما به شکل غیرمستقیم بر مصر نیز تأثیر گذاشت، چرا که حجم عبور و مرور دریایی در مسیر کانال سوئز کاهش یافت و درآمد دولت مصر از این ناحیه کم شد.»
این تحلیلگر مسائل منطقه ادامه داد: دولت عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور فعلی مصر، ساختاری مبتنی بر وابستگی به واشنگتن دارد. به گفته وی، از زمان توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸، آمریکا سالانه بین سه تا سهونیم میلیارد دلار کمک بلاعوض نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی به مصر پرداخت کرده است. این وابستگی سبب شده ارتش مصر تا حد زیادی در چارچوب سیاستهای نظامی ایالات متحده عمل کند و طبیعی است که مصر در برابر فشارهای آمریکا برای مقابله با فعالیتهای انصارالله موضعی همراه داشته باشد.
کوشکی افزود: از منظر نظامی، قاهره و ریاض هر دو علاقهمندند مانع تبدیل شدن انصارالله به یک قدرت دریایی پایدار در آبهای دریای سرخ شوند. با توجه به ناکامی نیروهای دریایی آمریکا و بریتانیا در کنترل تحرکات انصارالله، مصر و عربستان میکوشند با همکاری مشترک، این خلأ را پر کنند.
وی خاطرنشان کرد: از سال ۲۰۱۴ و آغاز جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن، عربستان موفقیت قابلتوجهی در مقابله با انصارالله کسب نکرده است. بنابراین، همکاری تازه قاهره و ریاض در دریای سرخ را میتوان تلاشی جدید در همان مسیر دانست؛ مسیری که هدفش محدود کردن قدرت نظامی و لجستیکی انصارالله در منطقه است.
کوشکی در تحلیل خود تنها به بعد نظامی این همکاری نپرداخت و جنبههای سیاسی و ژئوپلیتیکی آن را نیز بررسی کرد و گفت: «این همگرایی میان دو کشور مهم عربی که هر کدام در یک سوی دریای سرخ قرار دارند، میتواند در آینده به فراتر از یک همکاری موردی تبدیل شود. مصر با ساحل غربی خود از بندر پورت سعید تا سوئز، و عربستان با خط ساحلی شرقی به طول بیش از هزار و ششصد و هفتاد کیلومتر، در موقعیتی هستند که اگر روابطشان را تعمیق بخشند، میتوانند به یک محور قدرت عربی در دریای سرخ تبدیل شوند.»
وی تأکید کرد: چنین تحولی، هرچند ممکن است در ابتدا مورد حمایت تلآویو قرار گیرد، در ادامه میتواند موج نگرانیهایی را برای رژیم صهیونیستی به همراه داشته باشد. وی توضیح داد: «رژیم صهیونیستی در آغاز این همکاری، بهویژه اگر صرفاً بر ضد یمن و انصارالله متمرکز باشد، از آن استقبال میکند. اما چنانچه این همکاری از سطح عملیاتی محدود فراتر رفته و به همگرایی راهبردی میان دو ارتش بزرگ عربی بدل شود، اسرائیل این مسئله را تهدیدی برای موازنه منطقهای خود تلقی خواهد کرد. تجربه تاریخی نشان داده است که این رژیم همواره از نزدیک شدن کشورهای عربی به یکدیگر بیم داشته است؛ حتی اگر آن همگرایی هیچ پیوندی با اقدام نظامی علیه اسرائیل نداشته باشد.»
این کارشناس با تشریح پیشینه اختلافات و رقابتهای عربی در دهههای گذشته گفت: «یکی از مأموریتهای غیررسمی رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس جلوگیری از شکلگیری هر گونه وحدت، همکاری یا همافزایی در میان کشورهای عربی بوده است؛ بنابراین اگر همگرایی مصر و عربستان از سطح همکاری فنی و تاکتیکی فراتر رود و به چارچوبی پایدار در ابعاد اقتصادی، امنیتی یا سیاسی تبدیل شود، طبیعی است که با مخالفت مستقیم یا غیرمستقیم صهیونیستها روبهرو شود.»
به گفته کوشکی، هر چند تاکنون این اتحاد بیشتر در سطح گفتوگوهای دیپلماتیک و توافقهای نمادین باقی مانده و نشانهای از یک ائتلاف عملیاتی منسجم در دریای سرخ مشاهده نشده، اما اهمیت آن در نمادگرایی سیاسیاش است؛ زیرا نشاندهنده نوعی بازتعریف روابط میان دو ستون اصلی جهان عرب به شمار میرود.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو، با اشاره به موقعیت ژئواقتصادی دریای سرخ اظهار داشت: «شمال این دریا به کانال سوئز و جنوب آن به بابالمندب متصل است؛ دو تنگهای که از پنج آبراهه مهم جهان به شمار میروند. بیش از هفتاد درصد تجارت دریایی جهانی بین شرق و غرب — از چین، کره جنوبی، ژاپن و هند تا اروپا و حتی آمریکا و کانادا — از این مسیر عبور میکند؛ بنابراین هر تحول مثبت یا منفی در این منطقه بلافاصله بر اقتصاد جهانی اثر میگذارد.»
کوشکی خاطرنشان کرد: حساسیت کشورهایی مانند ایالات متحده، کره جنوبی و ژاپن نسبت به رخدادهای این آبراهه، نشانگر جایگاه حیاتی آن در امنیت انرژی و تجارت بینالمللی است.
وی هشدار داد: هرگونه ناآرامی، انسداد یا درگیری در این مسیر نهتنها کشورهای منطقه، بلکه اقتصاد جهانی را دچار بحران خواهد کرد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا تأکید کرد: وضعیت کنونی دریای سرخ را میتوان آیینهای از رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای دانست؛ رقابتی که در آن، مصر و عربستان خود را در قالب مجریان امنیت منطقهای تعریف کردهاند، در حالی که گروههای مقاومت همچون انصارالله، با انگیزههای متفاوت، نقش بازیگران غیردولتی، اما تأثیرگذار را ایفا میکنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
مدیر شبکه آموزش از بازطراحی هویت این شبکه بر مبنای «مدرسه» میگوید
«جامجم» در گفتوگوی تفصیلی با رئیس جهاد دانشگاهی بررسی کرد