وقتی فکر کردن ما را واقعی‌تر می‌کند

در اتاق نشسته بودم و به صدای تیک‌تاک ساعت گوش می‌دادم. دقیقا همان لحظه‌ بود که جمله‌ «من فکر می‌کنم، پس هستم!» مانند یک جرقه در ذهنم روشن شد. راستش را بخواهی،همیشه فکر می‌کردم این جمله مخصوص آدم‌ بزرگ‌هاست، مخصوص فیلسوف‌هایی که عادت دارند با چای داغ کنار کتاب‌های قطورشان بنشینند اما هرچه بیشتر به آن فکر کردم، فهمیدم این جمله بیشتر از هرکسی، به درد ما نوجوانان می‌خورد؛ مایی که در میان هزار سؤال، هزاران هزار انتخاب و هزاران هزار «چرا؟» گیر کرده‌ایم.
در اتاق نشسته بودم و به صدای تیک‌تاک ساعت گوش می‌دادم. دقیقا همان لحظه‌ بود که جمله‌ «من فکر می‌کنم، پس هستم!» مانند یک جرقه در ذهنم روشن شد. راستش را بخواهی،همیشه فکر می‌کردم این جمله مخصوص آدم‌ بزرگ‌هاست، مخصوص فیلسوف‌هایی که عادت دارند با چای داغ کنار کتاب‌های قطورشان بنشینند اما هرچه بیشتر به آن فکر کردم، فهمیدم این جمله بیشتر از هرکسی، به درد ما نوجوانان می‌خورد؛ مایی که در میان هزار سؤال، هزاران هزار انتخاب و هزاران هزار «چرا؟» گیر کرده‌ایم.
کد خبر: ۱۵۲۹۰۶۷
نویسنده اروشا شیرزاد - دزفول
 
فکر کردن فقط به این معنی است که مغزمان کار کند؟ نه. فکر کردن یعنی لحظه‌ای تأمل و این‌که به خودت نگاه کنی، به دنیایت، به آدم‌ها، به رویاهایت. یعنی بدانی چرا غمگینی، چرا خرسندی، چرا می‌خواهی راهی را طی کنی یا از چیزی دست بکشی. فکر کردن مثل چراغی است که در تاریکی مسیرت را روشن می‌کند. هرچه بیشتر فکر کنیم، کمتر گم می‌شویم. کمتر تقلید می‌کنیم. کمتر می‌ترسیم.گاهی احساس می‌کنم اندیشه همچون آینه است؛ هرچه بیشتر در آن نگاه کنی، تصویر واقعی‌تری از خودت می‌بینی اما اگر از آن فرار کنی، اگر مدام خود را در گوشی و شبکه‌های اجتماعی غرق کنی، کم‌کم تصویرت تار می‌شود. انگار خودت را میان همهمه‌ دنیا گم می‌کنی.
وقتی فکر می‌کنیم، حق انتخاب پیدا می‌کنیم. می‌فهمیم چه چیز برای‌مان مهم است، چه چیز نیست. می‌فهمیم که لازم نیست همه شبیه هم باشیم؛ هرکسی جهان مختص به خود را دارد، جهان ذهنی خود را. و همین جهان درونی است که ما را تبدیل به «ما» می‌کند.گاهی فقط کافی است برای لحظه‌ای چشم‌های‌مان را ببندیم و از خودمان بپرسیم: «واقعا چه می‌خواهم؟ چه چیزی من را می‌سازد؟» همین سؤال‌ها قدرت دارند زندگی‌مان را تغییر دهند.
من فکر می‌کنم... پس هستم. پس می‌توانم انتخاب کنم. پس می‌توانم خودم باشم. این بزرگ‌ترین آزادی دنیاست.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
باید دندان طمع غرب را کشید

دکتر منوچهر متکی در گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامه جام‌جم ضمن تحلیل دشمنی‌های اخیر آمریکا و تروئیکای اروپایی مطرح کرد:

باید دندان طمع غرب را کشید

مجری‌گری فرمول ندارد

گپ‌و‌گفت خبرنگار جام‌جم با قصه‌نویس رادیو و «چشم شب روشن» تلویزیون که مدتی است از رسانه کناره گرفته است

مجری‌گری فرمول ندارد

نیازمندی ها