ملت ایران در برابر آمریکا و صهیونیسم شکست‌ناپذیر است
آیت الله صفایی بوشهری در یادواره شهدای محله حسین آباد برازجان

ملت ایران در برابر آمریکا و صهیونیسم شکست‌ناپذیر است

عبدالعلی دستغیب؛ چهره ماندگار نقد ادبی کشور

بیشتر شاعران از نقد اشعار شان وحشت دارند

چهره ماندگار نقد ادبی گفت: نقد شعر در ادبیات ما ضعیف است و چند سال پیش سعی کرده ام با نوشتن کتاب «نقد شعر»، جای خالی این موضوع را پُر کنم
چهره ماندگار نقد ادبی گفت: نقد شعر در ادبیات ما ضعیف است و چند سال پیش سعی کرده ام با نوشتن کتاب «نقد شعر»، جای خالی این موضوع را پُر کنم
کد خبر: ۱۵۳۱۷۵۱
نویسنده سید محی الدین حسینی ارسنجانی --فعال فرهنگ و رسانه

هیچ تاییدیه ای در داستان نویسی و شاعر شدن به کسی نداده ام

استاد عبدالعلی دستغیب در گفتگویی با اشاره به ارائه مجلداتی از دفاتر شعری شاعران معاصر برای نقد و بررسی آنها اظهار داشت:دیگر نه وقت خوانش و نقد دفاتر شعری شعرا را دارم و نه توان بررسی آثاری که به نام داستان به بنده داده میشود،برایم مانده است تا آنها را بخوانم و نقدشان کنم.

چهره ماندگار نقد ادبی گفت: نقد شعر در ادبیات ما ضعیف است و چند سال پیش سعی کرده ام با نوشتن کتاب «نقد شعر»، جای خالی این موضوع را پُر کنم.برخی نمیخواهند باور و یا قبول کنند که شاعر نیستند و یا در شعرهایشان ماهیت شعری نیست و بیشتر به نثر و دل نوشته میماند تا شعر!

این نویسنده و منتقد ادبی درباره فعالیت این روز هایش افزود:سنم بالاست و فعالیت چندانی ندارم. مگر اینکه جناب حسینی ارسنجانی و گروههایش اینجا بیایند و ساعتی دور هم باشیم و پرسشی مطرح شود و من هم در حد بضاعتم پاسخگو باشم.دور و برم که باشند و سرگرم باشم برایم بهتر است. وحشتی بالاتر از تنهایی سراغ ندارم! برخی در جاهایی اعلام کرده اند نوشته ها و داستان ها و یا اشعارشان را تایید کرده ام. خیر چنین حرفی صحت ندارد و به کسی درباره داستان و شعرش نه امضا داده ام و نه استادی کسی در این رابطه ها را تایید کرده ام.این مطلب را الان که زنده ام میگویم تا پس از مرگم کسی مدعی نشود!

پیشکسوت ۹۵ ساله شیرازی یاد آور شد: سه‌چهارم قرنیه چشمم از بین رفته است و کُند مطالعه میکنم اما با وجود این،درجریان انتشار کتاب‌ها و مقالات ادبی و مجلات جدید هستم و آن‌ها را مطالعه می‌کنم.از جناب مهمان دوست هم کمک میگیرم.من افرادی که به منزلم می آیند را احترام میگذارم و اگر شعر و نوشته ای دارند به من میدهند و من هم به آنها نگاهی میکنم و اگر کسالتم اجازه دهد احیانا نقدی بر آنها خواهم داشت اما در نقدم جدی ام و با کسی تعارف ندارم.

 

*ارشاد بر چاپ و نشر آثاری که خودش مجوزشان میدهد نظارت درستی ندارد!*

 

عبد العلی دست غیب که از منتقدان بزرگ ادبی معاصر است در ادامه مطرح کرد: دوستی(اسم محفوظ است!) دو جلد کتاب خودش که به زعم او آنها داستان هستند و یکی در۴۰۰ صفحه و دیگری در۴۲۰ صفحه کمتر یا بیشتر بود را یادم نیست پیش من آورد و با خوشحالی پیش من آورد و از من خواست تا بر آنها نقدی بنویسم.به او گفتم من دیگر نه چشمش را دارم و نه توان و فرصت نقدشان را. او اصرار بسیار کرد و من برای اینکه ناراحت نشود کتابها را از او گرفتم.چند صفحه از یکی از آنها را که خودش میگفت رمان بلند است و در همین شیراز هم چاپ شده بود را خواندم.داستان نبود.کتابها متعلق به فردی بود که گاهی به ما سر میزند و برایم خریدی هم میکند و کار آزاد دارد،سواد و تحصیلات آکادامیک هم ندارد، آنها را ورق زدم و چون دیدم نوشته هایش جدی نیست به کناری انداختمشان تا در پیش چشمم نباشد! چون داستان که هیچ؛نوشته ای ساده و قابل خواندن هم نبود. مدتی بعد در فضایی آرام به او گفتم که تو داستان نویس نیستی و برو پی کار دیگری و وقت خودت را تلف نکن! میخواستم طوری که ناراحت و معذب نشود به او مطرح کنم گرد داستان و داستان نویسی نرو و بی خیال داستان نویسی بشو اما او بالاخره ناراحت شد و مدتی با ما قهر کرد و رفت و بعدها با وساطت برخی دوستان دوباره آمد.دست بردار نبود و خود را به خاطر اینکه گاهی اینجا می آمد میخواست خود را داستان نویس حرفه ای معرفی کند! در آخر کار به او گفتم وقت خود و خانواده ات را تلف نکن و به کار دیگری برس! واقعا هم دو کتابش نه داستان بود و نه درک و نشانی از اصول داستان نویسی داشت.برای اینکه ناراحت نشود دو جلد کتابش را از او‌ گرفتم و هنوز هم در قفسه روبروی کتابهایم هست و واقعا ارزش خواندن هم ندارند!

وی با انتقاد تند از برخی ناشران و ناشر نماهایی که پولهای گزاف از تازه نویسنده ها و نو شاعرها میگیرند تا به چاپ و نشر مطالب غیر مفید آنها در قالب کتاب و یا داستان و دفتر شعر اقدام کنند گفت: برخی ناشران پول میگیرند و هر مزخرفی را بنام داستان و شعر چاپ میکنند درحالیکه نه داستانند و نه شعر!ارشاد هم هیچ نظارت درستی بر محتوای آثار و کتابهایی که خودش مجوزشان را داده ندارد!

او با بیان اینکه در سالهای اخیر کتاب‌های زیادی از او منتشر و یا باز نشر شده‌اند،که عددشان به هفتاد عنوان میرسد تصریح کرد:کتاب دو جلدی «حافظ‌ شناخت» را که در سال ۱۳۶۸ چاپ شده بود با حمایت حسن اربابی دوباره تجدید چاپ کردم. سال (۱۳۹۹) هم کتاب «هفت شهر شعر» را در قالب مصاحبه‌ صمد مهمان دوست با بنده درباره شاعرانگی ایرانیان و شعر معاصر ایران در دو جلد، چاپ کردم.

 

*توان باز چاپ دوره پنج جلدی "دریچه نقد" را ندارم!*

 

 وی خاطر نشان کرد:کتاب‌های دیگری دارم با عنوان «منطق گفتگو میخائیل باختن» و «فلسفه تاریخ» هگل که احتمالا تا ماه آینده منتشر خواهند شد. «خوانش انتقادی؛تفسیر و تأویل آثار ژیل دلُوز» که چندی پیش منتشر شده نیز دیگر کتاب من است.اما کتاب از دریچه نقدر در ۵ جلد که بسیار مفصل است و دوستش دارم و حسینی ارسنجانی هم تمام پنج جلد آن را به خوبی خوانده از مهمترین آثارم است که توان باز چاپ آن را ندارم و فقط یک نسخه از آن برایم باقی مانده است.دوره ۵ جلدی کتاب از دریچه نقد که نقد و بررسی آثار نویسندگان بزرگ ایران و جهان است با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد به چاپ رسید اما اکنون همانها هم میگویند بودجه چاپ و تامین مبلغ انتشار آن را ندارند.

دست غیب در ادامه بیان کرد: کتاب دیگرم نیز که پنج‌سال بر روی آن وقت صرف کرده‌ام درباره مولانا و شمس تبریزی است و عنوانش را «اختران خورشید و ماه» یا رویارویی خوشید و ماه نهادم (شمس تبریزی، خورشید و مولوی، ماه) انتخاب کرده‌ام و این هم چاپ و منتشر و رونمایی شد و به سرعت نایاب گردید.

چهره پیشکسوت عرصه فرهنگ و ادبیات گفت:در حال حاضر اگر فرصت کنم در روزنامه های همشهری و عصر مردم شیراز و روزنامه خبرجنوب و ندای هرمزگان و... مقالاتی را که دست نویس است را به جناب ارسنجانی میدهم و ایشان هم پیگیری میکنند تا مقالاتم چاپ شوند.

دست غیب افزود:می‌توانم بگویم به آخر خط رسیده‌ ام و در حدود ۷۰ عنوان کتاب در زمینه‌ های ادبی و فلسفی منتشر کرده‌ام که همه آنها مورد توجه مردم بوده اند.

این منتقد ادبی با اشاره به این‌ که در سال‌های اخیر بیشتر به فلسفه و رمان توجه داشته است، اظهار کرد:کتابی از من با عنوان «کتاب شعر» در حوزه هنری منتشر شد و بعد از آن، کتاب «نقد شعر» را نوشتم و در آن آثار و اشعار ۵۰ نفر از شاعران امروز دهه ۸۰ و ۹۰ را نقد کرده‌ام.علاوه بر این کتاب فعلا در حال نگارش کتاب سعدی کاشف زیبایی با کمک جناب مهمان دوست هستم که هم از ایشان و هم از جناب آقایان آهار، حسینی ارسنجانی، قانع، کریمی، شهسواری، بناکار، باغبان ،صادقپور، رنگی،مهنا، دهقان ، جعفری ، ساسانی، سلیمی، حجتی، الوندی، بانوان کمانی، مسیح زاده، پهلوانی، خواهران الیکایی و...که مرتب به من سر میزنند و با من همکلام هستند تا آموخته هایم را یاد آور شوند متشکر هستم.

 

*چیزی بنام نقد شعر در ادبیات کشور ما یا نیست و یا بسیار ضعیف است*

 

 او در ادامه توضیح داد:نقد شعر در ادبیات ما خیلی ضعیف است و میتوان گفت ما چیزی بنام نقد شعر نداریم و بیشتر شاعران از نقد اشعارشان وحشت دارند در دوره جدید، چند نفری در زمینه نقد شعر فعالیت کردند از جمله رضا براهنی و محمد حقوقی. البته هر دو زحماتی کشیدند و کتاب‌ های نقد شعری چون «طلا در مس» در زمینه شعر منتشر شد که بد نبود!

شاعر و نویسنده صاحب نام شیرازی گفت:رضا براهنی چون به ادبیات فارسی خیلی مسلط نبود، مطالبی که محققان انگلیسی چاپ کرده بودند،را بدون ذکر منبع منتشر میکرد.از طرف دیگر او چون با شاملو و نادرپور مخالف بود،تلافی میکرد در واقع نقد او خدشه دار بود. محمد حقوقی در زمینه نقد شعر بهتر بود اما او هم درباره محتوا بحث نمیکرد و نگاه فرمالیستی داشت اما من سعی کردم جای خالی نقد را در شعر معاصرمان پُر کنم.

استاد عبدالعلی دست غیب اظهار داشت: «کتاب شعر» یک کتاب کوچکی است و سعی کردم با توجه با توجه به آراء هنر شناسان خودمان،تعریفهای دقیقی از شعر ارائه کنم و نشان دهم شعر چیست،فایده‌اش چیست و شعر چه ماهیتی دارد. کتاب نقد شعر،کتاب مفصلی و حدود ۵۰۰ صفحه ای است و نکته دیگر اینکه ما در حال حاضر چیزی بنام نقد داستان هم نداریم.کسی خیلی داستان نمیخواند و داستان نویسان محدودی که هستند یا چندان میلشان به نقد آثارشان نیست و یا نمیخواهند اثار دیگرانی که خوب نوشته اند به چشم دیگران آید.

 

*برخی از همه جا رانده شده داعیه داستان نویس بودن و اظهار نظر در همه چیز دارند!*

 

وی تاکید کرد:عده ای هم بدون توجه به ساختار داستان نویسی از خودشان و مطالب دیگران یا از هوش مصنوعی برداشت کرده اند و چار چوب داستان دیگران را بنام خود زده اند! اینها از جایی "رانده شده" اند و اسمی برای کتاب و داستان خود انتخاب کرده و به سرعت چاپ و منتشر نموده وخودشان را داستان نویس معرفی کرده اند!برخی این امر برایشان مشتبه شده که میتوانند در همه عرصه ها اظهار وجود کنند و هم در داستان و هم در شعر و یا در فلسفه و هنرهای دیگر نظر دهند و همه را نقد کنند و به خودشان که میرسیم چون پاسخی ندارند برآشفته میشوند. فردی هم مثل آقایی که نمیخواهم نامی از او ببرم دو روز آمد و بدون هیچ معلومات میخواست هفتاد سال تلاش ادبی و نقدهای مرا زیر سوال ببرد.

وی گفت:خیر اینها و آثارشان در حد و حدود خانه و همسایه خودشان فرا تر نمیرود و نمیتوانند با داستان نویسان دو پله از خودشان بالاتر رقابت کنند.

 دارنده نشان درجه اول فرهنگ و هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین افزود:برخی به جلسات نقد بنده می آیند و عمر خودشان را تلف میکنند چون فقط میخواهند سرگرم باشند و از محیط خانواده هایشان دور باشند و یا بیکارند اما من آدمی نیستم که به راحتی به آنها تصدیق نگارش و یا تایید و گواهی داستان نویس شدن و شاعر بودن بدهم. تاکنون هم کسی را در این باره نه تایید کرده ام و نه امضا و یا دست خطی به کسی داده ام که شاعر یا نویسنده یا داستان نویس است!خواننده آثار من میداند من چه گفته ام و میتواند درباره من و آثارم نظر بدهد!

دست غیب در پایان مطرح کرد: نویسندگان و شاعران خصوصا داستان نویسان باید بکوشند و از آثار بزرگان داستان نویسی دنیا مثل تولستوی، چخوف، دوماپاسان، داستایفسکی، و حتی صادق هدایت و دیگر نویسندگان بزرگ قرن ۱۹ و ۲۰ اروپا و آمریکا و روس بسیار بخوانند و بنویسند تا شاید بتوانند خودی نشان دهند آنهم نه با تایید خودشان بلکه با نظر تخصصی و کارشناسی داستان نویسان و‌ منتقدان مطرح است که مشخص میشود مطلب فلان آقا یا فلان خانم داستان است یا نه فقط یه سری مهملات بی معنا و جملات صرفا پشت سر هم آمده و فاقد اصول داستان و مغشوش و سر هم بندی کرده ای است که خودشان هم‌ نمیتوانند از روی مطالبشان بخوانند.متاسفانه برخی حد خود را نمیدانند و از طرف خودشان به مطالب بی محتوای فاقد ارزششان که نه ارزش خواندن دارند و نه محتوای لازم، عنوان داستان و یا رمان داده اند!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
کابوس ناوهای دشمن

سردار علیرضا تنگسیری در مصاحبه با روزنامه«جام‌جم» از دستاوردهای رزمایش اقتدار سپاه و رونمایی از موشک‌های جدید گفت

کابوس ناوهای دشمن

نیازمندی ها