تبیین بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در گفت‌وگو با رئیس مرکز امور زنان و خانواده وزارت کشور

نقشه‌راه نوین در حوزه زنان و خانواده

خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین و در عین حال بنیادی‌ترین واحد اجتماعی، نقشی تعیین‌کننده درشکل‌گیری فرهنگ، اخلاق و آینده جامعه دارد. در این ساختار، زن محور اصلی تربیت، همدلی ومدیریت عاطفی است وحمایت از او به‌معنای حمایت از کل خانواده و در‌نهایت جامعه محسوب می‌شود. امروز خانواده‌های ایرانی با چالش‌های متعددی مواجهند؛ از تورم و رکود اقتصادی گرفته تا تحولات فرهنگی و دیجیتال.
خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین و در عین حال بنیادی‌ترین واحد اجتماعی، نقشی تعیین‌کننده درشکل‌گیری فرهنگ، اخلاق و آینده جامعه دارد. در این ساختار، زن محور اصلی تربیت، همدلی ومدیریت عاطفی است وحمایت از او به‌معنای حمایت از کل خانواده و در‌نهایت جامعه محسوب می‌شود. امروز خانواده‌های ایرانی با چالش‌های متعددی مواجهند؛ از تورم و رکود اقتصادی گرفته تا تحولات فرهنگی و دیجیتال.
کد خبر: ۱۵۳۱۸۳۸
نویسنده هانا چراغی - گروه جامعه
 
این شرایط باعث‌شده زن و مرد هردو ناچاربه فعالیت‌های چندگانه شوندوفرصت تعامل و تربیت درخانه کاهش یابد. حمایت از خانواده در چنین شرایطی، یعنی کاهش بار اقتصادی وفراهم‌کردن فرصت‌های برابر برای زنان تابتوانند نقش تربیتی و اجتماعی خودراایفاکنندچرا‌که زن نه‌تنهادرمدیریت خانه بلکه درارتقای تاب‌آوری خانواده نیزنقشی‌محوری‌دارد.برای بررسی بیشتر ابعاد این موضوع با دکتر پروین داداندیش، رئیس مرکز امور زنان و خانواده وزارت کشور به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

بهتر است بحث را با نکاتی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با بانوان به آن‌ اشاره کردند، شروع کنیم. 
در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با جمعی از بانوان فرهیخته کشور در آستانه میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)، نکاتی بسیار مهم و راهبردی درباره جایگاه زن در هندسه معرفتی و حکمرانی اسلامی مطرح شد؛ نکاتی‌که ظرفیت ارائه‌ نقشه‌راه نوین سیاست‌گذاری در حوزه زنان و خانواده را ایجاد می‌کند. به‌زعم بنده، این سخنان چه از منظر حقوق زن در خانواده و چه از منظر نقش‌آفرینی اجتماعی، برای مدیران حوزه زنان و خانواده و همچنین سایر مسئولان کشور، یک تکلیف اجرایی و الزام سیاستی ایجاد می‌کند.
یکی از محورهای کلیدی، تذکر نسبت‌به این امر بود که حقیقت شأن و منزلت زن در اسلام یا شناخته نشده یا به‌درستی معرفی نشده است. از یک‌سو برخی قرائت‌های سطحی و غیرمستند، مانع از اجرای کامل این اصول متعالی شده و از سوی دیگر، برخی جریان‌های بیرونی بدون شناخت دقیق از منابع اسلامی، نگاه دینی به‌عرصه زنان را به چالش کشیده‌اند. نتیجه‌ این آسیب‌ها، ایجاد تأخیر در تحقق عدالت جنسیتی اسلامی و بروز احساس تبعیض در بخشی از جامعه زنان، به‌ویژه دختران جوان بوده است. 
 
با مشخص‌شدن این مسائل نهادهای مدیریتی و رسانه‌ای کشور چه تغییر رویکردی باید داشته باشند؟

من‌بعد، تبیین صحیح و فعالانه اصول عرصه زنان برعهده جامعه مدیریتی، پژوهشی و رسانه‌ای کشور است. از این برهه به‌بعد، تاکید بر برابری زن و مرد در دستیابی به کمالات معنوی، ارزش‌های اجتماعی و موقعیت‌های اثرگذار، خواسته‌ای صریح  است که قابلیت تامل و بازنگری را ایجاد می‌کند. این برابری عین عدالت است و باید در سیاست‌گذاری و قوانین جاری کشور بازتاب جدی‌یابد.
در‌خصوص حقوق اساسی زن در خانواده نیز بر اصولی چون امنیت، محبت، حرمت‌گذاری و منع خشونت تاکید شد. ضروری است تا لحاظ‌شدن این محورهای اساسی و مهم در قوانین حمایتی، سیاست‌های اجتماعی، برنامه‌های فرهنگ‌سازی و همچنین اجرای دقیق مصوبات مرتبط با حمایت‌های خانوادگی تضمین شود.
 
پیشنهاد مشخصی برای حمایت از کرامت زنان در خانواده دارید؟

به‌تأسی از بیانات رهبر انقلاب، پیشنهاد من ایجاد «نظام ملی صیانت از امنیت و کرامت زنان» از طریق ایجاد زیرساختی سامانه یکپارچه رصد خشونت خانگی، حمایت حقوقی فوری و رایگان، آموزش مهارت‌های زندگی برای زوجین و تعیین الزامات اجتماعی برای رفتار مسئولانه مردان در خانواده است. در بخش حقوق اجتماعی زنان نیز برخی مصادیق عینی و قابل اجرا مطرح است. از جمله آنها می‌توان به‌ضرورت اعمال تعادل در دستمزد برابر در ازای کار برابر و پیگیری جبران مطالباتی نظیر حق ‌عائله‌مندی بانوان کارمند اشاره کرد.
این موضوع مهم در قوای مجریه و مقننه در حال پیگیری است و با توجه به‌تأکیدات اخیر رهبری، لازم است شتاب بیشتری در تأمین و تصویب منابع آن ایجاد شود. این حق در راستای حمایت از نقش دوگانه زن در خانواده و اجتماع است. درخصوص تشکیل خانواده و ازدواج نیز نکات ارزشمندی بیان شد. ازدواج نهادی برای بلوغ و تکامل شخصیتی، نقش‌آفرینی اجتماعی و مشارکت در ساخت آینده تمدنی کشور است. بنابراین، رفع موانع اقتصادی ازدواج ازجمله تأمین مسکن، حمایت ازاشتغال پایدار جوانان وتضمین حقوق مادروهمسر باید دراولویت سیاست‌گذاری‌های کلان کشورقرار‌ گیرد.
یکی از مهم‌ترین مباحث، عدالت در رفتار اجتماعی و خانوادگی بود. این عدالت مد نظر، تکلیفی دوگانه است که دولت باید قوانین و سیاست‌های حمایتی مؤثر داشته باشد و جامعه نیز باید فرهنگ احترام، امنیت و نقش‌پذیری زنان را نهادینه کند. به‌ویژه مشارکت مردان در محبت، همیاری در امور خانه و تربیت فرزند باید از سطح توصیه اخلاقی به‌حکم حقوقی ــ فرهنگی الزام‌آور تبدیل شود. در ادامه، حمایت‌هایی مانند بیمه زنان شاغل و زنان سرپرست خانوار، مرخصی‌های حمایتی ویژه بانوان و تضمین امنیت شغلی مادران به‌عنوان تکالیف فوری نظام اجرایی کشور مورد تأکید قرار گرفت.
 
چه برنامه‌ای برای پیشبرد عدالت جنسیتی می‌توان پیشنهاد کرد؟

در تکمیل این سیاست‌ها، معتقدم از طریق کارگروهی که «برای اولین‌بار» ذیل شورای اجتماعی کشور تشکیل‌شده می‌توانیم با همکاری سایر نهادهای ذی‌ربط، برنامه «عدالت جنسیتی خانواده‌محور» را براساس چهاررکن راهبردی امنیت و سلامت اجتماعی زنان،فرصت‌های برابر وعدالت درحقوق ودستمزد، تقویت نهادخانواده وفرزندآوری مسئولانه وتوانمندسازی زنان در حکمرانی و اقتصاد، هرچه‌سریع‌تر در دستورکار کارگروه«خانواده، جمعیت وزنان»شورای اجتماعی کشور قرار دهیم.
این برنامه می‌تواند ماده ۱۰ قانون اساسی که خانواده را واحد بنیادی جامعه و محور همه برنامه‌ها و قوانین کشور می‌داند به‌طور عملی محقق کند و سیاست‌های حمایتی را با توانمندسازی پایدار پیوند دهد تا زن ایرانی هم در کانون خانواده و هم در جامعه، نقش‌آفرین، اثرگذار و عزتمند باشد.
سخنان رهبر معظم انقلاب گویای آن است که امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند مدیریت کلان‌نگر و نقشه‌راه مبتنی بر حکمرانی اسلامی، عدالت اجتماعی و اقتضائات روز جامعه هستیم. تحقق این مسیر، نه یک انتخاب، بلکه ضرورت راهبردی آینده کشور است و باید با اراده جمعی، انسجام نهادی و مشارکت اجتماعی زنان و مردان به سرانجام برسد.
 
به نظر شما جدی‌ترین مسأله‌ای که این روزها خانواده‌های ایرانی را تهدید می‌کند چیست؟

با توجه به چندبعدی بودن پدیده خانواده، مشکلات و چالش‌های آن نیز با‌لطبع چندبعدی است، اما اگر بخواهم به یک چالش مرکزی اشاره کنم که سایر حوزه‌ها زیرمجموعه یا پیامد آن هستند، به ‌گمانم یکی از مهم‌ترین چالش‌های خانواده ایرانی امروز فاصله‌گرفتن از عاملیت خود است.
منظورم ازعاملیت این است که خانواده درگذشته تأثیرگذار بود؛ درسبک زندگی اعضا، درآینده آنها، دراخلاق و تربیت‌شان. حتی اگر اعضای خانواده دچار مشکل می‌شدند، چه اقتصادی و چه فرهنگی، خانواده توان حل آن را داشت و می‌توانست نقش‌آفرینی کند.

چه عواملی باعث شده خانواده، امروز این نقش اثرگذار را از دست بدهد؟
امروز خانواده از نقش اثرگذار و تعیین‌کننده خود فاصله گرفته و همین باعث شده چالش‌های محیطی بر آن اثر بگذارند. برای مثال، تورم و رکود اقتصادی ازجمله مسائلی هستند که تأثیر شدیدی بر خانواده‌ها گذاشته‌اند زیرا تاب‌آوری و عاملیت خانواده کاهش یافته و به‌جای آن‌که مدیریت‌کننده شرایط باشد، تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرد.اگر خانواده همچنان عاملیت پیشین خود را حفظ کرده بود، می‌توانست نقش حمایتی و تصمیم‌گیرنده‌اش را نگه‌دارد و در صورت بروز مشکلات اقتصادی برای فرزندان، خود آن را مدیریت و حل‌وفصل کند.بنابراین یکی از بحران‌هایی که بر تحکیم و تشکیل خانواده و حتی فرزندآوری اثر گذاشته، همین بحران اقتصادی و محیطی است.
 
تحولات فرهنگی و اجتماعی جدید چه تأثیری بر خانواده ایرانی گذاشته‌اند؟

در دنیای امروز شاهد تحولات فرهنگی و اجتماعی بسیار سریع در دنیا وایران هستیم. چون خانواده از آن عاملیت تأکیدشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فاصله گرفته، این تحولات نیز بیش از گذشته بر آن اثر می‌گذارند. انتشار گسترده اطلاعات، فضای مجازی و تحول دیجیتال، همه پدیده‌هایی بیرونی هستند که تغییرات بزرگی ایجاد می‌کنند. خانواده‌ای که قدرت تصمیم‌گیری، اثرگذاری و تاب‌آوری لازم را ندارد، توانایی هماهنگی خود با این تحولات را نداشته و نمی‌تواند اعضای خانواده را در برابر پیامدهای آن حفظ کند.
 
در حوزه اقتصادی، چه تغییراتی در سبک زندگی خانواده‌ها مشاهده می‌شود؟

در این حوزه نیز خانواده‌ها در گذشته، خودشان تصمیم می‌گرفتند کجا زندگی کرده یا فرزندان‌شان را در کدام مدرسه ثبت‌نام کنند اما امروز مسائل اقتصادی باعث می‌شود برخلاف میل خود، مجبور به جابه‌جایی یا انتخاب‌هایی شوند که مطلوب‌شان نیست.در بحث تحولات فرهنگی-اجتماعی نیزهمین فشار اقتصادی اثرگذاراست؛وقتی مرد مجبور است چندشغله باشد و زن نیز باید هم در خانه و هم بیرون از خانه کار کند تا هزینه مسکن و مخارج خانواده تأمین شود، دیگر فرصتی برای گفت‌وگو یا این‌که والدین کنار فرزندان بنشینند و تکالیف‌شان را بررسی کنند، باقی نمی‌ماند و نمی‌توانند در امور تربیتی حضور فعال داشته باشند.
 
الگوی آموزشی امروز چه تفاوتی با گذشته دارد و چه تأثیری در خانواده گذاشته است؟

اکنون الگویی شکل گرفته که دانش‌آموز باید هم به مدرسه برود و هم در کلاس‌های متعدد خارج از مدرسه شرکت کند. چون خانواده دیگر توان و فرصت کافی برای ایفای مسئولیت تربیتی ندارد و ناچار است این نقش را به بیرون واگذار کند. وقتی هم والدین و هم فرزندان بیشتر وقت‌شان بیرون از خانه می‌گذرد، هنگام بازگشت به‌قدری خسته و فرسوده‌اند که انرژی و فرصتی برای تعامل مؤثر باقی نمی‌ماند.
 
برای رفع این مشکلات چه باید کرد؟

اگر بخواهیم درباره رفع این مشکلات چندلایه صحبت کنیم، طبیعی است راه‌حل‌ها هم باید چندسطحی باشند. نمی‌توان یک راه‌حل واحد ارائه داد اما می‌توانیم اولویت‌بندی کنیم. به‌نظر، اولین اقدام لازم این است که فشار غیرمنصفانه‌ای که روی خانواده‌ها قرار گرفته، کاهش پیدا کند؛ چه از بعد اقتصادی و چه از سایر جنبه‌ها، تا خانواده بتواند دوباره به پویایی و نقش‌آفرینی سابق خود بازگردد.
 
در حوزه اقتصادی، چه اقداماتی می‌تواند بیشترین تأثیر را بر خانواده‌ها داشته باشد؟

امروز اگر بخواهیم عملا اقدامی انجام دهیم، باید در حوزه اشتغال جوانان و حتی زنان برنامه‌های مشخصی داشته باشیم تا فشار اقتصادی از دوش خانواده‌ها برداشته شود. یعنی اعضای خانواده بتوانند در تأمین منابع مالی پایدار برای زندگی نقش داشته باشند. از سوی دیگر، مسأله مسکن که سال‌هاست در کشور پیگیری می‌شود، اگر هزینه‌هایش برای خانواده‌ها کاهش یابد، می‌تواند کمک مؤثری در سبک‌کردن فشار اقتصادی داشته باشد.
 
زنان شاغل چه چالش‌های ویژه‌ای دارند و چه حمایت‌هایی باید برای آنها در نظر گرفته شود؟

ضروری است به خانواده‌هایی که زنان در کنار همسران‌شان بیرون از خانه کار می‌کنند، توجه ویژه‌ای شود. این زنان باید فرصت کافی برای تربیت فرزندان داشته باشند. برای مثال، موضوع مهدکودک‌ها که در سال‌های قبل هم وجود داشته، نیازمند توجه و پافشاری بیشتری است. قوانینی در این حوزه وجود دارد اما باید اجرای آن تقویت شود.
از طرف دیگر، خانواده‌های آسیب‌پذیر نیازمند حمایت خاص هستند؛ خانواده‌هایی که سرپرست خود را از دست داده‌اند، یا زنان سرپرست خانواری که از پس هزینه‌ها برنمی‌آیند، خانواده‌هایی که فرزند دارای معلولیت دارند یا خانواده‌هایی که با اعتیاد یا بیکاری سرپرست مواجهند. دولت‌ها تلاش‌هایی داشته‌اند اما باید حمایت‌های ویژه‌تری از این گروه‌ها انجام شود.
 
چگونه می‌توان خانواده را دوباره به عاملیت و نقش تصمیم‌گیرنده بازگرداند؟

نکته مهم این است که خانواده را دوباره به عاملیت برگردانیم. یعنی کمک کنیم بتواند با مسائل روز مواجه شود، خودش تصمیم بگیرد و قدرت حل مسأله داشته باشد. زن و شوهر و فرزندان باید بتوانند با هم تصمیم بگیرند تا از چالش‌ها عبور کنند. بنابراین افزایش تاب‌آوری خانواده‌ها و ارتقای مهارت‌های اعضا، به‌ویژه مهارت‌های زنان که نقش محوری دارند، بسیار ضروری است. خانواده‌ها با همدلی، همفکری و گفت‌وگو می‌توانند از مشکلات خارج شوند.
خدمات مشاوره‌ای و روان‌شناسی هم بخش مهمی از قوانین خانواده است. دولت موظف است این خدمات را تقویت کند. باید مشاوره‌های ارزان‌قیمت و در دسترس وجود داشته باشد تا خانواده‌ها در مسائلی که قادر به حل آن نیستند، بتوانند با اعتماد از متخصص کمک بگیرند.
 
فاصله بین‌نسلی چه پیامدهایی دارد و چگونه باید مدیریت شود؟

تحولات سریع باعث شده میان والدین و فرزندان فاصله‌ای ایجاد شود به‌گونه‌ای که حرف یکدیگر را نمی‌فهمند و اثرگذاری پدر و مادر در تصمیم‌گیری فرزندان کم شده است. این فاصله خود یک چالش است که باید روی آن کار شود. والدین باید توانمند شوند تا بتوانند در کنار فرزندان قرار گیرند و مورد قبول‌شان باشند.درعین حال بایدتوجه کنیم که نسل جوان امروز، با توجه به دسترسی گسترده به اطلاعات و فضای مجازی، دیگرمانندگذشته نیستندکه صرفا والدین تصمیم بگیرندو فرزندان عمل کنند. خود فرزندان نیز باید در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند و خانواده باید این نقش را به رسمیت بشناسد.
 
جمع‌بندی شما از راه‌حل‌های اصلی چیست؟

اگر بخواهم جمع‌بندی کنم، مهم‌ترین راه‌حل‌ها برای خانواده ایرانی در چند سطح قرارمی‌گیرد: کاهش فشارهای اقتصادی و ساختاری بر خانواده تاحد امکان‌‌ ارتقای مهارت‌های ارتباطی، عاطفی وتربیتی خانواده‌ها ومجهزکردن اعضا به مهارت‌های لازم و ترمیم پل گفت‌وگوی بین‌نسلی که رسانه‌ها و دانشگاه‌ها می‌توانند نقش مهمی در آن داشته باشند تا خانواده ایرانی بتواند از این مسیر پرتلاطم با موفقیت عبور کند.
 
کدام نهادها در این خصوص باید فعال باشند و آیا شاهد ترک‌فعل در این حوزه هستیم؟

طبق قانون اساسی، خانواده واحد بنیادین جامعه محسوب می‌شود.یعنی هرتصمیمی که درکشورگرفته می‌شود باید با این ملاحظه باشد که چه تأثیری برخانواده می‌گذارد.اماامروزبه ‌نظرمی‌رسدتصمیمات زیادی گرفته شده که خانواده را تحت‌تأثیر قرارداده ونتوانسته‌ایم این تأثیرات منفی رابه حداقل برسانیم. بسیاری ازدستگاه‌ها نیزدراین حوزه وظیفه‌مند هستند.
پس از انقلاب، نخستین جایگاه رسمی که درحوزه خانواده و زنان شکل گرفت، شورای فرهنگی ــ اجتماعی زنان بود. بعد از آن، اداره کل بانوان در وزارت کشورایجادشدوسپس دفتر امور زنان ومشاور امور زنان در ریاست‌جمهوری. امروز هم دربسیاری ازوزارتخانه‌ها مشاوراموربانوان وخانواده وجود دارد. بنابراین به‌نظرمی‌رسد دستگاه‌های زیادی مسئولیت دارند.
 
چرا با وجود تعدد نهادهای مسئول، هنوز مشکلات خانواده به‌طور جدی حل نشده است؟

شاید به‌دلیل همین تعدد نهادهای مسئول باشد. آنچه کمبودش احساس می‌شود هماهنگی و هم‌افزایی بین دستگاه‌هاست. هرکدام تلاش‌هایی کرده‌اند اما چون فعالیت‌ها بعضا به‌صورت جزیره‌ای است، نتیجه مطلوب حاصل نشده. معتقدم همه نهادها تلاش کرده‌اند اما نیاز است هم‌افزایی بیشتری شکل بگیرد تا بتوانیم عقب‌ماندگی‌ها را جبران و از این مسائل عبور کنیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
کابوس ناوهای دشمن

سردار علیرضا تنگسیری در مصاحبه با روزنامه«جام‌جم» از دستاوردهای رزمایش اقتدار سپاه و رونمایی از موشک‌های جدید گفت

کابوس ناوهای دشمن

نیازمندی ها